فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Saturday, March 03, 2007
وقتی راسپوتین مسلمان میشود :


Hey hey hey hey
There lived a dick head man in iran long ago
He was thin and strong, in his eyes a flaming glow
Most people looked at him with terror and with fear
But to Tehran Moslem chicks he was such a lovely dear
He could preach the Quran like a preacher
Full of ecstasy and fire
But he also was the kind of teacher
Pasdar's would desire
Ah ah ahmadi
Lover of the Rahbar King
There was a dog that really was gone
Ah ah ahmadi
Islamic republic greatest lie machine
It was a shame how he carried on
He ruled the Iranin land and never mind the Rahbar
In all affairs of state he was the man to please
But he was real great when he had a slave to squeeze
For the king he was no wheeler dealer
Though he’d heard the things he’d done
He believed he was a holy healer
Who would heal her monarchy
" But when his thinking and lusting and his hunger for nuclear power became known to more and more people, The demands to do something about this outrageous man became louder and louder :
This man’s just got to go !! declared his enemies
But the KING begged don’t you try to do it, please
No doubt this Ahmadi had lots of hidden charms
Though he was a brute they just fell into his arms
Then one night some men of higher standing
Set a trap, they’re not to blame
Come to visit us they kept demanding
And he really came
Ah Ah Ahmadi
Lover of the Rahbar King
They put some poison into your bowl
Ah Ah Ahmadi
Iranian’s greatest dead machine
You drink it all and say I feel FINE
Ah Ah AhmadiLover of the rahbar King
They didn’t quit, they wanted your head
Ah Ah Ahmadi
Iranian’s greatest lie machine
And so they shot you till you dead
Holy shit , those Muslem's …


