● ضایع کردن نیروی انتظامی :
همونطور که میشد انتظار داشت , بیماری هاری سران رژیم یا همون مقابله با شل حجابی و حجاب درمانی به شدت کمرنگ شده و شمارش معکوس پایانش به شماره در اومده و کم کم داره محدود میشه به مکان هایی مثل آرایشگاهها و بوتیک های لباس فروشی و پاساژها و ... که اونم بزودی برچیده میشه !
آقا در اینکه نیروی انتظامی ضایع ست شکی نیست . یکی از افتخارات پلیس ایران این بود که خودشو حامی مردم و در کنار اونها میدید ولی با اوضاع پیش اومده این نیرو هم به جمع همون تفاله ها و نخاله های حکومتی پیوست و پلی که بین اونها با مردم زده شده بود رو با مبارزه با حجاب به کلی خراب کرد . امروز از ونک رد میشدم و تو خیابون دیگه خبری از اتوبوس و ماشین های جمع آوری مثلن بد حجاب ها دیده نمیشد ! 2 تا افسر مرد و یک زن فاحشه چادری رو گذاشته بودن نبش فانفار . دو افسر مرد با هم لاس میزدن و چی چی شعر برای هم تعریف میکردن و زنک هم پسرها رو دید میزد و هر از گاهی به دختری گیری چیزی میداد !
میرداماد - میدون مادر , موقع برگشتن رفتم ساعت فروشی سر نبش میدون که بدم باطری ساعتم رو عوض کنه . موقع برگشتن جلوی ماشینمو گرفتن و اشاره کردن بزن کنار . آدم اینطور مواقع به خودش هم شک میکنه که چرا ؟؟؟ یه نگاه از تو آینه به صورتم انداختم که آخه وضع من چه ایرادی داشت این احمق به من گیر داد ؟ آرایش که نداشتم و کلن هیچ وقت آرایش نمیکنم و به همون رژ و نهایت لاک اکتفا میکنم , روسریم هم خیلی معقول و طبیعی بود ! 2 تا مامور با کلاه کج سیاه اومدن کنار ماشین . شیشه رو دادم پایین و گفتم : فرمایش ؟
یه کم منو نگاه کرد و چون هیچ مورد بدحجابانه ای برای گیر دادن پیدا نکرد یهو برگشت گفت :
- خانم چرا شیشه ماشینت سیاهه ؟
نمیدونم ! من تو کارخونه ش نبودم که خبر داشته باشم ! میخوایین شماره کارخونه یا نمایندگی رو بدم برین درشو تخته کنین و خنک بشین ؟
- بفرمایین پایین چند لحظه !
اومدم پایین و مردک نشست و با ناخن دستش شروع کرد روی شیشه ها کشیدن !!
" میدونستم کرمش چیه ! چند سالی میشه پلیس ماشینهایی رو که شیشه هاشون رو دودی کردن رو میگیره و استدلالشون اینه که چون توی ماشین معلوم نیست , ممکنه اعمال فجیع در ماشین صورت بگیره و برای همین غیر قانونیه بجز .... اگه گفتین ؟ نمایندگان مجلس و حاج آغاها و دولتی ها و ... "
قبلن هم بارها جلومو برای این مورد گرفته بودن و چون شیشه ها فابریک دودی بود کاری نداشتن و فقط اونهایی رو که شیشه هاشون رو با برچسب یا رنگ دودی کردن میگیرن ! برگشتم گفتم :
- آقای پاسبون (!) شیشه ها فابریک دودیه ! بیخود ناخن هاتو کند نکن !!!!!!
اون یکی دوستش غش کرد از خنده و طرف حسابی ضایع شد ولی نمیخواست کم بیاره و شروع کرد مثلن ماشین رو گشتن ! صدامو بردم بالا و تقریبن با داد و بیداد گفتم : به چه حقی ماشینمو میگردی و ... سر و صدا که بالا گرفت افسر مافوقشون اومد طرف ما و پرسید چی شده خانم چرا داد بیداد میکنی ؟
- از این پاسبون هاتون بپرسین ! به چه حقی داره ماشین منو میگرده ؟
یه نگاه به سر تا پام انداخت و چون موجه و مثبت بود رو کرد به سربازه و گفت بیا بیرون ولش کن !
- جناب سرهنگ به من توهین میکنه ! من ستوانم به من میگه پاسبون !!!!
مگه من رفتم سربازی که بدونم درجه شماها چیه ؟ همتون پاسبونین دیگه !!!!!!
حالا سرهنگه جوش آورده بود که شده بود پاسبون . با حرص گفت : خانم بفرما برو ... بفرما !!
سوار شدم و موقع رفتن سرمو آوردم بیرون و رو کردم به ستوانه و گفتم :
- ببخشید آقای آژان ! این دفعه خواستی به کسی گیر بدی اول به مدل ماشینش نگاه کن و سعی کن ماشینهایی رو برای دودی بودن شیشه بگیری که اقلن زیر 100 میلیون قیمت داشته باشن نه اینکه ماشین 250 میلیونی رو بگیری و بخواهی برچسب دودیش رو با ناخنت خراش بدی !!!!!!!!!!
آقا اینو که گفتم یهو سرهنگه با عصبانیت اومد گفت : خیلی بلبل زبونی ! بیا پایین ببینم !!!! خلاصه کنم ما رو گرفتن با یه مامور به زور سوار ماشینم کردن با ماشین خودم بردن کلانتری که چی ؟ به مامور دولت توهین کردی !!! حالا عین خیالم هم نبود چون میدونم تو این مملکت پول داشته باش , پادشاهی کن اونم توی کلانتری ها که سازمان فساد انتظامی ایران هستن و صد رحمت به دزدهای سر گردنه و حقوقشون رو از رشوه گرفتن از مردم تامین میکنن بجای دولت وگرنه به یه افسر توی کلانتری خیلی بدن 150 تومنه و با 150 تومن کدوم آدمی میتونه وجدان سالم و تعهد و مسئولیت داشته باشه ؟؟؟؟؟
تا برسیم به کلانتری پاسبونی که با من بود هی درباره ماشین سوال میکرد ! خواستم یه تستی ازش بگیرم و بهش گفتم : چقدر میگیری پیاده بشی و منو ول کنی ؟
- خانم پول که میخوام ولی به قرآن دنبال دردسره ! الان ولت کنم کلی برام اضافه خدمت میبرن و پدرمو در میارن ! به دردسرش نمی ارزه !
50 تومن بدم خوبه ؟
- نه خانم صرف نمیکنه ! حتا 100 تومنم بدی راه نداره !
یعنی 100 تومن خیلی پوله ؟
- آره من ماهی 80 میگیرم از 5 صبح تا 8 شب .
پس یک میلیون چطور ؟ قبول میکنی ؟
- یه میلیون ؟؟ راست میگی ؟
آره ! قبوله ؟
- قبوله ولی آخه شماره ماشینتونو نوشتن , فردا میگیرنت ها !!!!!
آره راست میگی ! ولش کن . خب ؟ میگفتی ؟؟
بیچاره کلی خورده بود تو ذوقش . پیش خودم گفتم موقع بیرون اومدن یه حالی بهش میدم . کمی بعد رسیدیم و ماشین رو پارک کردم و رفتیم داخل ! نشستیم تو دفتر افسر نگهبان . یه فرمی پر کرد و مشخصاتمو نوشت و گفت امضا کن ! گفتم نمیکنم چون جرمی انجام ندادم ! گفت پس صبر کن تا رئیس کلانتری بیاد ! کمی بعد آقای رئیس پیداش شد ! پرسید تو به مامورای ما توهین کردی ؟
- نه ! مگه روانیم ؟
پس اینجا چی نوشته ؟
- خودشون نوشتن من که تایید نکردم ! میبینین امضاء هم نکردم !
کاغذ رو گذاشت زمین و شروع کرد مثلن ارشاد کردن ! دلیل نداشت که بخواد جلبم کنه ! نه فحش داده بودم نه درگیر شده بودم و فقط متلک انداخته بودم بهشون که اثبات اونم کلی براشون دردسر داشت . خلاصه یه نیم ساعتی با هم گپ زدیم و فیلم آدم ربایی دختری رو که نیروی انتظامی به زور سوار ماشینش میکرد از افراد کلانتری 127 نارمک به شماره تلفن 77894241 و اظهار تاسف کردنش و یه چایی هم دادن به خوردمون و بعد هم تعهد شفاهی که دیگه تکرار نشه ! موقع رفتن بازم کرمم گرفت و برگشتم به رئیس کلانتری گفتم :
جناب سروان ! من پیشنهاد میکنم یه سالن ورزشی یا بوکس و کاراته برای پاسبون هاتون بسازین که اینها برن اونجا ورزش کنن و تخلیه روحی – روانی بشن و دق و دلیشون رو سر کیسه بکس خالی کنن تا اینقدر الکی به مردم بند نکنن ! باور کنین من آدم خیلی خوب و با شخصیتی بودم که از دست هیچ کدوم شماها شکایت نکردم وگرنه کافی بود فقط یه تلفن بزنم تا پدر همتونو در بیارن و بندازنتون جایی که عرب نی می اندازه و درجه هاتونو مثل پونز از رو شونه هاتون بکشن بیرون !!!!!!!
طرف از یه ور از اینکه بهش سروان گفته بودم جوشی بود ! از یه طرف به افسرهاش پاسبون گفته بودم ! از اونور که تهدیدش کرده بودم داشت میترکید ولی از بُلُفی که زده بودم مونده بود چی بگه !؟ و شده بود حکای اره در کون ! اگه میخواست ادامه ش بده و تا تهش بره میترسید یهو من یکی از آقا زاده در بیام و خشتکش رو در بیارن .. این بود که فقط گفت : دوره شماها هم یه روز تموم میشه ... " منظورش این بود که این رژیم هم یه روز سرنگون میشه " . حوصله دردسر نداشتم و یه بوسه براش فرستادم و دِ در رو !!!! دم در سراغ اون پاسبونه رو گرفتم و گفتن رفته ماموریت .. ! حیف شد ..
..
..
این ماجرا به رژیم گذشته خیلی شباهت داره ! چون همونطور که میدونیم بین این رژیم با اون رژیم از نظر بعضی چیزعا چندان فرقی نیست و فقط این پالون خره که عوض شده و بجای تاج , عمامه اومده !!!!! پدرم تعریف میکرد :
زمان شاهنشاه آریامهر که نور به قبر خودش و پدرش بتابه تا ابد , ولوله ای وارد ایران شد بنام جنبش هیپی ها ! هیپی ها که در اروپا و آمریکا مرامشون کارهای خیر خواهانه و حقوق بشر و فعالیت های اعتراضی بود , در ایران تبدیل شده بودن به یه مشت آدمها چاقال و اوا خواهر و قرطی و خر پول های الکی خوش !! رئیس شهربانی دستور داد اینها رو هر جا دیدین بگیرین و موهاشونو از ته بزنین و چه معنی داره مرد موهاش بلند باشه مثل زنها ؟! آقا کلانتری ها هم ریختن و هر چی پسر مو قشنگ بود گرفتن و زلفهاشون رو از دم تراشیدن و ولشون کردن ! هفته دوم بود که گویا پسر یکی از تیمسارهای کله گنده رو میگیره و موهاشو میزنن و آقا هم میره و رئیس کلانتری رو کله پا میکنه و خشتکشو در میاره و درست از فردای همون روز این طرح جمع میشه !!!!!! حالا شده حکایت من و ما و جامعه ما !!! الان تو مملکت هر کاری دلت میخواد بکن . کافیه یه ندا بدی که دمت به دم فلانی وصله و ظاهرت هم که مایه داری ازش فوران کنه ! طرف رئیس آگاهی و قاضی دادگاه هم باشه خودشو جمع و جور میکنه مبادا از نون خوردن بیافته و پست و مقامش رو ازش بگیرن !!! این طرح زپرتی حجاب درمانی هم که این روزها داره تب ش فروکش میکنه گویا از همین جاها آب خورده و یه چیزی پیش اومده و احتمالن دختر یا زن فاحشه یکی از نمایندگان مجلس یا آغازاده ها یا شاید هم زن احمدی نژاد رو اشتباهی بجای زنهای خراب گرفتن و ... آره !!!!! زیاد خودشو ناراحت نکنین . تا بوده همین بوده . اگه قرار بود با این روشها حجاب زنها درست بشه , 28 سال قبل تا به امروز همه زنان ایرانی برقع پوش و روبنده پوش و چادری بودن !!!!!
نوشته شده در ساعت 1:33 AM توسط No One
همونطور که میشد انتظار داشت , بیماری هاری سران رژیم یا همون مقابله با شل حجابی و حجاب درمانی به شدت کمرنگ شده و شمارش معکوس پایانش به شماره در اومده و کم کم داره محدود میشه به مکان هایی مثل آرایشگاهها و بوتیک های لباس فروشی و پاساژها و ... که اونم بزودی برچیده میشه !
آقا در اینکه نیروی انتظامی ضایع ست شکی نیست . یکی از افتخارات پلیس ایران این بود که خودشو حامی مردم و در کنار اونها میدید ولی با اوضاع پیش اومده این نیرو هم به جمع همون تفاله ها و نخاله های حکومتی پیوست و پلی که بین اونها با مردم زده شده بود رو با مبارزه با حجاب به کلی خراب کرد . امروز از ونک رد میشدم و تو خیابون دیگه خبری از اتوبوس و ماشین های جمع آوری مثلن بد حجاب ها دیده نمیشد ! 2 تا افسر مرد و یک زن فاحشه چادری رو گذاشته بودن نبش فانفار . دو افسر مرد با هم لاس میزدن و چی چی شعر برای هم تعریف میکردن و زنک هم پسرها رو دید میزد و هر از گاهی به دختری گیری چیزی میداد !
میرداماد - میدون مادر , موقع برگشتن رفتم ساعت فروشی سر نبش میدون که بدم باطری ساعتم رو عوض کنه . موقع برگشتن جلوی ماشینمو گرفتن و اشاره کردن بزن کنار . آدم اینطور مواقع به خودش هم شک میکنه که چرا ؟؟؟ یه نگاه از تو آینه به صورتم انداختم که آخه وضع من چه ایرادی داشت این احمق به من گیر داد ؟ آرایش که نداشتم و کلن هیچ وقت آرایش نمیکنم و به همون رژ و نهایت لاک اکتفا میکنم , روسریم هم خیلی معقول و طبیعی بود ! 2 تا مامور با کلاه کج سیاه اومدن کنار ماشین . شیشه رو دادم پایین و گفتم : فرمایش ؟
یه کم منو نگاه کرد و چون هیچ مورد بدحجابانه ای برای گیر دادن پیدا نکرد یهو برگشت گفت :
- خانم چرا شیشه ماشینت سیاهه ؟
نمیدونم ! من تو کارخونه ش نبودم که خبر داشته باشم ! میخوایین شماره کارخونه یا نمایندگی رو بدم برین درشو تخته کنین و خنک بشین ؟
- بفرمایین پایین چند لحظه !
اومدم پایین و مردک نشست و با ناخن دستش شروع کرد روی شیشه ها کشیدن !!
" میدونستم کرمش چیه ! چند سالی میشه پلیس ماشینهایی رو که شیشه هاشون رو دودی کردن رو میگیره و استدلالشون اینه که چون توی ماشین معلوم نیست , ممکنه اعمال فجیع در ماشین صورت بگیره و برای همین غیر قانونیه بجز .... اگه گفتین ؟ نمایندگان مجلس و حاج آغاها و دولتی ها و ... "
قبلن هم بارها جلومو برای این مورد گرفته بودن و چون شیشه ها فابریک دودی بود کاری نداشتن و فقط اونهایی رو که شیشه هاشون رو با برچسب یا رنگ دودی کردن میگیرن ! برگشتم گفتم :
- آقای پاسبون (!) شیشه ها فابریک دودیه ! بیخود ناخن هاتو کند نکن !!!!!!
اون یکی دوستش غش کرد از خنده و طرف حسابی ضایع شد ولی نمیخواست کم بیاره و شروع کرد مثلن ماشین رو گشتن ! صدامو بردم بالا و تقریبن با داد و بیداد گفتم : به چه حقی ماشینمو میگردی و ... سر و صدا که بالا گرفت افسر مافوقشون اومد طرف ما و پرسید چی شده خانم چرا داد بیداد میکنی ؟
- از این پاسبون هاتون بپرسین ! به چه حقی داره ماشین منو میگرده ؟
یه نگاه به سر تا پام انداخت و چون موجه و مثبت بود رو کرد به سربازه و گفت بیا بیرون ولش کن !
- جناب سرهنگ به من توهین میکنه ! من ستوانم به من میگه پاسبون !!!!
مگه من رفتم سربازی که بدونم درجه شماها چیه ؟ همتون پاسبونین دیگه !!!!!!
حالا سرهنگه جوش آورده بود که شده بود پاسبون . با حرص گفت : خانم بفرما برو ... بفرما !!
سوار شدم و موقع رفتن سرمو آوردم بیرون و رو کردم به ستوانه و گفتم :
- ببخشید آقای آژان ! این دفعه خواستی به کسی گیر بدی اول به مدل ماشینش نگاه کن و سعی کن ماشینهایی رو برای دودی بودن شیشه بگیری که اقلن زیر 100 میلیون قیمت داشته باشن نه اینکه ماشین 250 میلیونی رو بگیری و بخواهی برچسب دودیش رو با ناخنت خراش بدی !!!!!!!!!!
آقا اینو که گفتم یهو سرهنگه با عصبانیت اومد گفت : خیلی بلبل زبونی ! بیا پایین ببینم !!!! خلاصه کنم ما رو گرفتن با یه مامور به زور سوار ماشینم کردن با ماشین خودم بردن کلانتری که چی ؟ به مامور دولت توهین کردی !!! حالا عین خیالم هم نبود چون میدونم تو این مملکت پول داشته باش , پادشاهی کن اونم توی کلانتری ها که سازمان فساد انتظامی ایران هستن و صد رحمت به دزدهای سر گردنه و حقوقشون رو از رشوه گرفتن از مردم تامین میکنن بجای دولت وگرنه به یه افسر توی کلانتری خیلی بدن 150 تومنه و با 150 تومن کدوم آدمی میتونه وجدان سالم و تعهد و مسئولیت داشته باشه ؟؟؟؟؟
تا برسیم به کلانتری پاسبونی که با من بود هی درباره ماشین سوال میکرد ! خواستم یه تستی ازش بگیرم و بهش گفتم : چقدر میگیری پیاده بشی و منو ول کنی ؟
- خانم پول که میخوام ولی به قرآن دنبال دردسره ! الان ولت کنم کلی برام اضافه خدمت میبرن و پدرمو در میارن ! به دردسرش نمی ارزه !
50 تومن بدم خوبه ؟
- نه خانم صرف نمیکنه ! حتا 100 تومنم بدی راه نداره !
یعنی 100 تومن خیلی پوله ؟
- آره من ماهی 80 میگیرم از 5 صبح تا 8 شب .
پس یک میلیون چطور ؟ قبول میکنی ؟
- یه میلیون ؟؟ راست میگی ؟
آره ! قبوله ؟
- قبوله ولی آخه شماره ماشینتونو نوشتن , فردا میگیرنت ها !!!!!
آره راست میگی ! ولش کن . خب ؟ میگفتی ؟؟
بیچاره کلی خورده بود تو ذوقش . پیش خودم گفتم موقع بیرون اومدن یه حالی بهش میدم . کمی بعد رسیدیم و ماشین رو پارک کردم و رفتیم داخل ! نشستیم تو دفتر افسر نگهبان . یه فرمی پر کرد و مشخصاتمو نوشت و گفت امضا کن ! گفتم نمیکنم چون جرمی انجام ندادم ! گفت پس صبر کن تا رئیس کلانتری بیاد ! کمی بعد آقای رئیس پیداش شد ! پرسید تو به مامورای ما توهین کردی ؟
- نه ! مگه روانیم ؟
پس اینجا چی نوشته ؟
- خودشون نوشتن من که تایید نکردم ! میبینین امضاء هم نکردم !
کاغذ رو گذاشت زمین و شروع کرد مثلن ارشاد کردن ! دلیل نداشت که بخواد جلبم کنه ! نه فحش داده بودم نه درگیر شده بودم و فقط متلک انداخته بودم بهشون که اثبات اونم کلی براشون دردسر داشت . خلاصه یه نیم ساعتی با هم گپ زدیم و فیلم آدم ربایی دختری رو که نیروی انتظامی به زور سوار ماشینش میکرد از افراد کلانتری 127 نارمک به شماره تلفن 77894241 و اظهار تاسف کردنش و یه چایی هم دادن به خوردمون و بعد هم تعهد شفاهی که دیگه تکرار نشه ! موقع رفتن بازم کرمم گرفت و برگشتم به رئیس کلانتری گفتم :
جناب سروان ! من پیشنهاد میکنم یه سالن ورزشی یا بوکس و کاراته برای پاسبون هاتون بسازین که اینها برن اونجا ورزش کنن و تخلیه روحی – روانی بشن و دق و دلیشون رو سر کیسه بکس خالی کنن تا اینقدر الکی به مردم بند نکنن ! باور کنین من آدم خیلی خوب و با شخصیتی بودم که از دست هیچ کدوم شماها شکایت نکردم وگرنه کافی بود فقط یه تلفن بزنم تا پدر همتونو در بیارن و بندازنتون جایی که عرب نی می اندازه و درجه هاتونو مثل پونز از رو شونه هاتون بکشن بیرون !!!!!!!
طرف از یه ور از اینکه بهش سروان گفته بودم جوشی بود ! از یه طرف به افسرهاش پاسبون گفته بودم ! از اونور که تهدیدش کرده بودم داشت میترکید ولی از بُلُفی که زده بودم مونده بود چی بگه !؟ و شده بود حکای اره در کون ! اگه میخواست ادامه ش بده و تا تهش بره میترسید یهو من یکی از آقا زاده در بیام و خشتکش رو در بیارن .. این بود که فقط گفت : دوره شماها هم یه روز تموم میشه ... " منظورش این بود که این رژیم هم یه روز سرنگون میشه " . حوصله دردسر نداشتم و یه بوسه براش فرستادم و دِ در رو !!!! دم در سراغ اون پاسبونه رو گرفتم و گفتن رفته ماموریت .. ! حیف شد ..
..
..
این ماجرا به رژیم گذشته خیلی شباهت داره ! چون همونطور که میدونیم بین این رژیم با اون رژیم از نظر بعضی چیزعا چندان فرقی نیست و فقط این پالون خره که عوض شده و بجای تاج , عمامه اومده !!!!! پدرم تعریف میکرد :
زمان شاهنشاه آریامهر که نور به قبر خودش و پدرش بتابه تا ابد , ولوله ای وارد ایران شد بنام جنبش هیپی ها ! هیپی ها که در اروپا و آمریکا مرامشون کارهای خیر خواهانه و حقوق بشر و فعالیت های اعتراضی بود , در ایران تبدیل شده بودن به یه مشت آدمها چاقال و اوا خواهر و قرطی و خر پول های الکی خوش !! رئیس شهربانی دستور داد اینها رو هر جا دیدین بگیرین و موهاشونو از ته بزنین و چه معنی داره مرد موهاش بلند باشه مثل زنها ؟! آقا کلانتری ها هم ریختن و هر چی پسر مو قشنگ بود گرفتن و زلفهاشون رو از دم تراشیدن و ولشون کردن ! هفته دوم بود که گویا پسر یکی از تیمسارهای کله گنده رو میگیره و موهاشو میزنن و آقا هم میره و رئیس کلانتری رو کله پا میکنه و خشتکشو در میاره و درست از فردای همون روز این طرح جمع میشه !!!!!! حالا شده حکایت من و ما و جامعه ما !!! الان تو مملکت هر کاری دلت میخواد بکن . کافیه یه ندا بدی که دمت به دم فلانی وصله و ظاهرت هم که مایه داری ازش فوران کنه ! طرف رئیس آگاهی و قاضی دادگاه هم باشه خودشو جمع و جور میکنه مبادا از نون خوردن بیافته و پست و مقامش رو ازش بگیرن !!! این طرح زپرتی حجاب درمانی هم که این روزها داره تب ش فروکش میکنه گویا از همین جاها آب خورده و یه چیزی پیش اومده و احتمالن دختر یا زن فاحشه یکی از نمایندگان مجلس یا آغازاده ها یا شاید هم زن احمدی نژاد رو اشتباهی بجای زنهای خراب گرفتن و ... آره !!!!! زیاد خودشو ناراحت نکنین . تا بوده همین بوده . اگه قرار بود با این روشها حجاب زنها درست بشه , 28 سال قبل تا به امروز همه زنان ایرانی برقع پوش و روبنده پوش و چادری بودن !!!!!
نوشته شده در ساعت 1:33 AM توسط No One
........................................................................................
Sunday, April 29, 2007
● بیچاره ملاها :
مسجد نزدیک خونه ، خیلی ساله که بعنوان مستراح کسبه محل مورد استفاده قرار میگیره و بجز چند نفر جک و جونور چادری و حزب الهی بی ریشه تازه به دوران رسیده که معلوم نیست از کدوم دهاتی بلند شدن اومدن بالای شهر , میرن اونجا برای نماز خوندن و فخر فروشی . تا چند سال قبل تو این مسجد خبری از ملا و آخوند نبود اما یکی دو سالی میشه که یه آخوند پدر سوخته ای رو برداشتن آوردن اونجا بعنوان روحانی مسجد و ظهرها و عصر ها با یه پیکان قراضه میاد مسجد و بعد هم میره تا فردا ! اوایل هر وقت ریخت نحسشو میدیدم چنان ادا و شکلکی براش در میاوردم و چشمهامو چپ و لب و لوچه م رو یه وری میکردم انگار سیانور دادن به خوردم !!! این مادر مرده هم هر وقت منو میدید یه شوک چند صد ریشتری بهش وارد می اومد و قشنگ مشخص بود که جا میخوره و تمام 3 فاز بدنش به هم میریزه !
این اواخر فقط کم مونده بود بهش فحش خوار – مادر بدم و هر چی از دهنم در می اومد بارش میکردم ! کافی بود تو صف نونوایی ببینمش و هی پیف پیف کنم یا وقتی از روبرو جلوم سبز میشد چنان چشم غره ای بهش میرفتم و خودمو همچین کنار میکشیدم انگار مدفوع متحرک داره میاد طرفم . یا موقع هایی که میدیم از بقالی خرما خریده بهش میگفتم : حاج آغا برای غافلگیری ارواح , وسط هفته خرما خریدی ؟ و خلاصه همینطوری بگیر برو تا اخ و تف و نفرین و ...
امروز عصر هم رفته بودم یک فروند بربری خوش ترکیب بخرم برای صبحانه و دوپینگ فردامون که باز چشمم افتاد به این جانور و اومدم یه چیزی بارش کنم که این دفعه خودش به حرف در اومد و گفت :
- خواهر ! بنده چه هیزم تری به شما فروختم که هر وقت بنده را میبینید یه چیزتان میشود ؟
مشت نمونه خرواره ! این رژیم اینم تو ! همتون سر و ته یه کرباسین !
- معاذالله ! به ولاه بنده ملای سیاسی نیستیم ! ملای حکومتی نیستم ! بنده فقط یک طلبه عادی هستم !!
هر چی میخوای باش ! همین که آخوندی حالمو به هم میزنی ! بقیه ش هم برام مهم نیست !
- خواهرم اگر اجازه میفرمایید بنده چند لحظه با شما صحبت کنم تا بلکه از این اشتباه تاریخی در بیایید !
بفرمایین ! گوش میکنم !
آقا همین چند لحظه شد 2 ساعت و نیم ! اینقدر دلش پر بود که نگو ! اولش با حرص و یک در میون به حرفهاش گوش میکردم و بعد کم کم جالب شد ! دیدم این بدبخت مادر مرده که خدا هم زده تو سرش و آخوند شده ، اینم از همین حکومت زخم خورده ست . میگفت : تو حوزه چشم دیدن آخوندهای حکومتی رو ندارن و عملن خودشونو کشیدن کنار از اونها و دولت هم همه ما رو منزوی کرده . اینهایی هم که رفتن قاطی حکومت ؛ یا میخوان از امکانات تحقیقاتی که دولت بهشون میده استفاده کنن یا نون مفت و حروم بخورن ! میگفت همین ها با این رفتارشون جلوی ما رو گرفتن تا ضدشون شورش نکنیم . همین ها بین مردم و روحانیت سنتی تفرقه انداختن تا با هم دوباره متحد نشن و انقلابی مثل دوران خمینی راه نندازن و کاری کردن که مردم هر روحانی ای میبینن , تصور میکنن اینها از قماش حکومتی ها هستن و با دولتن :
- والا و بالله ما از اوناش نیستیم .. اینها وجهه روحانیت را خراب کردند ! کاری کردند که مردم از ما نفرت پیدا کردند وگرنه ما چه هیزم تری به شما فروختیم ؟ مگر ما همیشه در پشت شما و حامی شما نبودیم ؟ درست است بنده هم قبول دارم بعضی از ما خیلی اشتباهات تاریخی و نا بخشودنی کردند ولی این سزاوار نبود همه ما را با یک چشم ببینند . همین آیت الله بروجردی را یادتان باشد که بسیاری از مردم جنوب شهر طرفدار ایشان بودند و ایشان حتا به خودش آیت الله هم نمیگفتند و میگفتند بنده یک طلبه هستم و آنوقت دیدید همین آقایان چه بلایی به سرش آوردند ؟ آنوقت همین آغایان در مسند قدرت نشسته اند و به خودشان میگویند آیت الله و نشانه خدا ! اسم چند نفر از همین حکومتی ها را بیاورم که میایند قم و به طلبه ها 2 – 3 میلیونی پول میدهند تا برایشان رسالة بنویسند و بروند پایتخت و در دستگاه حکومتی مزدور شوند ! اینها از همه بیشتر با ما روحانیون سنتی دشمنی دارند و چقدر از ما را در همان دادگاه کذا و کذای روحانیت به اعدام و خلع لباس محکوم کرده اند خدا میداند ! با ما به از این باشید . اگر از ریخت ما خوشتان نمیآید دیگر به پدران و نیاکان سید ما دشنام ندهید و روح آنها را نیازارید ... بنده حکومتی نیستم . یک طلبه ساده هستم . پدرم سید بود و ما را هم فرستاد حوزه درس طلبگی خواندیم و شدیم روحانی . نرفتیم که بشویم دشمن جان شما ! آخر خواهرم دیگران هر کاری کردند به من و ما چه ؟ مگر هر گردی گردو است ؟
..
..
اینقدر ور زد که مغزم داشت سوت میکشید ! آخر هم بهانه ای جور کردم و با نشون دادن اینکه مثلن قانع شدم از دستش در رفتم ! واه واه ! کله کرکس و لاشخور خوردن این آخوندا بجای کله گنجشک از بس که پر چونه هستن !!!!!
به هر حال نمیدونم ! دروغ هم نمیگفت ! رژیم با دسیسه سعی کرده بین مردم با روحانیت یک فاصله نجومی باز کنه تا از اتحاد اونها که شدیدن برای رژیم خطرناکه جلوگیری کرده باشه ! دقت هم کرده باشین رژیم با مخالفان سیاسی بد رفتار کرده ولی با روحانیون سیاسی مخالف خودش چنان شدت عملی نشون داده که همشون میدون رو خالی کردن . کمترینش تبعید و زندانهای بلند مدت بوده و متوسطش اعدام !!!! چون میدونه مردم بطور ذاتی تابع روحانیون هستن و وای به اینکه فقط یکی از اینها رهبری مردم رو دوباره در دست بگیره و خمینی بازیش بگیره !!!!! در جریان اوضاع آیت الله بروجردی هم دیدیم که رژیم چطور وحشت کرده بود و چه نیروی عظیمی رو صرف سرکوب هوادارانش کرد !!!! حالا تصور کنین بجای بروجردی یک نفر آدم عادی الان در زندان بود ! تمام گروه های مخالف و وبلاگ نویسان و گروههای آزادی خواه خشتک رژیم رو در میاوردن که فلانی رو چرا دستگیر کردی در صورتیکه بیضه هایی که همین بروجردی داشت از تمام آزادیخواهان ایرانی درشت تر (!) بود و این بنده خدا تنها کسی بود که از روی انسانیت و نوع دوستی با مردم همصدا شد و به حق با تمام ملاهای حروم زاده فرق داشت و حالا معلوم نیست تو کدوم سیاه چالی داره آب خنک میخوره و هیچ کس حتا اسمش رو هم نمیاره و نه گروه های حقوق بشر آدم حسابش کردن نه جناح های دیگه و نه حتا روحانیون مبارز !!! چرا مردم با اینها بدن ؟ چون خیلی از اینها دو رویی دیدن ! همین ابطری ها " ابطحی " ها رو دیدین ؟ اینا یکیشون آخوند دوزاریه یکیشون شده حکومتی ! بعد هم همینا رو گرفتن و چنان ترتیب دادن که رفتن کنج خونه و صداشون دیگه در نمیاد ! یکی مثل پدر و برادر ابطحی ها صاف و ساده و یکی هم مثل اون علی ابطحی مارموزه و هفت خط روزگار و پدر سوخته فلان فلان شده !!!! نون حکومت همچین بهش ساخته که شکمش مثل زنهای حامله هر روز 5 سانت ورم میکنه !!!!! همینه که آدم نمیتونه به این جانورهای پشمناک قابلمه به سر اعتماد کنه ! روح آتاتورک شاد ! رضا شاه کبیر هم به همچنین ! این دو نفر اگه از اول مثل هم رفتار کرده بودن امروز شاهد این بدبختی ها نبودیم ! آتاتورک که ترکها رو میشناخت و میدونست آدم بشو نیستن , گرفت هر چی ملا توی ترکیه بود رو یه شبه ریخت تو دریا و خیال خودشو راحت کرد ! رضا شاه اما اومد و گفت ایران مملکت با تمدنیه و درست نیست با ریختن این تفاله ها به دریا وجهه ایرانیان رو خراب کنیم و دریا رو نجس , فقط خلع لباسشون کرد ! اشتباهی تاریخی که چند سال بعد گریبان پسرش رو گرفت و همین حروم زاده ها سلسله پر شکوه پهلوی رو به زیر کشیدن !!!! یا همون منتظری بی بته بی خاصیت بزدل که رفته نشسته کنج خونه ش ! همین مردک حروم زاده یکی از کسانی بود که به خمینی و دار و دسته ش میدون داد تا جنایت ها کردن و پایه های قدرت اونها رو مستحکم کرد و همین مردک بود که ریشه های انقلاب اسلامی خمینی رو قوی کرد و خمینی رو روی کار آورد و نشود در مسند قدرت وگرنه اصلن هدف این نبود که حکومت اسلامی روی کار بیاد یا خمینی بشه رهبر . شاه رو میخواستن دک کنن و یک حکومت دموکراتیک بجاش بیارن ! بعد که نوبت خودش شد و تاریخ مصرفش تموم , رفت چپید زیر لاحاف و صداش هم در نیومد ! حالا هم ادعاش میشه که من به سیاست و حکومت کاری ندارم ! پدر سوخته بی همه چیز ! درسته رید و رفت و باید هم بگه کاری دیگه با سیاست ندارم . امیدوارم اینها به گوش اون و امثال ملاهایی از این دست که از ترس جونشون تو سوراخ چپیدن برسه و بفهمن مردم چی درباره شون فکر میکنن و چقدر ازشون نفرت دارن و اونها رو مسبب همه این بدبختیها میدونن . اگه همین ها یه کم جرات داشتن و می اومدن بیرون , مردم پشت سرشون می ایستادن و همه با هم این رژیم رو سرنگون میکردن و بعد هم میرفتن کنار مثل همون آیت الله سیستانی در عراق و تکلیف حکومت رو میدادن دست مردم تا بطور آزاد حکومتشون رو انتخاب کنن ! اینطوری هم وجهه اونها ترمیم میشد و هم مردم به آزادی میرسیدن . مشخصه اینطوری مردم چشم دیدنشون رو ندارن . اگر هم خوبن , عادلن , این اسلام ناب آخوندی رو قبول ندارن و حکومت آخوندیسم رو باور ندارن ... پس سکوت یعنی خیانت !!! در احادیث هم بارها گفته شده : سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن !!!!! پس معلوم میشه همه از دم سر و ته یک کرباسن و همه زیر عبای آسید علی سینه میزنن ! مردم خوشبختانه نون رو به دهنشون خودن نه با ماتحتشون و بقول معروف تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها ...
