فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Sunday, March 25, 2007
در حسرت هاله :

اسم هاله که میاد یا هاله خانم نیافتین !!! بابا هر گردی که گردو نمیشه ! آقا امروز اعلام شد احمدی نژاد از رفتن به سازمان ملل انصراف داده و تقصیر رو انداخته گردن شیطان بزرگ که ویزاش رو دیر صادر کرده !!!! البته که از اون طرف هم آمریکا فورن اعلام کرد که از چند روز قبل ویزای احمدی نژاد و اعضای اسطبل ریاست جمهوری رو صادر کرده و این خود احمدی نژاد بوده که انصراف داده !! البته بطور سر بسته هم اعلام شد که رفتن احمدی نژاد برای آمریکا نه تنها یک امتیاز بسیار مهم بود که حتا مثل قضیه کمک بزرگ احمدی نژاد به اسرائیلی ها در مساله لبنان و فلسطین میتونست یک شاهکار سیاسی تاریخی به شمار بیاد !!! همونطور که میدونین احمدی نژآد نابغه علم سیاست کاری کرده که تمام اقداماتش معکوس جواب داده و در مورد اسرائیل هم اومده بود بر ضد اسرائیل کار کنه و قضیه برعکش شد و چنان به نفعشون شد که در روزنامه های معروف اسرائیلی از احمدی نژاد تشکرات ویژه کردن !!
اما اگه احمدی نژاد به سازمان ملل میرفت چه اتفاقی می افتاد :
اتفاق دوم این بود که احمدی نژآد اعلام میکرد حق مسلم ما انرژی هسته ای نیست و ممکن بود آجری , پتکی چیزی تو سرش خورده بود و این حرف رو میزد و در اون صورت به نفع آمریکا بود و مذاکراتی هم صورت میگرفت و ایران از این بن بست در می اومد و آمریکا هم سریع تر به مقصود که عمون تعلیق باشه میرسید !
اتفاق اول هم این بود که طبق معمول اول دور سر احمدی نژآد هاله نورانی ظاهر میشد و بعد شروع میکرد به خوندن آیه و حدیث و چند ساعتی ختم قرآن میگرفت در سازمان ملل تا اعضای کافر شورای امنیت رو مسلمون کنه و به راه راست هدایت کنه و بعد سخنرانی رو آغاز میکرد و دنیا رو دشمن قلمداد میکرد و آمریکا رو شیطان بزرگ و اسرائیل رو هم لایق پاک شدن از روی نقشه جهان با مداد پاک کن و بمب اتمی رو هم حق ملی مردم ایران میدونست و از نون شب واجب تر . در این صورت آمریکا شدیدن خوش به حالش میشد و متحدانش 4 برابر میشدن و کار تحریم و احتمالن جنگ با ایران هم بدون مخالفت به پیش میرفت و بوش به بزرگترین پیروزی سیاسی عمرش میرسید !!! البته یه تبصره ای هم میخورد این وسط و اونم این بود که با سخنان احمدی نژاد به وجهه ایرانیان دوباره ریده میشد و از طرفی هم خبرگزاری های جهان تا مدتی جوک و لطیفه برای انتشار پیدا میکردن !!!
به هر حال حیف از این فرصت طلایی که آمریکایی ها از دست دادن و همینطور خود احمدی نژاد که مانع از ظهور هاله های نورانی دور سرش و ارتباط معنوی با امام زمان شد و جهانیان رو از حضور خودش در سازمان ملل دلسرد کرد ! البته همه اینا از خوش قدمی من بوده که تا چند ساعت دیگه باید برم فرودگاه و درست همین امروز این قطعنامه باید تصویب میشد و معلوم نیست تبعاتش چی باشه . هر چه پیش آید خوش آید .. این نشون رژیم ایران میده که یه من ماست چقدر اورانیوم داره و مردم رو هم هوشیار میکنه که اینبار با طناب قرومساقی بنام احمدی نژاد توی بهشت هم نرن !!!!!!!

