فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Thursday, April 10, 2003
گدا لوژی :

معمولا به هیچ گدایی پول نمیدم و هر چی هم ظاهر و آناتومی این گدا کج و معوج تر و قورتر باشه باعث میشه که اصلا هیچی بهش پول ندم ! خیلی بخوام برای این قشر ارزش قائل بشم به کورهاشون پول میدم ! امروز داشتم از پیاده روی برمیگشتم خونه که دیدم گدایی نشسته کنار شمشادها و مشغول پول شمردنه ! دیدم حواسش نیست و منم خیلی بی سر و صدا و آروم آروم بهش نزدیک شدم و واویلا !!!!!! آقا یک دسته اسکناس هزار تومنی و 500 تومنی رو داشت میشمرد و تا نگاهش به من افتاد زود پولها رو چپوند تو خشتکش و دستشو دراز کرد که یه پولی به من بده ! برای اینکه ببینم گدا صفته یا نه یه اسکناس 200 تومنی بهش دادم ! از دستم گرفت و نگاه کرد و بعد هم انداخت جلوم و گفت برو بینم گدا !!!!!! مردم 500 تومن هزار تومن میدن ! اینو میخوام چیکار برو بده به گداهای پایین شهری !
خشک شدم ! بعد که به خودم اومدم یه لگد محکم حواله باسنش کردم و گفتم گمشو انتر ایکبیری !! الان زنگ میزنم 110 تا بیاد تکلیف توی مفت خورو روشن کنه .... آقا یک ثانیه نشد که غیبش زد ! این جریان باعث شد برم تو نخ این گداهای پدر سوخته بی وجود :
ما چند مدل گدا داریم :
1- یکعده آدم مفت خور وجود دارند که در روزهای معمولی مثل مردم عادی هستند , سالم و سرحال و تندرست اما درست در ایام نوروز و ایام سیاه سوگواری و مناسبتهای احمقانه تاریخ اسلامی یکدفعه تبدیل میشن به یک عده آدم شل و کور و کچل و قطع نخاع و مثله شده و اخته و جزامی و ... ! زرت و زرت میان و زنگ منازل رو میزنن و طلب کمک میکنن بخاطر گل روی امامان خیالی !
2- گداهای مدرن : این عده که اغلب جوون هستند با سر و وضع شیک و پیک پلاس هستن تو خیابانها و پول تو جیبی خودشون رو از این راه بدست میارن و تا چهره و قیافه مظلوم و پخمه ای رو میبینن سریش میشن و با دوز و کلک پولی دریافت میکنن !
یکروز داشتم از محمودیه رد میشدم و نرسیده به فروشگاه کوروش پسر قد بلند و لاغر اندامی جلوم رو گرفت و بی مقدمه گفت :
سلام خواهر جونم ....
- بله ؟؟؟؟؟
سلام کردم خواهر جون !
- یعنی میخوای بگی بابام مادرتو میشناسه ؟
مودب باشین خانم !
- پس چطوری داداش من شدی و من خبر ندارم ؟
وللش این حرفا رو ... من کیفمو جا گذاشتم می خوام برم شهرک غرب بهم 200 تومن بده .
- می دونی من چرا دارم پیاده میرم ؟
برای سلامتی ؟
- نه عزیزم ! چون همون 200 تومنم ندارم .. و در آوردن یک زبون .. نمی دونم من چرا قیافم مثل سکه تقلبی میمونه و تو زردم !
3- گداهای کار درست : این عده که اغلب معتاد هستند از فکرشون استفاده های سرشاری میبرن و با ابتکارات خاص خودشون روزی شون رو بدست میارن ! یکروز داشتم از خیابانی رد میشدم و دیدم یه پیرمرد عملی کنار خیابون ایستاده و توی دستش یک چوب لباسی سیمی هست و داره بهش شکل میده ! کمی باعث تعجبم شد و رفتم جلوتر و طوری که منو نبینه ایستادم ببینم چیکار میکنه ؟ دیدم سر سیم رو کج کرد مثل قلاب و بعد کرد توی یکی از همین صندوق های صدقه کمیته امداد و یکدور پیچش داد و بعد کشید بیرون و چند تا اسکناس از توش در اومد ! و چند بار همین کار رو انجام داد و بعد که کارش تموم شد راهشو کشید و رفت .... جالب اینجا بود هر کی میدیدش میگفت داره حق خودشو میگیره ... هاها
4- گداهای مذهبی : " آخوندهای گدا " : این عده در روزهای وفات و تولد و اعیاد دوره میافتن و طلب روی میکنن از مردم ساده لوح و پول میگیرن تا شفاعت صاحب مال رو پیش خدا و پیغمبر کنن ! یکبار از دم در مسجد محلمون داشتم رد میشدم که مردی مسن با کلاه بافتنی سبز و شال سبز و کت و شلوار جلوم رو گرفت و گفت :
سلام الیکم
- و الیکم السلام وبرکاهُ ....
" کمی مکث از شوک وارده " و بعد .... خواهرم می خواستم از شما تقاضای کمک کنم برای خانواده شهدا !
- شما وکیل وصی اونها هستین ؟
نخیر .. عرض کردم کمک جمع میکنم !
- خوب به من چه ؟ من که تعهد ندادم که از جیب من برای شهیدا مایه بگذاری ! تو می خواهی مار خیر انجام بدی پس دست کن تو جیبت و از جیب خودت مایه بذار .... من دوست دارم پولمو در راه کفر خرج کنم ! اگه میگفتی میخوام مشروب بخرم یا مواد و یا جوون بودی و پول برای کسب تجربه جنسی میخواستی بهت میدادم اما چون برای مرده ها پول جمع میکنی یک فرون هم بهت نمیدم !!