تکبیر.
نوشته شده در ساعت 2:14 AM توسط No One
مسجد نزدیک خونه ، خیلی ساله که بعنوان مستراح کسبه محل مورد استفاده قرار میگیره و بجز چند نفر جک و جونور چادری و حزب الهی بی ریشه تازه به دوران رسیده که معلوم نیست از کدوم دهاتی بلند شدن اومدن بالای شهر , میرن اونجا برای نماز خوندن و فخر فروشی . تا چند سال قبل تو این مسجد خبری از ملا و آخوند نبود اما یکی دو سالی میشه که یه آخوند پدر سوخته ای رو برداشتن آوردن اونجا بعنوان روحانی مسجد و ظهرها و عصر ها با یه پیکان قراضه میاد مسجد و بعد هم میره تا فردا ! اوایل هر وقت ریخت نحسشو میدیدم چنان ادا و شکلکی براش در میاوردم و چشمهامو چپ و لب و لوچه م رو یه وری میکردم انگار سیانور دادن به خوردم !!! این مادر مرده هم هر وقت منو میدید یه شوک چند صد ریشتری بهش وارد می اومد و قشنگ مشخص بود که جا میخوره و تمام 3 فاز بدنش به هم میریزه !
این اواخر فقط کم مونده بود بهش فحش خوار – مادر بدم و هر چی از دهنم در می اومد بارش میکردم ! کافی بود تو صف نونوایی ببینمش و هی پیف پیف کنم یا وقتی از روبرو جلوم سبز میشد چنان چشم غره ای بهش میرفتم و خودمو همچین کنار میکشیدم انگار مدفوع متحرک داره میاد طرفم . یا موقع هایی که میدیم از بقالی خرما خریده بهش میگفتم : حاج آغا برای غافلگیری ارواح , وسط هفته خرما خریدی ؟ و خلاصه همینطوری بگیر برو تا اخ و تف و نفرین و ...
امروز عصر هم رفته بودم یک فروند بربری خوش ترکیب بخرم برای صبحانه و دوپینگ فردامون که باز چشمم افتاد به این جانور و اومدم یه چیزی بارش کنم که این دفعه خودش به حرف در اومد و گفت :
- خواهر ! بنده چه هیزم تری به شما فروختم که هر وقت بنده را میبینید یه چیزتان میشود ؟
مشت نمونه خرواره ! این رژیم اینم تو ! همتون سر و ته یه کرباسین !
- معاذالله ! به ولاه بنده ملای سیاسی نیستیم ! ملای حکومتی نیستم ! بنده فقط یک طلبه عادی هستم !!
هر چی میخوای باش ! همین که آخوندی حالمو به هم میزنی ! بقیه ش هم برام مهم نیست !
- خواهرم اگر اجازه میفرمایید بنده چند لحظه با شما صحبت کنم تا بلکه از این اشتباه تاریخی در بیایید !
بفرمایین ! گوش میکنم !
آقا همین چند لحظه شد 2 ساعت و نیم ! اینقدر دلش پر بود که نگو ! اولش با حرص و یک در میون به حرفهاش گوش میکردم و بعد کم کم جالب شد ! دیدم این بدبخت مادر مرده که خدا هم زده تو سرش و آخوند شده ، اینم از همین حکومت زخم خورده ست . میگفت : تو حوزه چشم دیدن آخوندهای حکومتی رو ندارن و عملن خودشونو کشیدن کنار از اونها و دولت هم همه ما رو منزوی کرده . اینهایی هم که رفتن قاطی حکومت ؛ یا میخوان از امکانات تحقیقاتی که دولت بهشون میده استفاده کنن یا نون مفت و حروم بخورن ! میگفت همین ها با این رفتارشون جلوی ما رو گرفتن تا ضدشون شورش نکنیم . همین ها بین مردم و روحانیت سنتی تفرقه انداختن تا با هم دوباره متحد نشن و انقلابی مثل دوران خمینی راه نندازن و کاری کردن که مردم هر روحانی ای میبینن , تصور میکنن اینها از قماش حکومتی ها هستن و با دولتن :
- والا و بالله ما از اوناش نیستیم .. اینها وجهه روحانیت را خراب کردند ! کاری کردند که مردم از ما نفرت پیدا کردند وگرنه ما چه هیزم تری به شما فروختیم ؟ مگر ما همیشه در پشت شما و حامی شما نبودیم ؟ درست است بنده هم قبول دارم بعضی از ما خیلی اشتباهات تاریخی و نا بخشودنی کردند ولی این سزاوار نبود همه ما را با یک چشم ببینند . همین آیت الله بروجردی را یادتان باشد که بسیاری از مردم جنوب شهر طرفدار ایشان بودند و ایشان حتا به خودش آیت الله هم نمیگفتند و میگفتند بنده یک طلبه هستم و آنوقت دیدید همین آقایان چه بلایی به سرش آوردند ؟ آنوقت همین آغایان در مسند قدرت نشسته اند و به خودشان میگویند آیت الله و نشانه خدا ! اسم چند نفر از همین حکومتی ها را بیاورم که میایند قم و به طلبه ها 2 – 3 میلیونی پول میدهند تا برایشان رسالة بنویسند و بروند پایتخت و در دستگاه حکومتی مزدور شوند ! اینها از همه بیشتر با ما روحانیون سنتی دشمنی دارند و چقدر از ما را در همان دادگاه کذا و کذای روحانیت به اعدام و خلع لباس محکوم کرده اند خدا میداند ! با ما به از این باشید . اگر از ریخت ما خوشتان نمیآید دیگر به پدران و نیاکان سید ما دشنام ندهید و روح آنها را نیازارید ... بنده حکومتی نیستم . یک طلبه ساده هستم . پدرم سید بود و ما را هم فرستاد حوزه درس طلبگی خواندیم و شدیم روحانی . نرفتیم که بشویم دشمن جان شما ! آخر خواهرم دیگران هر کاری کردند به من و ما چه ؟ مگر هر گردی گردو است ؟
..
..
اینقدر ور زد که مغزم داشت سوت میکشید ! آخر هم بهانه ای جور کردم و با نشون دادن اینکه مثلن قانع شدم از دستش در رفتم ! واه واه ! کله کرکس و لاشخور خوردن این آخوندا بجای کله گنجشک از بس که پر چونه هستن !!!!!
به هر حال نمیدونم ! دروغ هم نمیگفت ! رژیم با دسیسه سعی کرده بین مردم با روحانیت یک فاصله نجومی باز کنه تا از اتحاد اونها که شدیدن برای رژیم خطرناکه جلوگیری کرده باشه ! دقت هم کرده باشین رژیم با مخالفان سیاسی بد رفتار کرده ولی با روحانیون سیاسی مخالف خودش چنان شدت عملی نشون داده که همشون میدون رو خالی کردن . کمترینش تبعید و زندانهای بلند مدت بوده و متوسطش اعدام !!!! چون میدونه مردم بطور ذاتی تابع روحانیون هستن و وای به اینکه فقط یکی از اینها رهبری مردم رو دوباره در دست بگیره و خمینی بازیش بگیره !!!!! در جریان اوضاع آیت الله بروجردی هم دیدیم که رژیم چطور وحشت کرده بود و چه نیروی عظیمی رو صرف سرکوب هوادارانش کرد !!!! حالا تصور کنین بجای بروجردی یک نفر آدم عادی الان در زندان بود ! تمام گروه های مخالف و وبلاگ نویسان و گروههای آزادی خواه خشتک رژیم رو در میاوردن که فلانی رو چرا دستگیر کردی در صورتیکه بیضه هایی که همین بروجردی داشت از تمام آزادیخواهان ایرانی درشت تر (!) بود و این بنده خدا تنها کسی بود که از روی انسانیت و نوع دوستی با مردم همصدا شد و به حق با تمام ملاهای حروم زاده فرق داشت و حالا معلوم نیست تو کدوم سیاه چالی داره آب خنک میخوره و هیچ کس حتا اسمش رو هم نمیاره و نه گروه های حقوق بشر آدم حسابش کردن نه جناح های دیگه و نه حتا روحانیون مبارز !!! چرا مردم با اینها بدن ؟ چون خیلی از اینها دو رویی دیدن ! همین ابطری ها " ابطحی " ها رو دیدین ؟ اینا یکیشون آخوند دوزاریه یکیشون شده حکومتی ! بعد هم همینا رو گرفتن و چنان ترتیب دادن که رفتن کنج خونه و صداشون دیگه در نمیاد ! یکی مثل پدر و برادر ابطحی ها صاف و ساده و یکی هم مثل اون علی ابطحی مارموزه و هفت خط روزگار و پدر سوخته فلان فلان شده !!!! نون حکومت همچین بهش ساخته که شکمش مثل زنهای حامله هر روز 5 سانت ورم میکنه !!!!! همینه که آدم نمیتونه به این جانورهای پشمناک قابلمه به سر اعتماد کنه ! روح آتاتورک شاد ! رضا شاه کبیر هم به همچنین ! این دو نفر اگه از اول مثل هم رفتار کرده بودن امروز شاهد این بدبختی ها نبودیم ! آتاتورک که ترکها رو میشناخت و میدونست آدم بشو نیستن , گرفت هر چی ملا توی ترکیه بود رو یه شبه ریخت تو دریا و خیال خودشو راحت کرد ! رضا شاه اما اومد و گفت ایران مملکت با تمدنیه و درست نیست با ریختن این تفاله ها به دریا وجهه ایرانیان رو خراب کنیم و دریا رو نجس , فقط خلع لباسشون کرد ! اشتباهی تاریخی که چند سال بعد گریبان پسرش رو گرفت و همین حروم زاده ها سلسله پر شکوه پهلوی رو به زیر کشیدن !!!! یا همون منتظری بی بته بی خاصیت بزدل که رفته نشسته کنج خونه ش ! همین مردک حروم زاده یکی از کسانی بود که به خمینی و دار و دسته ش میدون داد تا جنایت ها کردن و پایه های قدرت اونها رو مستحکم کرد و همین مردک بود که ریشه های انقلاب اسلامی خمینی رو قوی کرد و خمینی رو روی کار آورد و نشود در مسند قدرت وگرنه اصلن هدف این نبود که حکومت اسلامی روی کار بیاد یا خمینی بشه رهبر . شاه رو میخواستن دک کنن و یک حکومت دموکراتیک بجاش بیارن ! بعد که نوبت خودش شد و تاریخ مصرفش تموم , رفت چپید زیر لاحاف و صداش هم در نیومد ! حالا هم ادعاش میشه که من به سیاست و حکومت کاری ندارم ! پدر سوخته بی همه چیز ! درسته رید و رفت و باید هم بگه کاری دیگه با سیاست ندارم . امیدوارم اینها به گوش اون و امثال ملاهایی از این دست که از ترس جونشون تو سوراخ چپیدن برسه و بفهمن مردم چی درباره شون فکر میکنن و چقدر ازشون نفرت دارن و اونها رو مسبب همه این بدبختیها میدونن . اگه همین ها یه کم جرات داشتن و می اومدن بیرون , مردم پشت سرشون می ایستادن و همه با هم این رژیم رو سرنگون میکردن و بعد هم میرفتن کنار مثل همون آیت الله سیستانی در عراق و تکلیف حکومت رو میدادن دست مردم تا بطور آزاد حکومتشون رو انتخاب کنن ! اینطوری هم وجهه اونها ترمیم میشد و هم مردم به آزادی میرسیدن . مشخصه اینطوری مردم چشم دیدنشون رو ندارن . اگر هم خوبن , عادلن , این اسلام ناب آخوندی رو قبول ندارن و حکومت آخوندیسم رو باور ندارن ... پس سکوت یعنی خیانت !!! در احادیث هم بارها گفته شده : سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن !!!!! پس معلوم میشه همه از دم سر و ته یک کرباسن و همه زیر عبای آسید علی سینه میزنن ! مردم خوشبختانه نون رو به دهنشون خودن نه با ماتحتشون و بقول معروف تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها ...
تکبیر.
نوشته شده در ساعت 2:14 AM توسط No One
........................................................................................
Saturday, April 28, 2007
● تحلیل سیاسی هفته :
قبل از هر چیز این فیلم تاثر انگیز رو نگاه کنین و بیشتر پی به ماهیت کثیف این رژیم ببرین که چی به سر فرزندان این آب و خاک میارن و همچنان شما سکوت کردین ! آرش عاشوری نیا عزیز هم این فیلم رو در سایتش قرار داده در : www.kosoof.com ببینید .
لینک دانلود این کلیپ : http://www.youtube.com/watch?v=3zYKlSeIbrw
با تشکر از خسن آقا و جی لندنی , دو عزیز مبارز .
اگه اتفاقات این چند وقته رو مرور کرده باشین فکر میکنم کم کم متوجه شده باشین که چه روابط صمیمانه و دو طرفه ای بین ایران و آمریکا برقراره ! در علم سیاست نباید انتظار داشت نتیجه هر تحول و مانوری همیشه در کوتاه مدت اتفاق بیافته ! رابطه بین ایران و آمریکا یکی از این روابطه :
خبر طرح سپر موشکی آمریکا در اروپای مرکزی و در نزدیکی مرزهای روسیه , خبر خیلی جالبی بود . اما قضیه اونجایی جالب تر میشه که درست زمانیکه روس ها مخالفت خودشونو با این طرح مطرح میکنن و میخوان با دلایل محکم در جلوی آمریکایی ها در بیان که کره شمالی و ایران تهدیدی برای منافع آمریکا و اروپا نیستن , ایران شبانه اعلام میکنه که ما آماده ایم در هر موقعیتی ده ها هزار موشک بسوی منافع آمریکا و حتا تا مرزهای اروپا شلیک کنیم و بهانه میدن دست برادر آمریکا !!!!!!
شما این برخوردها رو چطور ارزیابی میکنین ؟ اگه کمی سنتون زیاد باشه میرسین به پروژه ای بنام جنگ ستارگان که حدود 30 سال قبل دولت آمریکا در زمان ریگان ازش نام برد و حالا بعد از 30 سال تازه میبینیم که آمریکایی ها هدفشون از اینکه ایران رو بعنوان یک " شاخ " در منطقه نشون بدن و تهدیدی بر علیه امنیت جهان ، چی بوده ؟ اینکه چرا آمریکا با ایران کژدار مریض رفتار میکنه و اینکه چرا رژیم ایران اینقدر با اطمینان از حمله نکردن آمریکا به ایران صحبت میکنه و اینکه چرا ایرانی ها سربازان آمریکایی رو نمیکشن در عراق و اینکه این اواخر چرا لحن آمریکا اینقدر نرم شده و دیگه صحبت از تغییر رژیم ایران نیست , و اینکه آمریکا با این قدرت عظیم نظامی و مالی نمیخواد شورش های عراق رو ساکت کنه و .. همه حکایت ها داره !! در نهایت میرسیم به اینکه طرح علم کردن طالبان و حمله به افغانستان و حمله به عراق همگی نه برای محاصره ایران که در نهایت از اون سوی قضیه برای محدود کردن و از هم پاشیدن باقیمانده روسیه شوروی صورت گرفته ! حالا اگه این طرح سپر موشکی آمریکا در اروپای مرکزی مستقر بشه که میشه , روس ها عملن در یک محاصره همه جانبه قرار میگیرن . بعد از اونم آمریکا یه حالی به ایران میده و میندازن تو آب نمک تا به سرنوشت عراق دچار بشه و به شدت ضعیف بشه و بعد بنام آزادی ایران رو پاک میکنه و تمام ! همونطور هم که خود روسها اعلام کردن این سپر دفاعی میتونه بعدها تغییر ماهیت هم بده و بجای دفاعی , تهاجمی بشه !!!!
-----
میرسیم به ایران ! میدونیم که روز جهانی کارگر نزدیکه ! میدونیم که در پشت پرده مذاکره با آمریکا در جریانه بطور مخفیانه ! میدونیم که معلمین رژیم رو تهدید به اعتصاب سراسری کردن در روز 12 اردیبهشت ! میدونیم که مردم از وضعیت موجود به شدت ناراضی هستن ! میدونیم که نرخ تورم امسال تا اواسط سال به بیش از 23% خواهد رسید ! میدونیم که بزودی بنزین جیره بندی میشه ! میدونیم که بزودی مرحله سوم تحریم ها آغاز میشه ! میدونیم که دانشجویان کم کم دارن بر ضد رژیم منسجم تر میشن و میدونیم که بیش از 70% جمعیت ایران جوانه !!!! حالا چه نتیجه ای میشه گرفت ؟
حکومت نظامی به بهانه مبارزه با بد حجابی !!!!!!
دیروز بعد از ظهر اگه سوار ماشین توی سراسر شهر گردش میکردین میدیدین که عملن شهر مثل شهر ارواح شده ! اون هم درست شب پنجشنبه که همیشه خیابونها غلغله بود ! پرنده پر نمیزد تو خیابونها ! بیشتر فروشگاهها تعطیل بودن و آدم خیلی کم دیده میشد و ترافیک هم اصلن وجود نداشت ! خیابون جردن بی ترافیک بود ! تجریش ترافیک وحشتناکش رو نداشت ! نیاوران خلوت بود ! ونک سوت و کور بود ! خیابون پهلوی خلوت بود ! حتا نزدیک پارک شاهنشاهی هم کلی جای پارک پیدا میشد ! میدونین چرا ؟ چون درست در وسط خیابون هر چند صد متر به چند صد متر , یک مامور ایستاده بود وسط خیابون و دو طرف خیابون هم 4 تا مامور ایستاده بودن و ماشین ها رو زیر ذره بین گذاشته بودن ! هر کسی کمی مشکوک بود فوری میگرفتنش و کاری هم به لباس و حجاب نداشتن !!!!! جالبه نه ؟ پسرهای جوون سوار ماشین 2 نفر به بالا بدون استثنا بازرسی ماشین و چک کردن گواهینامه و کارت ماشین و یک گیر مسخره بهشون ! دخترها هم به همین شکل ! مگه طرف چادری بود و ... !
خب هدف از این حکومت نظامی چیه ؟؟؟؟ من اسمشو میذارم جریانات مهم پشت پرده ! اینطور که بوش میاد مثلت طلایی جناح اصلاح طلب به شدت قدرت پیدا کرده . مخصوصن وقتی که نیمی از مجلسی ها با اونها بیعت کردن و درست چند روز بعد بیت رهبری و پیروان خط امام با رفسنجانی بیعت میکنن و ناطق نوری و محسن رضایی و چند نفر کله گنده دیگه از جناح احمدی نژاد کنار میرن و جلسات دولتی رو تحریم میکنن , همه خبر از یک کودتای بی سر و صدا و جنگی داخلی بین جناح های حکومت برای یا یک کودتا و یا یک تغییر قدرت تاکتیکیه ! حرکتی که میخوان مردم رو قاطی اون نکنن چون اگه مردم قاطی این جریانها بشن با اوضاع موجود احتمال از کنترل خارج شدن و وارونه شدن تمام محاسبات میره و به همین دلیل به بهانه مبارزه با بد حجابی حکومت نظامی راه انداختن تا اگر هم حرکتی قرار به شکل گیری باشه , پیشاپیش جلوی اونو بگیرن و مهارش کنن !
قضیه برخورد با بد حجابان از روز اول بو دار بود و شک بر انگیز مخصوصن هم که همه جناحهای مخالف احمدی نژاد مخالفش بودن ولی صداشون در نمی اومد و خیلی سطحی ازش عبور کردن و مشخص بود همگی روی اون اتفاق نظر داشتن و یا اهدافی دیگه رو دنبال میکردن ! جالب هم اینه که دقیقن مراکزی رو تحت نظر گرفتن که محل تجمع جمعیت جوان قرار داره و با مناطق دیگه کاری ندارن ! خیابونهای اصلی و چهار راههای مهم و میدانهای اصلی شهر شده مرکز استقرار این نیروها و اعضای اون هم از نیروهای ضربت و افسران کارکشته و آرم دار هستن نه سربازهای وظیفه معمولی و نه افسران جزء و رده پایین و این از اهمیت موضوع حکایت داره . ریختن تعداد زیادی پلیس مخفی در این مکانها و گرفتن عکس و فیلم از حرکات مردم باز هم یک مورد دیگه ست که حکایت ها در پشتش داره !
احتمالاتی که میشه در نظر گرفت اینهاست :
- امتحان واکنش مردم نسبت به سخت گیری ها در آینده ای نزدیک که قطعنامه ها اثر میکنن و گرانی سر به فلک میکشه !
- با خبر شدن از اینکه حرکتی آرام و زیر زمینی و خود جوش در بین مردم در حال شکل گیریه و میخوان مهارش کنن !
- نشون دادن ضربه شصت به جوانها که فکر نکنن سکوت رژیم دلیل بر ناتوانی اونهاست و هر غلطی .. !
- آزار و اذیت جوانها و زهر چشم و نسق کشی از اونها تا جرات نکنن دیگه اعتراض کنن !
- ساکت کردن موقتی گروههای فشار و تندروی طرفدار رژیم مبنی بر اینکه مبادا اونها بطور خودسرانه دخالت کنن و اوضاع رو خراب کنن و به نوعی قانونی جلوه دادن این طرح !
- بستن بیش از پیش فضای نیمه باز اجتماعی برای کنترل بیشتر مردم و انتقال یک نگرانی کاذب در بین مردم !
و آخرین مورد که همون ساکت نگه داشتن مردم و تغییر قدرت و یا تغییر سیاست های رژیم و جنگ داخلی بین جناح های درگیر باشه و در واقع منحرف کردن افکار عمومی از جریانات خصوصی نظام بعنوان آخرین راه گمانه زنی میشه !
امیدوارم به خوبی تموم بشه هر چند سالی که نکوست از بهارش پیداست ...
نوشته شده در ساعت 1:19 AM توسط No One
قبل از هر چیز این فیلم تاثر انگیز رو نگاه کنین و بیشتر پی به ماهیت کثیف این رژیم ببرین که چی به سر فرزندان این آب و خاک میارن و همچنان شما سکوت کردین ! آرش عاشوری نیا عزیز هم این فیلم رو در سایتش قرار داده در : www.kosoof.com ببینید .
لینک دانلود این کلیپ : http://www.youtube.com/watch?v=3zYKlSeIbrw
با تشکر از خسن آقا و جی لندنی , دو عزیز مبارز .
اگه اتفاقات این چند وقته رو مرور کرده باشین فکر میکنم کم کم متوجه شده باشین که چه روابط صمیمانه و دو طرفه ای بین ایران و آمریکا برقراره ! در علم سیاست نباید انتظار داشت نتیجه هر تحول و مانوری همیشه در کوتاه مدت اتفاق بیافته ! رابطه بین ایران و آمریکا یکی از این روابطه :
خبر طرح سپر موشکی آمریکا در اروپای مرکزی و در نزدیکی مرزهای روسیه , خبر خیلی جالبی بود . اما قضیه اونجایی جالب تر میشه که درست زمانیکه روس ها مخالفت خودشونو با این طرح مطرح میکنن و میخوان با دلایل محکم در جلوی آمریکایی ها در بیان که کره شمالی و ایران تهدیدی برای منافع آمریکا و اروپا نیستن , ایران شبانه اعلام میکنه که ما آماده ایم در هر موقعیتی ده ها هزار موشک بسوی منافع آمریکا و حتا تا مرزهای اروپا شلیک کنیم و بهانه میدن دست برادر آمریکا !!!!!!
شما این برخوردها رو چطور ارزیابی میکنین ؟ اگه کمی سنتون زیاد باشه میرسین به پروژه ای بنام جنگ ستارگان که حدود 30 سال قبل دولت آمریکا در زمان ریگان ازش نام برد و حالا بعد از 30 سال تازه میبینیم که آمریکایی ها هدفشون از اینکه ایران رو بعنوان یک " شاخ " در منطقه نشون بدن و تهدیدی بر علیه امنیت جهان ، چی بوده ؟ اینکه چرا آمریکا با ایران کژدار مریض رفتار میکنه و اینکه چرا رژیم ایران اینقدر با اطمینان از حمله نکردن آمریکا به ایران صحبت میکنه و اینکه چرا ایرانی ها سربازان آمریکایی رو نمیکشن در عراق و اینکه این اواخر چرا لحن آمریکا اینقدر نرم شده و دیگه صحبت از تغییر رژیم ایران نیست , و اینکه آمریکا با این قدرت عظیم نظامی و مالی نمیخواد شورش های عراق رو ساکت کنه و .. همه حکایت ها داره !! در نهایت میرسیم به اینکه طرح علم کردن طالبان و حمله به افغانستان و حمله به عراق همگی نه برای محاصره ایران که در نهایت از اون سوی قضیه برای محدود کردن و از هم پاشیدن باقیمانده روسیه شوروی صورت گرفته ! حالا اگه این طرح سپر موشکی آمریکا در اروپای مرکزی مستقر بشه که میشه , روس ها عملن در یک محاصره همه جانبه قرار میگیرن . بعد از اونم آمریکا یه حالی به ایران میده و میندازن تو آب نمک تا به سرنوشت عراق دچار بشه و به شدت ضعیف بشه و بعد بنام آزادی ایران رو پاک میکنه و تمام ! همونطور هم که خود روسها اعلام کردن این سپر دفاعی میتونه بعدها تغییر ماهیت هم بده و بجای دفاعی , تهاجمی بشه !!!!
-----
میرسیم به ایران ! میدونیم که روز جهانی کارگر نزدیکه ! میدونیم که در پشت پرده مذاکره با آمریکا در جریانه بطور مخفیانه ! میدونیم که معلمین رژیم رو تهدید به اعتصاب سراسری کردن در روز 12 اردیبهشت ! میدونیم که مردم از وضعیت موجود به شدت ناراضی هستن ! میدونیم که نرخ تورم امسال تا اواسط سال به بیش از 23% خواهد رسید ! میدونیم که بزودی بنزین جیره بندی میشه ! میدونیم که بزودی مرحله سوم تحریم ها آغاز میشه ! میدونیم که دانشجویان کم کم دارن بر ضد رژیم منسجم تر میشن و میدونیم که بیش از 70% جمعیت ایران جوانه !!!! حالا چه نتیجه ای میشه گرفت ؟
حکومت نظامی به بهانه مبارزه با بد حجابی !!!!!!
دیروز بعد از ظهر اگه سوار ماشین توی سراسر شهر گردش میکردین میدیدین که عملن شهر مثل شهر ارواح شده ! اون هم درست شب پنجشنبه که همیشه خیابونها غلغله بود ! پرنده پر نمیزد تو خیابونها ! بیشتر فروشگاهها تعطیل بودن و آدم خیلی کم دیده میشد و ترافیک هم اصلن وجود نداشت ! خیابون جردن بی ترافیک بود ! تجریش ترافیک وحشتناکش رو نداشت ! نیاوران خلوت بود ! ونک سوت و کور بود ! خیابون پهلوی خلوت بود ! حتا نزدیک پارک شاهنشاهی هم کلی جای پارک پیدا میشد ! میدونین چرا ؟ چون درست در وسط خیابون هر چند صد متر به چند صد متر , یک مامور ایستاده بود وسط خیابون و دو طرف خیابون هم 4 تا مامور ایستاده بودن و ماشین ها رو زیر ذره بین گذاشته بودن ! هر کسی کمی مشکوک بود فوری میگرفتنش و کاری هم به لباس و حجاب نداشتن !!!!! جالبه نه ؟ پسرهای جوون سوار ماشین 2 نفر به بالا بدون استثنا بازرسی ماشین و چک کردن گواهینامه و کارت ماشین و یک گیر مسخره بهشون ! دخترها هم به همین شکل ! مگه طرف چادری بود و ... !
خب هدف از این حکومت نظامی چیه ؟؟؟؟ من اسمشو میذارم جریانات مهم پشت پرده ! اینطور که بوش میاد مثلت طلایی جناح اصلاح طلب به شدت قدرت پیدا کرده . مخصوصن وقتی که نیمی از مجلسی ها با اونها بیعت کردن و درست چند روز بعد بیت رهبری و پیروان خط امام با رفسنجانی بیعت میکنن و ناطق نوری و محسن رضایی و چند نفر کله گنده دیگه از جناح احمدی نژاد کنار میرن و جلسات دولتی رو تحریم میکنن , همه خبر از یک کودتای بی سر و صدا و جنگی داخلی بین جناح های حکومت برای یا یک کودتا و یا یک تغییر قدرت تاکتیکیه ! حرکتی که میخوان مردم رو قاطی اون نکنن چون اگه مردم قاطی این جریانها بشن با اوضاع موجود احتمال از کنترل خارج شدن و وارونه شدن تمام محاسبات میره و به همین دلیل به بهانه مبارزه با بد حجابی حکومت نظامی راه انداختن تا اگر هم حرکتی قرار به شکل گیری باشه , پیشاپیش جلوی اونو بگیرن و مهارش کنن !
قضیه برخورد با بد حجابان از روز اول بو دار بود و شک بر انگیز مخصوصن هم که همه جناحهای مخالف احمدی نژاد مخالفش بودن ولی صداشون در نمی اومد و خیلی سطحی ازش عبور کردن و مشخص بود همگی روی اون اتفاق نظر داشتن و یا اهدافی دیگه رو دنبال میکردن ! جالب هم اینه که دقیقن مراکزی رو تحت نظر گرفتن که محل تجمع جمعیت جوان قرار داره و با مناطق دیگه کاری ندارن ! خیابونهای اصلی و چهار راههای مهم و میدانهای اصلی شهر شده مرکز استقرار این نیروها و اعضای اون هم از نیروهای ضربت و افسران کارکشته و آرم دار هستن نه سربازهای وظیفه معمولی و نه افسران جزء و رده پایین و این از اهمیت موضوع حکایت داره . ریختن تعداد زیادی پلیس مخفی در این مکانها و گرفتن عکس و فیلم از حرکات مردم باز هم یک مورد دیگه ست که حکایت ها در پشتش داره !
احتمالاتی که میشه در نظر گرفت اینهاست :
- امتحان واکنش مردم نسبت به سخت گیری ها در آینده ای نزدیک که قطعنامه ها اثر میکنن و گرانی سر به فلک میکشه !
- با خبر شدن از اینکه حرکتی آرام و زیر زمینی و خود جوش در بین مردم در حال شکل گیریه و میخوان مهارش کنن !
- نشون دادن ضربه شصت به جوانها که فکر نکنن سکوت رژیم دلیل بر ناتوانی اونهاست و هر غلطی .. !
- آزار و اذیت جوانها و زهر چشم و نسق کشی از اونها تا جرات نکنن دیگه اعتراض کنن !
- ساکت کردن موقتی گروههای فشار و تندروی طرفدار رژیم مبنی بر اینکه مبادا اونها بطور خودسرانه دخالت کنن و اوضاع رو خراب کنن و به نوعی قانونی جلوه دادن این طرح !
- بستن بیش از پیش فضای نیمه باز اجتماعی برای کنترل بیشتر مردم و انتقال یک نگرانی کاذب در بین مردم !
و آخرین مورد که همون ساکت نگه داشتن مردم و تغییر قدرت و یا تغییر سیاست های رژیم و جنگ داخلی بین جناح های درگیر باشه و در واقع منحرف کردن افکار عمومی از جریانات خصوصی نظام بعنوان آخرین راه گمانه زنی میشه !
امیدوارم به خوبی تموم بشه هر چند سالی که نکوست از بهارش پیداست ...
نوشته شده در ساعت 1:19 AM توسط No One
........................................................................................
Friday, April 27, 2007
● همه چیز در مورد ویندوز ویستا :
جزو یکی از عادت های من اینه که دوست دارم هر چیز جدیدی رو در حد و توان فهم خودم امتحان کنم . گاهی زیاد از حد پیش میرم و گاهی هم نصف کاره ولش میکنم و گاهی هم بقول معروف خشتکشو میکشم بیرون . برنامه های بتای کامپیوتری یکی از سرگرمی های من هستن که در اوقات فراغت بهشون میپردازم . البته نه اینکه اونها رو روی سیستم اصلی خودم نصب کنم . همیشه قبل از اینکه برنامه ای رو نصب کنم , اول اونو روی دو کامپیوتر دیگه که برای این منظور دارم نصب میکنم و باهاشون کار میکنم و اگه دیدم بدرد بخور هستن اون وقت روی سیستم اصلی خودم هم نصبش میکنم ! یکی از برنامه هایی که خیلی وقته دارم روش کار میکنم همین ویندوز ویستا هست . نه اینکه زندگیمو بذارم روش ! بعضی شبها 20 دقیقه – نیم ساعتی باهاش ور میرم تا ببینم چطوریه . نتیجه تمام انگولک کردنها اینی شد که در زیر مینویسم . البته خیلی خیلی بیشتر از اینهاست و من فقط همینهاش رو پیدا کردم :
- ویندوز ویستا رو در واقع میشه گفت : ویندوز اکس پی رو دیدی ؟ این ویستاشونه !!!! انگار بگیری اکس پی رو پیشرفته تر کنی و قر و فرش رو زیاد کنی که بشه ویستا !! تقریبن بیشتر تنظیمات و اصول سیستم مثل اکس پی میمونه و کسی که با ویندوز اکس پی راحت کار کرده و ازش خوب سر در میاره توی ویستا هیچ مشکلی پیدا نمیکنه , بلکه بیشتر ذوق مرگ میشه !!
- یکی از تغییران جالب در ویستا , زبان فارسی اون هست ! بجای فارسی نوشته شده Persion ! و دیگه لازم نیست برای نصب کردنش دوباره دی وی دی نصب ویستا رو بذارین تو درایو ! کافیه فقط از قسمت کیبرد زبان فارسی رو انتخاب کنید تا بدون حتا Restart کردن نصب بشه !
