فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Thursday, June 12, 2008
شراب و سرکه :

میدونین بعضی آدمها از روزی که به دنیا میان تا وقتی که خبر مرگشون میمیرن , کودن و احمق میمونن و چوب تو مشتشون یا هر جاییشون هم بکنی انسان بشو نیستن و تا ابد در حماقت باقی میمونن . تقریبن بین همه آدمها این مرض شایعه ولی بین مذهبی جماعت نرخ رشد فجیعی داره و همه گیر بودنش مثل طاعون میمونه :

این همسایه ما زهرا خانم هر دفعه که غذایی درست میکنه , یه نمونه تست هم میده برای ما انگار که اینجا موسسه استاندارد و امور تغذیه ست و ما باید اینها رو تست کنیم و نظر بدیم . با اینکه 99% این نمونه های کذایی به محض دریافت راهی دهن احمدی نژآد یا همو چاه مستراح میشن , منم برای خالی نبودن عریضه هر از گاهی چیزهایی که خودم دارم یا میپزم رو میدم بهش . مثلن آش میده , بعد از اینکه خالی میکنم تو چاه توالت , فردا یا پس فردا توشو آجیلی , شیرینی ای , ترشی ای چیزی پر میکنم و میدم بهش . حالا از نظر اون آش گه , میتونه یه غذای بهشتی باشه ولی از نظر من خوراک احمدی نژاده و بس ! دیروز هم طبق معمول خانم یه شیشه برای من سکنجبین داده بود که صد رحمت به شاش گاو ! زرد و غلیظ و بد طعم . بو و مزه همه چی میداد الا سکنجبین !!!! حالا خوبه دستورش رو هم از من پرسیده بود و درست کرده بود که این آبزیپو در اومده بود , دیگه اگه نمیپرسید شاش ابلیس در می اومد !!!!! منم امروز شیشه اینو گرفتم از شراب سیبی پر کردم که پارسال گذاشته بودم و دادم آرتین برد براش . این شراب سیب معجون بی نظیریه که عطر خیلی خوشی داره بین سیب و گلاب و خیلی معطر . طعمش هم کمی ترش و شیرین میزنه و ترشی ملایمی داره و خیلی مطبوعه . رنگش هم اگه بلد باشین , طلایی خوشرنگ میشه در غیر اینصورت رنگ شکلاتی در میاد که خوب نیست !!
از لجم به این نماز خون ها شراب دادم که شاید بهشون بر بخوره و دیگه از این آشغالها بهم ندن . تا شب منتظر بودم هر لحظه زنگ بزنه و داد و هوار راه بندازه ولی خبری نبود که نبود تا اینکه زنگ آیفون رو زدن و رفتم دم در و دیدم خودشه ! اما قیافه ش اصلن عصبانی نبود و مثل همیشه دماغشو چسبونده بود به آیفون و زل زده بود توی دوربین !!!!!!
- ای تو روحت ! پدر سگ من هر روز این آیفون رو تمیز میکنم تو هی بیا اون دماغ چماقتو بچسبون بهش لکش کن !
اومد حرف بزنه که امونش ندادم و قطع کردم و رفتم دم در ببینم چی میگه ! درو که باز کردم پرید ماچم کرد و بطری خالی شرابی که داده بودم بهش رو داد بهم و گفت : شیوا خانم ! اگه زحمتی نیست بازم از این سرکه سیبتون به ما بدین این آقامون ها , هی خوردن گفتن چقدر خوشمزه ست و همشو خوردن حالا هم اینقده مهربون و شیرین شدن که نگو .. همش میخندن و قربون صدقه من میرن میخواستم اگه مبشه یه شیشه دیگه هم بهم بدین !!!!!!!

خدا خفه کنه آدم بیسواد خنگ مذهبی رو که هر چی میکشیم از بیسوادی و نفهمی اینهاست . من نمیدونم آخه یه آدم باید چقدر احمق باشه که فرق بین شراب و سرکه رو نتونته تشخیص بده و بفهمه !!!! کدوم بی همه چیزی بود که میگفت همه چیز و همه زندگی ما از اسلام بود ؟ تو روح خودش و جد و آبادش ... تف و لعنت !



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001