فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Tuesday, March 30, 2010
نوروز بر همگی خوش :

بازم یه نوروز دیگه و من دور از ایران ! امسال ولی نوروز رو در بدترین شرایط جشن گرفتم و سال نو رو آغاز کردم اونم درست وسط مهمونی بی بی سی فارسی در لندن که یکی از بدترین و در عین حال جالب ترین نوروز ها رو برای من رقم زد . دلایل خوبی و بدیش برای خودم ولی امیدوارم سال جدید سال بهتری از سال قبل باشه ولی طبق ضرب المثل معروف که میگه سالی که نکوست از بهارش پیداست , چشمم آب نمیخوره امسال اتفاق خاصی بیافته و اوضاع بهتر بشه . بد میشه ولی خوب نمیشه ! حالا هر چی ..

به نظر من نوروز رو فقط میشه توی ایران حس کرد . حتا وقتی که در خارج از ایران در بین ایرانی ها هم باشی و سفره هفت سین هم چیده شده باشه بازم رنگ و بوی بهار و نوروز رو نمیتونی حس کنی . در صورتیکه وقتی به پایان سال میرسین در ایران و نوروز نزدیک میشه , توی خیابون که راه میری از کنار هر مغازه ای که رد میشی بوی ماهی و سمنو و سنبل میره توی دماغت و شلوغی و تحرک مردم بهت یاد آوری میکنه که داره سال جدید میاد . وقتی که خونه تکونی رو شروع میکنی خودش نوید نوروز رو میاره با خودش و یا همون مراسم زیبای چهارشنبه سوری که نشون میده به آخرین روزهای سال رسیدی و گرم شدن هوا و جوانه زدن درخت ها همه و همه نشانه های نوروز رو با خودشون دارن . ولی اینجا توی این خراب شده چی ؟
هوا سرد و بارونی ! آفتاب با آدم قهره . آدمها همه سرشون تو لاک خودشونه و صبح ها شهر مثل شهر ارواح میشه و عصرها شلوغ و شب ها هم سکوت مرگ همه جا رو پر میکنه . کسی بجز اقلیتی ایرانی در فکر نوروز نیست و تازه همون تعداد کم ایرانی هم سعی میکنن ایرانی بودن خودشون رو از دید هم وطن هاشون مخفی کنن و آشنایی ندن . نمیشه هر جایی آتیش روشن کرد و از روش پرید و باید پول بدی و بری به مراسم چهارشنبه سوری و از روی کبریت سوخته بپری ! وقتی تو جمع های ایرانی ها هستی بازم غربت رو لمس میکنی . همه با هم بیگانه هستن همه با هم بد هستن و چشم دیدن هم رو ندارن . زن ها با حسادت به هم نگاه میکنن و وای به اینکه ایرادی داشته باشی , پچ پچ ها شروع میشه ! مردها هم که سرگرم نوشیدن و چشم چرونی هستن و لاس زدن با فلان زن و دختر . بچه ها هم که اصلن انگار نه انگار بویی از فرهنگ ایرانی بردن . حق هم دارن . همین دیدن اینهاست که بهت یاد آوری میکنه جات اینجا نیست .
حکایت غریبیه که تا وقتی لمسش نکنی نمیفهمی . وقتی ایران هستی دلت میخواد از اون جهنم بری ولی وقتی که رفتی دلت میخواد هر طور شده برگردی . مثل منی که لحظه شماری میکنم برگردم و مثل خر توی گل گیر کردم ! دلم برای ایران یک ذره شده . میدونم خیلی ها بهم میخندن و منو دیوانه میدونن ولی باور کنین همینطوره و باور کنین که میدونم که وقتی هم که برگردم خودم رو فحش میدم که چرا برگشتم ولی بازم خیلی چیزها اونجا هست و دارم که نمیتونم ازش کنده بشم . درسته مملکت افتاده دست یه مشت پاچه گیر و دزد و قاتل و جانی . درسته گرونی هست . درسته فشار و تهدید و هوای کثیف و محدودیت و نا امنی و خیلی چیزهای دیگه هست ولی وقتی توی شهر خودت راه میری لذت میبری . جایی که بهش تعلق داری بهت آرامش میده . خنده داره ولی وقتی توی خیابون های ایران راه میرم احساس مالکیت میکنم و میدونم حق دارم به همه چیز ولی وقتی اینجا هستم خودمو مال اینجا نمیدونم . به نظرم حتا اگه کسی هم اقامت داشته باشه بازم خودش رو جزو اونها نمیدونه و میدونه که غریبه ست و ریشه ش اینجا نیست ! منم همین احساس رو دارم .
اینجا زیباست , آزادی هست , آرامش هست , رفاه نسبی هست و آینده تامینه . ولی به چه بهایی ؟ اینکه صبح تا شب مثل سگ کار کنی و هیچی نفهمی از زندگی . ایران هم میگین مثل سگ کار میکنین ؟ اشتباه میکنین چون تو ایران ما فقط موقع کار تفریح میکنیم ! خلاصه بعد از سالها به این نتیجه رسیدم که بهتره آدم تا مجبور نشده و جونش در خطر نیافتاده گذرش اینطرف های برای همیشه نیافته و اگر هم میاد فقط برای تفریح بیاد . خیلی خوبه پول در بیاری ایران و هر از گاهی بیایی این طرف ها بگردی و خرید کنی و استراحت کنی و بعد هم برگردی سر خونه و زندگی خودت . توی این مدت مدام با خودم فکر میکنم آدمهایی که 30 ساله از ایران رفتن چطور تونستن طاقت بیارن ؟ چطور تونستن این غربت رو تحمل کنن ؟ تا وقتی که سالها قبل ایران بودم وقتی کسی از غم غربت میگفت میگفتم دیوانه ست ! خوشی زده زیر دلش ولی وقتی خودم بارها و بارها تجربه ش کردم تازه فهمیدم چی میگن تازه من مسافرم و میرم و میام و اینقدر دلگیر میشم وای به کسی که همیشه مجبور به موندن میشه !
خلاصه بقول معروف کف کردم ! نه دل و دماغ بیرون رفتن دارم چون هوا سرده و هی هم بارون میاد و نه حوصله نوشتن دارم و الکی با خودم ور میرم و روزها رو حروم میکنم تا زودتر برگردم ! اینم از حال و روز ما ..



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001