- نصب ویستا هم خیلی راحت شده ! کافیه دی وی دی رو داخل درایو بذارین و براش تعیین کنین تا روی کدوم پارتیشن شما نصب کنه و بعد برین یه نیم ساعتی بالانس بزنین و وقتی که برگشتین ویندوز جلوتون نصب شده !!!
- کلن ویندوز ویستا نیاز به یک کامپیوتر قوی داره برای خوب کار کردن . بهترین انتخاب برای اون اینه :
رم : یک گیگا بایت – سی پی یو : Core2 1.8 به بالا – VGA : 256 pci Express – مودم : DSL – Hard : حداقل 80 و نرمال 320 گیگابایت با 16 مگ بافر – یک درایو DVD – مانیتور LCD بری استفاده لذت بخش از تصاویر ویستا .
- ویدوز ویستا در دو نگارش 32 بیت و 64 بیت به بازار اومده ولی هر دو نسخه و مخصوصن 64 بیت اون فعلن برای نصب مناسب نیستن . ویستای 64 بیت هم فقط روی پردازنده های 64 بیتی نصب میشه .
- از نکات جالب ویستا ready Boost هست که شما میتونین حافظه مجازی رو با استفاده از درایوهای فلش اضافه تر کنین ! یعنی اگه مقدار رم شما کم باشه , میتونین یک فلش درایو 2 گیگا بایتی رو به یو اس بی کامپیوتر وصل کنین و ویندوز تمام این 2 گیگا بایت رو بعنوان حافظه بر میداره و کلی هم ذوق مرگ میشه !!!
- برنامه Windows Defender در حکم یک آنتی اسپای خوب عمل میکنه و دائم از طریق اینترنت به زور میشه و به نظر کاراییش خیلی خوبه ولی به هر حال به پای برنامه های رایج نمیرسه !
- Windows Media Center خیلی قوی تر شده ! شما میتونین فیلم هاتون رو ادیت کنین و دی وی دی بسازین و ام پی تری ها رو به Audio تبدیل کنین و از تلویزیونهای آنلاین دیدن کنین و خیلی کارهای دیگه !
- ویستا همینطور قابلیت وصل شدن به X BOX رو هم داره و از این نظر خیلی جالبه !
- یکی دیگه از امکانات عالی ویستا اینه که والدین میتونن فرزندانشون رو به شدت کنترل کنن ! کنترل اینترنتی و سایت های غیر اخلاقی و حتا بازیهای کامپیوتری که ویستا بطور خودکار اجازه اجرا شدن بازیها رو به بچه ها نمیده و در عمل از تمام برنامه های کنترل گر بهتر عمل میکنه !
- یکی از اشکالات ویستا اینه که از اکس پی به ویستا نمیشه ارتقاش داد و باید حتمن فرایند نصب بطور کامل انجام بشه با فرمت کردن هارد و نصب تمیز ویستا !
- ویندوز ویستا در 6 نگارش به بازار اومده ولی در کل نگارش Ultimate اون طبق معمول از همه بهتر و کامل تره و 400 لار هم قیمت داره ! گارش های دیگه خانگی و تجاری هم بد نیستن اما کامل هم نیستن .
- یکی از نکات ایمنی ویستا اینه که هر برنامه ای رو که باز میکنین ازتون اجازه برای باز کردن میگیره و تا تایید نکنین اجرا نمیشه . چه وارد شدن به دیسک باشه یا اجرای یک برنامه یا نصب اون . به این رابط UAC میگن که خیلی عالی ولی اعصاب خرد کنه !
- کنترل ها در کنترل پنل خیلی بیشتر شدن و بعضی از لوازمات جدید هم بهش اضافه شده مثل قلم های نوری .
- ویندوز ویستا یه جور خاصی و خیلی نرم و بی صدا بوت میشه که آدم کیف میکنه . از لحظه روشن کردن کامپیوتر تا بوت اون 25 ثانیه طول میکشه و شما مثل ویندوز اکس پی پله پله باز شدن و بار گذاشته شدن درایورها و درایو ها رو شاهد نیستین و صبر نمیکنین تا همه کامل بارگذاری بشن . وقتی اومد بالا آماده ست و کامل !
- یکی از اشکالات ویستا اینه که باید قید مودم های پی سی آی یا Dial Up رو درش بزنین و در واقع برای نسل امروزی کاربران طراحی شده و دایل آپ از رده خارج رو ساپورت نمیکنه . البته به شرطی که مودم شما رو بشناسه !!! ویستا و ADSL !!! تقریبن تمام مودم های دی اس ال رو ساپورت میکنه و بدون اشکال میشناسه و نیاز به درایور مخصوص ویستا ندارین برای مودم های دی اس ال !
- از چیزهای جدیدش اینه که اینترنت اکسپلورر 7 بهش اضافه شده که خیلی خوش دست تر و خیلی سریع تر و امن تره و سرعت بار گذاری صفحاتش تقریبن دو برابر اکس پی هست ! حتا وقتی IE7 رو روی اکس پی نصب میکنین بازم این سرعت بالا رو نداره !
- ویستا خوره رم هست ! اگه بخواهین سیستمتون فقط کار کنه و روشن باشه , 512 تا رم کافیه ! اما اگه استفاده بهینه میخواهین بکنین و لذت ببرین و اعصابتون خرد نشه , یک گیگا بایت رم نیاز داره و اگه واقعن میخواهین همه چیز عالی باشه , 2 گیگا بایت یا حتا بیشتر !!!!!!
- ویندوز ویستا بر خلاف سایر ویندوزها کارت گرافیکی قوی نیاز داره با حداقل 128 مگابایت رم و برای استفاده بهینه 256 یا بیشتر ! رابط گرافیکی بسیار زیبای ویستا به اسم Aero که تمامن 3D هست نیاز بالایی برای گرافیک لازم داره و در صورت مناسب نبودن , افکت ها و باز و بسته شدن ها به شدت کند دیده میشه و حتا خیلی از جلوه ها دیده نمیشه !
- برنامه Windows Mail جایگزین Outlook شده که به نظر خیلی بهتر میاد .
- امکانات شبکه ویستا هم خیلی قوی تر و بهتر شده و تقریبن اتوماتیک و بی دردسر .
- یکی از ایرادات ویستا اینه که خیلی شلوغه و دنگ و فنگ داره ! در واقع خیلی پیچیده و متنوع شده و برای پیدا کردن هر چیزی باید وقت زیاد گذاشت و مثل اکس پی خلاصه نیست . در واقع مثل این میمونه که در اتاقک خلبان نشسته باشین ولی با اینهمه کار باهاش لذت بخشه !
- اونهایی هم که عشق بازی دارن ویستا تقریبن نا امیدشون کرده ! چون به نسبت اکس پی کمی کند تره و وسائل بازی قدیمی رو هم ساپورت نمیکنه . از طرفی بطور پیش فرض روی اون Directx 10 نصب هست و باعث بهینه سازی بهتر ویندوز شده !
- یکی از جدیدترین ویژگی های ویستا رابطه Gadget هست که چیز جالبیه ! ساعت رو نشون میده و میتونی وضعیت هوا رو در هر لحظه ببینی از طریق اینترنت و سرچ کنین و کلن خیلی جالبه .
- ویندوز ویستا علاوه بر مانیتورهای رایج LCD و CRT از مانتیورهای Screen Wide هم پشتیبانی میکنه که بهش میگن Sidebare و اگه چنین مانتیوری داشته باشین دسک تاپ رو طبق اون آرایش میکنه و طوری میچینه که بهترین استفاده از جا رو بتونین ببرین !
- برنامه آفیس 2007 بخوبی روی اون کار میکنه ولی آفیس 2003 با مشکل زیاد نصب میشه و باگ داره ! آفیس 2007 کلن برای ویستا طراحی شده و خیلی قابلیت هاش روی ویستا تازه بکار می افته !!
- امکان سرچ کردن در ویستا خیلی بهینه و سریع شده ! شما در هر جایی میتونین با فشار دادن کلید های Ctrl + F این منو رو احضار کنین و درخواستتون رو بپرسین ! حتا در صفحات وب برای گشتن بدنبال لغات میتونین از این گزینه استفاده کنین .
- برنامه Media Player 11 به نظر من یکی از کاملترین ها در نگارش های مختلف ویندوز تا امروز بوده ! امکانات خیلی خوبی داره و در عین حال کار کردن باهاش خیلی راحت شده و سریع تره و جامع تر و براحتی میتونین کنترل های دلخواه رو روش انجام بدین و کیفیتش هم خیلی بالاتر رفته !
- Windows Photo Gallery یکی از ابزارهای خیلی جالب ویستا هست که کار آلبوم کردن و مدیریت عکس های شما رو انجام میده و نیاز به نصب برنامه های جنبی مثل ACDSEE ندارین !
- یکی دیگه از نکات جالب ویستا اینه که میتونین براحتی حتا بعد از نصب ویندوز اندازه پارتیشن های هاردتون رو تغییر بدین و بزرگ یا کوچک کنین که این واقعن عالیه !
- امکان BackUp گیری اتوماتیک و یا دیفراگ کردن منظم و اتوماتیک هم از امکانات دیگه اونه !
اما با همه اینها این ویندوز هنوز مناسب کاربران امروزی نیست به این دلیل که تقریبن برنامه های روتین و نیمه حرفه ای و حتا حرفه ای مناسب با ساختار ویستا به بازار نیومدن و شما اگه حالا این ویندوز رو نصب کنین عملن نمیتونین باهاش کاری انجام بدین ! تستی که خودم انجام دادم نتیجه ش این بوده :
- برنامه Nero آخرین ورژن روی اون بخوبی کار میکنه !
- برنامه ZoneAlarm و باقی فایروال ها روی اون کار نمیکنن و سایت های سازنده هنوز ویرایش مخصوص ویستا رو منتشر نکردن !
- برنامه های آنتی فیلتر بخوبی روی ویستا کار میکنن و تمامشون به خوبی عمل کردن هر چند در ابتدا کمی کند تر set میشن !
- برنامه Win RAR نصب نمیشه و ویرایش مخصوص ویستا هنوز نیومده اما برنامه Win Zip 11 بخوبی کار کرد .
- Flash Player 9 برای ویستا رو باید خودتون از سایتش نصب کنین !
- برنامه محبوب ACDSEE هنوز برای ویستا منتشر نشده و روی ویستا کار نمیکنه !
- مرورگر اینترنتی FireFox بخوبی روی ویستا کار میکنه .
- برنامه یاهو مسنجر روی ویستا بخوبی کار میکنه ولی بعضی اوقات در استفاده از حروف فارسی دچار مشکل میشه و قاطی میکنه . نگارش مخصوص ویستای اون هنوز منتشر نشده !
- برنامه محبوب FlashGet بخوبی روی ویستا کار میکنه .
- برنامه Jet Audio روی ویستا نصب نمیشه حتا نگارش 7 اون و یک باگ داره .
- برنامه های تبدیلی مثل Kaza Codec بخوبی نصب میشن و مشکلی در پخش فرمت های Divx وجود نداره .
برنامه فوق العاده System Mechanic 7 بخوبی نصب شد و کار کرد .
- دیکشنری babylon بخوبی روی اون کار میکنه و نصب میشه .
- برنامه Acrobat Reader نصب نمیشه و باید حتمن نگارش 8 اونو نصب کنین !
- فتو شاپ CS2 نصب نمیشه و باید حتمن نگارش CS3 که چند روز بیشتر نیست اومده رو نصب کنین .
- برنامه13 Corel Drow نصب شد اما خوب کار نکرد و باگ داره !
- برنامه Adobe Premier رو باید آخرین ورشن اونو نصب کنین .
- برنامه AutoCad 2008 فقط روی ویستا کار میکنه .
- برنامه Spy Sweeper روی ویستا خوب کار میکنه .
- آنتی ویروس ها فقط نگارش های آخرشون روی ویستا کار میکنن از جمله NOD32 – AVG – Panda – Kaspersky و ...
- Google هم ورشن 2 اون روی ویستا کار میکنه .
نکته بسیار بسیار مهم !!!!! بیشتر Patch ها و Crackها روی ویستا کار نمیکنن و بهتره بگم هیچ کدوم اونها کار نمیکنن روی این سیستم !! بنابراین تمام برنامه های ریز و درشتتون که با استفاده از این قفل شکن ها نصب میشدن , اگر هم نصب بشن , بطور کامل رجیستر نمیشن !
و ختم کلام اینکه : ویندوز ویستا در حال حاضر یک ویندوز اعیانی بیشتر نیست و هنوز خیلی مونده تا همه کاربران به سمت اون حرکت کنن . در واقع مایکروسافت با ارائه این ویندوز و تاخیر 6 ساله اون باعث این تعلل شده . درسته امروزه از نظر سخت افزاری پیشرفتهای مهمی صورت گرفته ولی نکته اساسی اینه که برنامه های کاربردی و روزمره برای ویندوز ویستا طراحی نشدن و کار نمیکنن و یا با اشکال کار میکنن . هنوز خیلی از زوایای این ویندوز ناشناخته مونده و به همین دلیل حداقل چند ماه یا تا سال 2008 باید صبر کنین تا همه برنامه های روتین ویرایش مخصوص ویستا منتشر بشه و از طرفی هم نقاط ضعف و قوت ویستا بیشتر آشکار بشه . اگه هم چاقو زیر گلوتون گذاشتن که ویستا نصب کنین , بهتره در کنار اکس پی ؛ ویستا رو نصب کنین چون عملن کار کردن با خیلی از برنامه های امروزی در ویستا عملی نیست !!!!! مگه اینکه یک کاربر خیلی عادی باشین و نیازهاتون تنها در حد چت و نامه نگاری و موسیقی گوش کردن باشه و فقط از قر و قمیش ویستا خوشتون اومده باشه !
نوشته شده در ساعت 1:04 AM توسط No One
جزو یکی از عادت های من اینه که دوست دارم هر چیز جدیدی رو در حد و توان فهم خودم امتحان کنم . گاهی زیاد از حد پیش میرم و گاهی هم نصف کاره ولش میکنم و گاهی هم بقول معروف خشتکشو میکشم بیرون . برنامه های بتای کامپیوتری یکی از سرگرمی های من هستن که در اوقات فراغت بهشون میپردازم . البته نه اینکه اونها رو روی سیستم اصلی خودم نصب کنم . همیشه قبل از اینکه برنامه ای رو نصب کنم , اول اونو روی دو کامپیوتر دیگه که برای این منظور دارم نصب میکنم و باهاشون کار میکنم و اگه دیدم بدرد بخور هستن اون وقت روی سیستم اصلی خودم هم نصبش میکنم ! یکی از برنامه هایی که خیلی وقته دارم روش کار میکنم همین ویندوز ویستا هست . نه اینکه زندگیمو بذارم روش ! بعضی شبها 20 دقیقه – نیم ساعتی باهاش ور میرم تا ببینم چطوریه . نتیجه تمام انگولک کردنها اینی شد که در زیر مینویسم . البته خیلی خیلی بیشتر از اینهاست و من فقط همینهاش رو پیدا کردم :
- ویندوز ویستا رو در واقع میشه گفت : ویندوز اکس پی رو دیدی ؟ این ویستاشونه !!!! انگار بگیری اکس پی رو پیشرفته تر کنی و قر و فرش رو زیاد کنی که بشه ویستا !! تقریبن بیشتر تنظیمات و اصول سیستم مثل اکس پی میمونه و کسی که با ویندوز اکس پی راحت کار کرده و ازش خوب سر در میاره توی ویستا هیچ مشکلی پیدا نمیکنه , بلکه بیشتر ذوق مرگ میشه !!
- یکی از تغییران جالب در ویستا , زبان فارسی اون هست ! بجای فارسی نوشته شده Persion ! و دیگه لازم نیست برای نصب کردنش دوباره دی وی دی نصب ویستا رو بذارین تو درایو ! کافیه فقط از قسمت کیبرد زبان فارسی رو انتخاب کنید تا بدون حتا Restart کردن نصب بشه !
- نصب ویستا هم خیلی راحت شده ! کافیه دی وی دی رو داخل درایو بذارین و براش تعیین کنین تا روی کدوم پارتیشن شما نصب کنه و بعد برین یه نیم ساعتی بالانس بزنین و وقتی که برگشتین ویندوز جلوتون نصب شده !!!
- کلن ویندوز ویستا نیاز به یک کامپیوتر قوی داره برای خوب کار کردن . بهترین انتخاب برای اون اینه :
رم : یک گیگا بایت – سی پی یو : Core2 1.8 به بالا – VGA : 256 pci Express – مودم : DSL – Hard : حداقل 80 و نرمال 320 گیگابایت با 16 مگ بافر – یک درایو DVD – مانیتور LCD بری استفاده لذت بخش از تصاویر ویستا .
- ویدوز ویستا در دو نگارش 32 بیت و 64 بیت به بازار اومده ولی هر دو نسخه و مخصوصن 64 بیت اون فعلن برای نصب مناسب نیستن . ویستای 64 بیت هم فقط روی پردازنده های 64 بیتی نصب میشه .
- از نکات جالب ویستا ready Boost هست که شما میتونین حافظه مجازی رو با استفاده از درایوهای فلش اضافه تر کنین ! یعنی اگه مقدار رم شما کم باشه , میتونین یک فلش درایو 2 گیگا بایتی رو به یو اس بی کامپیوتر وصل کنین و ویندوز تمام این 2 گیگا بایت رو بعنوان حافظه بر میداره و کلی هم ذوق مرگ میشه !!!
- برنامه Windows Defender در حکم یک آنتی اسپای خوب عمل میکنه و دائم از طریق اینترنت به زور میشه و به نظر کاراییش خیلی خوبه ولی به هر حال به پای برنامه های رایج نمیرسه !
- Windows Media Center خیلی قوی تر شده ! شما میتونین فیلم هاتون رو ادیت کنین و دی وی دی بسازین و ام پی تری ها رو به Audio تبدیل کنین و از تلویزیونهای آنلاین دیدن کنین و خیلی کارهای دیگه !
- ویستا همینطور قابلیت وصل شدن به X BOX رو هم داره و از این نظر خیلی جالبه !
- یکی دیگه از امکانات عالی ویستا اینه که والدین میتونن فرزندانشون رو به شدت کنترل کنن ! کنترل اینترنتی و سایت های غیر اخلاقی و حتا بازیهای کامپیوتری که ویستا بطور خودکار اجازه اجرا شدن بازیها رو به بچه ها نمیده و در عمل از تمام برنامه های کنترل گر بهتر عمل میکنه !
- یکی از اشکالات ویستا اینه که از اکس پی به ویستا نمیشه ارتقاش داد و باید حتمن فرایند نصب بطور کامل انجام بشه با فرمت کردن هارد و نصب تمیز ویستا !
- ویندوز ویستا در 6 نگارش به بازار اومده ولی در کل نگارش Ultimate اون طبق معمول از همه بهتر و کامل تره و 400 لار هم قیمت داره ! گارش های دیگه خانگی و تجاری هم بد نیستن اما کامل هم نیستن .
- یکی از نکات ایمنی ویستا اینه که هر برنامه ای رو که باز میکنین ازتون اجازه برای باز کردن میگیره و تا تایید نکنین اجرا نمیشه . چه وارد شدن به دیسک باشه یا اجرای یک برنامه یا نصب اون . به این رابط UAC میگن که خیلی عالی ولی اعصاب خرد کنه !
- کنترل ها در کنترل پنل خیلی بیشتر شدن و بعضی از لوازمات جدید هم بهش اضافه شده مثل قلم های نوری .
- ویندوز ویستا یه جور خاصی و خیلی نرم و بی صدا بوت میشه که آدم کیف میکنه . از لحظه روشن کردن کامپیوتر تا بوت اون 25 ثانیه طول میکشه و شما مثل ویندوز اکس پی پله پله باز شدن و بار گذاشته شدن درایورها و درایو ها رو شاهد نیستین و صبر نمیکنین تا همه کامل بارگذاری بشن . وقتی اومد بالا آماده ست و کامل !
- یکی از اشکالات ویستا اینه که باید قید مودم های پی سی آی یا Dial Up رو درش بزنین و در واقع برای نسل امروزی کاربران طراحی شده و دایل آپ از رده خارج رو ساپورت نمیکنه . البته به شرطی که مودم شما رو بشناسه !!! ویستا و ADSL !!! تقریبن تمام مودم های دی اس ال رو ساپورت میکنه و بدون اشکال میشناسه و نیاز به درایور مخصوص ویستا ندارین برای مودم های دی اس ال !
- از چیزهای جدیدش اینه که اینترنت اکسپلورر 7 بهش اضافه شده که خیلی خوش دست تر و خیلی سریع تر و امن تره و سرعت بار گذاری صفحاتش تقریبن دو برابر اکس پی هست ! حتا وقتی IE7 رو روی اکس پی نصب میکنین بازم این سرعت بالا رو نداره !
- ویستا خوره رم هست ! اگه بخواهین سیستمتون فقط کار کنه و روشن باشه , 512 تا رم کافیه ! اما اگه استفاده بهینه میخواهین بکنین و لذت ببرین و اعصابتون خرد نشه , یک گیگا بایت رم نیاز داره و اگه واقعن میخواهین همه چیز عالی باشه , 2 گیگا بایت یا حتا بیشتر !!!!!!
- ویندوز ویستا بر خلاف سایر ویندوزها کارت گرافیکی قوی نیاز داره با حداقل 128 مگابایت رم و برای استفاده بهینه 256 یا بیشتر ! رابط گرافیکی بسیار زیبای ویستا به اسم Aero که تمامن 3D هست نیاز بالایی برای گرافیک لازم داره و در صورت مناسب نبودن , افکت ها و باز و بسته شدن ها به شدت کند دیده میشه و حتا خیلی از جلوه ها دیده نمیشه !
- برنامه Windows Mail جایگزین Outlook شده که به نظر خیلی بهتر میاد .
- امکانات شبکه ویستا هم خیلی قوی تر و بهتر شده و تقریبن اتوماتیک و بی دردسر .
- یکی از ایرادات ویستا اینه که خیلی شلوغه و دنگ و فنگ داره ! در واقع خیلی پیچیده و متنوع شده و برای پیدا کردن هر چیزی باید وقت زیاد گذاشت و مثل اکس پی خلاصه نیست . در واقع مثل این میمونه که در اتاقک خلبان نشسته باشین ولی با اینهمه کار باهاش لذت بخشه !
- اونهایی هم که عشق بازی دارن ویستا تقریبن نا امیدشون کرده ! چون به نسبت اکس پی کمی کند تره و وسائل بازی قدیمی رو هم ساپورت نمیکنه . از طرفی بطور پیش فرض روی اون Directx 10 نصب هست و باعث بهینه سازی بهتر ویندوز شده !
- یکی از جدیدترین ویژگی های ویستا رابطه Gadget هست که چیز جالبیه ! ساعت رو نشون میده و میتونی وضعیت هوا رو در هر لحظه ببینی از طریق اینترنت و سرچ کنین و کلن خیلی جالبه .
- ویندوز ویستا علاوه بر مانیتورهای رایج LCD و CRT از مانتیورهای Screen Wide هم پشتیبانی میکنه که بهش میگن Sidebare و اگه چنین مانتیوری داشته باشین دسک تاپ رو طبق اون آرایش میکنه و طوری میچینه که بهترین استفاده از جا رو بتونین ببرین !
- برنامه آفیس 2007 بخوبی روی اون کار میکنه ولی آفیس 2003 با مشکل زیاد نصب میشه و باگ داره ! آفیس 2007 کلن برای ویستا طراحی شده و خیلی قابلیت هاش روی ویستا تازه بکار می افته !!
- امکان سرچ کردن در ویستا خیلی بهینه و سریع شده ! شما در هر جایی میتونین با فشار دادن کلید های Ctrl + F این منو رو احضار کنین و درخواستتون رو بپرسین ! حتا در صفحات وب برای گشتن بدنبال لغات میتونین از این گزینه استفاده کنین .
- برنامه Media Player 11 به نظر من یکی از کاملترین ها در نگارش های مختلف ویندوز تا امروز بوده ! امکانات خیلی خوبی داره و در عین حال کار کردن باهاش خیلی راحت شده و سریع تره و جامع تر و براحتی میتونین کنترل های دلخواه رو روش انجام بدین و کیفیتش هم خیلی بالاتر رفته !
- Windows Photo Gallery یکی از ابزارهای خیلی جالب ویستا هست که کار آلبوم کردن و مدیریت عکس های شما رو انجام میده و نیاز به نصب برنامه های جنبی مثل ACDSEE ندارین !
- یکی دیگه از نکات جالب ویستا اینه که میتونین براحتی حتا بعد از نصب ویندوز اندازه پارتیشن های هاردتون رو تغییر بدین و بزرگ یا کوچک کنین که این واقعن عالیه !
- امکان BackUp گیری اتوماتیک و یا دیفراگ کردن منظم و اتوماتیک هم از امکانات دیگه اونه !
اما با همه اینها این ویندوز هنوز مناسب کاربران امروزی نیست به این دلیل که تقریبن برنامه های روتین و نیمه حرفه ای و حتا حرفه ای مناسب با ساختار ویستا به بازار نیومدن و شما اگه حالا این ویندوز رو نصب کنین عملن نمیتونین باهاش کاری انجام بدین ! تستی که خودم انجام دادم نتیجه ش این بوده :
- برنامه Nero آخرین ورژن روی اون بخوبی کار میکنه !
- برنامه ZoneAlarm و باقی فایروال ها روی اون کار نمیکنن و سایت های سازنده هنوز ویرایش مخصوص ویستا رو منتشر نکردن !
- برنامه های آنتی فیلتر بخوبی روی ویستا کار میکنن و تمامشون به خوبی عمل کردن هر چند در ابتدا کمی کند تر set میشن !
- برنامه Win RAR نصب نمیشه و ویرایش مخصوص ویستا هنوز نیومده اما برنامه Win Zip 11 بخوبی کار کرد .
- Flash Player 9 برای ویستا رو باید خودتون از سایتش نصب کنین !
- برنامه محبوب ACDSEE هنوز برای ویستا منتشر نشده و روی ویستا کار نمیکنه !
- مرورگر اینترنتی FireFox بخوبی روی ویستا کار میکنه .
- برنامه یاهو مسنجر روی ویستا بخوبی کار میکنه ولی بعضی اوقات در استفاده از حروف فارسی دچار مشکل میشه و قاطی میکنه . نگارش مخصوص ویستای اون هنوز منتشر نشده !
- برنامه محبوب FlashGet بخوبی روی ویستا کار میکنه .
- برنامه Jet Audio روی ویستا نصب نمیشه حتا نگارش 7 اون و یک باگ داره .
- برنامه های تبدیلی مثل Kaza Codec بخوبی نصب میشن و مشکلی در پخش فرمت های Divx وجود نداره .
برنامه فوق العاده System Mechanic 7 بخوبی نصب شد و کار کرد .
- دیکشنری babylon بخوبی روی اون کار میکنه و نصب میشه .
- برنامه Acrobat Reader نصب نمیشه و باید حتمن نگارش 8 اونو نصب کنین !
- فتو شاپ CS2 نصب نمیشه و باید حتمن نگارش CS3 که چند روز بیشتر نیست اومده رو نصب کنین .
- برنامه13 Corel Drow نصب شد اما خوب کار نکرد و باگ داره !
- برنامه Adobe Premier رو باید آخرین ورشن اونو نصب کنین .
- برنامه AutoCad 2008 فقط روی ویستا کار میکنه .
- برنامه Spy Sweeper روی ویستا خوب کار میکنه .
- آنتی ویروس ها فقط نگارش های آخرشون روی ویستا کار میکنن از جمله NOD32 – AVG – Panda – Kaspersky و ...
- Google هم ورشن 2 اون روی ویستا کار میکنه .
نکته بسیار بسیار مهم !!!!! بیشتر Patch ها و Crackها روی ویستا کار نمیکنن و بهتره بگم هیچ کدوم اونها کار نمیکنن روی این سیستم !! بنابراین تمام برنامه های ریز و درشتتون که با استفاده از این قفل شکن ها نصب میشدن , اگر هم نصب بشن , بطور کامل رجیستر نمیشن !
و ختم کلام اینکه : ویندوز ویستا در حال حاضر یک ویندوز اعیانی بیشتر نیست و هنوز خیلی مونده تا همه کاربران به سمت اون حرکت کنن . در واقع مایکروسافت با ارائه این ویندوز و تاخیر 6 ساله اون باعث این تعلل شده . درسته امروزه از نظر سخت افزاری پیشرفتهای مهمی صورت گرفته ولی نکته اساسی اینه که برنامه های کاربردی و روزمره برای ویندوز ویستا طراحی نشدن و کار نمیکنن و یا با اشکال کار میکنن . هنوز خیلی از زوایای این ویندوز ناشناخته مونده و به همین دلیل حداقل چند ماه یا تا سال 2008 باید صبر کنین تا همه برنامه های روتین ویرایش مخصوص ویستا منتشر بشه و از طرفی هم نقاط ضعف و قوت ویستا بیشتر آشکار بشه . اگه هم چاقو زیر گلوتون گذاشتن که ویستا نصب کنین , بهتره در کنار اکس پی ؛ ویستا رو نصب کنین چون عملن کار کردن با خیلی از برنامه های امروزی در ویستا عملی نیست !!!!! مگه اینکه یک کاربر خیلی عادی باشین و نیازهاتون تنها در حد چت و نامه نگاری و موسیقی گوش کردن باشه و فقط از قر و قمیش ویستا خوشتون اومده باشه !
نوشته شده در ساعت 1:04 AM توسط No One
........................................................................................
Tuesday, April 24, 2007
● مردم شاکی و اراذل راضی :
مدتهاست میشنویم مردم ایران ناراضی هستن از وضعیت موجود . من از وقتی یادم میاد همه مردم از اوضاع ناراضی بودن . همه یه جور مینالیدن . همه میگفتن لعنت بر آخوند ! مرگ بر خمینی ! گور بابای اسلام و ... ! سالهای زیادی گذشته . هر سال هم که میگذره نارضایتی ها بیشتر میشه ! مردم از جنگ مینالیدن ! بعد شد حزب الهی ها ! بعد بمب و موشک ! بعد گرونی ! کوپن و صف ! تورم ! دولت های جدید ! حجاب ! احمدی نژاد ولد زنا و همینطوری بگیر برو تا آخر .
ولی نکته جالب در تمام این سالها این بوده که همه این مردمی که ناراضی بودن , چیزی رو از دست ندادن و اتفاقن وضعشون خیلی هم بد نیست ! من حرف اونهایی رو که میگن مردم ایران به فلاکت افتادن رو اصلن قبول ندارم . اونهایی که میگن بزودی در کشور قحطی می افته رو اصلن قبول ندارم . مردم ناراضی رو هم به همچنین ! فکر میکنم این نارضایتی ها یک هیجان دوست داشتنی برای مردم شده که ازش لذت میبرن و باهاش حال میکنن . اگه باور نمیکنین براتون یک مثال روشن میزنم تا بیشتر متوجه بشین که چرا مردم ایران از وضعیت موجود راضی هستن :
آقا تصور کنین دیروز ماست رو میخریدین 1000 تومن ! امروز میرین میخرین 1500 تومن ! وقتی این قیمت رو میشنوین خیلی پُر رو باشین و اهل حساب و کتاب , به بقال میگین : آقا چه خبره ؟ باز گرون شد ؟ بازم گرون کردن ؟ عجب اوضاعی شده ! یه سر تکون میدین و 1500 تومن رو میدین و میخرین و میایین خونه ! انگار نه انگار !!!!!!
- توی اداره تا ماه قبل ماهی 150 تومن حقوق میگرفتی ! این ماه میری حقوق بگیری میبینی نوشتن 40% کسر از حقوق شما بعلت مشکلات پیش اومده برای سازمان و یا هر چی ! 4 تا فحش خوار مادر اول حواله احمدی نژاد میکنی و سوراخ های مادرشو آباد میکنی و بعد هم رئیس شرکت و مسئولان نظام و پولت رو میگیری و میری از بانک بیرون و انگار نه انگار .
- هر روز با تاکسی که میرفتی سر کار 100 تومن کرایه میدادی ! امروز ازت 150 تومن راننده طلب میکنه ! میگی چه خبره و ... با این همه بازم همون 150 رو میدی و میری سر کارت و انگار نه انگار !
- میری میوه بخری ! گوشت و مرغ بخری ! میبینی همه چی 2 برابر شده ! سر فحش خوار مادر رو اول به احمدی نژاد دوم به رهبر و سوم به مسئولین نظام میکشی و خریدت رو میکنی و میایی خونه انگار نه انگار !
آخه بر پدرتون لعنت ! شما مردم بُز که اینقدر مینالین از همه چی , از کجا میارین این پول اضافه رو میدین ؟ و اصلن چرا قبول میکنین پول بدین ؟ اینقدر محتاج و دله شدین که مثلن 2 روز ! فقط 2 روز شیر یا ماست یا گوشت نخورین میمیرین ؟؟؟؟ بابا گوجه شد کیلویی 3500 تومن بازم مردم غز میزدن و میخریدن !
خب معلومه اینطوری اوضاع درست نمیشه ! رژیم هم دندونهای شما ملت مشنگ رو شمرده و میدونه هر چقدر بزنه تو سرتون و بهتون زور بگه شماها جرات ندارین کاری بکنین ! زن و دخترتون رو تو خیابون جلوش رو میگیرن و بهش توهین میکنن برای حق مسلم پوشش , بر میگردین به دخترتون فحش میدین که چرا این ریختی میری بیرون از خونه ! خاک بر سرتون ! شما ها اگه آدم بودین مبارزه میکردین ! شماها دوست دارین یک عمر تو سرتون بزنن و پدرتون رو در بیارن و مثل سگ زندگی کنین تا آخرش بمیرین ! خب بدبخت ها شرافت داشته باشین و اگه قراره بمیرین با شرف بمیرین نه مثل سگ !!!! نهایتش که باید یه روز قیام کنین و چند نفری کشته بشن ! پس چه بهتر حالا . فقط سازش کردن بلدین ؟ 4 تا معلم دست از تدریس میکشن و دولت میاد اینها رو میگیره و خوار مادرشونو مورد عنایت قرار میده ! نامردی تا کی ؟ بیشرفی تا چه حد ؟ یک روز ! فقط یک روز همه معلم ها نرن مدرسه ببینین همین رژیم چطوری به غلط کردن می افته ! یک روز فقط ماست یا شیری که گرون میشه رو نخرین تا ببینین چطور کارخونه لبنیات قیمت شیر رو دوباره میاره سر جای اولش !
