● فلسفه شاش :
شاش یا همون جیش کردن از اون اعمالی هست که برای آدمیزاد خوشی و ناخوشی های زیادی در طول تاریخ فراهم کرده ! مثلن موقعی که میشاشین , احساس بسیار جذابی بهتون دست میده و سبکی و روی ابرها بودن ! مخصوصن که قبلش هم 5 تا پاینت آبجو خورده باشین که دیگه میرین دربست بهشت ! و خدا نکنه که شاش مرگ بشین و جایی نباشه بشاشین که اونوقت ؟ ببینیم ترک ها در این مورد چه نظری دارن : ترکها هم این قضیه رو خیلی خوب درک کردن . مثلن از ترکه میپرسن درد عشق بدتره یا درد دندون ؟ و ترکه میگه : تو هنوز توی اتوبوس شاشت نگرفته ! پس نتیجه میگیریم که نشاشیدن درد و رنج بسیاری به همراه داره که حتا ترکها با همه نفهمی اینو میدونن !!!
حالا منم میگم باید زن باشی تا بفهمی وقتی جیشت میگیره و توی خیابون هستی و توالت هم گیرت نمیاد , مصائب مسیح رو باید تحمل کنی !!!!! مردها معمولن با قضیه شاش کردن از کودکی خیلی خوب کنار اومدن و خدا اگرچه خیلی چیزها از جمله عقل و شعور رو ازشون گرفته , اما یه چیزی هم بهشون داده که این مشکلشون به شکلی فیزکی حل شده و اونم اینه که این خرطوم کذایی که انعطاف عجیبی هم داره رو میتونن در هر وضعیتی در هر جسمی (!) فرو کنن و بشاشن توش یا بهش ! این وسیله میتونه لیوان , شیشه نوشابه , لیوان , لای شمشادهای کنار خیابون , توی سطل زباله , دبه های ترشی همسایه , نشونه گرفتن توی چاه توالت , شاشیدن از بلندی رو سر مردم و ختا در و دیوار هم باشه !!! و چه عشقی میکنن مردها از سرپا شاشیدن ...
مرتیکه از وقتی مساله دست به آبش حل شد و کم کم خودش یاد گرفت توالت بره , عادتش دادم که نشسته جیش کنه ! اما وقتی این ابلیس مجسم , آرتین , اومد به این خونه , هر از گاهی شاهد رفتارهای ناهنجاری توی مرتیکه بودم که به تقلید از آرتین انجام میداد و یکی از اونها هم ایستاده شاش کردن بود ! منم دیدم اینطوری نمیشه و باید ریشه این عمل شنیع رو از ریشه خشک کنم و این شد که آرتین رو وادار کردم نشسته بشاشه . در توالت رو قفل میکردم و وقتی میخواست بره میومدم درو باز میکردم و خودمم کنارش می ایستادم تا آقا نشسته بشاشه و برای مرتیکه بد آموزی نشه و چه صحنه های مستهجنی که ندیدم ... بماند ! خلاصه این تلاش ها نتیجه داد و آقا عادت کرد مثل انسان ها شاش کنه نه بلا نسبت سگ !!!! اما با این همه چون ذات مرد خرابه و پر از خرده شیشه و براده آهن هست , گاهی هم لایی میخورد و آقا هفشده در میون یکبار هم که شده برای تنوع و اثبات مرد بودن , ایستاده میشاشیدن و بقول خودشون فیض میبردن ! مرتیکه هم که بدتر از اون ! تهدیدهای منم فایده نداشت . روزهای اول گفتمان بود و بعد به تهدیدهای کوفتمانی نزدیک میشد که میگفتم دودلتو میبردم و سوزن میزنم و آتیش میزنم و ... انگار نه انگار ! انگار ذات مرد و اثبات مردونگی توی ایستاده شاش کردن نهفته ست و حتا با تهدید قطع عضو هم درمان پذیر نیست !
صبح رفته بودم شرکت و این دو تا نخاله توی خونه تنها بودن ! یکی بس نبود ,مرتیکه هم بزرگ شده شدن دو تا ! هر وقت من نیستم و اینا با هم هستن , من دلم شور میزنه و مطمئنم یه آتیشی میسوزونن . برای همینم هست که اینطور وقتها مثل دزدها یواشکی میام خونه تا مچشون رو بگیرم . امروز هم ظهر وقتی اومدم خونه دم در کفشهامو در آوردم و پاورچین گشتم دنبالشون که ببینم دارن باز چه آتیشی میسوزونن ؟ پایین که نبودن . رفتم از پله ها بالا و دیدم صداشون از دستشویی میاد . رفتم دم در و چشمتون روز بد نبینه ! دو تایی ایستاده بودن دم توالت فرنگی و داشتن میشاشیدن و چنان عشقی هم میکردن که نگو ! آرتین میگفت : وسط سوراخ توالت رو هدف بگیر , اونم میگفت , نمیشه .. قدم نمیرسه ! چنان هواری سرشون کشیدم که از ترس پریدن هوا و تنظیمشون به هم ریخت و شاشیدن به در و دیوار و سر تا پای خودشون !
