● قبل از مطلب امشب جواب اون آغایی رو که زیادی گرد و خاک کرده رو بدم و شروع کنم . عزیزم نظراتت بدرد مستراح میخوره ! بهترین جواب به تو و امثال تو اینه : جواب ابلهان خاموشی ست در ضمن بدون نه کم آوردم نه جا زدم اما وقتی نرود میخ آهنین در سنگ من جوابی ندارم به قول خودت حرف مفت مالیات نداره پس تا دلت میخواد وراجی کن . در ضمن ممنون میشم که دیگه با عقاید من آشنا نشی برو خدا روزیت رو جای دیگه حواله کنه .
چند روز پیش تو وبلاگ بامداد مطلبی خوندم درباره جنگ آمریکا علیه عراق و همکاری مردم کشورهای غربی در برپایی تظاهرات ضد جنگ بر ضد دولت . ناخودآگاه یاد کشور خودمون افتادم یاد اون دورانی که کشور در حال جنگ بود . روزهایی که همه چیز رو کوپنی کرده بودند و صف های طولانی کشیده میشد برای تهیه کالاهای اساسی ... صف های طولانی گوشت و مرغ های یخی و بدمزه که برای گرفتن اونها باید از ساعت 3 - 4 صبح میرفتی توی صف می ایستادی تا بهت گوشت برسه ! و تازه این در حالی بود که اون روز گوشت میرسید از سردخانه و ممکن بود تا ساعت 8 صبح به انتظار بایستی اما اون روز گوشت توضیع نشه ! یاد زنهای حامله ای افتادم که توی همین صفها از ایستادن بیش از اندازه ضعف میکردند ... صف برای هر چیزی بود : پنیر , کره , سیگار , نوار ضبط صوت , مرغ , گوشت , روغن , قند و شکر و .... اما هیچ وقت گرانی نبود ! هیچ وقت کمبودها حس نمیشد و همیشه همه چیز در درسترس بود به حد نیاز .
اما ....
امروزه با وجود اینکه چندین سال از دوران جنگ میگذره و کشور به رشد بالایی از تولید و صادرات و در بعضی موارد خودکفایی رسیده اما شاهدیم که تورم بیداد می کنه ! و همه ما تقصیر ها رو گردن عده ای احمق میاندازیم در صورتیکه خودمون از همین دولت احمق تر هستیم . به دلایل زیر توجه کنید :
وقتی که صبح از خواب بیدار میشی و میری شیر بخری فروشنده شیری که دیروز خریدی 500 تومان , امروز بهت میفروشه 550 تومان ! و تو وقتی اعتراض میکنی بهت میگه کارخانه گران کرده ! عکس العملی که انجام میدی اینه که سریع دست میکنی تو جیبت و 50 تومن روی 500 تومنیت میگذاری و با کمی غرولند و فحش های زیر لبی میآیی خونه و از فردا هم عادت میکنی به همین رویه !
اما در کشورهای اروپایی و غربی عکس العمل مردم چیه ؟ وقتی در کشور انگلستان در سال 1988 قیمت شیر 2 پنس گران شد مردم از فرداش شیر نخریدن و همین باعث شد که تمام شیرها روی دست کارخانه ها باد کنه و فاسد بشه و همین باعث شد که 2 پنس از قیمت سابق هم ارزانتر بشه !!
در آمریکا مردم برای نشان دادن اعتراض خودشون و وارد کردن زیان به اقتصاد کشور برای جلوگیری از جنگ , شرکتهای بزرگ خودروسازی رو به ورشکستگی کشوندن ! کار رو به جایی رسوندن که شرکتهای بزرگ اتومبیل سازی اتومبیلها شون رو 3000 دلار زیر قیمت بدون پیش قسط برای فروش گذاشتند اما هیچ کس خرید نکرد ! اما در عوض چی ؟
یک مشت ایرانی احمق سوار بر ماشینهای مدل 2003 در خیابانها جولان میدن و از فرصت بدست آمده کمال سوء استفاده رو میکنن ! وقتی هم بهشون اعتراض میکنی که با این کارتون فشار افتصادی دولت رو کم میکنین و زحمات مردمی که به خاطر اعتراض به جنگ توی برف و سرما به خیابان اومدن رو به باد میدید با منطق بسیار جالب و زیرکانه ای پاسخ میدن که :
- حالا با یه ماشین خریدن ما چقدر اقتصاد بالا میره ؟
- محاله با این قیمتها بشه در طول یکسال چنین ماشینهایی رو خرید .