اون دسته از شماهایی هم که معترض هستین و هر از گاهی چیزتون قلمبه میشه برای اینه که خودتونو دارین با امثال آدمهای پولدار مقایسه میکنین . طرف جد و آبادش عمله و حمال بوده و از ناف ده بلند شده اومده شهر و نگاهش به یه بنز 300 میلیونی می افته و میگه : مادر فلان حق منو خورده این ماشین رو خریده !!!!! ولی یکی نیست به همین بگه که بدبخت دهاتی تو عرضه داشتی بجایاینکه از ده اومدی شهر حسرت میکشی , می اومدی مخالفت میکردی ! تو عرضه داری حق خودت رو بگیر که دولت نخوره و تا دسته هم فرو نکنه تو پاچه ت , باقی چیزها پیشکش ! تو بیا حق خودتو از دولت بگیر من 500 میلیون در جا بهت میدم !!!!! نمیکنین ! عرضه و وجودش رو ندارین !
آقا 4 روز از طرح حجاب درمانی نگذشته که آغایون از پیاده روها کشیدن بیرون و می ایستن دم ماشین خانم ها و باهاشون لاس میزن و هرهر کرکر میخندن و بحث سیاسی میکنن با زنها ! 150 هزار نفر رو میگیرن و از این تعداد 6 نفر رو میفرستن دادگاه که این 6 نفر هم فاحشه و تن فروش بودن و از سر بدبختی رفته بودن کسب و کار . از اونطرف هم رئیس قوه قضائیه و قضات دادگستری سریع نامه مینویسن که از نظر قانون و شرع جرمی به اسم بدحجابی وجود نداره و نفرستین مردم رو به دادگاه و به ما ربطی نداره ! بین خودشون هم دعواست و خودشون هم با هم درگیرن و بهترین موقع ست برای اتحاد .
مملکت ترکمونه ! اسهال طلب ها رفتن زیر لاحاف دارن به ریش ملت میخندن و میگن بکشین تا شما باشین ما رو از گردونه خارج نکنین ! دزدها و پاچه گیرهای اصول گرا هم دارن یکه تازی میکنن و دهن مردم رو اتوبوس دو طبقه میکنن از این فضای باز که بوجود اومده ! مردم هم مثل گاو ( ع ) ! به هر سازی میرقصن . خب همین میشه ! یک عمر زجر بکش و بدبختی و سرکوفت و توهین و آخرش هم سرتو بذار بمیر ! خب تو که قراره از اول اینطوری بمیری بلند شو از حقت دفاع کن و با شرف بمیر . تو که قراره از فشار زندگی سکته 8 ریشتری بزنی , مغزت رعد و برق بزنه و بیافتی گوشه تیمارستان ... یهو بزن خودتو بکش راحت بشی !
آقا شما مردم شرفتون از یه حزب الهی هم کمتره ! باز سگ همین مزدورهای بسیجی شرف داره به شماها ! باز وقتی رهبر چلاق اینها فرمان میده که همبستگی اسلامی , مثل مور و ملخ میریزن بیرون و شعار مرگ بر آمریکا میدن و اتحادشونو نشون میدن ! ولی شما مردم حتا در حد همین ولد زناهای حزب الهی هم نیستین که حاضرن خواهر و مادر و دختر و زن و همه چیزشونو در طبق اخلاص به اسلام و در راهی که بهش ایمان دارن تقدیم کنن ولی شما چی ؟ هر کاریتون میکنن خفه خون گرفتین و دم نمیزنین !
..
..
من هر چقدر که این فشارها بیشتر میشه بیشتر خوشحال میشم ! به خودم میگم شاید , شاید این فشارها سوراخ گشادتون رو کمی هم بیاره تا اقلن از حق خودتون دفاع کنین و مجبور بشین بپا خیزین . منی که این حرفها رو میزنم شکمم سیره و هیچ مشکلی تو زندگیم ندارم و دارم اعتراض میکنم در صورتیکه همین رژیم بیشترین خدمت رو به من و امثال من کرده و ما رو سوپر میلیاردر کرده ! داشتیم حالا نا محدود داریم ! باور کنین اگه اینها نبودن ما به این زودیها سرمایه مون سر به فلک نمیزد و از صدقه سر تحریم اینها و بی در پیکری قوانین اینها و فساد دولتی و دستگاههای اجرایی اینها ما شدیم این !!!! پس ما باید ازشون حمایت کنیم که نمی کنیم ولی شما بدبختها چی ؟ یک عده از شماها مدام میگین آمریکا بیاد جنگ کنه و ما رو از دست اینها نجات بده ! آخه فلان شده ها ! کسی که با دولت خودش مشکل داره با دولت بیگانه 2 برابر مشکل پیدا میکنه ! از طرفی وقتی ملتی طعم آزادی رو نچشه و براش زحمت نکشه و از جونش مایه نذاره , قدر ش رو هم نمیدونه و این آزادی مصنوعی رو به سادگی هم از دست میده چون براش زحمت نکشیده !! حرکت باید مردمی و خود جوش باشه . همه بخوان که آزاد بشن ! نه اینکه 4 تا زن برن تظاهرات , هزار تا معلم برن تظاهرات , 2 هزار تا کارگر برن تظاهرات و رژیم هم بگیره دخل همشونو در بیاره و شماها هم بشینین کنج خونه هاتون و هی بگین : بر پدر دولت لعنت ! احمدی نژاد ک .. ننت ! بیچاره معلم ها ! بیچاره زنها !
بجای اینکه معلم های بچه هاتون اعتراض میکنن شما هم در حمایت از اونها بپا خیزین , میچپین تو خونه هاتون . بعد هم انتظار دارین آمریکا بیاد شما رو نجات بده اونم حاضر و آماده و مفت و مجانی ؟؟؟؟ بدون هیچ چشم داشتی ؟؟؟ تو این دوره زمونه کسی مفت کف دست آدم نمیگوزه چه برسه به لشکر کشی مفتکی !!!! واقعن حیف نون !!!!! خوب گفتن از قدیم که : خلایق هر چه لایق ... بکشین جون از فلانتون در بره ...
نوشته شده در ساعت 1:25 AM توسط No One
مدتهاست میشنویم مردم ایران ناراضی هستن از وضعیت موجود . من از وقتی یادم میاد همه مردم از اوضاع ناراضی بودن . همه یه جور مینالیدن . همه میگفتن لعنت بر آخوند ! مرگ بر خمینی ! گور بابای اسلام و ... ! سالهای زیادی گذشته . هر سال هم که میگذره نارضایتی ها بیشتر میشه ! مردم از جنگ مینالیدن ! بعد شد حزب الهی ها ! بعد بمب و موشک ! بعد گرونی ! کوپن و صف ! تورم ! دولت های جدید ! حجاب ! احمدی نژاد ولد زنا و همینطوری بگیر برو تا آخر .
ولی نکته جالب در تمام این سالها این بوده که همه این مردمی که ناراضی بودن , چیزی رو از دست ندادن و اتفاقن وضعشون خیلی هم بد نیست ! من حرف اونهایی رو که میگن مردم ایران به فلاکت افتادن رو اصلن قبول ندارم . اونهایی که میگن بزودی در کشور قحطی می افته رو اصلن قبول ندارم . مردم ناراضی رو هم به همچنین ! فکر میکنم این نارضایتی ها یک هیجان دوست داشتنی برای مردم شده که ازش لذت میبرن و باهاش حال میکنن . اگه باور نمیکنین براتون یک مثال روشن میزنم تا بیشتر متوجه بشین که چرا مردم ایران از وضعیت موجود راضی هستن :
آقا تصور کنین دیروز ماست رو میخریدین 1000 تومن ! امروز میرین میخرین 1500 تومن ! وقتی این قیمت رو میشنوین خیلی پُر رو باشین و اهل حساب و کتاب , به بقال میگین : آقا چه خبره ؟ باز گرون شد ؟ بازم گرون کردن ؟ عجب اوضاعی شده ! یه سر تکون میدین و 1500 تومن رو میدین و میخرین و میایین خونه ! انگار نه انگار !!!!!!
- توی اداره تا ماه قبل ماهی 150 تومن حقوق میگرفتی ! این ماه میری حقوق بگیری میبینی نوشتن 40% کسر از حقوق شما بعلت مشکلات پیش اومده برای سازمان و یا هر چی ! 4 تا فحش خوار مادر اول حواله احمدی نژاد میکنی و سوراخ های مادرشو آباد میکنی و بعد هم رئیس شرکت و مسئولان نظام و پولت رو میگیری و میری از بانک بیرون و انگار نه انگار .
- هر روز با تاکسی که میرفتی سر کار 100 تومن کرایه میدادی ! امروز ازت 150 تومن راننده طلب میکنه ! میگی چه خبره و ... با این همه بازم همون 150 رو میدی و میری سر کارت و انگار نه انگار !
- میری میوه بخری ! گوشت و مرغ بخری ! میبینی همه چی 2 برابر شده ! سر فحش خوار مادر رو اول به احمدی نژاد دوم به رهبر و سوم به مسئولین نظام میکشی و خریدت رو میکنی و میایی خونه انگار نه انگار !
آخه بر پدرتون لعنت ! شما مردم بُز که اینقدر مینالین از همه چی , از کجا میارین این پول اضافه رو میدین ؟ و اصلن چرا قبول میکنین پول بدین ؟ اینقدر محتاج و دله شدین که مثلن 2 روز ! فقط 2 روز شیر یا ماست یا گوشت نخورین میمیرین ؟؟؟؟ بابا گوجه شد کیلویی 3500 تومن بازم مردم غز میزدن و میخریدن !
خب معلومه اینطوری اوضاع درست نمیشه ! رژیم هم دندونهای شما ملت مشنگ رو شمرده و میدونه هر چقدر بزنه تو سرتون و بهتون زور بگه شماها جرات ندارین کاری بکنین ! زن و دخترتون رو تو خیابون جلوش رو میگیرن و بهش توهین میکنن برای حق مسلم پوشش , بر میگردین به دخترتون فحش میدین که چرا این ریختی میری بیرون از خونه ! خاک بر سرتون ! شما ها اگه آدم بودین مبارزه میکردین ! شماها دوست دارین یک عمر تو سرتون بزنن و پدرتون رو در بیارن و مثل سگ زندگی کنین تا آخرش بمیرین ! خب بدبخت ها شرافت داشته باشین و اگه قراره بمیرین با شرف بمیرین نه مثل سگ !!!! نهایتش که باید یه روز قیام کنین و چند نفری کشته بشن ! پس چه بهتر حالا . فقط سازش کردن بلدین ؟ 4 تا معلم دست از تدریس میکشن و دولت میاد اینها رو میگیره و خوار مادرشونو مورد عنایت قرار میده ! نامردی تا کی ؟ بیشرفی تا چه حد ؟ یک روز ! فقط یک روز همه معلم ها نرن مدرسه ببینین همین رژیم چطوری به غلط کردن می افته ! یک روز فقط ماست یا شیری که گرون میشه رو نخرین تا ببینین چطور کارخونه لبنیات قیمت شیر رو دوباره میاره سر جای اولش !
اون دسته از شماهایی هم که معترض هستین و هر از گاهی چیزتون قلمبه میشه برای اینه که خودتونو دارین با امثال آدمهای پولدار مقایسه میکنین . طرف جد و آبادش عمله و حمال بوده و از ناف ده بلند شده اومده شهر و نگاهش به یه بنز 300 میلیونی می افته و میگه : مادر فلان حق منو خورده این ماشین رو خریده !!!!! ولی یکی نیست به همین بگه که بدبخت دهاتی تو عرضه داشتی بجایاینکه از ده اومدی شهر حسرت میکشی , می اومدی مخالفت میکردی ! تو عرضه داری حق خودت رو بگیر که دولت نخوره و تا دسته هم فرو نکنه تو پاچه ت , باقی چیزها پیشکش ! تو بیا حق خودتو از دولت بگیر من 500 میلیون در جا بهت میدم !!!!! نمیکنین ! عرضه و وجودش رو ندارین !
آقا 4 روز از طرح حجاب درمانی نگذشته که آغایون از پیاده روها کشیدن بیرون و می ایستن دم ماشین خانم ها و باهاشون لاس میزن و هرهر کرکر میخندن و بحث سیاسی میکنن با زنها ! 150 هزار نفر رو میگیرن و از این تعداد 6 نفر رو میفرستن دادگاه که این 6 نفر هم فاحشه و تن فروش بودن و از سر بدبختی رفته بودن کسب و کار . از اونطرف هم رئیس قوه قضائیه و قضات دادگستری سریع نامه مینویسن که از نظر قانون و شرع جرمی به اسم بدحجابی وجود نداره و نفرستین مردم رو به دادگاه و به ما ربطی نداره ! بین خودشون هم دعواست و خودشون هم با هم درگیرن و بهترین موقع ست برای اتحاد .
مملکت ترکمونه ! اسهال طلب ها رفتن زیر لاحاف دارن به ریش ملت میخندن و میگن بکشین تا شما باشین ما رو از گردونه خارج نکنین ! دزدها و پاچه گیرهای اصول گرا هم دارن یکه تازی میکنن و دهن مردم رو اتوبوس دو طبقه میکنن از این فضای باز که بوجود اومده ! مردم هم مثل گاو ( ع ) ! به هر سازی میرقصن . خب همین میشه ! یک عمر زجر بکش و بدبختی و سرکوفت و توهین و آخرش هم سرتو بذار بمیر ! خب تو که قراره از اول اینطوری بمیری بلند شو از حقت دفاع کن و با شرف بمیر . تو که قراره از فشار زندگی سکته 8 ریشتری بزنی , مغزت رعد و برق بزنه و بیافتی گوشه تیمارستان ... یهو بزن خودتو بکش راحت بشی !
آقا شما مردم شرفتون از یه حزب الهی هم کمتره ! باز سگ همین مزدورهای بسیجی شرف داره به شماها ! باز وقتی رهبر چلاق اینها فرمان میده که همبستگی اسلامی , مثل مور و ملخ میریزن بیرون و شعار مرگ بر آمریکا میدن و اتحادشونو نشون میدن ! ولی شما مردم حتا در حد همین ولد زناهای حزب الهی هم نیستین که حاضرن خواهر و مادر و دختر و زن و همه چیزشونو در طبق اخلاص به اسلام و در راهی که بهش ایمان دارن تقدیم کنن ولی شما چی ؟ هر کاریتون میکنن خفه خون گرفتین و دم نمیزنین !
..
..
من هر چقدر که این فشارها بیشتر میشه بیشتر خوشحال میشم ! به خودم میگم شاید , شاید این فشارها سوراخ گشادتون رو کمی هم بیاره تا اقلن از حق خودتون دفاع کنین و مجبور بشین بپا خیزین . منی که این حرفها رو میزنم شکمم سیره و هیچ مشکلی تو زندگیم ندارم و دارم اعتراض میکنم در صورتیکه همین رژیم بیشترین خدمت رو به من و امثال من کرده و ما رو سوپر میلیاردر کرده ! داشتیم حالا نا محدود داریم ! باور کنین اگه اینها نبودن ما به این زودیها سرمایه مون سر به فلک نمیزد و از صدقه سر تحریم اینها و بی در پیکری قوانین اینها و فساد دولتی و دستگاههای اجرایی اینها ما شدیم این !!!! پس ما باید ازشون حمایت کنیم که نمی کنیم ولی شما بدبختها چی ؟ یک عده از شماها مدام میگین آمریکا بیاد جنگ کنه و ما رو از دست اینها نجات بده ! آخه فلان شده ها ! کسی که با دولت خودش مشکل داره با دولت بیگانه 2 برابر مشکل پیدا میکنه ! از طرفی وقتی ملتی طعم آزادی رو نچشه و براش زحمت نکشه و از جونش مایه نذاره , قدر ش رو هم نمیدونه و این آزادی مصنوعی رو به سادگی هم از دست میده چون براش زحمت نکشیده !! حرکت باید مردمی و خود جوش باشه . همه بخوان که آزاد بشن ! نه اینکه 4 تا زن برن تظاهرات , هزار تا معلم برن تظاهرات , 2 هزار تا کارگر برن تظاهرات و رژیم هم بگیره دخل همشونو در بیاره و شماها هم بشینین کنج خونه هاتون و هی بگین : بر پدر دولت لعنت ! احمدی نژاد ک .. ننت ! بیچاره معلم ها ! بیچاره زنها !
بجای اینکه معلم های بچه هاتون اعتراض میکنن شما هم در حمایت از اونها بپا خیزین , میچپین تو خونه هاتون . بعد هم انتظار دارین آمریکا بیاد شما رو نجات بده اونم حاضر و آماده و مفت و مجانی ؟؟؟؟ بدون هیچ چشم داشتی ؟؟؟ تو این دوره زمونه کسی مفت کف دست آدم نمیگوزه چه برسه به لشکر کشی مفتکی !!!! واقعن حیف نون !!!!! خوب گفتن از قدیم که : خلایق هر چه لایق ... بکشین جون از فلانتون در بره ...
نوشته شده در ساعت 1:25 AM توسط No One
● جنبش عریانی :
یکم : پنجاهمین سال تاسیس کشور اسرائیل رو به امت اسلام و خواهران و برادران حزب الهی تسلیت میگم و امیدوارم دین شیطانی اسلام و تمام کشورهای اسلامی جهان بزودی زود منقرض و نابود بشن و مسلمونها هم به درک واصل بشن و ریشه هر چی مسلمون و دین افراطیه خشک بشه ! الهی آمین .
دوم ! وبلاگی رو که وعده داده بودم آماده کردم و علاقمندان میتونن ازش استفاده کنن . همونطور که قبلن گفتم این وبلاگ بیشتر برای زنان مناسبه تا مردان و هیچ هدف سیاسی و مذهبی و مالی و تبلیغاتی و .. رو دنبال نمیکنه . هر کی دلش خواست بخونه نخواست نخونه . برای دل خودم مینویسم و اونهایی که لیاقتشو دارن . http://www.g0nag0n.blogspot.com/ فقط دقت کنید که بجای حرف " او " انگلیسی عدد صفر گذاشته شده !!!
سالها قبل حدود سال 60 یا 61 که دختر بچه ای بیش نبودم , وقتی به همراه مادرم در خیابون راه میرفتیم هر از گاهی شاهد این بودم که بعضی از زنهای چادری فاحشه یا مردهای قواد و ریشوی کمیته ای به مادرم یا زنهای دیگه تذکر میدادن که روسری ش رو جلو بکشه . گاهی هم با خشم و توهین ! نمیتونم از احساسم بگم که چقدر وحشت میکردم و بیشتر از اون میترسیدم که مبادا الان مادرم رو از من جدا کنن و زندانی . حتا یکی دو بار هم وسط خیابون به محض اینکه یه پاسدار به مادرم تذکر داد زدم زیر گریه و پاسداره که شوکه شده بود مثلن اومد با یه آبنبات از دلم در بیاره که آب نبات رو گرفتم و پرت کردم زمین و بیشتر ونگم در اومد ! اون موقع 6 یا 7 ساله بودم و این خاطرات تمام رنگی هنوز در ذهنم زنده ست ...
همه اینها گوشه ای از خاطرات کودکی من بود از اون دوران سیاه که امروزه خودم بعنوان یک زن بالغ دوباره و به نوعی دیگه باید لمس کنم . انگار روی پیشونی تمام زنان ایرانی نوشته شده که این توهین ها رو باید به ارث ببریم و در هر نسل با اونها بیعت کنیم ...
امروز هم تو میدون ونک جلوی ماشینمو گرفتن و بعد از دادن تذکر و اینکه روسریتو بکش جلوتر حسابی حالمو بد کردن و بقولی حالمو حسابی گرفتن !!!! وقتی از میدون گذشتم و وارد اتوبان شدم اصلن یه لحظه به سرم زد کامل روسریمو در بیارم !!!! تا نزدیکی خونه هم به همین شکل بودم و احساس سبکی خاصی میکردم . میتونم بگم انگار یه عقده بود یا .. یک حس نفرت قلمبه شده که فقط با این عمل خالی شد و درونمو سبک کرد ...
..
..
از نقطه نظر سیاسی و اجتماعی و روانشناسی , این عمل امروز من در تاریخ مبارزات سیاسی یک الگوی پذیرفته شده و یک رفتار متقابل نامیده میشه و سابقه طولانی داره و روی اون سالهاست بحث و تبادل نظر میشه ! یکی از این حرکت ها که معروفیت خیلی زیادی هم داره بنام " جنبش ماتیکی " معروفه و کتابهای زیادی در این رابطه نوشتن . این جنبش به این معنیه که از نظر روانی هر موقع انسان از رفتار طبیعی و یا حقوق طبیعی و قانونی به زور و اجبار منع بشه , بیشتر به اون رفتار گرایش منفی و افراطی پیدا میکنه ! جامعه شناسان ریشه رفتارها و تفکرات آنارشیستی رو در همین اجبار میدونن ! جنبش ماتیکی در واقع جنبشی بود که در اون زنان منع شده از کمترین و اولین حقوق فردی یعنی پوشش و آرایش که ذات اصلی تمام زنان با روانی سالم هست , اقدام کردن به مالیدن ماتیک هایی با رنگ تند و مخصوصن قرمز و به دنبال اون آرایش های غلیظ ! زنانی در این دسته بودن که حتا در دوران پر شکوه پهلوی ، ماتیک هم نمیزدن و آرایش نمیکردن ولی برای اینکه نشون بدن چه توهینی بهشون شده و مخالفت و اعتراضشونو نشون بدن , مخصوصن اقدام به مالیدن ماتیک های قرمز کردن . در ادامه وحشیگری کمیته های انقلاب دنبالش اومد که تیغ روی لبهای این زنان میکشیدن و فجایعی آفریدن ولی این حرکتها هرگز خاموش نشد که روز به روز بیشتر هم شد و رسید تا اینجا که امروز میبینیم .
حکومت امروز ایران که دائمن به بهانه به خطر انداختن امنیت ملی و یا جاسوسی شهروندان در ارتباط با غرب , مردم رو تحت فشار قرار میده و یا اونها رو به بر اندازی های سفت و نرم و کلفت و ... متهم میکنه ؛ با این اعمالش بزرگترین ضربه رو به پیکر خودش داره وارد میاره و براندازی ای رو کلید زده که بانی اون خودشه و تمام این حرکات ها مثل تف سربالا روی سر خودش فرود میاد !!!
حکومت به ظاهر اسلامی ایران باید در طول این سالها این تجربه رو می آموخت که اون رفتارهای عصبیتی و توهین ها و بگیر و ببندها و وحشیگری ها ... اگر قرار بود نتیجه بده همون سالها میداد و این نوع حجاب امروز جامعه معلول رفتارهای بی خردانه اون زمانه ! و حالا باید شاهد این باشیم که جنبش هایی براه بیافتن که عریانی و برهنگی رو بصورت علنی ترویج کنن ! این یک قانون قطعی و اثبات شده در تمام جوامع بشریه که هر حقی رو از کسی بگیرن برای مبارزه کردن دست به رفتاری افراطی و غیر معقول و مخالف میزنه ! جلوی یک حجاب معمولی و بی دردسر رو بگیرن , برهنگی براه می افته !
و از اون بالاتر ! به نظر من اگه بخوان به ضرب و زور زنان رو محجبه کنن یک جای قضیه رو هم باید انتظار داشته باشن و اونم اینه که چادر و قداست پوشش مستهجن چادر یا حجاب برتر که رژیم براش سینه چاک میده بزودی بر باد میره . تصور کنین زنان فاحشه و تن فروشی که امروز نمیتونن با همون پوشش سابق به فعالیت بپردازن , از فردا با پوشش چادر اقدام به تن فروشی کنن ! در چنین موقعی آیا بین یک زن چادری و مومن و نماز خون (!) با یک زن فاحشه فرقی میشه گذاشت ؟؟؟؟ یادمه اوایل انقلاب همه میترسیدن زنهای چادری رو سوار کنن برای اینکه زنان سازمان مجاهدین خلق از حربه چادر برای ترور و فرار استفاده میکردن و مردم میگفتن اینا زیر چادر تفنگ دارن و ... !
و چه زیبا و چه دل خنک کن ... خیلی چادری ها خوش سابقه و خوش نام بودن , بزودی میشه نور علی نور ... مشابه این اتفاق رو در یک دوره شاهد بودیم که مردان حریص از نیاز جنسی بین زنان شوهر دار با زنان تن فروش فرقی نمیذاشتن و جلوی هر زنی توقف میکردن و بوق میزدن و نیازشون رو بیان میکردن و دلیل اونم رشد افسار گسیخته تن فروشی و آزادی های ناگهانی ای بود که خاتمی آورد و باعث یک ناهماهنگی و ناهنجاری موقتی در اجتماع شد !!! حالا باید منتظر این باشیم که آبروی نداشته زنان محجبه و چادری با همین طرح حجاب اجباری بر باد بره ...
بقول معروف هیچکسی نمیتونست بهتر از احمدی نژاد ماهیت کثیف اسلام و حکومت اسلامی و سران پاچه گیر و دزدش رو نشون بده و ما مردم ایران از این بابت از ایشان شدیدن ممنونیم !!!
تکبیر.
نوشته شده در ساعت 1:25 AM توسط No One
یکم : پنجاهمین سال تاسیس کشور اسرائیل رو به امت اسلام و خواهران و برادران حزب الهی تسلیت میگم و امیدوارم دین شیطانی اسلام و تمام کشورهای اسلامی جهان بزودی زود منقرض و نابود بشن و مسلمونها هم به درک واصل بشن و ریشه هر چی مسلمون و دین افراطیه خشک بشه ! الهی آمین .
دوم ! وبلاگی رو که وعده داده بودم آماده کردم و علاقمندان میتونن ازش استفاده کنن . همونطور که قبلن گفتم این وبلاگ بیشتر برای زنان مناسبه تا مردان و هیچ هدف سیاسی و مذهبی و مالی و تبلیغاتی و .. رو دنبال نمیکنه . هر کی دلش خواست بخونه نخواست نخونه . برای دل خودم مینویسم و اونهایی که لیاقتشو دارن . http://www.g0nag0n.blogspot.com/ فقط دقت کنید که بجای حرف " او " انگلیسی عدد صفر گذاشته شده !!!
سالها قبل حدود سال 60 یا 61 که دختر بچه ای بیش نبودم , وقتی به همراه مادرم در خیابون راه میرفتیم هر از گاهی شاهد این بودم که بعضی از زنهای چادری فاحشه یا مردهای قواد و ریشوی کمیته ای به مادرم یا زنهای دیگه تذکر میدادن که روسری ش رو جلو بکشه . گاهی هم با خشم و توهین ! نمیتونم از احساسم بگم که چقدر وحشت میکردم و بیشتر از اون میترسیدم که مبادا الان مادرم رو از من جدا کنن و زندانی . حتا یکی دو بار هم وسط خیابون به محض اینکه یه پاسدار به مادرم تذکر داد زدم زیر گریه و پاسداره که شوکه شده بود مثلن اومد با یه آبنبات از دلم در بیاره که آب نبات رو گرفتم و پرت کردم زمین و بیشتر ونگم در اومد ! اون موقع 6 یا 7 ساله بودم و این خاطرات تمام رنگی هنوز در ذهنم زنده ست ...همه اینها گوشه ای از خاطرات کودکی من بود از اون دوران سیاه که امروزه خودم بعنوان یک زن بالغ دوباره و به نوعی دیگه باید لمس کنم . انگار روی پیشونی تمام زنان ایرانی نوشته شده که این توهین ها رو باید به ارث ببریم و در هر نسل با اونها بیعت کنیم ...
امروز هم تو میدون ونک جلوی ماشینمو گرفتن و بعد از دادن تذکر و اینکه روسریتو بکش جلوتر حسابی حالمو بد کردن و بقولی حالمو حسابی گرفتن !!!! وقتی از میدون گذشتم و وارد اتوبان شدم اصلن یه لحظه به سرم زد کامل روسریمو در بیارم !!!! تا نزدیکی خونه هم به همین شکل بودم و احساس سبکی خاصی میکردم . میتونم بگم انگار یه عقده بود یا .. یک حس نفرت قلمبه شده که فقط با این عمل خالی شد و درونمو سبک کرد ...
..
..
از نقطه نظر سیاسی و اجتماعی و روانشناسی , این عمل امروز من در تاریخ مبارزات سیاسی یک الگوی پذیرفته شده و یک رفتار متقابل نامیده میشه و سابقه طولانی داره و روی اون سالهاست بحث و تبادل نظر میشه ! یکی از این حرکت ها که معروفیت خیلی زیادی هم داره بنام " جنبش ماتیکی " معروفه و کتابهای زیادی در این رابطه نوشتن . این جنبش به این معنیه که از نظر روانی هر موقع انسان از رفتار طبیعی و یا حقوق طبیعی و قانونی به زور و اجبار منع بشه , بیشتر به اون رفتار گرایش منفی و افراطی پیدا میکنه ! جامعه شناسان ریشه رفتارها و تفکرات آنارشیستی رو در همین اجبار میدونن ! جنبش ماتیکی در واقع جنبشی بود که در اون زنان منع شده از کمترین و اولین حقوق فردی یعنی پوشش و آرایش که ذات اصلی تمام زنان با روانی سالم هست , اقدام کردن به مالیدن ماتیک هایی با رنگ تند و مخصوصن قرمز و به دنبال اون آرایش های غلیظ ! زنانی در این دسته بودن که حتا در دوران پر شکوه پهلوی ، ماتیک هم نمیزدن و آرایش نمیکردن ولی برای اینکه نشون بدن چه توهینی بهشون شده و مخالفت و اعتراضشونو نشون بدن , مخصوصن اقدام به مالیدن ماتیک های قرمز کردن . در ادامه وحشیگری کمیته های انقلاب دنبالش اومد که تیغ روی لبهای این زنان میکشیدن و فجایعی آفریدن ولی این حرکتها هرگز خاموش نشد که روز به روز بیشتر هم شد و رسید تا اینجا که امروز میبینیم .
حکومت امروز ایران که دائمن به بهانه به خطر انداختن امنیت ملی و یا جاسوسی شهروندان در ارتباط با غرب , مردم رو تحت فشار قرار میده و یا اونها رو به بر اندازی های سفت و نرم و کلفت و ... متهم میکنه ؛ با این اعمالش بزرگترین ضربه رو به پیکر خودش داره وارد میاره و براندازی ای رو کلید زده که بانی اون خودشه و تمام این حرکات ها مثل تف سربالا روی سر خودش فرود میاد !!!
حکومت به ظاهر اسلامی ایران باید در طول این سالها این تجربه رو می آموخت که اون رفتارهای عصبیتی و توهین ها و بگیر و ببندها و وحشیگری ها ... اگر قرار بود نتیجه بده همون سالها میداد و این نوع حجاب امروز جامعه معلول رفتارهای بی خردانه اون زمانه ! و حالا باید شاهد این باشیم که جنبش هایی براه بیافتن که عریانی و برهنگی رو بصورت علنی ترویج کنن ! این یک قانون قطعی و اثبات شده در تمام جوامع بشریه که هر حقی رو از کسی بگیرن برای مبارزه کردن دست به رفتاری افراطی و غیر معقول و مخالف میزنه ! جلوی یک حجاب معمولی و بی دردسر رو بگیرن , برهنگی براه می افته !
و از اون بالاتر ! به نظر من اگه بخوان به ضرب و زور زنان رو محجبه کنن یک جای قضیه رو هم باید انتظار داشته باشن و اونم اینه که چادر و قداست پوشش مستهجن چادر یا حجاب برتر که رژیم براش سینه چاک میده بزودی بر باد میره . تصور کنین زنان فاحشه و تن فروشی که امروز نمیتونن با همون پوشش سابق به فعالیت بپردازن , از فردا با پوشش چادر اقدام به تن فروشی کنن ! در چنین موقعی آیا بین یک زن چادری و مومن و نماز خون (!) با یک زن فاحشه فرقی میشه گذاشت ؟؟؟؟ یادمه اوایل انقلاب همه میترسیدن زنهای چادری رو سوار کنن برای اینکه زنان سازمان مجاهدین خلق از حربه چادر برای ترور و فرار استفاده میکردن و مردم میگفتن اینا زیر چادر تفنگ دارن و ... !
و چه زیبا و چه دل خنک کن ... خیلی چادری ها خوش سابقه و خوش نام بودن , بزودی میشه نور علی نور ... مشابه این اتفاق رو در یک دوره شاهد بودیم که مردان حریص از نیاز جنسی بین زنان شوهر دار با زنان تن فروش فرقی نمیذاشتن و جلوی هر زنی توقف میکردن و بوق میزدن و نیازشون رو بیان میکردن و دلیل اونم رشد افسار گسیخته تن فروشی و آزادی های ناگهانی ای بود که خاتمی آورد و باعث یک ناهماهنگی و ناهنجاری موقتی در اجتماع شد !!! حالا باید منتظر این باشیم که آبروی نداشته زنان محجبه و چادری با همین طرح حجاب اجباری بر باد بره ...
بقول معروف هیچکسی نمیتونست بهتر از احمدی نژاد ماهیت کثیف اسلام و حکومت اسلامی و سران پاچه گیر و دزدش رو نشون بده و ما مردم ایران از این بابت از ایشان شدیدن ممنونیم !!!
تکبیر.
نوشته شده در ساعت 1:25 AM توسط No One
● نیروی انتظامی و احمدی نژاد پاسخ بدهند :
نوشته شده در ساعت 1:25 AM توسط No One
در راستای طرح حجاب درمانی و مبارزه با شُل حجابی , نیروی انتظامی تهران بزرگ که متولی انجام این امر 100% واجب تر از نون شب و اولویت دار تر از تمامی مشکلات امنیتی و اخلاقی کشور می باشد , خواهشمند هستیم برای جلوگیری از ایجاد شبهه و اینکه مردم همیشه در پشت صحنه میهن آریایی – اسلامی ایران مبادا با بکار گیری نیروی انتظامی از زنان معلوم الحال و ویژه که در تصویر مشاده میکنید , در این طرح موجب برخی رخدادها و شبهات اخلاقی فجیع شوند و همچنین تنگ چشمی حسودان و بد دلان و دشمنان اسلام و ضد انقلاب را فراهم آورند , خواهشمندیم نسبت به توجیه و دادن تذکر به نوع پوشش ماموران زن این سازمان اقدامات لازمه را به عمل آورند .
و من الله توقیف .
انجمن زنان نیمه عریان تهران و حومه .
در این تصویر شاهدین که این خانم نهی کننده از منکر خودش مرتکب منکر و معروفات شدن ! اون دست و ناخن های بلند و آستین چین دار و توری و انگشتر چند صد هزار تومانی و دستبند و ... حالا اینا که خوبه بعضی تصاویر حکایت از تاتو ابروی بعضی از این فاطی کوماندوها داره که ما منتظریم برادران همیشه در پشت صحنه نیروی انتظامی پاسخ گوی این شبهه باشن که این زنان چطور گزینش اسلامی (!) نشده استخدام شدن ؟؟؟
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
زمانیکه خمینی ملعون در سال 1357 وارد ایران شد , بعلت جو گیر شدن در بهشت زهرا سخنرانی ای تاریخی کرد و مردم ایران رو چنان ذوق مرگ کرد که همگی تصور کردن فرشته ای از آسمان بر کشورشون نازل شده ! اما سالها بعد که تمام دروغ ها و توهمات و حزعبلات این سخنرانی تاریخی به تک تک مردم ایران و حتا یاران و طرفداران و حامیان نظام اسلامی ثابت شد , این سخنرانی و متن اون تبدیل شد به یک کالای ممنوعه . امروزه اگر هر کسی نوار ضبط شده سنخرانی خمینی رو داشته باشه , حداقل به 15 سال زندان محکوم میشه !!
