فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Wednesday, October 22, 2008
پاساژ روکلس و ساعت حاج خانم :

پاساژ رولکس تهران رو فکر کنم تعداد کمی از مردم بشناسن . جایی که برای قدم گذاشتن توی اون نمیشه بدون حداقل بیست میلیون تومن توی جیب " کارت اعتباری " رفت تو ! مشخصه آدمهایی هم که این جور جاها پیداشون میشه از چه طبقه ای هستن ! و خب وقتی اینطور جاها میری اصلن انتظار نداری که یهو به حق جن و بسم الله چشمت بیافته به یه حاج آقا لاستیک دور مشکی با یه زن چادری که دارن ساعت رولکس میخرن :

چند ماه پیش ساعتی که کادو برای آرتین خریده بودم آورده بودم بندش رو یه بند تنگ کنه براش و هی میگفت تو دستم لق میزنه . وقتی وارد فروشگاه شدم برق از سرم پرید با دیدن آخوندی که داشت برای زنش ساعت رولکس میخرید ! خداخدا میکردم کار تنگ کردن بند ساعت طول بکشه و سر از کارشون در بیارم که واقعن اینا اینجا چی میخوان و مگه قرار نبود آخوند مستضعف باشه و حامی قشر محروم و طبقه مستعضفان ؟ شعار مبارزه با طاغوت چی شد ؟ پس ساعت رولکس به کجای آخوند یا فرهنگ مستضعفی شباهت داره ؟؟؟
زنک چادری با عشوه ای تهوع آور مدل هایی رو انتخاب میکرد و آخونده هم فقط چرتکه می انداخت و قیمت میپرسید . قربون سلیقه خانم , که زیر 60 میلیون هم انتخاب نمیکرد ! قیافه جفتشون رو میدیدی , دست میکردی جیبت یه هزاری میذاشتی کف دستشون ! آخر هم یکی رو انتخاب کردن و دیگه به پول دادنش نشد باشم و کارم تموم شد و اومدم بیرون . ولی اینقدر کنجکاو بودم که وایسم دم در پاساژ تا اینا بیان و ببینم واقعن یه آخوند شپشو که یه زمانی تاپاله رو جای نون تافتون میگرفت و اخ و تف رو عوض سکه دهشاهی بر میداشت و منتظر خر مرده بود تا نعلش رو باز کنه , حالا چطور شده برای ما ساعت رولکس میخره ؟؟؟
ده دقیقه بعد اومدن بیرون و منم با فاصله دنبالشون بودم . حدود 100 متر پیاده رفتن به سمت بالا و داخل یکی از کوچه های فرعی خیابون پهلوی شدن . منم همچنان در تعقیب جو ! تا وسط کوچه رفتن و بعد دم یه پیکان قراضه ایستادن و سوار شدن و رفتن ! یعنی من فکر کنم شما قیافه ماشین رو میدیدن میگفتین طرف تو حلبی آباد های اسلام شهر و نعمت آباد زندگی میکنه و مسافرکش و چیزی هست و محتاج به نون شب . یه جای سالم این ماشین نداشت و با این اوصاف ساعت رولکس ؟؟؟؟
..
..
من از دیدن این اتفاقات خیلی خوشحال میشم . میدونین چرا ؟ یه نقب تاریخی میزنم . ایرانیان از زمان باستان تا به امروز جزو با فرهنگ ترین و متمدن ترین اقوام روی زمین بودن . ایران زمین کشوری بود که در طول تاریخ بیش از هر سرزمینی در جهان مورد تاخت و تاز اقوام وحشی و بیگانه قرار گرفت . تمدن های کهن و باشکوه ایرانی هر بار با خاک یکسان شدن و دوباره از نو ساخته شدن . هر دوره ای از تاریخ , شاهد یورش قومی وحشی به ایران زمین بوده . چه در عهد باستان و چه در تاریخ معاصر . یکی از مشهود ترین ها یورش اعراب وحشی و سپس یورش مغولان به ایران زمین بود که خرابی های جبران ناپذیری رو به بار آورد اما تفاوتی که این یورش ها به ایران زمین با سایر نقاط جهان داشت این بود که بر خلاف سایر ملل و اقوام مورد تهاجم قرار گرفته که مهاجمین فرهنگ خودشون رو به سرزمین های اشغالی قالب کردن , این ایرانیان بودن که فرهنگ و تمدن اصیل خودشون رو به مهاجمان قالب میکردن و اونها رو جزئی