- بگذار عراق رو نابود کنن ! مگه ندیدی چطور ایرانیها رو قتل و عام کردند ؟
- من باید زرنگ باشم و از موقعیت استفاده کنم ! به شما هم توصیه میکنم بخرید !
و درست مشابه همین نظرات در ایران گل و بلبل ما هم دیده میشه ! مردم حس همکاری ندارند ... انگار می میرن یک روز یا یک هفته شیر نخورن یا تخم مرغ یا هر چیزی !! وقتی ازشون دلیل میپرسی که چرا میخری ؟ میگن : مگه میشه نخورد ؟ و میخرن . خوب طبیعی هست که تولید کننده دزد و پدر سوخته هم هر روز هر نرخی که دلش می خواد رو تعیین میکنه چون مطمئن هست که مردم میخرن . بنزین که امسال 50 تومن بود و از سال جدید میشه 65 تومن باز هم مردم به همون میزان میخرن و صرفه جویی بهانه ای بیش نیست .حتی اگر بنزین لیتری 1000 تومن هم بشه باز هم مردم میخرن و این نشون میده که ایرانی جماعت همه از دم خودخواه و راحت طلب هستند و فقط به فکر منافع شخصی خودشون . در صورتیکه یک آمریکایی که حتی نمیدونه کشور عراق کجای این کره خاکی قرار داره بلند میشه میره توی سوز و سرما راهپیمایی میکنه تا اعتراضش رو علیه جنگ اعلام کنه ! اما ما چی ؟ فقط بلدیم بگیم تو 8 سال جنگ مگه عراقی ها نیومدن و مردم ما رو کشتن و کشور رو به ورطه رکود افتصادی و ویرانی کشوندن ؟ پس حالا هم حقشون اینه که خروار خروار سرشون بمب ریخته بشه !! اما به این نگاه نمیکنیم که رهبران اونها هم مثل رهبران ما احمق هستند و همون ها باعث شدند که عده ای بیگناه کشته بشن و مردم عادی هیچ گناهی نداشتن ؟ ما همه مرگ رو میبینیم و قبول داریم اما فقط برای همسایه نه خودمون !
ما مدام اعتراض میکنیم به تولید کننده ها که محصولاتتون بدرد نمی خوره و کارآیی نداره در صورتیکه خودمون باعث شدیم که تولید کننده تبدیل بشه به یک آدم دزد و پدر سوخته! وقتی جنس بنجلی رو تولید میکنه ما میخریم . خوب طبیعی هست که فروشنده هم وقتی میبینه چه جنس بنجل بسازه چه جنس مرغوب محصولاتش فروش میره ترجیح میده بنجل بسازه که پول بشتری به جیب بزنه !
ما با همین کارها و رفتارها و طرز فکر اونوقت انتظار داریم که بتونیم از یک اقلیت احمق یعنی یک مشت آخوند گدا گشنه پیشی بگیریم و اونها رو کنار بگذاریم ! مسلمه که نمیشه ! خود شما تصور کنین که ما کشوری هستیم با 70 میلیون نفر جمعیت و از این تعداد کلا یک میلیون نفر اون رو آخوند و دار و دسته اونها تشکیل میدن تازه اون هم به زور ! پس چطوره که ما نتونستیم هنوز که هنوزه بعد از 25 سال ایران عزیز رو از چنگال این شیاطین پشمالو نجات بدیم ؟ و هر روز هم به هر سازی که زدن رقصیدیم و حتی دین و عقاید و طرز فکر ما رو هم تغییر دادند و این چرا هاست که خیلی معنی داره و باید گشت به دنبال علتها ...
مردم خودخواه شدند ! بی غیرت شدند ! مردم رو بقدری سرگرم و درگیر پول در آوردن کردن که از صبح تا شب فقط به این فکر میکنند که چطور سر همجنس های خودمون رو کلاه بگذارند تا بتونن شکمشون رو سیر کنند . و دیگه وقتی که فعالیتشون تموم میشه در پایان روز چه حالی میمونه برای فکر کردن به نیرنگهای پشت پرده و دردهای نهفته و آشکار اجتماع ؟ در صورتیکه در اون دوران وقتی قیمت بلیط های اتوبوس گران شد مردم تظاهرات کردند و ریختند توی خیابانها و کاری کردند که دوباره قیمت ها برگشت سر جای اولش اما حالا چی ؟ هیچی و این جریان ادامه داره و ما همچنان خم اندر خم یک کوچه هستیم ....