در همین زمینه یار دیرین و حامی همیشگی خمینی یعنی احمدی نژاد منفور , قبل از انتخابات ریاست جمهوری در شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران سخنرانی تاریخی و بسیار جالبی رو در رابطه با حجاب و پوشش دختران و پسران انجام داده که شنیدن و دیدن اون خالی از لطف نیست و ثابت میکنه در این نظام از حرف تا عمل چقدر فاصله ست !!! واقعن آیا کسی فکر میکرد همین احمدی نژادی که دور سرش همیشه پر بود از هاله های نورانی و امام زمان رو از چاه جمکران بالا میکشید و نبش قبر میکرد و صحبت از آزادی در کشور میکرد و وعده آوردن پول نفت به سر سفره ها رو میکرد , چنین حروم زاده و مار خوش خط و خالی از آب در بیاد ؟
- آغای احمدی نژاد ! پول نفت رو نیاوردی که هیچ ، همون پول عادی مردم رو هم از دستشون گرفتی !
- آغای احمدی نژآد ! ارزونی و مبارزه با فساد اقتصادی رو نه تنها بهش عمل نکردی که خودت و دار و دسته ت شدین مفسدین اقتصادی و دزد سر گردنه !
- آغای احمدی نژاد ! صحبت از آزادی میکردی و اتهاماتی مبنی بر زنانه و مردانه کردن پیاده روها و دانشگاهها و مراکز عمومی رو که بهت نسبت میدادن به سُخره میگرفتی , امروز خودت بانی این طرح هایی !
- آغای احمدی نژاد که اتحاد ملی و ملی گرایی رو سرلوحه دولتت قرار میدادی , با دستور آب گیری سد سیوند تاریخ ملتی رو غرق کردی !
- آغای احمدی نژادی که طرفدار طبقات محروم و کم درآمد جامعه و کارگران بودی , با دستور ضرب و شتم و دستگیری و سرکوب کارگران و رانندگان اتوبوس و زنان و معلمان , حمایت قلبی خودت رو ازشون نشون دادی و ماهیت اصلی خودت رو چه زیبا نشون دادی !
- متن سخنرانی احمدی نژاد :
واقعن مشکل مردم ما الان شکل موی بچه های ماست ؟ خب دوست دارن موشون رو هر جوری دلشون میخواد بزنن . به من و تو چه ربطی داره ؟ من و تو باید به مسائل اساسی کشور برسیم . یعنی دولت باید بیاد اقتصاد رو سامان بده . فضای کشور رو آرامش ببخشه . امنیت روانی درست کنه . پشتیبانی بکنه از مردم . مردم سلایق گوناگون دارن با سنت های مختلف . اقوام مختلف . دولت خدمتگذار همه ست . چرا مردم رو کوچیک میکنین ؟ یعنی واقعن مردم رو اینقدر کوچیک میکنین که الان مشکل مهم جوونهای ما اینه که مدل موشون رو چطوری بزنن و دولت هم نمیذاره ؟ این .. این شاءن دولت اینه ؟ شان مردم اینه ؟ این واقعن توهین به مردم ماست . چرا مردم رو دست کم میگیرین ؟ واقعن یعنی اینقدر الان مشکل کشور اینه که مثلن فلان دختر ما فلان لباس رو پوشید ؟ این یعنی الان مشکل کشور ما اینه ؟ یعنی مشکل مردم کشور ما اینه ؟
- فایل تصویری سخنرانی احمدی نژاد :
http://www.youtube.com/watch?v=tQ8pkIRwws8
- فایل صوتی سنخرانی احمدی نژاد :
http://www.mediafire.com/?0ymz4zaemdw
و حالا آغای احمدی نژاد ! از شما میپرسم ! آیا مشکل مملکت ما واقعن موی سر پسران و مدل لباس دختران ماست که اراذلتون رو ریختین توی خیابون ؟ آیا این طرح مبارزه با بدحجابی توهین به مردم ما نیست ؟ دست کم گرفتن مردم نیست ؟ اینها یعنی در شان دولت شماست ؟ اینها یعنی در شان مردم ماست ؟
نمیدونم ! لابد تمام مشکلات این مملکت حل شده و حالا شما و مزدورانتون چون خیلی احساس بیکاری میکنین و فشار بهتون وارد اومده تصمیم گرفتین تا این آخرین مشکل مملکت یعنی بدحجابی رو هم حل و فصل کنین !!!!
..
..
سخن آخر اینکه : تجربه 28 ساله نظام اسلامی ایران ثابت کرده در این کشور هر طرح سرکوبگرانه و غیر عادلانه ای که آغاز شده , پایان زود هنگام و بی سرانجامی داشته . لندکروزهای سیاه رنگ و کوماندوهای رژیم که با جوونها و افراد لات و مجرم مبارزه میکردن و امنیت اجتماعی رو مثلن برقرار کرده بودن , یهو کنار رفتن ! این همه پول تبلیغ و نیرو و ماشین و .. همه باد هوا شد ! طرح گرفتن موتور سواران در پیاده روها و خطوط ویژه اتوبوسرانی , پایان گرفت و دوباره سیل موتور سواران به همه جا سرازیر شده ! جریمه ها و قوانین سفت و سخت راهنمایی و رانندگی که برای رانندگان خاطی در نظر گرفته بودن مثل بستن کمربند و یا عبور از بین خطوط و توقف نکردن در میادین و .. ، بی نتیجه پایان گرفتن ! طرح مبارزه با گرانی ها و مفسدین اقتصادی و ... , همه کنار گذاشته شد !
بله ! در مملکت ما هر زمان که حکومت از جانب کشورهای خارجی با بحران مواجه شده , برای ساکت نگه داشتن و دور کردن توجه افکار عمومی داخل از این وقایع , سعی کرده با ایجاد بحران های مصنوعی در داخل کشور و مشغول نگه داشتن ذهن جوانان و مردم , افکار عمومی جامعه رو از مسائل اصلی دور نگه داره و به حاشیه بکشونه تا زمانیکه اون بحران حل بشه و بعد از حل شدن بحران ها ، یک شبه تمام این بگیر و ببندها جمع میشه و میره پی کارش و در عوض (!) اون مشکل یا معضل بطور تصاعدی در جامعه گسترش پیدا میکنه ! تجربه ثابت کرده هر زمان جلوی معضلی ساختگی رو اومدن گرفتن , اون معضل دو برابر افزایش پیدا کرده . حالا شاهد باشین در زمانیکه این طرح مبارزه با بد حجابی هم تاریخ مصرفش به اتمام برسه , بدحجابی ای رو در کشور شاهد خواهیم بود که بی حجابی در پیش اون شرف داره !!!!!
خوبه نقبی بزنیم به سایت ابطحی یا لوطی خاتمی که در این زمینه بسیار خلاصه و حاشیه ای واکنش نشون داده . معمولن جناب ابطحی سخنگوی جناح اکثریت نسبتن منطقی حاکمیت هستن و نظرات ایشون گویای درجه اهمیت و اولویت مسائل مهم کشوره . وقتی به همین سادگی از این طرح رد شدن , نشون میده پشت پرده چه خبره و این خیمه شب بازی تکراری یک پولیتیک دموده بیش نیست ! این کمدی الهی رو در ذهن تجسم کنین :
- در میدان ونک عده ای مامور تجمع میکنن و مثلن حجاب درمانی میکنن , ولی درست 20 قدم پایین تر از میدون ونک زنان و دختران و پسران با همون پوشش هر روزه خودشون خیلی آزادانه تردد میکنن و عین خیالشون هم نیست . برای اینکه بشه تهران 16 میلیون نفری رو کنترل کرد فکر میکنم باید 36 میلیون نیروی انتظامی رو داخل شهر کرد !!! رژیم خوب میدونه اگه وحشی گری کمیته های انقلاب رو در بیاره و پای شلاق و قمه به میون بیاد , عکس العمل مردم نسبت به اونها مشابه خواهد بود و چشم در برابر چشم ! من امروز متعلق به نسلی هستم که پدر و مادر و پدر بزرگان و مادر بزرگان ما همگی مذهبی بودن . در دوران دبستان تا دانشگاه به ما کتابهای قرآنی و دینی تنقیه کردن و هر زمان چیزی شنیدیم , درش رنگ و بوی مذهب بود ! ولی من و تمام هم نسلی های من نفرت پیدا کردیم از مذهب و امیدهای حکومت رو به یاس تبدیل کردیم . انتظاری که رژیم از ما داشت که با این همه هزینه و شستشوی مغزی بتونه نسلی مومن و هوادار خودش رو تربیت کنه , به بیراهه کشیده شد و برعکس نتیجه داد !! امروز اگه کسی به من بگه روسریت رو بکش جلو ! شاید به زور جلو بکشم ! ولی 2 قدم پایین تر از سرم در میارم ! امروز اگه منو به جرم بد حجابی شلاق بزنن , قلم به دست میگیرم و در عرض چند دقیقه تمام عکس ها و اتفاقاتی که بر من رفته رو همه جا منتشر میکنم ! اگه فرصتی هم دست بده انتقامم رو از کسانی امثال طرفداران رژیم به هر شکلی که بتونم میگیرم ! خبرهایی که هر روزه میشنویم که فلان فرمانده بسیجی یا فلان بسجی فعال یا فلان زن مثلن خیر و مومنه به هلاکت رسیدن و کشته شدن و ... از همینجا آب میخوره !!!! حجب و حیای مردم طوری ریخته شده که با چسب دوقلو هم نمیشه اصلاحش کرد و اون ترس و هراس دهه 60 که مختص به والدین جاهل و بزدل و بیسواد و عامی ما بود در همون ذهن اونها باقی موند و منتقل نشد به ما . نسل جدید و جوان امروز جامعه ایران نسل مبارزه نه نسل تو سری خور . درسته مبارزه مستقیم نمیکنه ولی همین نوشتن وبلاگ , کمپین یک میلیون امضاء , پخش اخبار حقیقی جامعه از طریق ایمیل , تجمعات دانشجویان , اعتراض زنان , تحصن معلمان و هزاران راه دیگه همه اینها مبارزه ست و دولت رو ذله کرده . هر کاری میکنن جلوی مردم رو بگیرن نمیتونن . سران مخالف رو میگیرن میبینن اصلن فایده نداره و بجای اینکه فعالیت ها کم بشه بیشتر میشه ! جلوی در رو میگیرن از دیوار میان تو ! یکی از دلایلی که رژیم هرگز بطور قاطع اقدام به فشار آوردن دائمی به مردم نمیکنه اینه که میدونه اگه همین حرکت ها رو بطور کامل سرکوب کنه حرکت ها زیر زمینی و مخفی میشن و اونوقت شناسایی و کشف فعالیت ها از کنترل خارج میشه و اتفاقی نظیر دوران انقلاب و مبارزات مردم با شاه بوجود میاد اونم در دوره ای که تکنولوژی بسیار قدرتمند شده و خبری از اعلامیه و ضبط نوار و شبنامه نیست . ام پی تری ! سی دی ! سایت و وبلاگ ! به رمز در آوردن اطلاعات ! فرستادن یک متن از طریق ایمیل به میلیونها نفر در یک ثانیه ! اگه همین مساله حجاب رو شدید پیگیری کنن , چیزی شبیه به فراماسونری شکل میگیره که این نه تنها خطرناک برای رژیم که برای اجتماع میشه و کنترل کردنش محال !
امید که کوردلان رژیم دست از مسخره بازی بردارن . همگی با هم برای شفای عاجل دولت و هیات دولت دست به دو آ برداریم و برای سلامتی و شفای اونها یاسین بخونیم !!!!
سیدة سادات شیوا لاچینی , دامن اضافة تو .
نوشته شده در ساعت 1:25 AM توسط No One
........................................................................................
Monday, April 23, 2007
● مافیای اقتصادی :
در ایران جلسات غیر رسمی ای برگزار میشه که خیلی ها ازشون خبر ندارن . خیلی ها هم تصور میکنن تصمیم گیرندگان حکومت ایران خلاصه شدن در آخوندها و شخص رهبر و احمدی نژاد در صورتیکه عوامل تاثیر گذار بر حکومت ایران عده بسیار زیادی از طبقات مختلف و اصناف گوناگون هستن که تصمیمات و انتقادهای اونها در تصمیم گیریهای سران رده بالای نظام بسیار تاثیر گذاره و تاثیرات عمده ای میذاره . یکی از این اصناف بازاریان و تجار تهران هستن که نقش بسیار موثری رو در سیاست های نظام بازی میکنن و مجموع نظرات و انتقادات تمامی اقشار اثر گذار بر حاکمیت باعث تصمیم گیری های کلان کشور میشه که بخش اقتصادی اون که یک سرش به قم و حوزه وصله , از تمام بخش ها موثر تره ! متاسفانه در این چند ساله بخاطر افزایش نقدینگی در جامعه و تزریق حجم عظیمی از سرمایه و دلارهای نفتی ، این افراد هم شدن نون خور به نرخ روز و کمال همنشینی با این نظام فاسد درشون اثر کرده . پیرها اغلب جاشون رو دادن به جوون ها و فرزندانشون و همین اوضاع رو بیشتر از قبل خرابتر کرده !!! این مطلب شاید برای اولین بار گوشه هایی از مافیای قدرت حکومت اسلامی رو به شما نشون میده :
امروز ساعت 10 صبح در جلسه ای شرکت کردم که تقریبن میتونم بگم بیشتر سرمایه داران عمده ایران در اون جمع بودن و یا نماینده ای از جانب خودشون به این جلسه فرستاده بودن . هر چند تعدادشون به نسبت دفعات قبل خیلی کمتر بود , به علت اینکه بیشترشون ترک وطن کرده بودن ولی با اینحال تقریبن همه کله گنده ها و تاجرهای بزرگ ایران جمع بودن ! معمولن هر وقت که در دولت اتفاقات سیاسی ای رخ میده که تاثیر مستقیم روی اقتصاد و بازرگانی کشور داره این جلسه مهم تشکیل میشه تا اعضا تصمیم بگیرن که چه سیاستی رو باید در پیش بگیرن ! اینبار صحبت از طرح گرون شدن بنزین و تاثیر مستقیم اون روی اجناس بود که باعث شده بود تقریبن همه شرکت کنن چون خودتون خیلی بهتر از من میدونین وقتی قیمت بنزین یک قرون بالا بره , قیمت اجناس تصاعدی میره بالا و سر به فلک میکشه . مخصوصن برای ما این افزایش قیمت بنزین خیلی مهمه و بار که از خارج میاد و تخلیه میشه , موقع پخش و ارسال در داخل کشور قیمتش زمین تا آسمون فرق میکنه و همین افزایش قیمت میتونه مشتری ها رو کم کنه و یا باعث تاخیر در ترخیص کالا بشه و جنس رو یا از رده خارج یا فاسد کنه و هم اینکه هزینه سنگین انبار و نگهداری روی دست وارد کننده بذاره که بی تاثیر روی قیمت کالا نیست و مطمئنن هیچ تاجری از جیب خودش ضرر نمیده !!!!!! از طرفی طرح ابلهانه احمدی نژاد برای کم کردن بهره های بانکی یکی دیگه از دلایل تشکیل این جلسه بود که همه باهاش مخالفت کردن و در نهایت امروز هم مجلس این طرح رو لغو کرد و به ثابت نگهداشتن بهره های بانکی رای داد !!!!
من اسم این جلسه رو گذاشتم جلسه مافیای اقتصاد ایران . چون در اون پدرخوانده های اقتصاد ایران حضور دارن . خوبه بدونین این مجمع نامرئی و غیر رسمی بقدری قدرت داره که هیچ مقام حکومتی قادر نیست روی اون تاثیر بذاره چون پای میلیاردها میلیارد پول و ارز در میونه و پول در هر سیستم و نظام فاسدی حرف اول رو میزنه و جالبتر اینکه سرمایه های 80% از اعضا اصلن در ایران نیست که بخواد توسط دولت مورد تهدید واقع بشه و از کشور خارج شدن . مثلن خود من یا پدرم و عمو هام همگی سال گذشته بعد از سقوط بورس تقریبن تمام سرمایه ها و سهام و .. رو تبدیل کردیم و شبانه از کشور خارج .
تصمیماتی که در این جلسه گرفته میشه تاثیر مستقیمی بر کل بازار ایران میذاره و این جلسه اونقدر قدرتمند هست که حتا نظام حکومتی ایران هم تعدادی نماینده از بخشهای مختلفت در اون داره مخصوصن از سپاه پاسداران و از طرف مافیای رفسنجانی و بانک مرکزی و مجلس و بیت رهبری و دفتر ریاست جمهوری همگی نمایندگانی رو در این جلسه آماده دارن که در زمان تشکیل ، این نمایندگان هم حضور پیدا میکنن که البته هدف از حضور اونها انتقال پیام به سران رده بالا و تصمیم گیرندگان نظام هست و همینطور تبادل نظر با هم .
در آغاز روی کار اومدن دولت احمدی نژاد خیلی سعی شد این مجمع و سرانش رو بنام مبارزه با مفاسد اقتصادی و .. منحل کنن و سرانش رو تهدید به دستگیری کردن ولی در نهایت زورشون بهش نرسید و کم مونده بود خودشون کله پا بشن و جناب احمدی نژاد رو ترتیب بدن . چون فقط کافی بود چند نفر از اعضا در فعالیت های تجاری شون تکروی و اخلال ایجاد کنن تا فلان کالای اساسی به شکل وحشتناکی گرون یا نایاب بشه و تاثیر مستقیمش رو بر کل ستون اقتصاد ایران بذاره و دولت رو فلج کنه ! اونهم کالاهای اساسی ای که انحصار خیلی هاشون در دست این افراده .
نیمی از شرکت کنندگان جزو بازاریان بزرگ تهران هستن که تکون دادن 2 زار از قیمت اجناسشون در بازار میتونه تغییرات عمده ای در قیمت گذاری ها داشته باشه . از هر تیپی هم آدم توی این جلسه میبینین ولی اکثرن مومن و معتقد به روحانیت سنتی (!) هستن نه روحانیت دولتی و اسلام امروزی که حاکمیت مروج اونه و جالب اینه که تقریبن همه اونها با حکومت ایران مشکل دارن و مخالف هستن ولی چون پای پول در میونه صداشون در نمیاد و منافعشون براشون مهمتره ! خوبه بدونین که همین بازاریان و بعضی اعضای این مجمع بودن که از خمینی ملعون در دوران انقلاب حمایت کردن و هزینه انقلاب و جنگ رو تقبل کردن . از نظر من خیلی از اینها خائن به ملت و کشور هستن ولی افسوس که پول یعنی قدرت و کسی حریف اینها نمیشه به تنهایی اونم در این نظام فاسد که هر کسی رو میتونی با پول بخری !!!
تا سال قبل پدرم حضور پیدا میکرد و گاهی منم همراهش میرفتم در این جلسات و امسال بخاطر نبودش به نمایندگی از اون برای اولین بار من شرکت کردم و خیلی بهم سفارش کرد که فقط شنونده باشم و بوی قرمه سبزی سرم رو نگه دارم برای جای دیگه و مبادا دُر فشانی و اظهار فضل کنم !!! خیلی دلشوره داشتم که تنهایی دارم میرم یه همچین جایی و بیشتر نگران بودم که نتونم جلوی خودمو بگیرم و کار دست خودم و خانواده بدم !! جلسه که شروع شد حرف همه این بود :
محدودیت لیتر بنزین برداشته بشه که گفتن هر اتومبیل در ماه مقدار محدودی میتونه بنزین بزنه و بیشتر از اون مقدار , لیتری 400 تومان محاسبه میشه !!! از طرفی هم بعضی ها میگفتن تو این یکماهی که مجلس گفته کارت های هوشمند بنزین رو مردم استفاده کنن , خوبه بنزین رو برای یکهفته گرون بفروشن تا تاثیرش رو قبل از اجرای طرح ارزیابی کنن که اگه بحران سازی بشه سریع جلوش رو بگیرن و تصمیم دیگه ای بگیرن . بعضی ها قبول داشتن و بعضی ها مخالف بودن .
طرح بعدی این بود که عده ای اعتراض کرده بودن که بعضی از آقایان حاضر در جلسه از حالا دارن اجناس رو انبار میکنن و این خلاف عرفه و میتونه قیمت ها رو نجومی کنه که به اونها تذکر داده شد و قرار شد خودسرانه عمل نکنن ! " خودمونیم همه دارن همین کار رو میکنن "
یک عده هم معترض این بودن که هنوز بنزین گرون نشده چرا بعضی از آقایون بدون توافق با سایر اعضا قیمت کالاهاشون رو بالا بردن ؟
طرح جایگزینی یورو بجای دلار هم در موردش بحث شد که خیلی ها مخالفش بودن مخصوصن که جدیدن آمریکا رشد اقتصادی خوبی پیدا کرده و برابری ارزهای اروپایی به دلار میتونه باعث کلی ضرر در سطح کلان بشه .
از بورس هم انتقاد شد که احمدی نژاد قول داده بود از دلارهای نفتی به بورس تزریق میکنه ولی این کار رو هنوز نکرده و بورس همچنان بی ثباته .
در آخر ساعت 12 جلسه تموم شد . امیدوارم پیام ها و انتقادهایی که در این جلسه مطرح شدن به گوش اونهایی که باید برسه و فقط امیدوارم تصمیمات درستی بگیرن . هر چند از همین حالا با اطمینان بهتون میکن که بعید میدونم تا زمان انتخابات مجلس چنین اتفاقی بیافته و تا اون موقع خبرهای خوبی برای مردم ایران وجود نداره , که ؛ هر روز شاهد شنیدن خبرهای بدتر از بدی خواهند بود !! در مطالب بعدی بیشتر در این مورد مینویسم که چرا باید مردم تا زمان انتخابات مجلس ، یک دوره سرکوب و فشار و خفقان و تورم شدید رو تجربه کنن و هزینه نظام رو اونها بدن !!!
نوشته شده در ساعت 1:21 AM توسط No One
در ایران جلسات غیر رسمی ای برگزار میشه که خیلی ها ازشون خبر ندارن . خیلی ها هم تصور میکنن تصمیم گیرندگان حکومت ایران خلاصه شدن در آخوندها و شخص رهبر و احمدی نژاد در صورتیکه عوامل تاثیر گذار بر حکومت ایران عده بسیار زیادی از طبقات مختلف و اصناف گوناگون هستن که تصمیمات و انتقادهای اونها در تصمیم گیریهای سران رده بالای نظام بسیار تاثیر گذاره و تاثیرات عمده ای میذاره . یکی از این اصناف بازاریان و تجار تهران هستن که نقش بسیار موثری رو در سیاست های نظام بازی میکنن و مجموع نظرات و انتقادات تمامی اقشار اثر گذار بر حاکمیت باعث تصمیم گیری های کلان کشور میشه که بخش اقتصادی اون که یک سرش به قم و حوزه وصله , از تمام بخش ها موثر تره ! متاسفانه در این چند ساله بخاطر افزایش نقدینگی در جامعه و تزریق حجم عظیمی از سرمایه و دلارهای نفتی ، این افراد هم شدن نون خور به نرخ روز و کمال همنشینی با این نظام فاسد درشون اثر کرده . پیرها اغلب جاشون رو دادن به جوون ها و فرزندانشون و همین اوضاع رو بیشتر از قبل خرابتر کرده !!! این مطلب شاید برای اولین بار گوشه هایی از مافیای قدرت حکومت اسلامی رو به شما نشون میده :
امروز ساعت 10 صبح در جلسه ای شرکت کردم که تقریبن میتونم بگم بیشتر سرمایه داران عمده ایران در اون جمع بودن و یا نماینده ای از جانب خودشون به این جلسه فرستاده بودن . هر چند تعدادشون به نسبت دفعات قبل خیلی کمتر بود , به علت اینکه بیشترشون ترک وطن کرده بودن ولی با اینحال تقریبن همه کله گنده ها و تاجرهای بزرگ ایران جمع بودن ! معمولن هر وقت که در دولت اتفاقات سیاسی ای رخ میده که تاثیر مستقیم روی اقتصاد و بازرگانی کشور داره این جلسه مهم تشکیل میشه تا اعضا تصمیم بگیرن که چه سیاستی رو باید در پیش بگیرن ! اینبار صحبت از طرح گرون شدن بنزین و تاثیر مستقیم اون روی اجناس بود که باعث شده بود تقریبن همه شرکت کنن چون خودتون خیلی بهتر از من میدونین وقتی قیمت بنزین یک قرون بالا بره , قیمت اجناس تصاعدی میره بالا و سر به فلک میکشه . مخصوصن برای ما این افزایش قیمت بنزین خیلی مهمه و بار که از خارج میاد و تخلیه میشه , موقع پخش و ارسال در داخل کشور قیمتش زمین تا آسمون فرق میکنه و همین افزایش قیمت میتونه مشتری ها رو کم کنه و یا باعث تاخیر در ترخیص کالا بشه و جنس رو یا از رده خارج یا فاسد کنه و هم اینکه هزینه سنگین انبار و نگهداری روی دست وارد کننده بذاره که بی تاثیر روی قیمت کالا نیست و مطمئنن هیچ تاجری از جیب خودش ضرر نمیده !!!!!! از طرفی طرح ابلهانه احمدی نژاد برای کم کردن بهره های بانکی یکی دیگه از دلایل تشکیل این جلسه بود که همه باهاش مخالفت کردن و در نهایت امروز هم مجلس این طرح رو لغو کرد و به ثابت نگهداشتن بهره های بانکی رای داد !!!!
من اسم این جلسه رو گذاشتم جلسه مافیای اقتصاد ایران . چون در اون پدرخوانده های اقتصاد ایران حضور دارن . خوبه بدونین این مجمع نامرئی و غیر رسمی بقدری قدرت داره که هیچ مقام حکومتی قادر نیست روی اون تاثیر بذاره چون پای میلیاردها میلیارد پول و ارز در میونه و پول در هر سیستم و نظام فاسدی حرف اول رو میزنه و جالبتر اینکه سرمایه های 80% از اعضا اصلن در ایران نیست که بخواد توسط دولت مورد تهدید واقع بشه و از کشور خارج شدن . مثلن خود من یا پدرم و عمو هام همگی سال گذشته بعد از سقوط بورس تقریبن تمام سرمایه ها و سهام و .. رو تبدیل کردیم و شبانه از کشور خارج .
تصمیماتی که در این جلسه گرفته میشه تاثیر مستقیمی بر کل بازار ایران میذاره و این جلسه اونقدر قدرتمند هست که حتا نظام حکومتی ایران هم تعدادی نماینده از بخشهای مختلفت در اون داره مخصوصن از سپاه پاسداران و از طرف مافیای رفسنجانی و بانک مرکزی و مجلس و بیت رهبری و دفتر ریاست جمهوری همگی نمایندگانی رو در این جلسه آماده دارن که در زمان تشکیل ، این نمایندگان هم حضور پیدا میکنن که البته هدف از حضور اونها انتقال پیام به سران رده بالا و تصمیم گیرندگان نظام هست و همینطور تبادل نظر با هم .
در آغاز روی کار اومدن دولت احمدی نژاد خیلی سعی شد این مجمع و سرانش رو بنام مبارزه با مفاسد اقتصادی و .. منحل کنن و سرانش رو تهدید به دستگیری کردن ولی در نهایت زورشون بهش نرسید و کم مونده بود خودشون کله پا بشن و جناب احمدی نژاد رو ترتیب بدن . چون فقط کافی بود چند نفر از اعضا در فعالیت های تجاری شون تکروی و اخلال ایجاد کنن تا فلان کالای اساسی به شکل وحشتناکی گرون یا نایاب بشه و تاثیر مستقیمش رو بر کل ستون اقتصاد ایران بذاره و دولت رو فلج کنه ! اونهم کالاهای اساسی ای که انحصار خیلی هاشون در دست این افراده .
نیمی از شرکت کنندگان جزو بازاریان بزرگ تهران هستن که تکون دادن 2 زار از قیمت اجناسشون در بازار میتونه تغییرات عمده ای در قیمت گذاری ها داشته باشه . از هر تیپی هم آدم توی این جلسه میبینین ولی اکثرن مومن و معتقد به روحانیت سنتی (!) هستن نه روحانیت دولتی و اسلام امروزی که حاکمیت مروج اونه و جالب اینه که تقریبن همه اونها با حکومت ایران مشکل دارن و مخالف هستن ولی چون پای پول در میونه صداشون در نمیاد و منافعشون براشون مهمتره ! خوبه بدونین که همین بازاریان و بعضی اعضای این مجمع بودن که از خمینی ملعون در دوران انقلاب حمایت کردن و هزینه انقلاب و جنگ رو تقبل کردن . از نظر من خیلی از اینها خائن به ملت و کشور هستن ولی افسوس که پول یعنی قدرت و کسی حریف اینها نمیشه به تنهایی اونم در این نظام فاسد که هر کسی رو میتونی با پول بخری !!!
تا سال قبل پدرم حضور پیدا میکرد و گاهی منم همراهش میرفتم در این جلسات و امسال بخاطر نبودش به نمایندگی از اون برای اولین بار من شرکت کردم و خیلی بهم سفارش کرد که فقط شنونده باشم و بوی قرمه سبزی سرم رو نگه دارم برای جای دیگه و مبادا دُر فشانی و اظهار فضل کنم !!! خیلی دلشوره داشتم که تنهایی دارم میرم یه همچین جایی و بیشتر نگران بودم که نتونم جلوی خودمو بگیرم و کار دست خودم و خانواده بدم !! جلسه که شروع شد حرف همه این بود :
محدودیت لیتر بنزین برداشته بشه که گفتن هر اتومبیل در ماه مقدار محدودی میتونه بنزین بزنه و بیشتر از اون مقدار , لیتری 400 تومان محاسبه میشه !!! از طرفی هم بعضی ها میگفتن تو این یکماهی که مجلس گفته کارت های هوشمند بنزین رو مردم استفاده کنن , خوبه بنزین رو برای یکهفته گرون بفروشن تا تاثیرش رو قبل از اجرای طرح ارزیابی کنن که اگه بحران سازی بشه سریع جلوش رو بگیرن و تصمیم دیگه ای بگیرن . بعضی ها قبول داشتن و بعضی ها مخالف بودن .
طرح بعدی این بود که عده ای اعتراض کرده بودن که بعضی از آقایان حاضر در جلسه از حالا دارن اجناس رو انبار میکنن و این خلاف عرفه و میتونه قیمت ها رو نجومی کنه که به اونها تذکر داده شد و قرار شد خودسرانه عمل نکنن ! " خودمونیم همه دارن همین کار رو میکنن "
یک عده هم معترض این بودن که هنوز بنزین گرون نشده چرا بعضی از آقایون بدون توافق با سایر اعضا قیمت کالاهاشون رو بالا بردن ؟
طرح جایگزینی یورو بجای دلار هم در موردش بحث شد که خیلی ها مخالفش بودن مخصوصن که جدیدن آمریکا رشد اقتصادی خوبی پیدا کرده و برابری ارزهای اروپایی به دلار میتونه باعث کلی ضرر در سطح کلان بشه .
از بورس هم انتقاد شد که احمدی نژاد قول داده بود از دلارهای نفتی به بورس تزریق میکنه ولی این کار رو هنوز نکرده و بورس همچنان بی ثباته .
در آخر ساعت 12 جلسه تموم شد . امیدوارم پیام ها و انتقادهایی که در این جلسه مطرح شدن به گوش اونهایی که باید برسه و فقط امیدوارم تصمیمات درستی بگیرن . هر چند از همین حالا با اطمینان بهتون میکن که بعید میدونم تا زمان انتخابات مجلس چنین اتفاقی بیافته و تا اون موقع خبرهای خوبی برای مردم ایران وجود نداره , که ؛ هر روز شاهد شنیدن خبرهای بدتر از بدی خواهند بود !! در مطالب بعدی بیشتر در این مورد مینویسم که چرا باید مردم تا زمان انتخابات مجلس ، یک دوره سرکوب و فشار و خفقان و تورم شدید رو تجربه کنن و هزینه نظام رو اونها بدن !!!
نوشته شده در ساعت 1:21 AM توسط No One
........................................................................................
Sunday, April 22, 2007
● گشت ارشاد یا گشت بچه باز :
قبل از هر چیزی تشکرات صمیمانه و قلبی خودم رو از عکاسان خبرگزاری مزدور فارس نیوز داشته باشم که با گرفتم عکس های بجا و دقیق و نکته دارشون کمک شایانی به ضد انقلاب و جنش های ضد حکومتی و دشمنان نظام کرده و میکنن و ما از این بابت ازشون بسیار ممنون و متشکر هستیم و خواهیم بود و در صورت تمایل میتونن درخواست های نامعقول و ضد وطنی شون رو به ما منتقل و ما هم به مسئولان مربوطه انتقال بدیم تا ترتیب اثر داده بشه !
و من الله توقیف .
نوشته شده در ساعت 12:58 AM توسط No One
قبل از هر چیزی تشکرات صمیمانه و قلبی خودم رو از عکاسان خبرگزاری مزدور فارس نیوز داشته باشم که با گرفتم عکس های بجا و دقیق و نکته دارشون کمک شایانی به ضد انقلاب و جنش های ضد حکومتی و دشمنان نظام کرده و میکنن و ما از این بابت ازشون بسیار ممنون و متشکر هستیم و خواهیم بود و در صورت تمایل میتونن درخواست های نامعقول و ضد وطنی شون رو به ما منتقل و ما هم به مسئولان مربوطه انتقال بدیم تا ترتیب اثر داده بشه !
و من الله توقیف .
شعار مربوطه : خواهرم حجابت ، برادرم نگاهت !!!! 
آغاز فصل گرما در سال 1386 خورشیدی گویا کمی زودتر از موعد شروع شده و هنوز هوا چندان گرم نشده , تب " هار" ه ای (!) سران نظام اوج گرفته ! صد البته امسال بر خلاف سالهای پیشین دلیل این تب هاری زود هنگام رو باید در مسائل داخلی و بین المللی نظام دونست که باهاش شدیدن درگیر شده و اوضاع بسیاری تا قسمتی قمر در عقرب شده و کم مونده که شالوده نظام ایران به شکل فجیعی متلاشی بشه ! از همین رو رژیم با تمام قوا سعی داره افکار عمومی اجتماع رو از رخدادهای پیش رو به شدت منحرف کنه . این رخدادهای ناگوار برای نظام اسلامی ایران شامل توافقات و تن دادن ناگهانی به خواست جامعه جهانی و توقف غنی سازی و احتمالن مذاکره با شیطان بزرگ , آمریکا خواهد بود !