از اینا که بگذریم هیجان دارم فجیع !!!!!! اینقدر که هی میرم دستشویی و به قبر آغا امام زمان حال میدم . اونایی که تجربه زندگی در خارج از کشور رو دارن دقیقن میدونن وقتی بعد از مدتها میایی ایران چه به روزگارت میاد !!!! تا مدتها خواب نداری , عفونت ریه و تنگی نفس بخاطر تمیز بودن هوای تهران رو شاخشه , تا یکی دو هفته ای اسهالی بخاطر غذاهای خوب ایران و اینکه هر جا میری تا دستشون میاد میچپونن تو حلقت , اعصاب و روانت حسابی نوازش پیدا میکنه و تا مدتها عصبی و پرخاشگر هستی , استرس و دلشوره لحظه ای دست از سرت بر نمیداره چون اصولن تو ایران همه چیز ثابته و هیچ چیزی دچار تغییرات نمیشه و بطور کلی اوضاع احمدی نژادیه ؛ یعنی همه چیز عالی و پایدار و خوبه !!!! بجز اینا باقیش خوبه دیگه البته اگه دیگه چیزی باقی مونده باشه !!!!! از اینا گذشته تا امروز نمیدونین چقدر فحش خوردم که چرا دارم تو این موقعیت میام ایران ؟؟؟؟؟ مغز خر خوردم و هزار و یک چیز دیگه !! هر کی میگه چرا ؟ جوک ترکه رو میگم براش : مجبورم میفهمی ؟ مجبورم :)
یکی از چیزهایی که خیلی زیاد (!) با خودم دارم میبرم ایران قرص آرام بخشه . زیاد که نیست و حدود 5 تا قوطی 250 تایی میشه و فکر کنم با کمک اینا بتونم به اعصابم مسلط بشم تا وقتی که جا می افتم ! بارم هم کاملن سبکه و یه چمدون متوسط چرخ دار بیشتر نمیبرم که اونم تا این لحظه 14 کیلو بیشتر نشده . در عوض آرتین فقط 2 تا چمدون 20 کیلویی بار بسته و نصف بیشترش هم سوغاتیه و من بدبخت هم باید کلی اضافه بار بدم چون KLM 20 کیلو بیشتر بار قبول نمیکنه و باقی رو باید هر کیلو 45 پوند بدیم ... امارات هم نهایت 25 کیلو . من هنوزم نفهمیدم چه عاملی باعث شده من این آرتین رو نکشم ! عشق که مطمئنم نیست چون هر وقت بیل بر میدارم و زندگی خصوصی مونو زیر و رو میکنم ، به همه چی میرسم الا عنصر عشق !!! امروز داشتم حساب میکردم چه غلطی کردم عید دارم میرم ایران و فکر همه چی رو کرده بودم بجز مساله مهمون بازی . الان عیده و همه تعطیلن و دسته دسته میان دیدنت ! باز بعد از عید میرفتیم بهتر بود و بعضی ها بخاطر کار فرصت نمیکردن بیان . از طرفی هم باید ما بریم دیدن اونها و خدا به دادمون برسه . تازه اینا به کنار , با مادر آرتین هم یه دعوای حسابی دارم که به چه حقی پسرش رو بردم از ایران ! ببخشید دزدیدم !!! زنیکه یکماه بعد به من زنگ زده و گفته بچه منو دزدیدی !!! روز اول گفتیم میریم یه سفر تفریحی و همین تفریح کشیده شد به کجاها .. فردا ساعت 8 صبح پرواز داریم به سمت دوبی تا من سری به عموم و شرکت بزنم که همون یکروز طول میکشه و فرداش با هواپیمایی امارات پرواز میکنیم به سمت ایران و فرودگاه جاکش کبیر ، خمینی . چی میشد الان 1000 سال جلوتر بودیم و با تکنولوژی سرعت نور وقتی چشم میبستیم ایران بودیم ؟؟؟



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001