فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Saturday, February 24, 2007
خشم ملا حسین درخشان :

بعضی آدم ها هستن که هر کاری میکنن تا محبوبیت جذب کنن , نمیشه ! این آدمها شباهت فجیعی به قابلمه تفلون دارن و شدیدن نچسب هستن ! یکی از این آدمها همین ملا حسین درخشان خودمونه که نمیدونم چی در وجودش داره که از روز اول که با پدیده وبلاگ نویسی آشنا شدم , نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و همیشه بینمون شکرآب بوده و سایه هم رو با تیر میزدیم . یادمه اولین دفعه ای که دیدمش یه مطلب براش نوشتم در مورد کچلی و راههای درمان اون و بستن دنبلان چرخ کرده به سر برای رویش مو و پر پشت شدنش , بعد هم که به اصرار و فشارهای مرجان رفت و مو کاشت , پته ش رو ریختم رو آب و دیگه شد با من دشمن خونی !! البته به این مادر مرده همه میگن پدر وبلاگ نویسان ایرانی ولی من از غیب هزار و یک شاهد میارم که حتا یکی دو سال قبل از همین ملای خودمون خیلی از ایرانیها بودن که وبلاگ و سایتهای خبری مینوشتن و هیچ کدوم هم ادعایی نداشتن و هنوزم خودشونو اولین وبلاگ نویس ایرانی نمیدونن , حالا اینکه یه شبه چطور این بچه آخوند دوزاری برای ما شده ابوالبلاگر , جای سواله ! هر چند در مملکت امام زمان میدونیم که میشه شبانه خیلی ها از طویله به اریکه برسن و این پروسه کاملن طبیعیه ولی ما هیچ وقت آخر کار رو نمیخونیم و اونم اینه که شاهنامه همیشه آخرش خوشه :