البته فشارهای شدید داخلی بر جناح حکومتی احمدی نژاد و خامنه ای رو هم در این امر اصلن نباید بی تاثیر دونست . اجماع و بیعت گسترده و بی سابقه بیش از 120 نفر از نمایندگان مجلس که در بین اونها 30 نفر از حامیان و نمایندگان طرفدار جناح احمدی نژاد هم حظور داشتن با آیت الله خاتمی و رفسنجانی و کروبی , سران مثلث اصلاحات ایران رو میشه یکی از دستاوردهای بزرگ این رویکرد ناگهانی به حساب آورد که نشون میده مخالفت با اقدامات جنو آمیز احمدی نژاد تا چه حد باعث نگرانی دست اندر کاران رژیم شده . از طرفی تهدید دیروز اسرائیل مبنی بر مانع بودن احمدی نژاد بر سر راه اصلاحات خاورمیانه و تصمیم گیری برای حذف این عنصر نامطلوب و اعتراف علنی برای ترور احمدی نژاد و حذف این چهره منفور که در دستور کار سازمان موساد در بالاترین سطح قرار گرفت هم میتونه یکی دیگه از این دلایل باشه ! تصمیم جامعه جهانی قبل از پایان مهلت تحریم ها بر اجماع جهانی بر تشدید فزاینده تحریم ها بر ایران هم عاملی بسیار موثر بود که باعث شد لاریجانی اعلام آمادگی کنه برای گفتگوی دوباره با اروپاییان چون اسکلت فرسوده حکومت اسلامی همین حالا هم دچار پس لرزه های تحریم ها شده و اگر تحریم های شدیدی وضع بشه خارج از تحمل نظام خواهد بود و همینطور مردم !!!! این حرکات هر چند نمایشی میتونه باشه اما خالی از لطف نیست ... اعلام فرستادن سلاح از ایران به افغانستان و به چالش کشیدن اقدامات 46 کشور جهان در کشور افغانستان و حساسیت شدید تمام کشورهای جهان به این موضوع ، زنگ خطر خطرناکی در گوش سران نظام به صدا در آورد و خطر رو بیش از پیش نزدیکتر اعلام کرد . توافق ضمنی دموکرات ها و جمهوری خواهان بر سر لغو خروج زمان دار ارتش آمریکا و سیاه بازی اونها برای تحت فشار قرار دادن دولت عراق هم شوکی دیگه بر رژیم ایران بود . از طرفی تهدیدی بسیار جدی تر ناشی از اولتیماتوم آمریکا به عراق مبنی بر دائمی نبودن حضور آمریکا در عراق و اینکه اگر آمریکا از عراق خارج بشه , پایگاه سنی های افراطی , که اکثریت رو در جهان اسلام دارن , در عراق شکل میگیره و تهدیدی بسیار جدی و خطرناک برای تنها کشور شیعی منطقه یعنی ایران خواهد بود که این نظام هم با مردمش مشکل داره هم جامعه جهانی و هم با جهان اسلام یعنی سنی ها !
مجموع این اخبار زنگ ها رو برای سران ایران به صدا در آوردن !!!!!
این عوامل باعث شد تا دولت در اقدامی ضربتی تصمیم به مشغول کردن افکار عمومی مردم جامعه بصورت نرم بکنه که نه مردم رو عاصی کنه و در مقابل خودش مثل شاخ قرار بده و هم اینکه تا حدی اونها رو از وقایع پیش رو دور کنه و به نوعی با ایجاد بحران مصنوعی مثل همه این 28 سال گذشته اقتدارش رو در داخل نشون بده و آبروی رفته ش رو حفظ کنه !!!!!!
اقداماتی که امروز مثلن قرار بود در مبارزه با بدحجابی صورت بگیره عملن صورت نگرفت ! میادین اصلی شهر تهران خالی از حضور کثیف ماموران فاسد و اشاعه دهنده فساد و فحشا " انتظامی " بودن ! چند حرکت نمایشی و دستگیری تعدادی دختر و زن تن فروش و معلوم الحال و بازداشت تعدادی از دختران با لباس عادی برای زهر چشم گرفتن از باقی زنان و فرستادنشون به مرگز فساد رژیم یا ستاد امر به منکر و نهی از معروف تهران در حضور خبرنگاران ، نمونه ای کوچک بود برای سنجش عکس العمل مردم ! مردم ایران عملن ثابت کردن بیدی نیستن که با این بادها بلرزن و اون ممه رو لولو برده !
در تصویر شما میتونین نکته منکراتی یا بد حجابی در لباس این دو دختر پیدا کنین ؟ یه زن چادری جایزه ویژه کسی که پی به بدحجابی این دو زن ببره !!!
و یک نکته کمدی – الهی خارج از حاشیه :
دیروز در پایان نماز جمعه تهران مزدوران رژیم اقدام به راهپیمایی مبارزه با بدحجابی کردن . امامت جمعه دیروز رو هاشمی رفسنجانی بر عهده داشت ! خوبه بدونیم همین مانکن ها و بدحجاب ها بودن که برای هاشمی رفسنجانی سر و دست میشکستن در دوران انتخابات و براش تبلیغ میکردن و حالا چطور شده جناب امام جمعه و جماعت تهران بعد از ختبه ها و پایان نماز جمعه ش , هوادارانش شعار بر ضد بدحجابی سر میدن ؟ چطور بوده که تا پیش از این بدحجابی دیده نمیشد و معضلی نبود و امروز بنا به مصالح حکومتی (!) معضل شده ؟؟؟؟ همین حرکت هاست که باید مردم رو آگاه کنه که در این رژیم همه سر و ته یک کرباس هستن و همه زیر عبای آسید علی چلاق سینه میزنن و بین احمدی نژاد با خاتمی و رفسنجانی هیچ فرقی نیست ! فقط پالون هاشون با هم فرق داره و بس ...
تکبیر.
نوشته شده در ساعت 12:58 AM توسط No One
........................................................................................
Saturday, April 21, 2007
● چطور تاجر موفقی بشویم :
قبل از سروع یه پاسخ به بعضی از دیوانگان گرامی در مورد فیلم ده نمکی بدم :
- من خودم بهتر از هر کسی میدونم مسعود ده نمکی از چه قماش افراد نون به نرخ روز خوریه ! اما هر آدمی در زندگیش تغییر میکنه و ساخت فیلم ده نمکی با این مضمون , هر چند قر و قمیشی به رسالت شهادت و جانبداری از در آغوش گرفتن مرگی احمقانه داره , اما همینکه خیلی شیک و ظریف به اعتقادات این نظام و مخصوصن فرهنگ بسیج و حزب الله ریده (!) خیلی جای حرف داره . به باقی مسائلش کاری ندارم و قبر پدرش که چیکاره بوده ! نکته دوم اینه که در مملکت گل و بلبل ایران نگران این نباشین که فلان کس به ناحق داره میره جلو و حق خیلی ها رو خورده و آب از آب تکون نمیخوره . زیر آبی در رفتن در ایران از محالاته . هر کسی سر سوزنی در این مملکت به مردم بدی کرده , چوبش رو خورده . در مورد جناب ده نمکی هم همین بس که نسخه با کیفیت و بسیار عالی از فیلمش رو در سایت های اینترنتی و هم در کل ایران پخش کردن و چنان حالی ازش گرفتن که دو دستی داره میزنه تو سرش و فروش فیلمش از نصف هم کمتر شد و رویای رکورد شکنی رو به گور میبره ... حال گیری از این بالاتر ؟؟؟ حالا هی بگین ده نمکی ک .. ننت ! والا !
سوال خیلی از آدمها اینه که ما چیکار کنیم پولدار بشیم ؟ اصلن چطور میشه پولدار شد و این همه آدم چطور شده که یک شبه پولدار شدن ؟ سوال خوبیه ولی پاسخ دادن بهش چندان ساده نیست . برای پولدار شدن به تعداد آدمهای این کره خاکی راه وجود داره ولی باید بخواهی تا بتونی پولدار بشی و بهتره بگم کار هر کسی نیست و برای پولدار شدن باید خیلی چیزها رو فدا کرد و اگه از طبقه کارمند یا آدمهای باشرف هستین , پولدار شدن مثل فروش روحتون به اهریمن میمونه !! فکر نکنین پولدار شدن نیاز به معادلات پیچیده نجومی داره . سخت در اشتباهید . برای پولدار شدن باید موقع شناس باشین و اینکه فرهنگ مردم منطقه ای که میخواهید در اونجا پولدار بشین رو بشناسین . باقی بر میگرده به شعور خودتون و اینکه چقدر میتونین نو آور و خلاق باشین !!! در واقع برای پولدار شدن باید انسان مبتکر و خلاق خوبی باشین و اصلن هم نیاز نیست شما سرمایه قابل توجهی داشته باشین یا ارث پدری کلانی بهتون رسیده باشه یا پاپی و مامی جونتون خر پول باشن و شرکت داشته باشن و ... ! اگه نگاهی به تجار موفق بندازین متوجه میشین که 99% از این افراد از دم گدا گشنه و پا پتی بودن و حتا نون شب نداشتن بخورن و حالا برای خودشون شدن غول های عظیم اقتصادی ! نمونه ش رئیس فروشگاههای زنجیره ای IKEA در سوئد هست که این آدم به دوره گرد بدبخت گدا گشنه بود و حالا ثروتی داره که کم از بیل گیتس نداره ! شما این نکته رو بدونین که برای پولدار شدن هیچ کجای دنیا بهتر از ایران نمیشه و ساده تر از ایران نمیشه پول در آورد . دلیلش اینه که در این مملکت , امام زمان حکومت میکنه ! و چون امام زمان همیشه غایب و نامرئی هستن و داروی ظهور پیدا نمیکنن , پس به این نتیجه میرسین که مملکت صاحب نداره و سگ صاحبشو نمیشناسه چه برسه به حکومت و مردم ! در چنین مملکت آشفته و خر در چمنی که نه مالیاتی پرداخت میشه نه قانونی هست ، شما میتونین اگه کمی بینش و خلاقیت داشته باشین از خاک طلا بسازین و پول پارو کنین و یک شبه ره صد ساله برین چطور که خیلی ها در این چند ساله همینطوری پولدار شدن و از گوز به عرش و یا از طویله به اریکه رسیدن ! چرای اون خیلی ساده ست . یک مثال ساده : طرف برج میسازه و روی تیر آهن های نیمه ساز برجهاش با تابلوی نئون بزرگی مینویسه یا حسین !!!!! ماموران شهرداری که میان دست خالی از پیشش نمیرن و همینطوری بگیر برو تا آخر . از طرفی روانشناسی هم کمک خوبی به شما میکنه . باید خریدارانتون رو بشناسین . مثال زیر رو با دقت بخونین تا به یکی از میلیاردها روش پولدار شدن پی ببرین . شاید این راه جرقه ای در ذهن شما ایجاد کنه که شما هم بتونین پولدار بشین :
برای یک شبه پولدار شدن شما باید راهی رو انتخاب کنید که ساده باشه و در عین حال کسی تا بحال اونو عملی نکرده باشه و بکر باشه . در واقع باید خلاقیت به خرج بدین !! حالا من جریان معامله ای رو براتون مینویسم که بابت این معامله 800 میلیون تومن سود خالص بدست اومده :
چند وقت پیش معادل 80 تانکر روغن خوراکی خام رو آوردیم ایران . کل محموله حدود یک و نیم میلیارد قیمت داشت ! وقتی بار رو تحویل گرفتیم و معامله تموم شد , قرار شد نیمی از محموله رو بفروشیم به شرکت روغن نباتی لادن و باقی رو به شرکت .... ! پارتی اولیه تحویل داده شد و پولش رو هم گرفتیم و موند سری دوم . بازرس از شرکت اومد و تستی از روغن ها گرفت و نتیجه تست وحشتناک بود ! روغن درجه 3 بود و به اسم درجه یک به ما داده بودن و چیزی تو مایه های مازوت مرغوب !!! قرارداد رو فسخ کردن و این همه روغن موند رو دست ما . گفتیم چیکار کنیم و چیکار نکنیم ؟!؟ رفتم سراغ پدرم که مغز متفکر خانواده ست و جریان رو بهش گفتم ! گفت نگرانی نداره . یه آگهی مزایده میدی به 4 تا روزنامه معروف و مینویسی روغن درجه یک داری و قیمتش رو هم بزن 2 برابر قیمت بازار !!!! گفتم بابا ! درجه 3 هست و اگه لو بره زندان و ... از طرفی هم با همین قیمت نمیخرن چه برسه به 2 برابر قیمت ؟ گفت : ساده نباش ! هر چی گفتم عمل کن اگه نخریدن من همه پولتو بهت میدم !
راهی برام نمونده بود و زنگ زدم به عموم و جریان رو بهش گفتم و قرار شد آگهی بده و روغن ها رو بزاریم برای مزایده ! تاریخ و محلی تعیین شد و آگهی ها رو چاپ کردیم . 24 ساعت بعد تلفن ها شروع کردن زنگ خوردن و کم مونده بود خط ها بسوزه از بس زنگ میزدن ! همه دنبال روغن ها بودن . برام عجیب بود که چطور ممکنه این همه مشتری یهو ظاهر بشه ؟ خلاصه کنم روغن ها آخر به 3 برابر قیمت اصلی فروخته شد و آب هم از آب تکون نخورد . رفتم سراغ بابا و گفتم جریان چی بود و راز این آگهی جادویی چی بود ؟
گفت : ها !!! دود از کنده بلند میشه ! این درس رو من 45 سال قبل یاد گرفتم :
- 15 سالم بود و یکی از فامیل های ما توی تبریز پنیر لیقوان آورده بود و میفروخت . پنیرهای مرغوبش رو مردم همه خریدن و موند پنیرهای قدیمی که تو انبار داشت و هیچ کس نخرید . ارزون هم کرد ولی بازم کسی ازش نخرید . آخر یه کاغذ زد پشت شیشه مغازه و روش نوشت پنیر اعلاء فلان قیمت !! قیمتش رو هم 2 برابر کرد . همون روز همه پنیرهاش فروش رفت !!!!
حالا فکر میکنی رازش چی بود ؟ خیلی ساده ! مردم ایران عقلشون توی چشمشونه و فکر میکنن هر چیزی که گرون باشه , خیلی مرغوبه و هر چیزی که ارزون باشه دو زار نمی ارزه . خیلی از مغازه دارها هم با همین شیوه اجناس بنجل رو میچپونن به مردم و مردم ساده دل هم خیال میکنن چون پول زیادی میدن جنس خیلی خوبی گیرشون اومده ! در صورتیکه تو همین جنس رو بری پایین شهر بخری نصف کمتر قیمت هم میتونی بخری ولی چون محلش پایین شهره و طرف یه دوره گرد یا حجره دار بازاریه , بهش اعتماد نمیکنی و خیال میکنی جنس تقلبی بهت میده در صورتیکه جنس همونه و فقط دست واسطه میچرخه ! الان هم همین روغنهای تو رو کسی که ازت خریده مطمئن باش 3 برابر قیمت به همین شرکت های روغن سازی میفروشه و ببین چطوری ازش میخرن .
بیچاره راست هم گفت ! چند وقت بعد فهمیدیم روغن ها رو فروختن به همون شرکتی که معامله ش رو با ما بهم زد و همون هم باعث شد قیمت روغن نباتی اون شرکت گرونتر بشه تو بازار !!!! میبینین با یک کلک روانشناسی چطور میشه یک شبه پول پارو کرد ؟؟؟ اگه با همون قیمت میفروختیم نهایت 350 میلیون سود داشت ولی حالا چیزی حدود 800 میلیون فقط سود و اصل پول هم کمال و تمام جبران شد !!!!
حالا اینکه چرا ایران بهشت کلاه بردارهاست ؟ سال گذشته دو تن گیلاس سیاه مرغوب درجه یک رو از کالیفرنیا بار زدیم به مقصد فرانسه . هزینه گمرک و آزمایش های کنترل کیفیت و مرغوبیت و نداشتن مشکل اشعه و گازهای نگهدارنده و بسته بندی و .. بجای خودش , از همه فجیع تر این بود که قیمتی که تعیین کرده بودیم نباید از قیمتی که در کل اتحادیه اروپا روی محصول گیلاس تعیین شده بود بیشتر میشد وگرنه کلی جریمه باید میدادیم . حالا این یک طرف , بعد از انجام مراحل قانونی و گمرکی وقتی که خریدارها اومدن سراغمون ازمون سوال میکردن که گیلاس چند درصد شیرینه ؟ جرات داشتی مثل ایران بگی گیلاس شیرینه ولی ترش و بی مزه و کرمو بدی دست طرف ؟ طرف هم همونو بچپونه به مردم و آب از آب تکون نخوره ؟!؟ درصد تعیین کردن که از هر 50 کیلو گیلاس شما چند درصد خراب و ریز و ترش هست و چند درصد مرغوب و درجه یک ؟ کارشناس گرفتیم و مو به مو و دقیق همه رو برامون ارزیابی کرد و کلی هم پول ازمون گرفت تا آخر تونستیم گیلاس ها رو بفروشیم . چون همه چی قانونی و درست بود و ارواح عمه مون با زور قانون و جریمه صداقت به خرج داده بودیم , بهمون گفتن از شما بازم جنس میخریم و خوشحال میشیم که با شما معامله کنیم !!!!!! نشون به همون نشون آخرین باری بود که با اینها معامله کردیم چون فقط 400 هزار یورو تونستیم سود کنیم در صورتیکه اگه همین بار رو ایران یا کشورهای عربی برده بودیم 3 برابر سود میکردیم و اینقدر هم بدبختی نمیکشیدیم و کلی پول برای ترخیص و کارشناس و کوفت و زهرمار نمیدادیم !!!!!
..
..
حالا فکر نکنین این سودها خیلی کلان هستن و به اقتصاد فلان کشور مثل ایران فشار وارد میاره و ... ! تازه اینهمه که سود داره و اینقدر هم خورده میشه , بازم اونقدر ارزون و مرغوب هست که از کالاهای تولید داخلی ایران و کشورهایی از این دست صدها مرتبه بهتره ! مثلن روغنی که کارخونه های ایران تولید میکنن بدرد موتور اتومبیل میخوره تا مصرف خوراکی و یا خیلی مناسبه برای ساخت گریس و واسکازین و والوالین و ... وگرنه تاجر جماعت رو زیادی پدر سوخته ندونین هر چند صادقانه اعتراف میکنم که بدون پدر سوختگی و کلاه برداری و تکنیک های خاص و سیاست بازی نمیشه در سطح کلان تجارت کرد ولی خب .. با همه اینها دولت ها و واسطه ها و خرده فروش ها و شرکت های ایرانی به مراتب از ما حروم زاده تر هستن !!!! والا ... اینه که میگم این کارها بدرد آدمهای با وجدان نمیخوره و اصولن طبق قانون 99 نیوتن کسی از راه سالم پول پارو نکرده و نمیکنه و هر کی اینو به شما گفت بدونین مثل سگ دروغ میگه و یه روده راست تو شکمش نداره ! البته اینم اضافه کنم که تو این دوره زمونه هیچ بقالی نمیگه ماست من ترشه !
تکبیر.
نوشته شده در ساعت 1:22 AM توسط No One
قبل از سروع یه پاسخ به بعضی از دیوانگان گرامی در مورد فیلم ده نمکی بدم :
- من خودم بهتر از هر کسی میدونم مسعود ده نمکی از چه قماش افراد نون به نرخ روز خوریه ! اما هر آدمی در زندگیش تغییر میکنه و ساخت فیلم ده نمکی با این مضمون , هر چند قر و قمیشی به رسالت شهادت و جانبداری از در آغوش گرفتن مرگی احمقانه داره , اما همینکه خیلی شیک و ظریف به اعتقادات این نظام و مخصوصن فرهنگ بسیج و حزب الله ریده (!) خیلی جای حرف داره . به باقی مسائلش کاری ندارم و قبر پدرش که چیکاره بوده ! نکته دوم اینه که در مملکت گل و بلبل ایران نگران این نباشین که فلان کس به ناحق داره میره جلو و حق خیلی ها رو خورده و آب از آب تکون نمیخوره . زیر آبی در رفتن در ایران از محالاته . هر کسی سر سوزنی در این مملکت به مردم بدی کرده , چوبش رو خورده . در مورد جناب ده نمکی هم همین بس که نسخه با کیفیت و بسیار عالی از فیلمش رو در سایت های اینترنتی و هم در کل ایران پخش کردن و چنان حالی ازش گرفتن که دو دستی داره میزنه تو سرش و فروش فیلمش از نصف هم کمتر شد و رویای رکورد شکنی رو به گور میبره ... حال گیری از این بالاتر ؟؟؟ حالا هی بگین ده نمکی ک .. ننت ! والا !
سوال خیلی از آدمها اینه که ما چیکار کنیم پولدار بشیم ؟ اصلن چطور میشه پولدار شد و این همه آدم چطور شده که یک شبه پولدار شدن ؟ سوال خوبیه ولی پاسخ دادن بهش چندان ساده نیست . برای پولدار شدن به تعداد آدمهای این کره خاکی راه وجود داره ولی باید بخواهی تا بتونی پولدار بشی و بهتره بگم کار هر کسی نیست و برای پولدار شدن باید خیلی چیزها رو فدا کرد و اگه از طبقه کارمند یا آدمهای باشرف هستین , پولدار شدن مثل فروش روحتون به اهریمن میمونه !! فکر نکنین پولدار شدن نیاز به معادلات پیچیده نجومی داره . سخت در اشتباهید . برای پولدار شدن باید موقع شناس باشین و اینکه فرهنگ مردم منطقه ای که میخواهید در اونجا پولدار بشین رو بشناسین . باقی بر میگرده به شعور خودتون و اینکه چقدر میتونین نو آور و خلاق باشین !!! در واقع برای پولدار شدن باید انسان مبتکر و خلاق خوبی باشین و اصلن هم نیاز نیست شما سرمایه قابل توجهی داشته باشین یا ارث پدری کلانی بهتون رسیده باشه یا پاپی و مامی جونتون خر پول باشن و شرکت داشته باشن و ... ! اگه نگاهی به تجار موفق بندازین متوجه میشین که 99% از این افراد از دم گدا گشنه و پا پتی بودن و حتا نون شب نداشتن بخورن و حالا برای خودشون شدن غول های عظیم اقتصادی ! نمونه ش رئیس فروشگاههای زنجیره ای IKEA در سوئد هست که این آدم به دوره گرد بدبخت گدا گشنه بود و حالا ثروتی داره که کم از بیل گیتس نداره ! شما این نکته رو بدونین که برای پولدار شدن هیچ کجای دنیا بهتر از ایران نمیشه و ساده تر از ایران نمیشه پول در آورد . دلیلش اینه که در این مملکت , امام زمان حکومت میکنه ! و چون امام زمان همیشه غایب و نامرئی هستن و داروی ظهور پیدا نمیکنن , پس به این نتیجه میرسین که مملکت صاحب نداره و سگ صاحبشو نمیشناسه چه برسه به حکومت و مردم ! در چنین مملکت آشفته و خر در چمنی که نه مالیاتی پرداخت میشه نه قانونی هست ، شما میتونین اگه کمی بینش و خلاقیت داشته باشین از خاک طلا بسازین و پول پارو کنین و یک شبه ره صد ساله برین چطور که خیلی ها در این چند ساله همینطوری پولدار شدن و از گوز به عرش و یا از طویله به اریکه رسیدن ! چرای اون خیلی ساده ست . یک مثال ساده : طرف برج میسازه و روی تیر آهن های نیمه ساز برجهاش با تابلوی نئون بزرگی مینویسه یا حسین !!!!! ماموران شهرداری که میان دست خالی از پیشش نمیرن و همینطوری بگیر برو تا آخر . از طرفی روانشناسی هم کمک خوبی به شما میکنه . باید خریدارانتون رو بشناسین . مثال زیر رو با دقت بخونین تا به یکی از میلیاردها روش پولدار شدن پی ببرین . شاید این راه جرقه ای در ذهن شما ایجاد کنه که شما هم بتونین پولدار بشین :
برای یک شبه پولدار شدن شما باید راهی رو انتخاب کنید که ساده باشه و در عین حال کسی تا بحال اونو عملی نکرده باشه و بکر باشه . در واقع باید خلاقیت به خرج بدین !! حالا من جریان معامله ای رو براتون مینویسم که بابت این معامله 800 میلیون تومن سود خالص بدست اومده :
چند وقت پیش معادل 80 تانکر روغن خوراکی خام رو آوردیم ایران . کل محموله حدود یک و نیم میلیارد قیمت داشت ! وقتی بار رو تحویل گرفتیم و معامله تموم شد , قرار شد نیمی از محموله رو بفروشیم به شرکت روغن نباتی لادن و باقی رو به شرکت .... ! پارتی اولیه تحویل داده شد و پولش رو هم گرفتیم و موند سری دوم . بازرس از شرکت اومد و تستی از روغن ها گرفت و نتیجه تست وحشتناک بود ! روغن درجه 3 بود و به اسم درجه یک به ما داده بودن و چیزی تو مایه های مازوت مرغوب !!! قرارداد رو فسخ کردن و این همه روغن موند رو دست ما . گفتیم چیکار کنیم و چیکار نکنیم ؟!؟ رفتم سراغ پدرم که مغز متفکر خانواده ست و جریان رو بهش گفتم ! گفت نگرانی نداره . یه آگهی مزایده میدی به 4 تا روزنامه معروف و مینویسی روغن درجه یک داری و قیمتش رو هم بزن 2 برابر قیمت بازار !!!! گفتم بابا ! درجه 3 هست و اگه لو بره زندان و ... از طرفی هم با همین قیمت نمیخرن چه برسه به 2 برابر قیمت ؟ گفت : ساده نباش ! هر چی گفتم عمل کن اگه نخریدن من همه پولتو بهت میدم !
راهی برام نمونده بود و زنگ زدم به عموم و جریان رو بهش گفتم و قرار شد آگهی بده و روغن ها رو بزاریم برای مزایده ! تاریخ و محلی تعیین شد و آگهی ها رو چاپ کردیم . 24 ساعت بعد تلفن ها شروع کردن زنگ خوردن و کم مونده بود خط ها بسوزه از بس زنگ میزدن ! همه دنبال روغن ها بودن . برام عجیب بود که چطور ممکنه این همه مشتری یهو ظاهر بشه ؟ خلاصه کنم روغن ها آخر به 3 برابر قیمت اصلی فروخته شد و آب هم از آب تکون نخورد . رفتم سراغ بابا و گفتم جریان چی بود و راز این آگهی جادویی چی بود ؟
گفت : ها !!! دود از کنده بلند میشه ! این درس رو من 45 سال قبل یاد گرفتم :
- 15 سالم بود و یکی از فامیل های ما توی تبریز پنیر لیقوان آورده بود و میفروخت . پنیرهای مرغوبش رو مردم همه خریدن و موند پنیرهای قدیمی که تو انبار داشت و هیچ کس نخرید . ارزون هم کرد ولی بازم کسی ازش نخرید . آخر یه کاغذ زد پشت شیشه مغازه و روش نوشت پنیر اعلاء فلان قیمت !! قیمتش رو هم 2 برابر کرد . همون روز همه پنیرهاش فروش رفت !!!!
حالا فکر میکنی رازش چی بود ؟ خیلی ساده ! مردم ایران عقلشون توی چشمشونه و فکر میکنن هر چیزی که گرون باشه , خیلی مرغوبه و هر چیزی که ارزون باشه دو زار نمی ارزه . خیلی از مغازه دارها هم با همین شیوه اجناس بنجل رو میچپونن به مردم و مردم ساده دل هم خیال میکنن چون پول زیادی میدن جنس خیلی خوبی گیرشون اومده ! در صورتیکه تو همین جنس رو بری پایین شهر بخری نصف کمتر قیمت هم میتونی بخری ولی چون محلش پایین شهره و طرف یه دوره گرد یا حجره دار بازاریه , بهش اعتماد نمیکنی و خیال میکنی جنس تقلبی بهت میده در صورتیکه جنس همونه و فقط دست واسطه میچرخه ! الان هم همین روغنهای تو رو کسی که ازت خریده مطمئن باش 3 برابر قیمت به همین شرکت های روغن سازی میفروشه و ببین چطوری ازش میخرن .
بیچاره راست هم گفت ! چند وقت بعد فهمیدیم روغن ها رو فروختن به همون شرکتی که معامله ش رو با ما بهم زد و همون هم باعث شد قیمت روغن نباتی اون شرکت گرونتر بشه تو بازار !!!! میبینین با یک کلک روانشناسی چطور میشه یک شبه پول پارو کرد ؟؟؟ اگه با همون قیمت میفروختیم نهایت 350 میلیون سود داشت ولی حالا چیزی حدود 800 میلیون فقط سود و اصل پول هم کمال و تمام جبران شد !!!!
حالا اینکه چرا ایران بهشت کلاه بردارهاست ؟ سال گذشته دو تن گیلاس سیاه مرغوب درجه یک رو از کالیفرنیا بار زدیم به مقصد فرانسه . هزینه گمرک و آزمایش های کنترل کیفیت و مرغوبیت و نداشتن مشکل اشعه و گازهای نگهدارنده و بسته بندی و .. بجای خودش , از همه فجیع تر این بود که قیمتی که تعیین کرده بودیم نباید از قیمتی که در کل اتحادیه اروپا روی محصول گیلاس تعیین شده بود بیشتر میشد وگرنه کلی جریمه باید میدادیم . حالا این یک طرف , بعد از انجام مراحل قانونی و گمرکی وقتی که خریدارها اومدن سراغمون ازمون سوال میکردن که گیلاس چند درصد شیرینه ؟ جرات داشتی مثل ایران بگی گیلاس شیرینه ولی ترش و بی مزه و کرمو بدی دست طرف ؟ طرف هم همونو بچپونه به مردم و آب از آب تکون نخوره ؟!؟ درصد تعیین کردن که از هر 50 کیلو گیلاس شما چند درصد خراب و ریز و ترش هست و چند درصد مرغوب و درجه یک ؟ کارشناس گرفتیم و مو به مو و دقیق همه رو برامون ارزیابی کرد و کلی هم پول ازمون گرفت تا آخر تونستیم گیلاس ها رو بفروشیم . چون همه چی قانونی و درست بود و ارواح عمه مون با زور قانون و جریمه صداقت به خرج داده بودیم , بهمون گفتن از شما بازم جنس میخریم و خوشحال میشیم که با شما معامله کنیم !!!!!! نشون به همون نشون آخرین باری بود که با اینها معامله کردیم چون فقط 400 هزار یورو تونستیم سود کنیم در صورتیکه اگه همین بار رو ایران یا کشورهای عربی برده بودیم 3 برابر سود میکردیم و اینقدر هم بدبختی نمیکشیدیم و کلی پول برای ترخیص و کارشناس و کوفت و زهرمار نمیدادیم !!!!!
..
..
حالا فکر نکنین این سودها خیلی کلان هستن و به اقتصاد فلان کشور مثل ایران فشار وارد میاره و ... ! تازه اینهمه که سود داره و اینقدر هم خورده میشه , بازم اونقدر ارزون و مرغوب هست که از کالاهای تولید داخلی ایران و کشورهایی از این دست صدها مرتبه بهتره ! مثلن روغنی که کارخونه های ایران تولید میکنن بدرد موتور اتومبیل میخوره تا مصرف خوراکی و یا خیلی مناسبه برای ساخت گریس و واسکازین و والوالین و ... وگرنه تاجر جماعت رو زیادی پدر سوخته ندونین هر چند صادقانه اعتراف میکنم که بدون پدر سوختگی و کلاه برداری و تکنیک های خاص و سیاست بازی نمیشه در سطح کلان تجارت کرد ولی خب .. با همه اینها دولت ها و واسطه ها و خرده فروش ها و شرکت های ایرانی به مراتب از ما حروم زاده تر هستن !!!! والا ... اینه که میگم این کارها بدرد آدمهای با وجدان نمیخوره و اصولن طبق قانون 99 نیوتن کسی از راه سالم پول پارو نکرده و نمیکنه و هر کی اینو به شما گفت بدونین مثل سگ دروغ میگه و یه روده راست تو شکمش نداره ! البته اینم اضافه کنم که تو این دوره زمونه هیچ بقالی نمیگه ماست من ترشه !
تکبیر.
نوشته شده در ساعت 1:22 AM توسط No One
........................................................................................
Friday, April 20, 2007
● حکایت کارت ملی و شناسنامه جعلی :
نمیدونم شما هم کارت ملی گرفتین یا نه ؟ ولی توصیه میکنم اگه نگرفتین حتمن بگیرین چون به شکل فجیعی لازم و اجباری شده در ایران . برای گرفتن پاسپورت ، تعویض شناسنامه , معاملات , باز کردن حساب بانکی , گواهینامه رانندگی و ... از شما کد ملی میخوان :
از وقتی ایران اومدم بارها و بارها سر همین کارت ملی دچار مشکل شدم ! اوایل خیال میکردم یه مساله بیخوده و حالا کو تا جا بیافته تو ایران ! ولی وقتی به چیزی در ایران احتیاج پیدا میکنی تازه متوجه میشی که در بعضی جاها از طلا هم بیشتر می ارزه ! قبل از رفتن سر فروش ماشین هام دچار مشکل شدم و با کلی تقلا و این در و اون زدن تونستم تلفنی کد ملی خودمو بگیرم از شماره تلفنی که ثبت احوال اعلام کرده بود و با اینهمه به خاطر تاخیری که شد 12 میلیون ضرر کردم و ماشین نازنینمو در کل 24 میلیون زیر قیمت فروختم و کلی دق مرگ شدم !!!! بعد هم که از ایران رفتم , گفتم دیگه تا ابد به کد ملی احتیاج پیدا نمیکنم و گور پدرش ! ولی وقتی که چند ماه بعد برگشتم ، سر چند تا معامله و انتقال پول به مشکلات فجیعی بر خوردم . بانک اون کد شفاهی رو ازم قبول نمیکرد و میگفت یا کارت موقت یا کارت اصلی که ثابت بشه این کد ملی شماست و جعلی نیست !!!!! کارت موقت هم میخواستم بگیرم باید میرفتم تمام مراحل اداری رو طی میکردم و پست که میکردم و تموم میشد تازه بهم کارت موقت میدادن و وقت از دست میدادم و کلی ضرر !!! همین نداشتن کد ملی کلی به ضررم تموم شد و باعث شد ضررهای زیادی سر معاملات بکنم و در کمتر از یکماه 340 میلیون ضرر کردم و آخرش هم مجبور شدم به اسم آرتین معاملات رو انجام بدم و یا حساب های رمز رو به اسم اون باز کنم و سر هر قرارداد یا انتقال پول اونو با خودم ببرم و همه جا حضور داشته باشه و بودن اون هم یعنی دردسر به معنای واقعی !! این شد که آخر تصمیم گرفتم برم دنبال کارت ملی تا بیشتر از اینها ضرر نکردم .
