فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Sunday, April 27, 2003
حکایت افغانی مکتب رفته :

" قبل از هر چیز : اون آغای اسکلی که به اسم حسین درخشان میایی و مزخرف مینویسی اگه بدونی تو این چند روز چقدر به ننه و بابا و جد و آبادت فحش نثار کردم دودمانت رو آباد کردم حض می کنی . حالا تا میتونی بنویس اما این رو بدون آدم حروم زاده بی وجود بزدل که اگه عرضه و شعور داشتی , به جای این بچه بازی و دلقک بازی ها میگرفتی یه کار آدم واری میکردی و شعورت رو تو راه مثبت خرج می کردی نه تو راه منفی ! حالا هم تو پیغام بده من پاک میکنم تا جون از کونت خارج بشه ! بچرخ تا بچرخیم ! روی من بتن قزوینه عزیز جون ! فوقش این میشه که کامنت رو جمع میکنم بعد ببینمم به کون عمه ات میخوای پیغام بدی یا ننت ؟ "

مدتی قبل براتون نوشته بودم از کارگر افغانی ای که هر ماه دو بار میاد و منزل ما رو تمیز میکنه ! چند روز قبل بود که تلفن کرد و گفت من کم کم دارم زندگیم رو جمع میکنم و میرم افغانستان . گفتم : گل احمد بانک زدی ؟ گفت نه خانم از وقتی آمریکایی ها رفتن افغانستان هر هزار تومن ایرانی رو 200 تومن میخرن و دیگه اینجا بودن صرف نمیکنه بعد هم نمیخوام تا آخر عمرم کارگری کنم و میخوام برم دانشگاه و انسان بشم !
گفتم : خوب تو که ایران دیپلم گرفتی بیا برو همین جا دانشگاه !
گفت : اونجا که بریم دولت 80% کمک میکنه بهم و امکانات میده بعد هم کنکور نداره و یه راست میرم دانشگاه " قابل توجه دختر خانمهای ترشیده و رهروان دانشگاه " و در آخر هم خواست براش یک کامپیوتر با همه امکاناتش بخرم تا بره افغانستان و سی دی رایت کنه ! منم کامپیوتر 133 ای رو که داشت و من روز اولی که 133 در اومده بود به قیمت 803 هزار تومن خریده بودم رو فروختم 28 هزار تومن با همه امکاناتش !!! بعد هم براش یک سیستم مزخرف Athlon سوار کردم و دادم دستش ! روزی که اومده بود ببره واقعا دیدنی بود و من اون روز اونقدر خندیدم که تا شب نمیتونستم غذا بخورم از دل پیچه !
آخه تصور اینکه یک افغانی با ظاهری دره پیتی که مثلا کفشهای چارلی چاپلین میپوشه و پشتشو میخوابونه و قدش 160 سانتی متر هست و شلوارشم چروک و خاکی با یک کاپشن گل و گشاد , یک کامپیوتر مدرن رو بزنه زیر بغلش و بره نازی آباد , خیلی مطلب داره ! فقط تصورش آدم رو میکشه از خنده باقیش پیش کش !
اما این حرفهای من به این معنی نیست که این بیچاره رو مچل کنم و مسخره ! خیلی هم براش احترام قائل هستم و اونو از صد تا پسر ژل زده و سوسول و خر پول بالا شهری بیشتر آدم میدونم و اون پسرها یک تار پشم این افغانی هم نمیشن !! مخصوصا این چت بازهاشون !!!!