نمیدونم ماجرای راسپوتین , شیاد دربار تزار رو شنیدین یا نه ؟ ازش چندین فیلم و دهها کتاب و روایت و داستان و شعر و ترانه ساخته شده . کلن داستان در مورد ورود مردی بینام و نشون و بیسواد و رذل و تشنه قدرت به دربار تزار روسیه بود که تونست با سوء استفاده از احساسات مذهبی ملکه خودشو در بین خاندان سلطنتی جا کنه و تا تونست سوء استفاده کرد از قدرت و در نهایت هم به قتل رسید و ... ولی همین ورودش به کاخ تزار روس سر آغاز زوال حکومت تزار شد و باعث نفرت مردم از تزار و در نهایت سرنگون شدنش !!!
احمدی نژاد رو اگه با راسپوتین بخواهیم مقایسه کنیم شباهت های زیادی رو میتونیم بینشون پیدا کنیم . هر دو ناشناسانی بودن که تونستن با فرصت طلبی و سوء استفاده از قدرت ، خودشون رو در نظام حکومتی جا کنن و به پست های بالایی برسن . احمدی نژاد هم مثل راسپوتین فردی تشنه قدرت و جاه طلب و شدیدن بیسواد و اُمُل بوده و هست ! در طول این 28 سال اسمی از احمدی نژاد برده نمیشد , همونطوری که اسمی از خاتمی هم نبود و یه شبه همه اینها علم میشدن و معروف و مردم یه شبه کشفشون میکردن !! سوتی های دائمی احمدی نژاد که قبلن یک در میون و حالا روزانه شده و آبروی نداشته حکومت اسلامی ایران رو روزی نیست که نبره و مورد تمسخر مردم قرار نده ! روی کار اومدن و ورود احمدی نژاد به سیاست و روشهای مسخره و احمقانه و شدیدن افراطی و خطرناکی که در پیش گرفته باعث شده مردم ایران و حتا تمام کشورهای جهان از این انسان دیوانه خل وضع نفرت و کینه عمیقی پیدا کنن و دید مردم رو نسبت به حکومت اسلامی بیش از پیش تخریب کرده و وجهه نداشته نظام رو شدیدن خراب و کار رو به جایی رسونده که حتا در رده های بالای حکومتی هم مخالفین و دشمنان بسیار جدی ای در برابرش دارن صف میکشن و جبهه گیری میکنن .
از نظر خیلی از عوام وجود چنین افرادی آفت تلقی میشه و باید اونها رو کشت یا نفرین کرد و به زیر کشید و هزار و یک بلا سر خودشون و خوار مادرشون و زن و جد و آبادشون آورد !
ولی اگه کمی منطقی باشیم و عاقلانه فکر کنیم متوجه میشیم وجود چنین افرادی نه تنها آفت , که یک نعمت در حکومت های دیکتاتوری به حساب میاد ! اگه 100 سال هم از ظهور انقلاب ننگین اسلامی در ایران میگذشت , مردم ایران هرگز تکونی به خودشون نمیدادن و متوجه عمق کثافت و جنایاتی که در ارکان این رژیم نهفته نمیشدن و هر از گاهی هم کسانی مثل خاتمی ظهور میکردن و با بتونه مالی و سرپوش گذاشتن به جنایت های رژیم , دولت رو مقتدرتر میکردن ! دولت های خارجی و بین المللی هم هرگز متوجه ماهیت کذایی این رژیم خوش خط و خال نمیشدن !
ولی از وقتی چنین شخصیت منفور و نفرت انگیزی روی کار اومده ، باعث شده لایه های مخفی و نامرئی نظام به ظاهر جمهوری اسلامی ایران , مرئی بشه و اون روی سکه قابل مشاهده شده برای همگان و همین شده که امروز با وجود ماشین سرکوبگر رژیم که نیرو و سرمایه و قدرت عظیمی در پشتش قرار گرفته تا مخالفت مردم رو به هر شکل ممکن از دستگیری گرفته تا ترور و شکنجه و آدم ربایی و سانسور و فیلترینگ و ایجاد رعب و وحشت و خفقان و ... سرکوب کنه , اما میبینیم عمق نفرت و انزجار مردم ایران تا حدی زیاد شده که هیچ نیرویی حریف مردم نمیشه . ایران مثل غذه سرطانی ای شده که هر از گاهی بیماری از یک قسمتش عود میکنه . میان شمال ایران رو ساکت میکنن جنوب شلوغ میشه ! جنوب رو ساکت میکنن , شرق به هم میریزه و شرق رو ساکت میکنن , غرب قد علم میکنه و مرکز و .. کم کم داره موج مخالفت ها با رژیم به درگیری های مسلحانه پر تلفات و منسجم و هماهنگ و برنامه ریزی شده در میاد و مخالفت های پارتیزانی و پراکنده و بی برنامه دارن خودشونو به قیام های سازمان یافته و برنامه ریزی شده تبدیل میکنن !!!!!
این حرکت ها تا قبل از دوران احمدی نژاد و در طول این 28 سال در ایران سابقه نداشته ! ایران هرگز در طول این 28 سال از سوی مجامع بین المللی مورد تحریم و تهدید قرار نگرفته بود و هرگز مخالفین خارجی به این شکل در برابر ایران آرایش خسمانه نگرفته بودن . مردم ایران هرگز در طول این 28 سال با هیچ دوره ای از رهبران سیاسی کشور چنین آشکارا و علنی و تحریک آمیز مخالف نبودن که امروز هستن و نمونه کوچک اون انتخابات اخیر بود که با اکثریت آرا مردم گروهک احمدی نژاد رو کنار زدن .
افرادی مثل احمدی نژاد هستن که باعث شدن سران محافظه کار پشت پرده رژیم ایران به خودشون بیان و برای اول نجات خودشون و بعد نجات منافع خودشون و در نهایت آروم کردن مردم خشمگین , جلوی این مردک دیوانه بایستن . امروزه در سطوح قدرت ایران بین گروههای مختلف درگیری و جنگ شدیدی در جریانه برای در دست گرفتن قدرت که اگه ادامه پیدا کنه , قبل از اینکه تحریم ها و محدودیت های جهانی و فشار مردم , باعث فرو ریختن کیان نظام ایران بشه , همین درگیری ها به یک جنگ داخلی ویرانگر در درون نظام منجر میشه !!
مسلمن اوضاع خوبی در آینده در انتظار ما نیست و این هم خودش یک نعمته . ما مردم حال حاضر ایران بیشتر از اونکه لایق زندگی باشیم , لایق مرگ هستیم . چون مرگ شرف داره در برابر این چیزی که امروزه به نام زندگی داریم انجام میدیم !!! پس همون بهتر با مرگمون به آیندگانمون فرصتی برای زندگی بهتر بدیم و براشون دنیایی آزاد بسازیم . چون وقتی خودمون عرضه نداریم نظامی چنین استبدادی و مزدور رو بر کنار کنیم و مثل سگ زندگی میکنیم در هراس و تنگنا و خفقان , مثل کرم در قانون جنگل ، همون بهتر نباشیم چون مرگ شرف داره به این زندگی سگی و ذلت . حداقل مرگ ما باعث میشه دیگران به خود بیان و هرگز اجازه ندن افرادی مثل خمینی ملعون با مشتی وعده های دروغین اونها رو به بندگی بکشن و مورد استثمار قرار بدن !!!

تکبیر.



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001