خلاصه یه روز از صبح با همه مدارک شال و کلاه کردم و رفتم پست خونه و همه مراحلش رو انجام دادم و فرم پر کردم و پول به حساب ریختم و ... مدارک رو پست کردم و موقع گرفتن شماره موقت بود که مامور مربوطه بعد از چک کردن سریال قرمز رنگ شناسنامه م گفت : خانم شناسنامه شما جعلیه و تو شبکه نیست !!!!! باید برین ثبت احوال شمال و بدین سریالتون رو چک کنن !!
همین یه رقم مونده بود که بعد از اینهمه سال زندگی در میهن آریایی – اسلامی , شناسنامه ما جعلی از آب در بیاد که اومد . از یه طرف حس میکردم این جعلی بودن شناسنامه باید از طرف پدرم آب بخوره که بعد از انقلاب تمام اسم و فامیل و شجره نامه ما رو محو و نابود کرد و با کلی پول و پارتی تونست هویت جدیدی برای همه ما درست کنه تا رژیم آخوندی ترتیب ما رو نده و باقیمونده اموالمون رو نتونن مصادره کنن و همه اموال رو بنام مادرم زد و خودش هم در رفت و چند سالی خارج از کشور موند و ما هم بی خبر از همه جا خیال میکردیم سممون همینه و مادرم میگفت تو مدرسه ازتون اسمتون رو پرسیدن فلان اسم رو بگین و ما هم خیال میکردیم همه آدم ها 2 تا اسم دارن و باقی قضایا !!!!!
رو همین حساب هم شک داشتم نکنه این جعلی بودن شناسنامه از دسته گل های بابا جان ما باشه ! برگشتم خونه و زنگ زدم بهش که ببینم در این مورد چی میدونه و پا نشم برم ثبت احوال و بگیرن بندازنم اوین که شناسنامه جعل کردی و احمدی نژاد بیار باقالی بار کن !؟
اولش حاشا میکرد . بعد که گفتم ثبت احوال اینو گفته , زبونش باز شد که آره و شناسنامه تو و خواهرهات همه جعلیه و کاریت نباشه و صبر کن اومدم تهران تو ثبت احوال آشنا دارم و اصلن برات یه شناسنامه اصل میگیرم که مو لای درزش نره !!!!! گفتم دست شما درد نکنه و تا همین حالاش خیلی لطف کردین و با عصبانیت گوشی رو قطع کردم و زنگ زدم به وکیلم !
جریان رو بهش گفتم و گفت مهم نیست و میفرستنت اداره تشخیص هویت و ازت انگشت نگاری میکنن و بعد که ببینن پرونده ت پاکه و کاری نکردی و سابقه قضایی نداری و تاریخ صدور شناسنامه ت هم قبل از انقلاب بطور جعلی تاریخ خورده و لابد اشتباه شده ، فقط یه جریمه برات مینویسن و به حساب خزانه دولت واریز میکنی و بعد یه تائیدیه مینویسن و میبری ثبت احوال و تقاضای شناسنامه جدید میدی . بهت فرم میدن که ببری کلانتری محل و استشهاد محلی و .. که اونم چند تا هزاری میدی به افسر نگهبان و تموم . بعد از تحویل مدارک بهت شناسنامه میدن !!
سرتونو درد نیارم . مثل مجرم های سابقه دار رفتیم اداره مربوطه و کلاسه انگشت هامون رو اسکن گرفتن و بعد هم فرمی دادن پر کنیم و سیر تا پیازمون رو سوال کردن و بعد گفتن فلان روز بیا و جوابش رو بگیر . ما هم رفتیم و خوشبختانه پاک پاک بودیم و 150 هزار تومن جریمه به حسابمون نوشتن که اونم پرداخت کردیم و رفتیم ثبت احوال . صف بود از کجا تا کجا ! انگار در این سازمان ها مسئولین مربوطه طعمه های خودشونو خیلی خوب میشناسن . هنوز 5 دقیقه نشده بود که مامور سگ اخلاق از پشت میزش بلند شد و اشاره کرد بهم و گفت خانم شما تشریف بیارین اینطرف . اعتراض مردم هم اثری نکرد و با 4 تا لیچار و تهدید به انجام ندادن کارشون خوابید ! وقتی رفتم طرفش و جلوی میز ایستادم طوری وانمود کرد که کارم خیلی طول میکشه ولی خب راه داره و میشه خیلی سریعتر راهش انداخت ! گفتم چشم ! شیرینی ش رو میدم ! هنوز جمله م تموم نشده از کشوی میزش فرم در آورد و خودش پر کرد و دونه دونه مراحلی که باید طی میکردم رو بهم گفت و بعد هم بلند شد و گفت : خانم بیا اون اتاق دفترو امضا کن !!!! حالا مردم هم یا فحش میدن یا متلک و تیکه بار من و مسئول دفتر میکنن . رفتیم اون اتاق که نه دفتری وجود داشت نه چیزی ! کیفمو باز کردم و چند تا اسکناس 2 هزار تومنی رو همینطوری در آوردم و دادم دستش ! بدون اینکه بشماره یا حتا اعتراض کنه که چرا پول میدی (!) اسکناس ها رو گرفت و تا کرد و گذاشت جیبش و یه شماره موبایل نوشت رو کاغذ داد دستم و گفت : مراحلش که تموم شد به موبایلم زنگ بزنین و بهتونون بگم کی بیایین که خلوت باشه و فوری کارتونو راه می اندازم و اصلن مشکلی نیست و نگران هیچی نباشین !!!! جلل الخالق که این پول چه کارها نمیکنه ...
برگه استشهاد محلی رو بردم کلانتری . افسر نگهبان گفت : خانم خیلی کار داره و برو 2 هفته دیگه بیا تا اگه سرباز داشتم بفرستم بیاد تحقیق !!!! بعد که 2 تا اسکناس دو هزار تومنی رو تا کردم و چپوندم زیر دفترش , برگه رو گرفت و 7 تا امضای مختلف انداخت پاش و مهر زد و گفت بفرمایین ! تموم شد همه همسایه هاتون شما رو تایید کردن . اگه بازم کاری داشتین بیایین پیش من . ستوان ... هستم !!!!!!!!
باقی رو دادم جناب وکیل انجام بدن و حالا در انتظار شناسنامه و کارت ملی هستم ! خیلی دلم میخواست این اسم مسخره انتخابی پدرمو بر میداشتم و اسم حقیقی خودمو که تو خونه و بین فامیل و آشناها هنوز با اون اسم منو صدا میکنن بذارم توی شناسنامه م ولی وکیل گفت اگه اینکارو بکنی بهت شک میکنن و یه مشکل هم با اداره گذرنامه پیدا میکنی و از طرفی اقامتت در خارج از کشور هم سوال برانگیز میشه و بهت مهر جاسوسی میزنن و از طرفی تمام اسناد و مدارکی که با این اسم به نامت شده از اعتبار می افته و حتا مدارک مرتیکه هم که بعنوان فرزند خوانده با اون اسم قبلی ثبت شده هم دچار مشکل میشه و خلاصه کلی دردسر و اینا ! از خیرش گذشتیم و به همین اسم کذایی خودمون بسنده کردیم !
..
..
از این حکایت میشه 2 درس گرفت ! در مملکت امام زمان یا همون تایمری یا مرد نامرئی اسلام ، شما هرگز دچار مشکل نمیشین مگه اینکه سر و کارتون با وزارت اطلاعات باشه که اونوقت میرین جایی که عرب نی انداخته مثل هتل اوین سوئیت شماره 209 ! بجز اون مورد هر مشکلی راه حلی داره !!!! درست مثل آمریکا که هر غلطی دلت خواست توی آمریکا انجام بده و حتا بزن آدم بکش ! شیطان پرستش کن ! وسط خیابون لخت مادر زاد راه برو ! پرچم آمریکا رو باهاش شورت و کرست درست کن و بپوش ! اصلن آتیشش بزن یا روش بشاش ! ولی کاری به منافع آمریکا نداشته باش ! اگه کاری خلاف امنیت و منافع ملی ایالات متحده انجام بدی سر و کارت با CIA می افته و در اونصورت فاتحه خودت رو بخون چون در اونصورت دیگه هتلت هم مشخص نیست و نمیدونی اصلن کدوم هتل و سوئیت میبرنت !!!!!!
دوم اینکه دنیا روی Money میچرخه و هر کی پول داره , امنیت و سلامتی و راحتی داره . شعارهایی مثل حمایت از ضعفا و مستضعفان و کارگران و مردم و این خزعبلات رو بریزین دور که پشیزی ارزش نداره و عملن میبینین که همین نظام به ظاهر اسلامی ایران با اون اقتصاد اسلامیش که کثافت و فساد و رشوه و دزدی و نابرابری از سر تا پاش میریزه هم داره روی پول میچرخه و اگه پول نداشت تا به مزدورانش بده فکر میکنین میتونست 28 سال دووم بیاره ؟؟؟
این حکایت فقط نشون دهنده این که در هر مملکتی با هر وضع آشفته ای هر کی که پول داره همیشه خوشبخته . دیگه علم بهتر است یا ثروت نداریم ! ثروت بهتر است یا قدرت هم نداریم ! همیشه ثروت چون ثروت قدرت هم میاره اعتبار هم میاره احترام هم میاره آسایش هم میاره و .. !!!! متاسفانه همه حرفهایی از قبیل حمایت از مردم عادی و محرومان شعاری بیش نیست و هیچ کشور و رژیمی در جهان وجود نداره که تونسته باشه این شعار رو بطور عملی اجرا کنه . همیشه این طبقات پایین هستن که هزینه خوشبختی طبقات بالای اجتماع رو پرداخت میکنن و له میشن و فدا میشن تا طبقات بالا خوشبخت باقی بمونن و آب تو دلشون تکون نخوره . حنگی بشه یا هر اتفاقی بیافته همیشه تاوانش رو طبقات محروم میدن . رسم کثیف و نفرت انگیز سرمایه داری امروزی همینه ولی آیا گریزی هم ازش هست ؟ آیا برابری مطلق هم میتونه درمان واقعی باشه ؟ جوابش رو نظامی هایی مثل شوروی , حکومت اسلامی ایران و دولت آمریکا دادن ...
نوشته شده در ساعت 12:28 AM توسط No One
نمیدونم شما هم کارت ملی گرفتین یا نه ؟ ولی توصیه میکنم اگه نگرفتین حتمن بگیرین چون به شکل فجیعی لازم و اجباری شده در ایران . برای گرفتن پاسپورت ، تعویض شناسنامه , معاملات , باز کردن حساب بانکی , گواهینامه رانندگی و ... از شما کد ملی میخوان :
از وقتی ایران اومدم بارها و بارها سر همین کارت ملی دچار مشکل شدم ! اوایل خیال میکردم یه مساله بیخوده و حالا کو تا جا بیافته تو ایران ! ولی وقتی به چیزی در ایران احتیاج پیدا میکنی تازه متوجه میشی که در بعضی جاها از طلا هم بیشتر می ارزه ! قبل از رفتن سر فروش ماشین هام دچار مشکل شدم و با کلی تقلا و این در و اون زدن تونستم تلفنی کد ملی خودمو بگیرم از شماره تلفنی که ثبت احوال اعلام کرده بود و با اینهمه به خاطر تاخیری که شد 12 میلیون ضرر کردم و ماشین نازنینمو در کل 24 میلیون زیر قیمت فروختم و کلی دق مرگ شدم !!!! بعد هم که از ایران رفتم , گفتم دیگه تا ابد به کد ملی احتیاج پیدا نمیکنم و گور پدرش ! ولی وقتی که چند ماه بعد برگشتم ، سر چند تا معامله و انتقال پول به مشکلات فجیعی بر خوردم . بانک اون کد شفاهی رو ازم قبول نمیکرد و میگفت یا کارت موقت یا کارت اصلی که ثابت بشه این کد ملی شماست و جعلی نیست !!!!! کارت موقت هم میخواستم بگیرم باید میرفتم تمام مراحل اداری رو طی میکردم و پست که میکردم و تموم میشد تازه بهم کارت موقت میدادن و وقت از دست میدادم و کلی ضرر !!! همین نداشتن کد ملی کلی به ضررم تموم شد و باعث شد ضررهای زیادی سر معاملات بکنم و در کمتر از یکماه 340 میلیون ضرر کردم و آخرش هم مجبور شدم به اسم آرتین معاملات رو انجام بدم و یا حساب های رمز رو به اسم اون باز کنم و سر هر قرارداد یا انتقال پول اونو با خودم ببرم و همه جا حضور داشته باشه و بودن اون هم یعنی دردسر به معنای واقعی !! این شد که آخر تصمیم گرفتم برم دنبال کارت ملی تا بیشتر از اینها ضرر نکردم .
خلاصه یه روز از صبح با همه مدارک شال و کلاه کردم و رفتم پست خونه و همه مراحلش رو انجام دادم و فرم پر کردم و پول به حساب ریختم و ... مدارک رو پست کردم و موقع گرفتن شماره موقت بود که مامور مربوطه بعد از چک کردن سریال قرمز رنگ شناسنامه م گفت : خانم شناسنامه شما جعلیه و تو شبکه نیست !!!!! باید برین ثبت احوال شمال و بدین سریالتون رو چک کنن !!
همین یه رقم مونده بود که بعد از اینهمه سال زندگی در میهن آریایی – اسلامی , شناسنامه ما جعلی از آب در بیاد که اومد . از یه طرف حس میکردم این جعلی بودن شناسنامه باید از طرف پدرم آب بخوره که بعد از انقلاب تمام اسم و فامیل و شجره نامه ما رو محو و نابود کرد و با کلی پول و پارتی تونست هویت جدیدی برای همه ما درست کنه تا رژیم آخوندی ترتیب ما رو نده و باقیمونده اموالمون رو نتونن مصادره کنن و همه اموال رو بنام مادرم زد و خودش هم در رفت و چند سالی خارج از کشور موند و ما هم بی خبر از همه جا خیال میکردیم سممون همینه و مادرم میگفت تو مدرسه ازتون اسمتون رو پرسیدن فلان اسم رو بگین و ما هم خیال میکردیم همه آدم ها 2 تا اسم دارن و باقی قضایا !!!!!
رو همین حساب هم شک داشتم نکنه این جعلی بودن شناسنامه از دسته گل های بابا جان ما باشه ! برگشتم خونه و زنگ زدم بهش که ببینم در این مورد چی میدونه و پا نشم برم ثبت احوال و بگیرن بندازنم اوین که شناسنامه جعل کردی و احمدی نژاد بیار باقالی بار کن !؟
اولش حاشا میکرد . بعد که گفتم ثبت احوال اینو گفته , زبونش باز شد که آره و شناسنامه تو و خواهرهات همه جعلیه و کاریت نباشه و صبر کن اومدم تهران تو ثبت احوال آشنا دارم و اصلن برات یه شناسنامه اصل میگیرم که مو لای درزش نره !!!!! گفتم دست شما درد نکنه و تا همین حالاش خیلی لطف کردین و با عصبانیت گوشی رو قطع کردم و زنگ زدم به وکیلم !
جریان رو بهش گفتم و گفت مهم نیست و میفرستنت اداره تشخیص هویت و ازت انگشت نگاری میکنن و بعد که ببینن پرونده ت پاکه و کاری نکردی و سابقه قضایی نداری و تاریخ صدور شناسنامه ت هم قبل از انقلاب بطور جعلی تاریخ خورده و لابد اشتباه شده ، فقط یه جریمه برات مینویسن و به حساب خزانه دولت واریز میکنی و بعد یه تائیدیه مینویسن و میبری ثبت احوال و تقاضای شناسنامه جدید میدی . بهت فرم میدن که ببری کلانتری محل و استشهاد محلی و .. که اونم چند تا هزاری میدی به افسر نگهبان و تموم . بعد از تحویل مدارک بهت شناسنامه میدن !!
سرتونو درد نیارم . مثل مجرم های سابقه دار رفتیم اداره مربوطه و کلاسه انگشت هامون رو اسکن گرفتن و بعد هم فرمی دادن پر کنیم و سیر تا پیازمون رو سوال کردن و بعد گفتن فلان روز بیا و جوابش رو بگیر . ما هم رفتیم و خوشبختانه پاک پاک بودیم و 150 هزار تومن جریمه به حسابمون نوشتن که اونم پرداخت کردیم و رفتیم ثبت احوال . صف بود از کجا تا کجا ! انگار در این سازمان ها مسئولین مربوطه طعمه های خودشونو خیلی خوب میشناسن . هنوز 5 دقیقه نشده بود که مامور سگ اخلاق از پشت میزش بلند شد و اشاره کرد بهم و گفت خانم شما تشریف بیارین اینطرف . اعتراض مردم هم اثری نکرد و با 4 تا لیچار و تهدید به انجام ندادن کارشون خوابید ! وقتی رفتم طرفش و جلوی میز ایستادم طوری وانمود کرد که کارم خیلی طول میکشه ولی خب راه داره و میشه خیلی سریعتر راهش انداخت ! گفتم چشم ! شیرینی ش رو میدم ! هنوز جمله م تموم نشده از کشوی میزش فرم در آورد و خودش پر کرد و دونه دونه مراحلی که باید طی میکردم رو بهم گفت و بعد هم بلند شد و گفت : خانم بیا اون اتاق دفترو امضا کن !!!! حالا مردم هم یا فحش میدن یا متلک و تیکه بار من و مسئول دفتر میکنن . رفتیم اون اتاق که نه دفتری وجود داشت نه چیزی ! کیفمو باز کردم و چند تا اسکناس 2 هزار تومنی رو همینطوری در آوردم و دادم دستش ! بدون اینکه بشماره یا حتا اعتراض کنه که چرا پول میدی (!) اسکناس ها رو گرفت و تا کرد و گذاشت جیبش و یه شماره موبایل نوشت رو کاغذ داد دستم و گفت : مراحلش که تموم شد به موبایلم زنگ بزنین و بهتونون بگم کی بیایین که خلوت باشه و فوری کارتونو راه می اندازم و اصلن مشکلی نیست و نگران هیچی نباشین !!!! جلل الخالق که این پول چه کارها نمیکنه ...
برگه استشهاد محلی رو بردم کلانتری . افسر نگهبان گفت : خانم خیلی کار داره و برو 2 هفته دیگه بیا تا اگه سرباز داشتم بفرستم بیاد تحقیق !!!! بعد که 2 تا اسکناس دو هزار تومنی رو تا کردم و چپوندم زیر دفترش , برگه رو گرفت و 7 تا امضای مختلف انداخت پاش و مهر زد و گفت بفرمایین ! تموم شد همه همسایه هاتون شما رو تایید کردن . اگه بازم کاری داشتین بیایین پیش من . ستوان ... هستم !!!!!!!!
باقی رو دادم جناب وکیل انجام بدن و حالا در انتظار شناسنامه و کارت ملی هستم ! خیلی دلم میخواست این اسم مسخره انتخابی پدرمو بر میداشتم و اسم حقیقی خودمو که تو خونه و بین فامیل و آشناها هنوز با اون اسم منو صدا میکنن بذارم توی شناسنامه م ولی وکیل گفت اگه اینکارو بکنی بهت شک میکنن و یه مشکل هم با اداره گذرنامه پیدا میکنی و از طرفی اقامتت در خارج از کشور هم سوال برانگیز میشه و بهت مهر جاسوسی میزنن و از طرفی تمام اسناد و مدارکی که با این اسم به نامت شده از اعتبار می افته و حتا مدارک مرتیکه هم که بعنوان فرزند خوانده با اون اسم قبلی ثبت شده هم دچار مشکل میشه و خلاصه کلی دردسر و اینا ! از خیرش گذشتیم و به همین اسم کذایی خودمون بسنده کردیم !
..
..
از این حکایت میشه 2 درس گرفت ! در مملکت امام زمان یا همون تایمری یا مرد نامرئی اسلام ، شما هرگز دچار مشکل نمیشین مگه اینکه سر و کارتون با وزارت اطلاعات باشه که اونوقت میرین جایی که عرب نی انداخته مثل هتل اوین سوئیت شماره 209 ! بجز اون مورد هر مشکلی راه حلی داره !!!! درست مثل آمریکا که هر غلطی دلت خواست توی آمریکا انجام بده و حتا بزن آدم بکش ! شیطان پرستش کن ! وسط خیابون لخت مادر زاد راه برو ! پرچم آمریکا رو باهاش شورت و کرست درست کن و بپوش ! اصلن آتیشش بزن یا روش بشاش ! ولی کاری به منافع آمریکا نداشته باش ! اگه کاری خلاف امنیت و منافع ملی ایالات متحده انجام بدی سر و کارت با CIA می افته و در اونصورت فاتحه خودت رو بخون چون در اونصورت دیگه هتلت هم مشخص نیست و نمیدونی اصلن کدوم هتل و سوئیت میبرنت !!!!!!
دوم اینکه دنیا روی Money میچرخه و هر کی پول داره , امنیت و سلامتی و راحتی داره . شعارهایی مثل حمایت از ضعفا و مستضعفان و کارگران و مردم و این خزعبلات رو بریزین دور که پشیزی ارزش نداره و عملن میبینین که همین نظام به ظاهر اسلامی ایران با اون اقتصاد اسلامیش که کثافت و فساد و رشوه و دزدی و نابرابری از سر تا پاش میریزه هم داره روی پول میچرخه و اگه پول نداشت تا به مزدورانش بده فکر میکنین میتونست 28 سال دووم بیاره ؟؟؟
این حکایت فقط نشون دهنده این که در هر مملکتی با هر وضع آشفته ای هر کی که پول داره همیشه خوشبخته . دیگه علم بهتر است یا ثروت نداریم ! ثروت بهتر است یا قدرت هم نداریم ! همیشه ثروت چون ثروت قدرت هم میاره اعتبار هم میاره احترام هم میاره آسایش هم میاره و .. !!!! متاسفانه همه حرفهایی از قبیل حمایت از مردم عادی و محرومان شعاری بیش نیست و هیچ کشور و رژیمی در جهان وجود نداره که تونسته باشه این شعار رو بطور عملی اجرا کنه . همیشه این طبقات پایین هستن که هزینه خوشبختی طبقات بالای اجتماع رو پرداخت میکنن و له میشن و فدا میشن تا طبقات بالا خوشبخت باقی بمونن و آب تو دلشون تکون نخوره . حنگی بشه یا هر اتفاقی بیافته همیشه تاوانش رو طبقات محروم میدن . رسم کثیف و نفرت انگیز سرمایه داری امروزی همینه ولی آیا گریزی هم ازش هست ؟ آیا برابری مطلق هم میتونه درمان واقعی باشه ؟ جوابش رو نظامی هایی مثل شوروی , حکومت اسلامی ایران و دولت آمریکا دادن ...
نوشته شده در ساعت 12:28 AM توسط No One
........................................................................................
Thursday, April 19, 2007
● 
رابطه مُد با حجاب درمانی :
در رابطه مبارزه با شُل حجابی یا همون طرح حجاب درمانی صحبت زیاد شده !! مطلب واضحه و همه میدونیم از کجا آب میخوره ! اینبار اما از یک زاویه دیگه به این طرح میخوام نگاه کنم و اونم از کانال مد و کانال انتظامی هست :
در زمینه مُد در طول این 28 سال ما هنوز هیچ مرجع و سازمانی رو نداریم که مشخص کنه مد از کجا وارد کشور میشه ! اوایل انقلاب که طرح یا روسری یا توسری به اجرا در اومد ، زنان همون لباس عادی رو می پوشیدن و فقط یک روسری سرشون میذاشتن . اما از سال 62 لباسی به اسم مانتو باب شد و زنان موظف شدن تا روی لباسهاشون مانتو بپوشن ! اندازه مانتوها در اوایل خیلی کوتاه بود و تابع مد و زیبایی نبود . چیزی شبیه به روپوش پزشکان در رنگهای سرمه ای و مشکی ! تن پوش هایی زشت و بد قواره و تن نما که نه تنها جایی از بدن زنان رو نمیپوشوند که بیشتر باعث تحریک میشد . از همین رو کم کم مانتوها رو سامان دادن و با داخل کردن مد بهشون کمی بهشون شکل و قیافه دادن. از اون زمان تا امروز مانتوهای زنانه دهها مدل به خودشون دیدن و هر چند سال مدلی مد میشه و بعد از مدتی یک مدل دیگه به بازار میاد . ولی هنوز که هنوزه کسی نمیدونه این مد ها رو چه کسانی باب میکنن و فقط میگن از ماهواره میاد ولی سوال اینه که کدوم احمقی میتونه باور کنه در کشورهای غربی مانتو وجود داره که بخواد هم مد دختران و زنان ایرانی بشه ؟! حالا از وقتی که قرار به طرح حجاب درمانی شدت گرفته , به تازگی مدی در بین دختران رایج شده که نمونه ش رو در بالا میبینین !!! یک شلوار استرچ ! دامن یا مانتوی بلند و ماکسی که روی اون کت پوشیده میشه با روسری شالی بلند و رنگی !!!
نوشته شده در ساعت 12:38 AM توسط No One
رابطه مُد با حجاب درمانی :در رابطه مبارزه با شُل حجابی یا همون طرح حجاب درمانی صحبت زیاد شده !! مطلب واضحه و همه میدونیم از کجا آب میخوره ! اینبار اما از یک زاویه دیگه به این طرح میخوام نگاه کنم و اونم از کانال مد و کانال انتظامی هست :
در زمینه مُد در طول این 28 سال ما هنوز هیچ مرجع و سازمانی رو نداریم که مشخص کنه مد از کجا وارد کشور میشه ! اوایل انقلاب که طرح یا روسری یا توسری به اجرا در اومد ، زنان همون لباس عادی رو می پوشیدن و فقط یک روسری سرشون میذاشتن . اما از سال 62 لباسی به اسم مانتو باب شد و زنان موظف شدن تا روی لباسهاشون مانتو بپوشن ! اندازه مانتوها در اوایل خیلی کوتاه بود و تابع مد و زیبایی نبود . چیزی شبیه به روپوش پزشکان در رنگهای سرمه ای و مشکی ! تن پوش هایی زشت و بد قواره و تن نما که نه تنها جایی از بدن زنان رو نمیپوشوند که بیشتر باعث تحریک میشد . از همین رو کم کم مانتوها رو سامان دادن و با داخل کردن مد بهشون کمی بهشون شکل و قیافه دادن. از اون زمان تا امروز مانتوهای زنانه دهها مدل به خودشون دیدن و هر چند سال مدلی مد میشه و بعد از مدتی یک مدل دیگه به بازار میاد . ولی هنوز که هنوزه کسی نمیدونه این مد ها رو چه کسانی باب میکنن و فقط میگن از ماهواره میاد ولی سوال اینه که کدوم احمقی میتونه باور کنه در کشورهای غربی مانتو وجود داره که بخواد هم مد دختران و زنان ایرانی بشه ؟! حالا از وقتی که قرار به طرح حجاب درمانی شدت گرفته , به تازگی مدی در بین دختران رایج شده که نمونه ش رو در بالا میبینین !!! یک شلوار استرچ ! دامن یا مانتوی بلند و ماکسی که روی اون کت پوشیده میشه با روسری شالی بلند و رنگی !!!
مطمئن باشین بجای باتوم اگه تیرآهن هم تو ماتحت زنان و دختران ایرانی فرو میکردن نمیتونستن مانتوی تنگ رو از تنشون در بیارن ! ولی خیلی راحت کافی بود مدلی خیلی پوشیده تر رو با طرحی اجق وجق بعنوان مد روز و مد جدید جا بندازن تا با یک تیر دو نشون بزنن !!!! حالا بازم هر جا میشینین بگین احمدی نژاد ک .. ننت !!!! همچین هم این مردک الاغ نیست ... درسته ؟
مورد دوم :
در جراید اومده بود که نمایندگان مجلس در راستای انتشار بیانیه گروهک منافق و تروریست انصار حزب الله " شیطان " مبنی بر درخواست قیام مردمی با پدیده (!) بد حجابی , ابراز تردید و نگرانی کردن که ممکنه نیروهای لباس شخصی اقدام به دخالت شخصی در این امر کنن و مردم رو مثل دهه های 60 که کمیته های مخوف انقلاب اسلامی زنان و دختران رو مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار میدادن به بهانه مبارزه با بدحجابی , اینبار هم این رفتارها تکرار بشه و آتش زیر خاکستر مردم چنان شعله ور بشه که گریبان نظام رو بگیره و منقرض کنه !!! بین امروز با دیروز دو تفاوت وجود داره : اون سالها جمعیت ایران 30 میلیون بود و جمعیت امروز 80 میلیونه ! اونزمان مردم تازه تازه داشتن ماهیت رژیم رو می شناختن و مساله جنک نوعی همبستگی ایجاد کرده بود و مردم هنوز ترس داشتن از رژیم ولی امروز جوونها و مردم نه تنها ترسی از نظام ندارن که نفرت هم شده قوز بالا قوز و اگه چنین اتفاقی بیافته باید شاهد تشکیل گروه های زیرزمینی و مبارزات پارتیزانی بر ضد اراذل و اوباش بسیج و لباس شخصی و حزب الله باشیم که این میتونه به شدت برای نظام خطرناک باشه و حتا سرنگون کننده چون حالا بیش از نیمی از جمعیت ایران رو جوانان تشکیل میدن !!!
از همین رو بود که مجلس صریحن اعلام کرد که اگر هم قرار باشه چنین طرحی صورت عملی بگیره , که هنوز حتا هماهنگی ای بین نهادهای مربوطه در این زمینه انحام نشده , این کار بر عهده نیروی افتضاحی " انتظامی " هست و باید بصورت قانونمند و همراه با حرکت های فرهنگی صورت بگیره !!!!
..
..
یکی از معضلات فجیع نظام های دیکتاتوری مثل حکومت اسلامی ایران ، همیشه این بوده که در ابتدای به روی کار اومدن این نظام ها ، شبهه نظامیان یا عده ای از افراد عادی رو مسلح میکردن و در پیشبرد اهدافشون بکار میگرفتن . این گروهک ها حامیان اصلی این نوع نظام ها بودن و در استقرار و استحکام قدرتون کمک شایانی میکردن . این نظام ها تنها راه بقاشون ایجاد خفقان و جو آشوب بود و به همین دلیل همیشه نیازمند نیروهای شبهه نظامی بودن که از طرفی این نیروها با مخالفین داخلی مبارزه کنن و از طرفی هم با مخالفان خارجی احتمالی ! مثلن در ایران از زمان روی کار اومدن حکومت اسلامی گروهک شبهه نظامی سپاه پاسداران شکل گرفت که وظیفه اصلیش مبارزه با دشمنان انقلاب بود مثل مجاهدین . به مرور تبدیل به یک سازمان قدرتمند و رسمی نظامی شد و ارتش رو هم کنار زد و نیروی درجه اول نظامی کشور شد . در زمان جنگ زیر مجموعه دیگه ای از این نیروها بنام نیروی شبهه نظامی بسیج شکل گرفت ! این دو نیرو بزرگترین کمک رو چه در زمینه نظامی و چه در زمینه سرکوب های داخلی به این رژیم کردن . نیرویی بودن ارزان و فراوان که خرجی براشون نمیشد و به سادگی تمام دستورها رو باور و اجرا میکردن . خوبه بدونین تلفاتی که نیروی مردمی بسیج در دوران جنگ داد تقریبن 70% از کل تلفات جنگ رو شامل میشد !
بعد از جنگ اما این نیروها با بحران مواجه شدن ! در طول جنگ سعی شده بود بر وسعت و عملکرد این نیروها افزوده بشه و شاخ و برگ زیادی پیدا کردن ولی با پایان جنگ این نیروی عظیم عملن بیکار موند ! دولت هم مجبور بود مدام هزینه های اونها رو تقبل کنه . سپاه در این بین وضع بهتری پیدا کرد و سرانش داخل معاملات اقتصادی کلان شدن و نهادهای بازرگانی و اقتصادی کشور رو قبضه کردن و عملن مافیای عظیمی رو تشکیل دادن که از صادرات فرش و پسته و لنگه کفش تا نفت و گاز رو شامل میشد ! بسیج هم این وسط شده بود نیروی جان بر کف و هر جا نیاز به جاده صاف کن و فدایی و شهید و سربازان مفت و بی جیره و مواجب امام زمان بود از بسیجی ها استفاده میشد و دائم تلفات میدادن . نیرویی مجانی از جوانان بیکار و علاف حزب الهی ! در سرکوب مردم ! در مبارزه با دانشجویان ! در امر به معروف و نهی از منکرهای نمایشی و مبارزه با جرائم منکراتی ! ایست های بازرسی شبانه ! حرکات ایذایی بر ضد مردم ! ترسوندن مردم و ... این بسیجی ها بودن که همیشه حظور داشتن و تا چند سال قبل نیمی از مسئولیت نیروی انتظامی ایران بر عده اینها بود .
با گذشت زمان و امنیتی و تکنیکی شدن نیروهای محافظ کشور و تشکیل واحدی بنام وزارت اطلاعات و امنیت کشور این نیروها تبدیل شدن به نیروهای راکد که کاری برای انجام دادن نداشتن . بخشی از این نیروها تبدیل شدن به لباس شخصی و اهرم فشار حکومت بر ضد مخالفان . بخشی تبدیل شدن به مزدوران رژیم که هر زمان به حضورشون نیاز بود در صحنه حظور پیدا میکردن . در حوادث کوی دانشگاه و مبارزه با جوانان و یا حضور در راهپیمایی ها و تظاهرات و ...
امروزه این نیروها در خدمت اهداف شوم نظام هستن . مبارزه با بد حجابی یکی از این موارده . در واقع بخشی از اهداف نظام برای ایجاد چینی طرح هایی مشغول کردن این نیروی راکد و سرگرم کردن اونهاست . چون نه بودجه چندانی میتونه برای اونها اختصاص بده و نه توان منحل کردنشون رو داره . پس سعی میکنه با ایجاد بحران های داخلی این نیروها رو مدام سرگرم نگه داره . هر ساله شاهد هستیم از آغاز فصل گرما تا آغاز فصل سرما این مسخره بازیها شکل میگیره . همین 3 – 4 ماه هم غنیمتیه برای اینکه این نیروها رو سرگرم کنن . حالا میفهمین بین حجاب درمانی و مد چه رابطه هایی وجود داره ؟؟؟ هر چند نباید این وسط نقش مافیای صنایع نساجی رو هم نادیده گرفت که خودش یک بحث مفصله .