اقتباسی کوتاه از بامداد و نامه های یک دوست
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
نوشته شده در ساعت 12:39 AM توسط No One
چند روز پیش تو وبلاگ بامداد مطلبی خوندم درباره جنگ آمریکا علیه عراق و همکاری مردم کشورهای غربی در برپایی تظاهرات ضد جنگ بر ضد دولت . ناخودآگاه یاد کشور خودمون افتادم یاد اون دورانی که کشور در حال جنگ بود . روزهایی که همه چیز رو کوپنی کرده بودند و صف های طولانی کشیده میشد برای تهیه کالاهای اساسی ... صف های طولانی گوشت و مرغ های یخی و بدمزه که برای گرفتن اونها باید از ساعت 3 - 4 صبح میرفتی توی صف می ایستادی تا بهت گوشت برسه ! و تازه این در حالی بود که اون روز گوشت میرسید از سردخانه و ممکن بود تا ساعت 8 صبح به انتظار بایستی اما اون روز گوشت توضیع نشه ! یاد زنهای حامله ای افتادم که توی همین صفها از ایستادن بیش از اندازه ضعف میکردند ... صف برای هر چیزی بود : پنیر , کره , سیگار , نوار ضبط صوت , مرغ , گوشت , روغن , قند و شکر و .... اما هیچ وقت گرانی نبود ! هیچ وقت کمبودها حس نمیشد و همیشه همه چیز در درسترس بود به حد نیاز .
اما ....
امروزه با وجود اینکه چندین سال از دوران جنگ میگذره و کشور به رشد بالایی از تولید و صادرات و در بعضی موارد خودکفایی رسیده اما شاهدیم که تورم بیداد می کنه ! و همه ما تقصیر ها رو گردن عده ای احمق میاندازیم در صورتیکه خودمون از همین دولت احمق تر هستیم . به دلایل زیر توجه کنید :
وقتی که صبح از خواب بیدار میشی و میری شیر بخری فروشنده شیری که دیروز خریدی 500 تومان , امروز بهت میفروشه 550 تومان ! و تو وقتی اعتراض میکنی بهت میگه کارخانه گران کرده ! عکس العملی که انجام میدی اینه که سریع دست میکنی تو جیبت و 50 تومن روی 500 تومنیت میگذاری و با کمی غرولند و فحش های زیر لبی میآیی خونه و از فردا هم عادت میکنی به همین رویه !
اما در کشورهای اروپایی و غربی عکس العمل مردم چیه ؟ وقتی در کشور انگلستان در سال 1988 قیمت شیر 2 پنس گران شد مردم از فرداش شیر نخریدن و همین باعث شد که تمام شیرها روی دست کارخانه ها باد کنه و فاسد بشه و همین باعث شد که 2 پنس از قیمت سابق هم ارزانتر بشه !!
در آمریکا مردم برای نشان دادن اعتراض خودشون و وارد کردن زیان به اقتصاد کشور برای جلوگیری از جنگ , شرکتهای بزرگ خودروسازی رو به ورشکستگی کشوندن ! کار رو به جایی رسوندن که شرکتهای بزرگ اتومبیل سازی اتومبیلها شون رو 3000 دلار زیر قیمت بدون پیش قسط برای فروش گذاشتند اما هیچ کس خرید نکرد ! اما در عوض چی ؟
یک مشت ایرانی احمق سوار بر ماشینهای مدل 2003 در خیابانها جولان میدن و از فرصت بدست آمده کمال سوء استفاده رو میکنن ! وقتی هم بهشون اعتراض میکنی که با این کارتون فشار افتصادی دولت رو کم میکنین و زحمات مردمی که به خاطر اعتراض به جنگ توی برف و سرما به خیابان اومدن رو به باد میدید با منطق بسیار جالب و زیرکانه ای پاسخ میدن که :
- حالا با یه ماشین خریدن ما چقدر اقتصاد بالا میره ؟
- محاله با این قیمتها بشه در طول یکسال چنین ماشینهایی رو خرید .
- بگذار عراق رو نابود کنن ! مگه ندیدی چطور ایرانیها رو قتل و عام کردند ؟
- من باید زرنگ باشم و از موقعیت استفاده کنم ! به شما هم توصیه میکنم بخرید !