آقا صبح تو خواب ناز بودم و داشتم با غلمان ها توی بهش گرگم به هوا بازی میکردم که صدای تلفن منو با لگد از باغ فاحشه خونه بهشت پرت کرد به زمین و بیدار شدم . چند تا فحش آبدار نثار تلفن کننده کردم و گوشی رو برداشتم و الو نگفته , صدای مسخره ای از پشت گوشی گفت :
- دمت گرم دیگه ! حالا آبروی ما رو میبری بی معرفت ؟
شما ؟؟؟؟
- حسین !
هر خری که هستی باش ! پدر سگ کله صبح مگه مریضی زنگ میزنی خونه آدم ؟ ساعت 5 صبحه .. حالا کدوم حسینی ؟
- درخشان ! ببین شیوا من با تو شوخی ندارم .. باید بری تو وبلاگت از من عذر خواهی کنی و بگی که همه اون جریانات مسخره ای که نوشتی دروغ و خالی بندی بود و بگی غلط کردی نوشتی !
ایییش !!! توییییی ؟؟؟؟؟ اه اه مور مورم شد ! میشه بگی موضوع چیه ؟
- مگه سایت " تیک " رو نخوندی ؟
تیک دیگه چه صیغه ای هست ؟
- پس برو بخون ببین چطوری با آبروی من بازی کردی ! خلاصه بگم باید بری تو سایتت همین الان یه مطلب بنویسی که هر چی پشت سر من نوشتی خالی بسته بودی و توهم زدی !
اول اینکه من نمیدونم موضوع چیه بعد هم من از خدا هم معذرت نمیخوام چه برسه به تو بچه آخوند عقب افتاده ! حالا هم زود باش گوشی رو قطع کن که حوصله ت رو ندارم !
- قطع نکنم میخوای چیگار کنی ؟
سیم تلفن رو میکشم تا حال بیایی !!!!!
بعد هم سیم تلفن رو از پریز در آوردم و گوشی رو گذاشتم سر جاش و دراز کشیدم ! آرتین از زیر لاحاف زیر لب ناله کرد که :
- کی بود کله صبح داشتی باهاش حرف میزدی ؟
دمپاییم رو از کنار تخت برداشتم و شق , محکم کوبیدم تو فرق سرش و گفتم : یه بار دیگه تلفن زنگ میزنه تو گوشی رو بر نداری گوشی تلفن رو بهت تنقیه میکنم ! فهمیدی ؟؟؟
- حالا چرا میزنی ؟ خوابم می اومد !
پدر سگ ! مگه من خوابم نمی اومد ؟ اصلن گیریم من داشتم با یه مرد غریبه حرف میزدم تو نباید غیرتی بشی ؟
- منو سنه نه ! من که حریف تو نمیشم !
شق !!!!! یکی دیگه هم کوبیدم تو سرش با دمپایی و بلند شدم رفتم پای کامپیوتر ببینم این ملا حسین درخشان چی میگفت اول صبحی ! رفتم توی گوگل و تیک رو شروع کردم سرچ کردم و سایتش پیدا شد و آقا چشمتون روز بد نبینه ! این سایت ما رو کرده بودن توش علم عثمان و تازه اسمم رو هم اشتباه نوشته بودن و نوشته بود شیما لاچینی ! اینم لینکش :
http://www.tik.ir/display/?ID=37466&page=1
هی میخوندم و هی میخندیدم تا آخر فهمیدم قضیه از کجا آب خورده و نگو اون دفعه که حسین درخشان اومده بود منو خفت کرده بود و رو سرم خراب شده بود و منم حسابی حالشو گرفته بودم , طرف این مطلب رو کرده بود شاهد از غیب و بهش استناد کرده بود . بیخود نبود این بچه ملا کله صبح زنگ زده بود بهم که زودباش تکذیبیه بنویس که آبروم رفت !!!!! درست همین موقع موبایلم زنگ زد و گوشی رو تا برداشتم دیدم باز این حسین درخشانه . گفت اکه ننویسی خالی بستی هر روز صبح زنگ میزنم خونتون و بیدارت میکنم و مزاحم تلفنی میشم !
- منو تهدید میکنی ؟ میدونی من به تهدید شدن آلرژی دارم و اگه کسی منو تهدید کنه بلا سرش میارم ؟؟؟
مثلن میخوای چیکار کنی ؟
- یه کار باحال . حالا حرف آخرت چیه ؟
حرف آخر اینکه دهنتو سرویس میکنم شیوا !
- دیگه ؟
شروع کرد فحش دادن ............. فحش خوار - مادر و ... ......

منم گذاشتم خوب بگه و هر چی میخواد بگه و بعد که تموم شد دکمه Play رو زدم و همه حرفهاش رو برای خودش پخش کردم و گفتم : حالا میخوام ببینم فردا بازم زنگ میزنی اینجا یا نه تا این فایل صوتی خوشگل رو بذارم روی وبلاگم و باباتو جلوی چشمات بسوزونم !!!!! آقا اینو که بهش گفتم گفت خیلی نامردی و گوشی رو قطع کرد !
حالا فردا صبح منتظرم ببینم زنگ میزنه یا نه و اونوقت یکسری صحبت های گل و بلبل به زبون ملا حسین درخشان میذارم اینجا روی وب تا امت همیشه در صحنه وبلاگستان حسابی مستفیض بشن !!! تا جایی که میدونم این جانور دشمن زیاد داره و کسایی هستن که حاضرن کلی پول بدن تا یه مدرکی ، چیزی ازش گیر بیارن و حسابی آبروش رو ببرن . به هر حال فردا مشخص میشه که این ملا حسین درخشان چقدر مرده !!!! 7 دقیقه و 18 ثانیه بهم فحش داده و حرفهایی زده که مردم به آخوندها و زن چادری ها هم نمیگن !!!!!! فکر میکنم خیلی جالب باشه تا طرفدارانش و اونهایی که تو کونش میرن این آدم مزدور رو بهتر و بیشتر بشناسنش !



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001