- صد دفعه نگفتم سرپا جیش نکنین ؟؟؟؟
بابا داشتم به بچه یاد میدادم تو طبیعت گیر کنه چیکار کنه !
- بچه خودش شعور داره اینطور وقتها چیکار کنه !
پدر سگ من به تو صد دفعه نگفتم نشسته جیش کن ؟
+ بابا گفت بیا وایساده جیش کنیم کیف داره !
آرتین .. من .............
میخواستم بگم تخماتو میکنم میذارم کف دستت که جلوی بچه نشد , خلاصه سرتونو درد نیارم ! دو تا برس و وایتکس دادم دست جفتشون تا تمام سرویس ها رو برق بندازن و تمیز کنن و بعد هم لباسهاشونم در آوردن و خودشون شستن و حموم کردن اومدن بیرون ! عصر زنگ زدم به این خدماتی محل و یارو اومد و بهش گفتم در توالت رو از بیخ در بیاره و اونم درش آورد و گذاشت کنار .
آرتین دادش در اومد که :
- آخه چرا در توالت رو کندی ؟
که ببینم شماها چطوری جیش میکنین !
- بابا آدم شاید بخواد بگوزه اون تو ! صدا میاد بیرون زشته ! خجالت میکشم ازت !
مرده شور آبروی تو رو ببرن ! تو اگه حیا داشتی که زرت و زرت جلوی من نمیگوزیدی ! حالا اینجا خجالت میکشی ؟
- اون خب اتفاقیه ! یهو در میره !
یهو یه دونه در میره نه 50 تا ! تو از صبح که بیدار میشی تا موقع خواب یه بند میگوزی جلوی من ! حالا درو بهانه کردی ؟
بعد رفتم سراغ مرتیکه و گفتم : حالا من میدونم و شما دو تا ! یه بار دیگه سرپا جیش کنین دودولای جفتتونو از بیخ میبرم !!!!!! مرتیکه زد زیر خنده و گفت : آخ جون مامانی منم مثل تو بدون دودول میشم ! آرتین گوششو گرفت و گفت : پدر سوخته , یعنی چی مثل مامانت میشی ؟ مرده و دودولش !
- مرد و دودولش ؟ مثلن چه چیزی داره که باعث افتخار جنابعالی شده ؟
نه .. خب ! منظورم این بود که خونریزی و اینا نشه !
- تو باز مردسالاریت گل کرد ؟ باز ملاک انسانیت شد برای تو این چیزا ؟
بابا ! بچه رو منحرف میکنی چرا ؟
- مامان جان , همون که خودت گفتی ! این بابات عقل نداره . همون مثل خودم بشی از همه بهتره !
ای وای ! بچه رو از حالا میخوای اوا خواهر کنی ؟ فردا میشه گی !
- بمیرم برات . تو که یه دو متریشو داری خیلی مردونگی داری آخه که این فردا بزرگ شد چی بشه ؟
باز گیر دادی ها ! غیرتی میشم ها .
- دهن منو باز نکن ها ! باز بگیرم غیرت رو برات معنی کنم ؟
خلاصه این بحث آخرش هم به جایی نرسید حالا من شدم پلیس مستراح و تکون میخورن مواظبشونم ! آقا من نمیدونم چرا مردها اینقدر کون گشادن ! یه شلوار کشیدن پایین و نشستن و جیش کردن اینقدر سخته ؟ از نظر بهداشتی هم ایستاده جیش کردن اصلن خوب نیست . هم قطراتش به اطراف پاشیده میشه و هم اینکه مثانه کامل تخلیه نمیشه و رسوبات باقی میمونن و به مرور سگ مثانه ایجاد میکنه و ناراحتی های دیگه ! پس اگه به فکر کلاس خودتون نیستین , اقلن به فکر سلامتی خودتون باشین !