مورد دوم :
در جراید اومده بود که نمایندگان مجلس در راستای انتشار بیانیه گروهک منافق و تروریست انصار حزب الله " شیطان " مبنی بر درخواست قیام مردمی با پدیده (!) بد حجابی , ابراز تردید و نگرانی کردن که ممکنه نیروهای لباس شخصی اقدام به دخالت شخصی در این امر کنن و مردم رو مثل دهه های 60 که کمیته های مخوف انقلاب اسلامی زنان و دختران رو مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار میدادن به بهانه مبارزه با بدحجابی , اینبار هم این رفتارها تکرار بشه و آتش زیر خاکستر مردم چنان شعله ور بشه که گریبان نظام رو بگیره و منقرض کنه !!! بین امروز با دیروز دو تفاوت وجود داره : اون سالها جمعیت ایران 30 میلیون بود و جمعیت امروز 80 میلیونه ! اونزمان مردم تازه تازه داشتن ماهیت رژیم رو می شناختن و مساله جنک نوعی همبستگی ایجاد کرده بود و مردم هنوز ترس داشتن از رژیم ولی امروز جوونها و مردم نه تنها ترسی از نظام ندارن که نفرت هم شده قوز بالا قوز و اگه چنین اتفاقی بیافته باید شاهد تشکیل گروه های زیرزمینی و مبارزات پارتیزانی بر ضد اراذل و اوباش بسیج و لباس شخصی و حزب الله باشیم که این میتونه به شدت برای نظام خطرناک باشه و حتا سرنگون کننده چون حالا بیش از نیمی از جمعیت ایران رو جوانان تشکیل میدن !!!
از همین رو بود که مجلس صریحن اعلام کرد که اگر هم قرار باشه چنین طرحی صورت عملی بگیره , که هنوز حتا هماهنگی ای بین نهادهای مربوطه در این زمینه انحام نشده , این کار بر عهده نیروی افتضاحی " انتظامی " هست و باید بصورت قانونمند و همراه با حرکت های فرهنگی صورت بگیره !!!!
..
..
یکی از معضلات فجیع نظام های دیکتاتوری مثل حکومت اسلامی ایران ، همیشه این بوده که در ابتدای به روی کار اومدن این نظام ها ، شبهه نظامیان یا عده ای از افراد عادی رو مسلح میکردن و در پیشبرد اهدافشون بکار میگرفتن . این گروهک ها حامیان اصلی این نوع نظام ها بودن و در استقرار و استحکام قدرتون کمک شایانی میکردن . این نظام ها تنها راه بقاشون ایجاد خفقان و جو آشوب بود و به همین دلیل همیشه نیازمند نیروهای شبهه نظامی بودن که از طرفی این نیروها با مخالفین داخلی مبارزه کنن و از طرفی هم با مخالفان خارجی احتمالی ! مثلن در ایران از زمان روی کار اومدن حکومت اسلامی گروهک شبهه نظامی سپاه پاسداران شکل گرفت که وظیفه اصلیش مبارزه با دشمنان انقلاب بود مثل مجاهدین . به مرور تبدیل به یک سازمان قدرتمند و رسمی نظامی شد و ارتش رو هم کنار زد و نیروی درجه اول نظامی کشور شد . در زمان جنگ زیر مجموعه دیگه ای از این نیروها بنام نیروی شبهه نظامی بسیج شکل گرفت ! این دو نیرو بزرگترین کمک رو چه در زمینه نظامی و چه در زمینه سرکوب های داخلی به این رژیم کردن . نیرویی بودن ارزان و فراوان که خرجی براشون نمیشد و به سادگی تمام دستورها رو باور و اجرا میکردن . خوبه بدونین تلفاتی که نیروی مردمی بسیج در دوران جنگ داد تقریبن 70% از کل تلفات جنگ رو شامل میشد !
بعد از جنگ اما این نیروها با بحران مواجه شدن ! در طول جنگ سعی شده بود بر وسعت و عملکرد این نیروها افزوده بشه و شاخ و برگ زیادی پیدا کردن ولی با پایان جنگ این نیروی عظیم عملن بیکار موند ! دولت هم مجبور بود مدام هزینه های اونها رو تقبل کنه . سپاه در این بین وضع بهتری پیدا کرد و سرانش داخل معاملات اقتصادی کلان شدن و نهادهای بازرگانی و اقتصادی کشور رو قبضه کردن و عملن مافیای عظیمی رو تشکیل دادن که از صادرات فرش و پسته و لنگه کفش تا نفت و گاز رو شامل میشد ! بسیج هم این وسط شده بود نیروی جان بر کف و هر جا نیاز به جاده صاف کن و فدایی و شهید و سربازان مفت و بی جیره و مواجب امام زمان بود از بسیجی ها استفاده میشد و دائم تلفات میدادن . نیرویی مجانی از جوانان بیکار و علاف حزب الهی ! در سرکوب مردم ! در مبارزه با دانشجویان ! در امر به معروف و نهی از منکرهای نمایشی و مبارزه با جرائم منکراتی ! ایست های بازرسی شبانه ! حرکات ایذایی بر ضد مردم ! ترسوندن مردم و ... این بسیجی ها بودن که همیشه حظور داشتن و تا چند سال قبل نیمی از مسئولیت نیروی انتظامی ایران بر عده اینها بود .
با گذشت زمان و امنیتی و تکنیکی شدن نیروهای محافظ کشور و تشکیل واحدی بنام وزارت اطلاعات و امنیت کشور این نیروها تبدیل شدن به نیروهای راکد که کاری برای انجام دادن نداشتن . بخشی از این نیروها تبدیل شدن به لباس شخصی و اهرم فشار حکومت بر ضد مخالفان . بخشی تبدیل شدن به مزدوران رژیم که هر زمان به حضورشون نیاز بود در صحنه حظور پیدا میکردن . در حوادث کوی دانشگاه و مبارزه با جوانان و یا حضور در راهپیمایی ها و تظاهرات و ...
امروزه این نیروها در خدمت اهداف شوم نظام هستن . مبارزه با بد حجابی یکی از این موارده . در واقع بخشی از اهداف نظام برای ایجاد چینی طرح هایی مشغول کردن این نیروی راکد و سرگرم کردن اونهاست . چون نه بودجه چندانی میتونه برای اونها اختصاص بده و نه توان منحل کردنشون رو داره . پس سعی میکنه با ایجاد بحران های داخلی این نیروها رو مدام سرگرم نگه داره . هر ساله شاهد هستیم از آغاز فصل گرما تا آغاز فصل سرما این مسخره بازیها شکل میگیره . همین 3 – 4 ماه هم غنیمتیه برای اینکه این نیروها رو سرگرم کنن . حالا میفهمین بین حجاب درمانی و مد چه رابطه هایی وجود داره ؟؟؟ هر چند نباید این وسط نقش مافیای صنایع نساجی رو هم نادیده گرفت که خودش یک بحث مفصله .
نوشته شده در ساعت 12:38 AM توسط No One
........................................................................................
Wednesday, April 18, 2007
● براندازی نرم :
چند وقت پیش وزیر اطلاعات جنایتکار حکومت اسلامی , محسنی اژه ای ملقب به دژخیم اعلام کرد که جنبش های فعال زنان و دانشجویان عوامل بر اندازی نرم نظام هستن و در واقع این جنبش ها رو متهم کرد که بر ضد رژیم اسلامی فعالیت میکنن و هدفشون از فعالیت کردن سرنگون کردن نظام هست . در واقع با گفتن این حرف راه رو بر حمله همه جانبه و شدید بر ضد این گروه ها هموار کرد .
آدم وقتی این صحبت ها رو میشنوه واقعن متعجب میشه ! دلیلش اینه که در نظام اسلامی ایران کسانی هستن که به شدت روند سرنگونی و براندازی این نظام رو دارن سرعت میبخشن و زنان و دانشجویان و کارگران و ... حتا به گرد پای این افراد هم نمیرسن ! زنان که از همه ظلوم تر و بی دفاع تر هستن ، فقط طالب حقوق مفقود شده خودشون در جامعه میگردن و دانشجویان هم فقط میخوان بعنوان انسان بهشون توجه بشه و از رفتار های ضد بشری و توهین کردن بهشون خودداری کنن و دانشگاه رو پادگان و گورستان شهدا نکنن !!! کارگران و معلمان تنها خواست شون حقوق عقب افتاده و رعایت شئون شغلی اونهاست و بس !
این در صورتیه که میبینیم سران این نظام مثل احمدی نژاد و وزرای بی تدبیر و بیسواد تابعه و حتا شخص شاهنشیخ , خامنه ای یا ولایت مطلقه وقیح از جمله کسانی هستن که انگار علاقه شدیدی به این دارن که نظام اسلامی هر چه زودتر سرنگون بشه !
دسیسه ها و رفتارهایی که این افراد در پیش گرفتن درست مثل تف سربالایی میمونه که داره تیشه به ریشه خودشون و نظام پوشالیشون میزنه ! برای نمونه در زمینه بین المللی شاهد هستیم که رفتارهای ابلهانه این افراد چطور راه رو برای محاصره همه جانبه جهان علیه ایران هموار میکنه و هر روزی که میگذره حلقه محاصره و خطر حمله نظامی غریب الوقوع به ایران جدی تر میشه و اخیرن هم صحبت از تشدید تحریم ها بر ضد ایرانه ! رفتارهای احمدی نژاد در داخل ایران هم مزید بر علت شده تا باور کنیم که اینها خودشون تنها کسانی هستن که نه تنها اقدام بر برادازی نرم دارن میکنن که حتا میشه بر اندازی سریع السیر هم بهش گفت و همون حکایت قطار بی ترمز ! اقدامات احمد نژاد در درگیر کردن مستقیم دولت و بخش های اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی کشور با مردمی که نفرت از رژیم تا خرخرشون رسیده یکی از این کارهاست :
مقابله با حجاب ! کتک زدن زنان ! سرکوب دانشجویان و کارگران و معلمان ! خفقان عمومی ! دستگیری ها و آدم ربایی های گسترده ! فیلتر کردن سایتهای اینترنتی ! سانسور شدید مطبوعات ! سیاست های اشتباه اقتصادی ! سرکوب روحانیت سنتی ! مبارزه با اقلیت های دینی ! افزایش نقدینگی ! افزایش شدید تورم ! مساله اتمی و نیاوردن پول نفت به سفره های مردم ! حمایت از طرحهای غیر ملی مثل حمایت احمدی نژاد از آبگیری سد سیوند و محو کردن تاریخ ایرانیان و صدها و بلکه هزاران مورد از این دست , باعث شده که آدم تصور کنه احمدی نژاد و شرکاء تنها عوامل و متهمان بر اندازی نظام در کشور هستن و اگر قرار به دستگیری کسی باشه , باید جلوی اینها رو گرفت نه مردمی رو که نه سر پیازن نه ته پیاز !!!
از قدیم گفتن سیاست چیزیه که کسی نمیدونه و بعدن ازش با خبر میشی و غیر از این باشه سیاست نمیشه !!! سیاستی هم که رژیم ایران در پیش گرفته چیزی مثل همینه . اینکه تصور کنیم رفسنجانی ناگهان از ریاست جمهوری با داشتن اکثریت آرا کنار گذاشته شد و رفت توی آب نمک و موجودی منفور و دیوانه و عقده ای روی کار اومد که نه تنها اوضاع رو بهتر نکرده که روز به روز که میگذره داره اوضاع رو وخیم تر میکنه ؛ همه اینها میتونه یک دسیسه پشت پرده باشه و مکر رژیم . احمدی نژاد بعنوان اهریمنی معرفی میشه که مردم و کشور رو به ورطه نابودی میکشونه و درست زمانیکه همه چیز به تار مویی بند شده و کثافت و فساد از سر تا پای نظام و کشور و مردم بالا میره , فرشته نجات یا رفسنجانی ظهور میکنه و کشور رو از دست اهرمین نجات میده و تبدیل میشه به یک اسطوره آزادی بخش ! رابطه با غرب رو در اصلاح میکنه و در داخل پاکسازی انجام میده و وضع اقتصادی رو بهبود می بخشه و اوضاع رو سر و سامان میده و گناهکاران (!) رو مجازات میکنه و ... یهو بعد از چند سال که چشم که باز میکنی میبینی آش همون آش و کاسه همون کاسه ست و فقط پالون خر عوض شده !!!! طبیعیه مردمی که چند سال در خفقان بودن با اومدن فرشته نجات مدیون و طرفدار نظام هم میشن و این همون چیزیه که اینها دنبالش هستن . اقتدار !!!!!!
فقط امیدوارم آخر و عاقبت همه ما به خیر بگذره و این روند جاگزینی و اقتدار هزینه دار برای مردم نشه ...
نوشته شده در ساعت 1:04 AM توسط No One
چند وقت پیش وزیر اطلاعات جنایتکار حکومت اسلامی , محسنی اژه ای ملقب به دژخیم اعلام کرد که جنبش های فعال زنان و دانشجویان عوامل بر اندازی نرم نظام هستن و در واقع این جنبش ها رو متهم کرد که بر ضد رژیم اسلامی فعالیت میکنن و هدفشون از فعالیت کردن سرنگون کردن نظام هست . در واقع با گفتن این حرف راه رو بر حمله همه جانبه و شدید بر ضد این گروه ها هموار کرد .
آدم وقتی این صحبت ها رو میشنوه واقعن متعجب میشه ! دلیلش اینه که در نظام اسلامی ایران کسانی هستن که به شدت روند سرنگونی و براندازی این نظام رو دارن سرعت میبخشن و زنان و دانشجویان و کارگران و ... حتا به گرد پای این افراد هم نمیرسن ! زنان که از همه ظلوم تر و بی دفاع تر هستن ، فقط طالب حقوق مفقود شده خودشون در جامعه میگردن و دانشجویان هم فقط میخوان بعنوان انسان بهشون توجه بشه و از رفتار های ضد بشری و توهین کردن بهشون خودداری کنن و دانشگاه رو پادگان و گورستان شهدا نکنن !!! کارگران و معلمان تنها خواست شون حقوق عقب افتاده و رعایت شئون شغلی اونهاست و بس !
این در صورتیه که میبینیم سران این نظام مثل احمدی نژاد و وزرای بی تدبیر و بیسواد تابعه و حتا شخص شاهنشیخ , خامنه ای یا ولایت مطلقه وقیح از جمله کسانی هستن که انگار علاقه شدیدی به این دارن که نظام اسلامی هر چه زودتر سرنگون بشه !
دسیسه ها و رفتارهایی که این افراد در پیش گرفتن درست مثل تف سربالایی میمونه که داره تیشه به ریشه خودشون و نظام پوشالیشون میزنه ! برای نمونه در زمینه بین المللی شاهد هستیم که رفتارهای ابلهانه این افراد چطور راه رو برای محاصره همه جانبه جهان علیه ایران هموار میکنه و هر روزی که میگذره حلقه محاصره و خطر حمله نظامی غریب الوقوع به ایران جدی تر میشه و اخیرن هم صحبت از تشدید تحریم ها بر ضد ایرانه ! رفتارهای احمدی نژاد در داخل ایران هم مزید بر علت شده تا باور کنیم که اینها خودشون تنها کسانی هستن که نه تنها اقدام بر برادازی نرم دارن میکنن که حتا میشه بر اندازی سریع السیر هم بهش گفت و همون حکایت قطار بی ترمز ! اقدامات احمد نژاد در درگیر کردن مستقیم دولت و بخش های اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی کشور با مردمی که نفرت از رژیم تا خرخرشون رسیده یکی از این کارهاست :
مقابله با حجاب ! کتک زدن زنان ! سرکوب دانشجویان و کارگران و معلمان ! خفقان عمومی ! دستگیری ها و آدم ربایی های گسترده ! فیلتر کردن سایتهای اینترنتی ! سانسور شدید مطبوعات ! سیاست های اشتباه اقتصادی ! سرکوب روحانیت سنتی ! مبارزه با اقلیت های دینی ! افزایش نقدینگی ! افزایش شدید تورم ! مساله اتمی و نیاوردن پول نفت به سفره های مردم ! حمایت از طرحهای غیر ملی مثل حمایت احمدی نژاد از آبگیری سد سیوند و محو کردن تاریخ ایرانیان و صدها و بلکه هزاران مورد از این دست , باعث شده که آدم تصور کنه احمدی نژاد و شرکاء تنها عوامل و متهمان بر اندازی نظام در کشور هستن و اگر قرار به دستگیری کسی باشه , باید جلوی اینها رو گرفت نه مردمی رو که نه سر پیازن نه ته پیاز !!!
از قدیم گفتن سیاست چیزیه که کسی نمیدونه و بعدن ازش با خبر میشی و غیر از این باشه سیاست نمیشه !!! سیاستی هم که رژیم ایران در پیش گرفته چیزی مثل همینه . اینکه تصور کنیم رفسنجانی ناگهان از ریاست جمهوری با داشتن اکثریت آرا کنار گذاشته شد و رفت توی آب نمک و موجودی منفور و دیوانه و عقده ای روی کار اومد که نه تنها اوضاع رو بهتر نکرده که روز به روز که میگذره داره اوضاع رو وخیم تر میکنه ؛ همه اینها میتونه یک دسیسه پشت پرده باشه و مکر رژیم . احمدی نژاد بعنوان اهریمنی معرفی میشه که مردم و کشور رو به ورطه نابودی میکشونه و درست زمانیکه همه چیز به تار مویی بند شده و کثافت و فساد از سر تا پای نظام و کشور و مردم بالا میره , فرشته نجات یا رفسنجانی ظهور میکنه و کشور رو از دست اهرمین نجات میده و تبدیل میشه به یک اسطوره آزادی بخش ! رابطه با غرب رو در اصلاح میکنه و در داخل پاکسازی انجام میده و وضع اقتصادی رو بهبود می بخشه و اوضاع رو سر و سامان میده و گناهکاران (!) رو مجازات میکنه و ... یهو بعد از چند سال که چشم که باز میکنی میبینی آش همون آش و کاسه همون کاسه ست و فقط پالون خر عوض شده !!!! طبیعیه مردمی که چند سال در خفقان بودن با اومدن فرشته نجات مدیون و طرفدار نظام هم میشن و این همون چیزیه که اینها دنبالش هستن . اقتدار !!!!!!
فقط امیدوارم آخر و عاقبت همه ما به خیر بگذره و این روند جاگزینی و اقتدار هزینه دار برای مردم نشه ...
نوشته شده در ساعت 1:04 AM توسط No One
........................................................................................
Tuesday, April 17, 2007
● آخوند صیغه ای :
از قدیم گفتن هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک ! حکایت ملاهای ما هم چیزی شبیه به اینه . حروم زاده های پشمناک قابلمه به سری که چنان گندش رو در آوردن که نمک که جای خود داره ، وایتکس و اسید و تیزآب هم نمیتونه گندشونو پاک کنه :
من با آخوند جماعت زیاد میپرم و ازشون خیلی خوشم میاد . از دوران کودکی هم ازشون زیاد خاطره دارم چون پدر بزرگم هر هفته یه آخوند جاکشی رو میاورد خونه ش تا براش روضه بخونه مبادا اون دنیا چیز داغ تو چیزش کنن !!!!!! منزل پدری هم اینقدر بزرگ بود که در یکطرف اون ما زندگی میکردیم و در طرف دیگه پدر بزرگ و مادر بزرگم و هر دو ساختمون در باغ بزرگی ساخته شده بود که امروز فقط یکی از اون ساختمون ها و نیمی از باغ موجوده و پدرم ساکنشه و باقی تبدیل به دهها خونه و کوچه و مغازه و .. شدن . در این شرایط من که همه عشقم رفتن پیش مادر بزرگم بود , وقتی این حروم زاده میاومد , تحریم میشدم و حق نداشتم تا وقتی اون اونجاست برم داخل و باید بیرون میموندم تا روضه تموم بشه . این بود که از حرصم میرفتم یه میخ بر میداشتم و سرتاسر ماشین آخونده رو نقاشی میکردم و چشم چشم دو ابرو براش میکشیدم !!!!! بعدها هم که بزرگ شدم , پدر بزرگم توبه کرد و از دین اسلام برگشت و بعد از انقلاب سایه هر چی آخوند بود رو با تبر میزد و مادر بزرگم هم بعد از انقلاب کشف حجاب کرد و چادرش رو انداخت دور !!! با یه همچین سابقه گل و بلبلی که از دوران کودکی عنایت ویژه ای نسبت به روحانیت داشتم ، مشخص بود در بزرگسالی یعنی حالا , چه اتفاقاتی می افته در رویارویی با آخوندها ! این رو هم بگم که وبلاگ شنیع اینجانبه در حوزه های علمیه سراسر کشور شدیدن طرفدار داره و من تا پارسال این مطلب رو نمیدونستم و سر جریانی مطلع شدم که اراذل طلبه جزو مشتریان پر و پا قرص اینجا هستن . این شد که تصمیم گرفتم نور ایمانم رو قویتر کنم و بخاطر ایمان زیر شکمی و عنایت ویژه ای که نسبت به روحانیت دارم از سمت عقب و پایین و اینا ... گفتم هر از گاهی با یکی از این جماعت پشمناک بپرم و مدتی اعتمادشون رو جلب کنم و طوری وانمود کنم که طرف خیال کنه داره منو به راه راست یا همون صراط المستقیم هدایت میکنه و درست وقتی که خیال میکنه من از جرگه کفار و مرتدین خارج شدم و مشعشع و نورانی شدم ، یهو چنان حالی ازش میگیرم که بدبخت از روحانیت استعفا میده !!! ماجرا زیاد بوده . در آلمان آیت الله حائری بود ! در سوئد حجت الاسلام ملایری امام جمعه مسجد استکهلم بود در ایران ابطری ها " ابطحی " بودن . قرائتی رو هم دیدم و خیلی آخوند باحالیه و کلن خیلی آخوندهای کله گنده دیگه رو به نوعی یه حالی بهشون دادم . چند وقت پیش هم یه آخوند رده بالای حکومتی به پستم خورده بود و ما هم تا جا داشت این بدبخت رو پُرش کردیم و هی سوالات شرعی و زیر شکمی که 99% از مسائل اسلام رو تشکیل میده ازش پرسیدیم و بعد هم عقاید کفر آمیز و شیطان پرستانه مون رو ازش سوال کردیم و احکامش رو پرسیدیم و خلاصه رسیدیم به اینکه طرف وظیفه شرعی خودش دونست که ما رو ارشاد کنه و به راه اسلام و خدا بکشونه !
" من فقط یک مساله رو نمیدونم ! اینکه چرا راه اسلام راه حق و حقیقته و از کی تا حالا راه درست شده برای ما راه اسلام ؟ راهی که توش جز ارتجاع سیاه و جبر و تباهی و کشتار و رفتار حیوانی و وحشیانه و ترور و شکنجه و دار زدن و سنگسار و معدوم کردن حقوق بشر و له کردن خقوق زنان چیزی نداره , آیا راهگشای انسان و راه حق و حقیقت و راستی میتونه باشه ؟؟؟؟ خوبه از احمدی نژاد بپرسیم "
خلاصه در راستای ازشاد کردن ما , این بشر هر شب سر ساعت معینی می اومد پشت کامپیوتر و این یاهو یا نرم افزار شرک و استکبار رو باز میکرد و با ما مشغول چت کردن و ارشاد کردن میشد و مسائل اسلام رو عنوان میکرد و از قوانین فیضیه و اسلام و اصول روحانیت میگفت و خلاصه یک چیزهایی میگفت که آدم مخش میگوزید . منم هر وقت این میرفت روی منبر یاهو , یه بطری شراب ناب محمدی شیراز میذاشتم کنار دستم و این هی میگفت و منم هی میرفتم بالا و بعد از یکساعت چنان مستفیض میشدم که نگو !!!!! خب مشخص بود آدم یک و نیم لیتر شراب رو در عرض یکساعت بخوره , میشه مثل گاو ( ع ) و هر چی بهش بگن تصدیق میکنه . اونم هر چی از من سوال میکرد من نه نمیگفتم و تایید میکردم و اسلام رو چنان در آغوشم میچلوندم و به رینگ پستون هام میچسبوندم که انگار روح فاطیما در من حلول کرده بود !!!!! با این تفاسیر اون بنده مادر مرده خدا تصور میکرد تمام این یکساعت صحبت کردن هاش شدیدن موثر واقع شده و کله قند بود که تو دلش ذوب میشد !!!!
این وضعیت یک هفته ادامه پیدا کرد تا اینکه دیشب دوباره این جانور پیداش شد و شروع کرد ارشاد کردن و طرح مساله ! اول صحبت هاش من همیشه ساز مخالف میزدم و اسلام رو به جاییم حساب نمیکردم . دیشب شراب تموم شده بود و رفتم سراغ ویسکی هایی که از انگلیس توی بطری های آب معدنی آورده بودم و یه دابل برای خودم ریختم و شروع کردم حرکت به راه مستقیم . یه نیم ساعتی که گذشت یهو آخونده برگشت گفت :
- خواهر جانم ! همسر و دخترانم هم اینجا در کنار بنده هستند و به شما سلام میرسانند و تبریک میگویند که به راه راست آمدید !
آقا ما هم هر وقت نوشیدنی بهشتی میخوریم اون ذات اهریمنی مون قلمبه میشه و میزنه بیرون و منم در جواب براش نوشتم : حاج آغا بهشون گفتی که منو صیغه خودت کردی ؟؟؟؟
یه 2 – 3 دقیقه ای چیزی ننوشت و بعد هم یهو قطع شد و رفت !! منم از خدا خواسته کامپیوتر رو خاموش کردم و رفتم خوابیدم ! صبح که بیدار شدم و کامپیوتر رو روشن کردن دیدم برام Offline گذاشته که :
- خداوند لعنتت کنه که آبروی بنده را پیش خانواده ام بردی و تا صبح داشتم به آنها اثبات میکردم که شما را صیغه نکرده ام و شما مزاح فرمودید و ...
..
..
همین مساله شده برای من جوک و از صبح تا حالا هر وقت یادش می افتم از خنده غش میکنم . پیش خودم فکر میکنم : آخوندها که خدای صیغه کردن هستن و هر زن و دختری رو که میبینن به بهانه دعا نوشتن دور نافشون و باز کردن بخت و اینا , اعفالشون میکنن و صیغه و یکی دو بار سانفرانسیسکو و بعد هم یه اردنگی در کون خانم و قضیه مختومه !!!! حالا یه بار هم یه صیغه اجباری نسیب حاج آغایی بشه که آش رو نخورده ولی دهنش شدیدن سوخته ، خیلی حال میده :) خلاصه که از دل درد دارم میمیرم از بس امروز خندیدم . خوب شد بالاخره ما یه صوابی از این دنیا بردیم و کافر از دنیا نرفتیم و آخوندی رو منحرف کردیم !! هر چند از شما چه پنهون آخوندها همه از دم منحرف و مفسد في العرض هستن و نیاز به منحرف کردن اینها نیست ... خدایش بیامرزد ...
نوشته شده در ساعت 12:55 AM توسط No One
از قدیم گفتن هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک ! حکایت ملاهای ما هم چیزی شبیه به اینه . حروم زاده های پشمناک قابلمه به سری که چنان گندش رو در آوردن که نمک که جای خود داره ، وایتکس و اسید و تیزآب هم نمیتونه گندشونو پاک کنه :
من با آخوند جماعت زیاد میپرم و ازشون خیلی خوشم میاد . از دوران کودکی هم ازشون زیاد خاطره دارم چون پدر بزرگم هر هفته یه آخوند جاکشی رو میاورد خونه ش تا براش روضه بخونه مبادا اون دنیا چیز داغ تو چیزش کنن !!!!!! منزل پدری هم اینقدر بزرگ بود که در یکطرف اون ما زندگی میکردیم و در طرف دیگه پدر بزرگ و مادر بزرگم و هر دو ساختمون در باغ بزرگی ساخته شده بود که امروز فقط یکی از اون ساختمون ها و نیمی از باغ موجوده و پدرم ساکنشه و باقی تبدیل به دهها خونه و کوچه و مغازه و .. شدن . در این شرایط من که همه عشقم رفتن پیش مادر بزرگم بود , وقتی این حروم زاده میاومد , تحریم میشدم و حق نداشتم تا وقتی اون اونجاست برم داخل و باید بیرون میموندم تا روضه تموم بشه . این بود که از حرصم میرفتم یه میخ بر میداشتم و سرتاسر ماشین آخونده رو نقاشی میکردم و چشم چشم دو ابرو براش میکشیدم !!!!! بعدها هم که بزرگ شدم , پدر بزرگم توبه کرد و از دین اسلام برگشت و بعد از انقلاب سایه هر چی آخوند بود رو با تبر میزد و مادر بزرگم هم بعد از انقلاب کشف حجاب کرد و چادرش رو انداخت دور !!! با یه همچین سابقه گل و بلبلی که از دوران کودکی عنایت ویژه ای نسبت به روحانیت داشتم ، مشخص بود در بزرگسالی یعنی حالا , چه اتفاقاتی می افته در رویارویی با آخوندها ! این رو هم بگم که وبلاگ شنیع اینجانبه در حوزه های علمیه سراسر کشور شدیدن طرفدار داره و من تا پارسال این مطلب رو نمیدونستم و سر جریانی مطلع شدم که اراذل طلبه جزو مشتریان پر و پا قرص اینجا هستن . این شد که تصمیم گرفتم نور ایمانم رو قویتر کنم و بخاطر ایمان زیر شکمی و عنایت ویژه ای که نسبت به روحانیت دارم از سمت عقب و پایین و اینا ... گفتم هر از گاهی با یکی از این جماعت پشمناک بپرم و مدتی اعتمادشون رو جلب کنم و طوری وانمود کنم که طرف خیال کنه داره منو به راه راست یا همون صراط المستقیم هدایت میکنه و درست وقتی که خیال میکنه من از جرگه کفار و مرتدین خارج شدم و مشعشع و نورانی شدم ، یهو چنان حالی ازش میگیرم که بدبخت از روحانیت استعفا میده !!! ماجرا زیاد بوده . در آلمان آیت الله حائری بود ! در سوئد حجت الاسلام ملایری امام جمعه مسجد استکهلم بود در ایران ابطری ها " ابطحی " بودن . قرائتی رو هم دیدم و خیلی آخوند باحالیه و کلن خیلی آخوندهای کله گنده دیگه رو به نوعی یه حالی بهشون دادم . چند وقت پیش هم یه آخوند رده بالای حکومتی به پستم خورده بود و ما هم تا جا داشت این بدبخت رو پُرش کردیم و هی سوالات شرعی و زیر شکمی که 99% از مسائل اسلام رو تشکیل میده ازش پرسیدیم و بعد هم عقاید کفر آمیز و شیطان پرستانه مون رو ازش سوال کردیم و احکامش رو پرسیدیم و خلاصه رسیدیم به اینکه طرف وظیفه شرعی خودش دونست که ما رو ارشاد کنه و به راه اسلام و خدا بکشونه !
" من فقط یک مساله رو نمیدونم ! اینکه چرا راه اسلام راه حق و حقیقته و از کی تا حالا راه درست شده برای ما راه اسلام ؟ راهی که توش جز ارتجاع سیاه و جبر و تباهی و کشتار و رفتار حیوانی و وحشیانه و ترور و شکنجه و دار زدن و سنگسار و معدوم کردن حقوق بشر و له کردن خقوق زنان چیزی نداره , آیا راهگشای انسان و راه حق و حقیقت و راستی میتونه باشه ؟؟؟؟ خوبه از احمدی نژاد بپرسیم "
خلاصه در راستای ازشاد کردن ما , این بشر هر شب سر ساعت معینی می اومد پشت کامپیوتر و این یاهو یا نرم افزار شرک و استکبار رو باز میکرد و با ما مشغول چت کردن و ارشاد کردن میشد و مسائل اسلام رو عنوان میکرد و از قوانین فیضیه و اسلام و اصول روحانیت میگفت و خلاصه یک چیزهایی میگفت که آدم مخش میگوزید . منم هر وقت این میرفت روی منبر یاهو , یه بطری شراب ناب محمدی شیراز میذاشتم کنار دستم و این هی میگفت و منم هی میرفتم بالا و بعد از یکساعت چنان مستفیض میشدم که نگو !!!!! خب مشخص بود آدم یک و نیم لیتر شراب رو در عرض یکساعت بخوره , میشه مثل گاو ( ع ) و هر چی بهش بگن تصدیق میکنه . اونم هر چی از من سوال میکرد من نه نمیگفتم و تایید میکردم و اسلام رو چنان در آغوشم میچلوندم و به رینگ پستون هام میچسبوندم که انگار روح فاطیما در من حلول کرده بود !!!!! با این تفاسیر اون بنده مادر مرده خدا تصور میکرد تمام این یکساعت صحبت کردن هاش شدیدن موثر واقع شده و کله قند بود که تو دلش ذوب میشد !!!!
این وضعیت یک هفته ادامه پیدا کرد تا اینکه دیشب دوباره این جانور پیداش شد و شروع کرد ارشاد کردن و طرح مساله ! اول صحبت هاش من همیشه ساز مخالف میزدم و اسلام رو به جاییم حساب نمیکردم . دیشب شراب تموم شده بود و رفتم سراغ ویسکی هایی که از انگلیس توی بطری های آب معدنی آورده بودم و یه دابل برای خودم ریختم و شروع کردم حرکت به راه مستقیم . یه نیم ساعتی که گذشت یهو آخونده برگشت گفت :
- خواهر جانم ! همسر و دخترانم هم اینجا در کنار بنده هستند و به شما سلام میرسانند و تبریک میگویند که به راه راست آمدید !
آقا ما هم هر وقت نوشیدنی بهشتی میخوریم اون ذات اهریمنی مون قلمبه میشه و میزنه بیرون و منم در جواب براش نوشتم : حاج آغا بهشون گفتی که منو صیغه خودت کردی ؟؟؟؟
یه 2 – 3 دقیقه ای چیزی ننوشت و بعد هم یهو قطع شد و رفت !! منم از خدا خواسته کامپیوتر رو خاموش کردم و رفتم خوابیدم ! صبح که بیدار شدم و کامپیوتر رو روشن کردن دیدم برام Offline گذاشته که :
- خداوند لعنتت کنه که آبروی بنده را پیش خانواده ام بردی و تا صبح داشتم به آنها اثبات میکردم که شما را صیغه نکرده ام و شما مزاح فرمودید و ...
..
..
همین مساله شده برای من جوک و از صبح تا حالا هر وقت یادش می افتم از خنده غش میکنم . پیش خودم فکر میکنم : آخوندها که خدای صیغه کردن هستن و هر زن و دختری رو که میبینن به بهانه دعا نوشتن دور نافشون و باز کردن بخت و اینا , اعفالشون میکنن و صیغه و یکی دو بار سانفرانسیسکو و بعد هم یه اردنگی در کون خانم و قضیه مختومه !!!! حالا یه بار هم یه صیغه اجباری نسیب حاج آغایی بشه که آش رو نخورده ولی دهنش شدیدن سوخته ، خیلی حال میده :) خلاصه که از دل درد دارم میمیرم از بس امروز خندیدم . خوب شد بالاخره ما یه صوابی از این دنیا بردیم و کافر از دنیا نرفتیم و آخوندی رو منحرف کردیم !! هر چند از شما چه پنهون آخوندها همه از دم منحرف و مفسد في العرض هستن و نیاز به منحرف کردن اینها نیست ... خدایش بیامرزد ...
نوشته شده در ساعت 12:55 AM توسط No One
........................................................................................
سایت ها
My Community
سايت هاي خبري
دوستان
Design By Shiva © 2001