و درست مشابه همین نظرات در ایران گل و بلبل ما هم دیده میشه ! مردم حس همکاری ندارند ... انگار می میرن یک روز یا یک هفته شیر نخورن یا تخم مرغ یا هر چیزی !! وقتی ازشون دلیل میپرسی که چرا میخری ؟ میگن : مگه میشه نخورد ؟ و میخرن . خوب طبیعی هست که تولید کننده دزد و پدر سوخته هم هر روز هر نرخی که دلش می خواد رو تعیین میکنه چون مطمئن هست که مردم میخرن . بنزین که امسال 50 تومن بود و از سال جدید میشه 65 تومن باز هم مردم به همون میزان میخرن و صرفه جویی بهانه ای بیش نیست .حتی اگر بنزین لیتری 1000 تومن هم بشه باز هم مردم میخرن و این نشون میده که ایرانی جماعت همه از دم خودخواه و راحت طلب هستند و فقط به فکر منافع شخصی خودشون . در صورتیکه یک آمریکایی که حتی نمیدونه کشور عراق کجای این کره خاکی قرار داره بلند میشه میره توی سوز و سرما راهپیمایی میکنه تا اعتراضش رو علیه جنگ اعلام کنه ! اما ما چی ؟ فقط بلدیم بگیم تو 8 سال جنگ مگه عراقی ها نیومدن و مردم ما رو کشتن و کشور رو به ورطه رکود افتصادی و ویرانی کشوندن ؟ پس حالا هم حقشون اینه که خروار خروار سرشون بمب ریخته بشه !! اما به این نگاه نمیکنیم که رهبران اونها هم مثل رهبران ما احمق هستند و همون ها باعث شدند که عده ای بیگناه کشته بشن و مردم عادی هیچ گناهی نداشتن ؟ ما همه مرگ رو میبینیم و قبول داریم اما فقط برای همسایه نه خودمون !
ما مدام اعتراض میکنیم به تولید کننده ها که محصولاتتون بدرد نمی خوره و کارآیی نداره در صورتیکه خودمون باعث شدیم که تولید کننده تبدیل بشه به یک آدم دزد و پدر سوخته! وقتی جنس بنجلی رو تولید میکنه ما میخریم . خوب طبیعی هست که فروشنده هم وقتی میبینه چه جنس بنجل بسازه چه جنس مرغوب محصولاتش فروش میره ترجیح میده بنجل بسازه که پول بشتری به جیب بزنه !
ما با همین کارها و رفتارها و طرز فکر اونوقت انتظار داریم که بتونیم از یک اقلیت احمق یعنی یک مشت آخوند گدا گشنه پیشی بگیریم و اونها رو کنار بگذاریم ! مسلمه که نمیشه ! خود شما تصور کنین که ما کشوری هستیم با 70 میلیون نفر جمعیت و از این تعداد کلا یک میلیون نفر اون رو آخوند و دار و دسته اونها تشکیل میدن تازه اون هم به زور ! پس چطوره که ما نتونستیم هنوز که هنوزه بعد از 25 سال ایران عزیز رو از چنگال این شیاطین پشمالو نجات بدیم ؟ و هر روز هم به هر سازی که زدن رقصیدیم و حتی دین و عقاید و طرز فکر ما رو هم تغییر دادند و این چرا هاست که خیلی معنی داره و باید گشت به دنبال علتها ...
مردم خودخواه شدند ! بی غیرت شدند ! مردم رو بقدری سرگرم و درگیر پول در آوردن کردن که از صبح تا شب فقط به این فکر میکنند که چطور سر همجنس های خودمون رو کلاه بگذارند تا بتونن شکمشون رو سیر کنند . و دیگه وقتی که فعالیتشون تموم میشه در پایان روز چه حالی میمونه برای فکر کردن به نیرنگهای پشت پرده و دردهای نهفته و آشکار اجتماع ؟ در صورتیکه در اون دوران وقتی قیمت بلیط های اتوبوس گران شد مردم تظاهرات کردند و ریختند توی خیابانها و کاری کردند که دوباره قیمت ها برگشت سر جای اولش اما حالا چی ؟ هیچی و این جریان ادامه داره و ما همچنان خم اندر خم یک کوچه هستیم ....
اقتباسی کوتاه از بامداد و نامه های یک دوست
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
نوشته شده در ساعت 12:39 AM توسط No One
........................................................................................
سایت ها
My Community
سايت هاي خبري
دوستان
Design By Shiva © 2001