فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Monday, March 24, 2003
اعتراف به گناه :

آقا من یه خاله دارم که خیلی دوستش دارم و خیلی با هم جور هستیم . اما تا دلتون بخواد سر به سرش میذارم و حرصش رو در میارم ! مثلا این خالم از بوی سیر متنفره و منم که عاشق سیرم , مخصوصا سیر ترشی , هر وقت که حماقت خونم زیاد میشه میشینم چندتا سر سیر ترشی میخورم و بعد هم بلند میشم میرم دیدنش ! اونم که مثل خودم خیلی ُرکه همون دم در موقع ماچ و بوسه فرار میکنه و میگه خا تو سر تو که سال تا سال نمیایی اینجا حالا هم خیر سرت اومدی حتما باید سیر کوفت میکردی ؟ هاهاها ....
یا ....
توی فامیل کافر ما , تنها پیغمبرمون همین خالمه که نماز میخونه و قرآن و سفره ابوالفضل و خیرات و این چیزها و بقیمون مرخصیم ! هر وقت هم که من برم پیشش و شوهرشم باشه بیچاره عزا میگیره چون میدونه من و شوهرش که به هم می افتیم میریم تو نخ پیغمبر و خدا و امام و ... بعد هم گیلاس گیلاس میریم بالا و شروع میکنیم جوک گفتن درباره این موجودات ... و اونم مدام راه میره و تسبیح میاندازه و ما رو نفرین میکنه .
اما امثال عید چنان بلایی سرش آوردم که هنوز که هنوزه یادم می افته غش غش میخندم ...
جریان از این قراره که : یک هفته مونده به سال تحویل قرار شد که من و خالم با هم سبزه سبز کنیم و مال هر کی پر پشت تر و بهتر شد اون یکی باید به اون یکی یه سکه بده ! خلاصه منم که سرم درد میکنه واسه این کارها هر جور محاسبه کردم دیدم که فقط 3 روز طول میکشه که گندم ها جوونه بزنن حالا سبز شدن و پر پشت شدن پیشکش ! این بود که دست به دامن نبوغ مخرب و ذات خرابم که از بابا جونم بهم ارث رسیده شدم و کلک زدم و کمی کود شیمیایی قاطی آب این گندم ها کردم صبح به صبح ! این کود به کود شکری هفت عنصره معروف هست و تاثیر وحشتناکی داره تو رشد گیاهان و من برای گلهای یاس از این کود استفاده میکنم که گلها رو به اندازه ته استکان درشت میکنه و بی نهایت معطر .
خلاصه شروع کردم و آقا سر یک هفته نشده این سبزه های من مثل ریش و پشم آخوندها بلند شدن ! در عوض مال خاله ام عین کله آخوندها کچل باقی موند و هر روز هم زنگ میزد و می پرسید چقدر بلند شده مال تو ؟ منم میگفتم فلان قدر و اونم قاطی می کرد و حرض میخورد و تق گوشی رو قطع میکرد ! تا اینکه یک هفته نشده طاقت نیاورد و اومد پیشم تا ببینه من دارم دروغ میگم یا اندازه هایی که میگم حقیقت داره ؟! خلاصه وقتی که سبزه ها رو دیده بود نزدیک بود سکته کنه و من شرط رو بردم و سکه رو گرفتم . امروز هم که خالم اومده بود عید دیدنی تا چشمش افتاد به سبزه من که 40 سانت رشد کرده بود , داشت خون خونشو می خورد که چرا سبزه های اون اینطوری کچلی در اومده و کم پشت , اما ماله من شده جنگل آمازون !
آخر زد تو نفطه ضعف من و گفت به خاطر مامان بگو چیکار کردی و خلاصه منم اعتراف کردم و سکه رو هم پس دادم !!! دیگه بماند که خالم کم مونده بود سبزه های منو از بیخ درو کنه هاهاها ..... به شما هم جدا پیشنهاد میکنم از کود شیمیایی استفاده کنین برای رشد سبزه هاتون البته سیزده بدر احتمالا گندم درو میکنین ....

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001