خلاصه روزی که سیستم رو تحویلش میدادم بهش یک دیسک بوت هم دادم برای مواقع ضروری ! حالا هیچی هم حالیش نبود و قرار بود من بهش کمی یاد بدم . بعد تا فلاپی رو دید گفت : ااووو شیوا خانم .. یکی به من از اینها یک عالمه داده بود بعد که نگاش میکردم توش عکس های زشت زشت بود منم دیدم اینطوری هست همه را شکستم ! جل الخالق ! گفتم گل احمد چرا شکوندی ؟
گفت خوب میماند که زشت بود ! گفتم خوب پاک میکردی و خلاصه یکساعت داشتم سر و کله میزدم که فایل چیه و اطلاعات چیه و فلاپی و .... بعد هم گفت خیلی هنوز هست و قرار شد دفعه بعد که میاد همه رو بیاره . بعد گفت بازی چی داری ؟ منم گشتم تو سی دی هام و از قدیم چند تا بازی تحت داس پیدا کردم و گفتم فقط همیناست و یکیش رو براش نصب کردم Shadow Warrior . وقتی یادش میدادم چنان ذوق مرگ شده بود که حد نداشت و منم هی می خندیدم به ادا و اطوارش ... خلاصه طوری شد که دیروز زنش زنگ زد و گفت خانم جان من ازدست شما برزخ هستم ! گفتم چرا ؟؟؟
گفت این چی بود دادین گل احمد ! دیگه سر کار نمیره و نشسته همش بازی می کنه صبح تا شب ! " اومدیم ثواب کنیم کباب شدیم " گفتم این دفعه اومد نصیحتش میکنم ..... و از سرم بازش کردم . امروز که اومده بود کلی عکس و دیسکت با خودش آورده بود و کامپیوترشم زده بود زیر بغلش که براش بریزم اون تو بقول خودش ! حالا میگم اینو چرا آوردی و زدم زیر خنده .....
خلاصه عکس ها رو براش اسکن کردم و ریختم رو کامپیوترش و بعد هم یکی از عکس هاش رو با تنه رضا پهلوی مونتاژ کردم و وقتی خودش رو دیده بود همینطوری بالا پایین میپرید و ذوق میکرد و میگفت چقدر آدم شدم اینو بدین بفرستم برای بابام افغانستان ! براش پرینت گرفتم و دادم برد . حالا مطمئنم فردا زنش تلفن میکنه و میگه این شوهر منو اغفال کردین !!!! راستی الان رضا پهلوی چه حالی داره که یه افغانی رو به جاش نشوندم ... هاهاها








درس اخلاقی :
شما خلایق آریایی ! از این افعانی یاد بگیرین که با شستن پله و زمین و در و دیوار و گرد گیری و شستن موال , نون حلال در میاره و هم زن داره و هم 2 تا بچه و ماهی 300 هزار تومن هم در آمد . کسی نمیگه برین مستراح یا کون آخوند بشورین یا حمالی کنین ! اما کار برای همه هست فقط باید توقعات رو آورد پایین ! شمایی که لیسانس گرفتی ! فلان آخوند رو که نشکوندی که میخوایی تا از دانشگاه پرت شدی بیرون بذارنت پشت میز ریاست و آخر ماه هم با یک گونی پر از پول برین منزل ! همه از پایین شروع میکنن و به تدریج با کسب مهارت و تجربه و سوابق کاری پیشرفت میکنن ! خوشبختانه هیچ جای دنیا مثل ایران پول تو دست مردم نیست و امکان پیشرفت هم در هیچ جای دنیا بیشتر از ایران نیست مگر اینکه خودتون نخواهید ! فقط باید زرنگ بود و از فرصتها استفاده کرد ! یا شما شهرستانی ها که همینطوری سر خرو کج میکنین و میایین تهران به هوای پولدار شدن , و بعد که دست از پا درازتر شدین میرین دنبال کار مواد و دزدی و ... بابا توی تهران خر داغ میکنن و بوی گوشت سوختش میاد شهرستان و فکر میکنین بره تو دلی کباب میکنن ! خلاصه از ما گفتن بود هر کی کار و آینده میخواد باید از صفر شروع کنه و نگاه به پایین تر از خودش بندازه نه بالاتر از خودش ....
تکبیر ....

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001