نوشته شده در ساعت 1:08 AM توسط No One
شاش یا همون جیش کردن از اون اعمالی هست که برای آدمیزاد خوشی و ناخوشی های زیادی در طول تاریخ فراهم کرده ! مثلن موقعی که میشاشین , احساس بسیار جذابی بهتون دست میده و سبکی و روی ابرها بودن ! مخصوصن که قبلش هم 5 تا پاینت آبجو خورده باشین که دیگه میرین دربست بهشت ! و خدا نکنه که شاش مرگ بشین و جایی نباشه بشاشین که اونوقت ؟ ببینیم ترک ها در این مورد چه نظری دارن : ترکها هم این قضیه رو خیلی خوب درک کردن . مثلن از ترکه میپرسن درد عشق بدتره یا درد دندون ؟ و ترکه میگه : تو هنوز توی اتوبوس شاشت نگرفته ! پس نتیجه میگیریم که نشاشیدن درد و رنج بسیاری به همراه داره که حتا ترکها با همه نفهمی اینو میدونن !!!
حالا منم میگم باید زن باشی تا بفهمی وقتی جیشت میگیره و توی خیابون هستی و توالت هم گیرت نمیاد , مصائب مسیح رو باید تحمل کنی !!!!! مردها معمولن با قضیه شاش کردن از کودکی خیلی خوب کنار اومدن و خدا اگرچه خیلی چیزها از جمله عقل و شعور رو ازشون گرفته , اما یه چیزی هم بهشون داده که این مشکلشون به شکلی فیزکی حل شده و اونم اینه که این خرطوم کذایی که انعطاف عجیبی هم داره رو میتونن در هر وضعیتی در هر جسمی (!) فرو کنن و بشاشن توش یا بهش ! این وسیله میتونه لیوان , شیشه نوشابه , لیوان , لای شمشادهای کنار خیابون , توی سطل زباله , دبه های ترشی همسایه , نشونه گرفتن توی چاه توالت , شاشیدن از بلندی رو سر مردم و ختا در و دیوار هم باشه !!! و چه عشقی میکنن مردها از سرپا شاشیدن ...
مرتیکه از وقتی مساله دست به آبش حل شد و کم کم خودش یاد گرفت توالت بره , عادتش دادم که نشسته جیش کنه ! اما وقتی این ابلیس مجسم , آرتین , اومد به این خونه , هر از گاهی شاهد رفتارهای ناهنجاری توی مرتیکه بودم که به تقلید از آرتین انجام میداد و یکی از اونها هم ایستاده شاش کردن بود ! منم دیدم اینطوری نمیشه و باید ریشه این عمل شنیع رو از ریشه خشک کنم و این شد که آرتین رو وادار کردم نشسته بشاشه . در توالت رو قفل میکردم و وقتی میخواست بره میومدم درو باز میکردم و خودمم کنارش می ایستادم تا آقا نشسته بشاشه و برای مرتیکه بد آموزی نشه و چه صحنه های مستهجنی که ندیدم ... بماند ! خلاصه این تلاش ها نتیجه داد و آقا عادت کرد مثل انسان ها شاش کنه نه بلا نسبت سگ !!!! اما با این همه چون ذات مرد خرابه و پر از خرده شیشه و براده آهن هست , گاهی هم لایی میخورد و آقا هفشده در میون یکبار هم که شده برای تنوع و اثبات مرد بودن , ایستاده میشاشیدن و بقول خودشون فیض میبردن ! مرتیکه هم که بدتر از اون ! تهدیدهای منم فایده نداشت . روزهای اول گفتمان بود و بعد به تهدیدهای کوفتمانی نزدیک میشد که میگفتم دودلتو میبردم و سوزن میزنم و آتیش میزنم و ... انگار نه انگار ! انگار ذات مرد و اثبات مردونگی توی ایستاده شاش کردن نهفته ست و حتا با تهدید قطع عضو هم درمان پذیر نیست !
صبح رفته بودم شرکت و این دو تا نخاله توی خونه تنها بودن ! یکی بس نبود ,مرتیکه هم بزرگ شده شدن دو تا ! هر وقت من نیستم و اینا با هم هستن , من دلم شور میزنه و مطمئنم یه آتیشی میسوزونن . برای همینم هست که اینطور وقتها مثل دزدها یواشکی میام خونه تا مچشون رو بگیرم . امروز هم ظهر وقتی اومدم خونه دم در کفشهامو در آوردم و پاورچین گشتم دنبالشون که ببینم دارن باز چه آتیشی میسوزونن ؟ پایین که نبودن . رفتم از پله ها بالا و دیدم صداشون از دستشویی میاد . رفتم دم در و چشمتون روز بد نبینه ! دو تایی ایستاده بودن دم توالت فرنگی و داشتن میشاشیدن و چنان عشقی هم میکردن که نگو ! آرتین میگفت : وسط سوراخ توالت رو هدف بگیر , اونم میگفت , نمیشه .. قدم نمیرسه ! چنان هواری سرشون کشیدم که از ترس پریدن هوا و تنظیمشون به هم ریخت و شاشیدن به در و دیوار و سر تا پای خودشون !