- الهی به تیر غیب گرفتار بشی ... اسب حضرت عباس چفت ا بپره رو کمرت ! ... فاطمه زهرا سنگت کنه و ....
Fuck You !
5- یک عده هستند که برای موسسات خیریه خیالی پول جمع میکننند و یا دوره های قرآن و سفره های ابوالفضل و ..... و اون هم با جیب مردم ! چند وقت پیش بود که دیدم دارن زنگ در رو میزنن و ول کن معامله هم نیستن ! رفتم ببینم کیه ؟ دیدم یه زن پتی یاره عفریته چادری ایستاده دم در و انگشتش رو چسبونده به زنگ انگار که کرده تو باسنش و بیخیال نمیشه ! گوشی رو برداشتم و چنان دادی سرش زدم که 6 متر پرید هوا ! چه مرگته احمق ؟؟؟؟
سلام خانم برای فاطمه زهرا کمک جمع میکنم .. سفره ابولفضل میخوام بندازم بیا ثواب ببر !
ای بر پدر و مادرت لعنت ! فاطمه زهرا بزنه به کمرت ! اسب ابولفضل ترتیبت رو بده ! ایشالا بری زیر خاک زنیکه !با تانک تصادف کنی ! خاک بر سرت ! منو از خواب پروندی و داری زنگ رو میسوزونی که گدایی کنی ؟ الان زنگ میزنم به 110 تا ببینم برای کی داری پول حمع میکنی ....
هنوز حرفهام تموم نشده بود که این هم غیب شده بود .
6 - گداهای بیمارستانی: این عده یک دست بچه به بغل و دست دیگه نسخه بیمارستانی در دست می شینن کنار بیمارستانها و افراد احمق و هالو رو تیغ میزنن ! به این بهانه که بچه ام تو بیمارستان خوابیده و پول بده برم براش دارو بگیرم : یکبار از دم بیمارستان دی می اومدم به سمت خونه که یکی از همین پدر سوخته ها جلوم رو گرفت و نسخه ای داد دستم و گفت زنم تو بیمارستان بستریه و دارم خرج عملش رو جمع میکنم ... یه کمکی کنین به من ! برگشتم گفتم : آخه مرد حسابی یه خالی ببند که آدم باورش بشه تو با این ریخت و قیافت شکل این حرفا نیستی که تو بیمارستان دی تو رو راه بدن ! از من میشنوی برو راه آهن دم بیمارستان تامین اجتماعی وایسا شاید کسی بهت چیزی داد ....
7 - گداهای قبرستانی : این عده در بهشت زهرا پلاسن و آفتابه و جارو یی بدست دارن و گونی و کیسه زبباله ای برای جمع آوری خیرات و تامین کمبود ویتامینهاشون ! میچرخن و هر جا میبینن کسی اومده و داره برای عزیزش فاتحه میخونه سریع بدون حرفی قبر رو جارو میکنن و با آب میشورن و بعد هم میشینن به فاتحه خونی ! و اینقدر برات دعا و فاتحه مخیخونن تا خودت از رو بری و بهشون چیزی بدی تا گورشونو گم کنن ! یکبار رفته بودم بهشت زهرا کنار آرامگاه مادر بزرگم چشمم افتاد به قبر مردی که روش نوشته بود شاعر ایستادم تا نوشته هاش رو بخونم ! داشتم می خوندم که دیدم یکی از همین عفریته ها پیداش شد ! منم که بلد نیستم فاتحه چطوری خونده میشه همینطور ایستاده بودم و داشتم میخوندم که اومد و مشغول جارو کردن شد و بعد هم نشست به دعا خوندن منم فکر کردم از بستگانش باشه و گفتم خدا بیامرزشون و راهمو کشیدم رفتم ! دیدم صدام میکنه ایستادم و اومد جلو و گفت مگه این قبر منال شما نبود ؟ گفتم نه ! کفت پس چرا زیر لب داشتی فاتحه میخوندی ؟ گفتم داشتم نوشته هاشو میخوندم ... خلاصه حالی ازش گرفته شد .. اساسی !
8 - سپورهای گدا : من نمیدونم هر محله چندتا سپور داره ؟ اونوقت روزهای عادی باید التماس کنی تا یک نفر پیدا بشه و بیاد دم در خونت رو جارو بزنه ! اما تو این ایام گله گله سپور ریخته تو خیابانها ! فردای روز عید ساعت 11 شب بود که زنگ درو زدن ! یه پسر جوون در لباس سپوری دم در بود و تقاضای عیدی میکرد ! توجه کنین از روز اول عید تا حالا دقیقا این نفر هفتم بود که می اومد دم در و تقاضای عیدی میکرد !
9 - اما آخرین گدا لارجانی بی وجود بزغاله هست که از خرج صدا و سیما , شکم فک و فامیل حروم زادش رو از جیب ملت ایران تامین میکنه !
اما درس اخلاقی :
جواب دندان شکن ! هر وقت گدایی اومد سراغتون و ازتون تقاضای کمک کرد حواله بدینش به کمیته امداد امام .. هاهاهاها ... در این صورت دیگه این آدم نه میتونه تقاضاش رو تکرار کنه و نه توهین کنه به ساحت مقدس امام !!!!!!! این آخوندها جاکش هم میدونن چه موسساتی بسازن که سگ رو بکشی اونطرها پیداش نشه چه برسه به گدا جماعت !! دوم اینکه میرین قبرستون گلهایی رو که روی قبرها میگذارین پرپر کنین چون یک عده هستند به محض رفتن شما میان و گلها رو جمع میکنن و دوباهر به خلق الاه میفروشن !

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001