فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Saturday, March 17, 2007
بیچاره وزیر آموزش و پرورش :

نمیدونم جریان وزیر آموزش و پرورش رو خوندین یا نه ؟ این سرور علم و دانش و فرهنگ و هنر در پی دستگیری بیش از 350 نفر از معلمان زحمتکش ایرانی اعلام کردن که چنین چیزی صحت نداره و چون خودشون ندیدن به همین دلیل هم به شدت این مساله رو تکذیب میکنن و اونو شایعه میدونن !!!
" حالا به کسی نگین ؛ معلمها جلوی وزارت آموزش و پرورش اجتماع کرده بودن و ممکنه گندش در بیاد که آغای وزیر آموزش و پرورش توی وزارت خونه تشریف نداشتن و معلوم نبود سرشون به چه کاری (!) بند بود "

سالها قبل در دوران کودکی داستانی رو خونده بودم که خیلی نزدیک به وضعیت آغای وزیر آموزش و پرورش و موضوع انکار دستگیری معلمان بود . داستان از این قرار بود که :
پادشاهی بود عاشق لباس و تمام سرمایه و پول کشورش رو خرج لباس میکرد . یک روز 2 نفر خیاط پیشش میان و بهش میگن ما میتونیم لباسی برات بدوزیم که وقتی اونو بپوشی نامرئی میشی و فقط این آدمهای احمق هستن که نمیتونن این لباس رو ببینن و شما به همین راحتی میتونین آدمهای احمق و آدمهای عاقل رو از هم تشخیص بدین . پادشاه طلا و جواهرات زیادی در اختیار خیاطها میذاره و اونها مشغول میشن . چند روز بعد پادشاه وزیرش رو میفرسته سراغ خیاطها تا از پیشرفت کار اطلاع پیدا کنه . وزیر وقتی میرسه به کارگاه خیاطها میبینه هیچ پارچه ای وجود نداره و هیچ لباسی هم نیست و خیاطها دارن روی هوا چیزی رو میدوزن . با خودش میگه اگه من بگم چیزی ندیدم اونوقت همه خیال میکنن من آدم احمقی هستم ! بر میگرده پیش پادشاه و میگه : پارچه زیبایی در حال دوخت هست و بزودی ازش لباسی برازنده شما تهیه میشه ! به همین ترتیب چندین وزیر و نماینده میرن به دیدن این لباس و همگی اعلام میکنن لباس بسیار زیباست ! تا اینکه یک روز خیاط ها میگن لباس حاضره و پادشاه میره و میبینه خبری از لباس نیست ولی از ترس اینکه بگه من لباسی نمیبینیم و همه بهش بگن احمق ، رضایت خودشو اعلام میکنه و قرار میشه لباس رو بپوشه و بره توی شهر دیدن مردم . لباس رو میپوشه و لخت و پتی میره توی خیابون . همه مردم از ترس شروع میکنن هورا کشیدن و از لباسش تعریف کردن . این وسط یهو یه بچه داد میزنه : پادشاه لخته !!!!!!!!

این داستان شباهت عجیبی به ماجرای وزیر آموزش و پرورش دولت مهرورز احمدی نژآد داره . آقای وزیر در واقع خودش بهتر از هر کسی میدونه که معلمین دستگیر شدن و چه بلایی هم سرشون دارن میارن در هتل اوین ؛ ولی از اونجایی که دولت مهرورزان یه سرش به اسطبل ولایت مطلقه وقیح وصله و یک سرش هم به جناب احمدی نژاد که همه چیز رو :
- خوب , اوضاع رو عادی , شرایط رو بسیار مناسب , اقتصاد رو شکوفا , جامعه رو بسیار آرام , تورم رو نزولی , قیمت ها رو مناسب , روابط بین الملل رو عالی و در حال گسترش میبینه ، وزرا و زیر دستان دولت احمدی نژاد هم برای اینکه بر خلاف نظر احمدی نژاد حرفی نزنن و یه وقت سوء تفاهم پیش نیاد که این وسط یا احمدی نژاد احمقه یا وزرای مربوطه , خیلی راحت سکوت میکنن و چشمشون رو بر روی حقایق میبندن ... والا !!!
حالا هی بگین احمدی نژاد ک .. ننت ! آسمون زمین میاد ؟ نه ! طرف خره تو میگی چی ؟ پریروز اعلام کرده سازمان ملل رو باید جمع کرد و قطعنامه هاش ورق پاره ای بیش نیست و امروز درخواست رسمی میفرسته به سازمان ملل که میخوام از حق مسلم دل خودم (!) دفاع کنم . بخیل نباید بود . بذاریم کمی هم اعضای سازمان ملل مزاح کنن و لبخند بزنن :)



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001