از خودشون در می آوردن و در خودشون حل کردن طوریکه اونها جلوتر از خودشون پیشرو در فرهنگ و ادب و هنر و علم میشدن . نگاهی به تاریخ مغول در ایران بندازین . تا چندین سال مغولان فقط کشتن و غارت کردن و ویران . اما بعد از دوره ای خشونت , همین مغولان در فرهنگ ایرانی چنان جذب شدن که خودشون شروع به آبادانی کردن و شدن ایرانی و فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی رو پاس داشتن و حرمت گذاشتن و حتا به پیشرفتش همت گماشتن .
امروزه در زمانی که مملکت ما مورد هجوم وحشیان آخوند و انقلابیون اسلام خواه بی فرهنگی قرار گرفت در 30 سال پیش که برای اونها پوشیدن شلوار لی , آرایش , داشتن یک ماتیک ساده در کیف , لاک داشتن روی ناخن , عطر زدن به بدن , طره های مو بیرون افتاده از زیر روسری و نوای موسیقی و دیدن فیلم و .. همگی ضد ارزش بودن و موجب تحقیر و زندانی شدن و شلاق میشدن و داشتن نوار و دستگاه ویدئو و مشروب و تریاک و رابطه با زنان حکم مرگ رو داشت , امروزه میبینیم همین آخوندهای امروزی و شازده پسرهای اونها که به آقازاده معروف شدن , سوار اتومبیل هایی میشن که بالای 200 میلیون تومان قیمت داره , در خانه هایی ساکن هستن که هزار برابر کاخ های سعداباد و نیاوران محمدرضا شاه ارزش و جلال و شکوه داره و تکاثر (!) , مشروبات الکلی اوریجینال کارتن کارتن براشون میاد , مواد مخدر مثل نقل و نبات توی جیبشون هست , انواع و اقسام کانال های ماهواره ای در منزلشون نصب شده , زنان ویژه (!) رنگ و وارنگ و خوش رنگ و لعاب دائم در محافل اونها تردد میکنن و هزاران هزار مورد از این دست که خرید همین ساعت رولکس یکی از همونهاست . اینکه میبینی یک آخوندی که زمانی نمیتونست حتا یک النگو رو روی مچ دستت ببینه و اونو نشونه غرب زدگی میدونست امروز ساعت رولکس 60 میلیون تومنی برای زنش میخره و یا زن چادری ای رو میبینی که نمیتونست زمانی شلوار جین آبی رنگی رو که یک شلوار بین المللی و بسیار ساده ست توی پات ببینه و با تیغ موکت بری شلوار و گوشت پات رو جر میداد تا اسلام به خطر نیافته , امروز زیر همون چادر شلوار جین تنگی میپوشه که از جوراب شلواری هم تنگ تره با کفش های پاشنه بلند و جوراب نازک و 100 قلم آرایش که یک زن تن فروش هم از پوشیدن و آرایش های اینچنینی شرم داره , توی عروسی ها زنهای چادری رقاصی رو ببینی که جمیله پیش اونها توی رقص عربی باید لنگ بندازه , خیلی خوشحال میشی و به این نتیجه میرسی که سی سال تمام این ها زور زدن تا مردم ما رو چادر سرشون کنن و مسلمون و مذهبی کنن و از دوران کودکی چشم باز کردیم قرآن و رساله دادن دستمون و دانشگاههایی ساختن که ورود به اونها با چادر امکان داشت و تلویزیون رو به فیضیه تبدیل کردن و ... ولی در نهایت نه تنها ما رو نتونستن مسلمون و مذهبی کنن , بلکه خودشون شدن جزئی از ما و به قول خودشون به طاغوت و فسادی کشیده شدن که زمانی براشون ضد ارزش بود !!!!!

آیا دیدن چنین صحنه هایی لذت بخش نیست ؟ که بتونی مردمانی بی فرهنگ و وحشی و ضد فرهنگ رو متمدن کنی در حالیکه کوچکترین خللی در اعتقادات و منش و روش و هنجارهای زندگی خودت بوجود نیاد ؟ که بتونی زیبایی ها رو به اونها بشناسونی ؟
در همین زمینه بخونید : http://www.roozonline.com/archives/2008/10/post_9685.php



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001