- صد دفعه نگفتم سرپا جیش نکنین ؟؟؟؟
بابا داشتم به بچه یاد میدادم تو طبیعت گیر کنه چیکار کنه !
- بچه خودش شعور داره اینطور وقتها چیکار کنه !
پدر سگ من به تو صد دفعه نگفتم نشسته جیش کن ؟
+ بابا گفت بیا وایساده جیش کنیم کیف داره !
آرتین .. من .............
میخواستم بگم تخماتو میکنم میذارم کف دستت که جلوی بچه نشد , خلاصه سرتونو درد نیارم ! دو تا برس و وایتکس دادم دست جفتشون تا تمام سرویس ها رو برق بندازن و تمیز کنن و بعد هم لباسهاشونم در آوردن و خودشون شستن و حموم کردن اومدن بیرون ! عصر زنگ زدم به این خدماتی محل و یارو اومد و بهش گفتم در توالت رو از بیخ در بیاره و اونم درش آورد و گذاشت کنار .
آرتین دادش در اومد که :
- آخه چرا در توالت رو کندی ؟
که ببینم شماها چطوری جیش میکنین !
- بابا آدم شاید بخواد بگوزه اون تو ! صدا میاد بیرون زشته ! خجالت میکشم ازت !
مرده شور آبروی تو رو ببرن ! تو اگه حیا داشتی که زرت و زرت جلوی من نمیگوزیدی ! حالا اینجا خجالت میکشی ؟
- اون خب اتفاقیه ! یهو در میره !
یهو یه دونه در میره نه 50 تا ! تو از صبح که بیدار میشی تا موقع خواب یه بند میگوزی جلوی من ! حالا درو بهانه کردی ؟
بعد رفتم سراغ مرتیکه و گفتم : حالا من میدونم و شما دو تا ! یه بار دیگه سرپا جیش کنین دودولای جفتتونو از بیخ میبرم !!!!!! مرتیکه زد زیر خنده و گفت : آخ جون مامانی منم مثل تو بدون دودول میشم ! آرتین گوششو گرفت و گفت : پدر سوخته , یعنی چی مثل مامانت میشی ؟ مرده و دودولش !
- مرد و دودولش ؟ مثلن چه چیزی داره که باعث افتخار جنابعالی شده ؟
نه .. خب ! منظورم این بود که خونریزی و اینا نشه !
- تو باز مردسالاریت گل کرد ؟ باز ملاک انسانیت شد برای تو این چیزا ؟
بابا ! بچه رو منحرف میکنی چرا ؟
- مامان جان , همون که خودت گفتی ! این بابات عقل نداره . همون مثل خودم بشی از همه بهتره !
ای وای ! بچه رو از حالا میخوای اوا خواهر کنی ؟ فردا میشه گی !
- بمیرم برات . تو که یه دو متریشو داری خیلی مردونگی داری آخه که این فردا بزرگ شد چی بشه ؟
باز گیر دادی ها ! غیرتی میشم ها .
- دهن منو باز نکن ها ! باز بگیرم غیرت رو برات معنی کنم ؟
خلاصه این بحث آخرش هم به جایی نرسید حالا من شدم پلیس مستراح و تکون میخورن مواظبشونم ! آقا من نمیدونم چرا مردها اینقدر کون گشادن ! یه شلوار کشیدن پایین و نشستن و جیش کردن اینقدر سخته ؟ از نظر بهداشتی هم ایستاده جیش کردن اصلن خوب نیست . هم قطراتش به اطراف پاشیده میشه و هم اینکه مثانه کامل تخلیه نمیشه و رسوبات باقی میمونن و به مرور سگ مثانه ایجاد میکنه و ناراحتی های دیگه ! پس اگه به فکر کلاس خودتون نیستین , اقلن به فکر سلامتی خودتون باشین !
نوشته شده در ساعت 1:08 AM توسط No One
........................................................................................
سایت ها
My Community
سايت هاي خبري
دوستان
Design By Shiva © 2001