فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Friday, January 31, 2003
سکسولوژی :

من امشب قبل از هر چیز عذر خواهی می کنم از خوانندگان برای نوشتن این مطالب که در کمال صداقت , بی حیایی , بی پردگی و خیلی باز نوشته میشه و فقط برای آگاهی عده ای هست که فکر می کنند مردها تافته جدا بافته هستند و متفاوت از زنها . شاید خیلی از شما منو امشب بی شرم و پتی یاره و فلان فلان ..... بدونید اما یعنی فکر می کنید حرفهای من دروغه و تا کی باید واقعیات رو کتمان کرد ؟ جدا تقاضا دارم در صورتیکه فکر می کنید من دروغ می گم نخونید ....

امشب می خوام برم تو نخ سکس !! چرا ؟ چون یک آقایی برام نامه داده بودن و مطالب جالب ودر عین حال مضحکی رو عنوان کرده بودند که برای همه شما بینهایت جالبه ! البته من خرده به ایشون نمی گیرم چون ایشون با سن کم یعنی 18 سال , طرز فکرشون جای ایراد گرفتن نداره و در آینده ای نزدیک و با کسب تجارب گوناگون و ارتباط با جنس لطیف به طرز فکر کنونی خودشون شُررررر ... جیش می کنن ... به هر حال نامه رو به همراه پاسخ خودم عینا می نویسم :

- سلام شیما خانم گل " شیما عمته بعد از این همه مدت بازم به من میگی شیما ؟ " آذرلوگ خدا بگم چیکارت نکنه که وقتی این سایت رو بنام من ثبت میکردی اسم منو شیما زدی !!!!!!!

- قبل از هر چیز باید بگم من مذکر هستم " به ترکه میگن چرا پرتقال رو با پوست می خوری؟ می گه آخه من چه " ک " می دونم توش چی پس دیگه چرا پوس بچنم ؟ حالا ما که شک نداریم اما اگه شما شک داری شلوارتو بکش پایین تا دیگران مطمئن بشن "

- پس بلند یا الاه می گم و وارد می شم " مگه وبلاگ من مستراحه که می خوای بیایی تو , یالاه می گی ؟

- من قبلا وبلاگ ندا رو می خوندم تا اینکه رفت مرخصی . امروز هم از طریق وبلاگ فاطمه و باباش و مامانش با وبلاگ شما آشنا شدم . " اولا که ندا نرفته مرخصی و .... بعد هم چشمات روشن , گلاب به روت که عیونت به جمال وبلاگ ما منور شد "

- تمام پیغامها رو خوندم و تبریک می گم به این شجاعت ! " مگه من شکارچی شیر یا پسر شجاعم که شجاع باشم ؟ "

- اما یک مورد هست که من مخالفم ! شما تو زندگینامه نوشتین اگه فرصتی پیش بیاد سکس رو تجربه می کنی و ازش استقبال می کنید . می خواستم بگم من کاملا مخالفم . من دوست دارم با کسی که می خواد شریک زندگی من بشه در آینده وفا دار باشم . زیاد فرصت پیش اومده که من منحرف بشم . ولی همین طرز فکر منو نجات داده . در ضمن من فکر می کنم در این ارتباط این دخترها هستند که ضرر می کنند نه پسرها .
اما جواب :

آقای محترم . ممنون از نامه شما و نظر و دقتتون به مطالب . چند نکته هست که باید به عرضتون برسونم : اول اینکه سکس یک نیاز کاملا طبیعیه برای هر انسانی چه زن و چه مرد ! این رو بدون اگه هر ننه قمری روزی اومد بتو گفت من از این حس بیذارم مطمئن باش یا دروغ می گه مثل سگ و یا مشکل جنسی - روانی داره . در ضمن این رو هم بدون که سکس نباید فقط در زمان ازدواج صورت بگیره بلکه قبل از ازدواج بهتره که هم مرد و هم زن سکس و یا عشق بازی رو تجربه کنند . حرفهای این آقا منو به این فکر انداخت که چقدر خوب می شد که زنها , مردها رو از عوالم و احساسات زنانه آشنا می کردند . از روحیات خودشون , از نیازهاشون و نقاط مشترک لذتها و .... چون مردها و مخصوصا مردهای ایرانی کوچکترین شناختی حتی بعد از ازدواج نسبت به روحیات و خلقیات زنها ندارند و عده زیادی حتی از پریود و حالات و عوارض اون خبر ندارند . شوهران زیادی هستند که وقتی همسرانشون در دوران قائدگی اخلاقشون مثل سگ می شه فکر می کنن زیر سر خانم بلند شده و در کمال حماقت نمی دونن علتش کجاست و از چیه !! عده ای حتی نمی دونن نوار بهداشتی به چه درد می خوره ! یادمه یکبار یه پسره بهم می گفت این پوشکهای مینیاتوری رو دیدی؟ من گفتم کدوما ؟ و بعد معلوم شد آقا منظورش نوار بهداشتی بوده ... و باور کنید که اصلا قصد اُسکل کردن منو نداشت و یا هستند پسرهایی که فکر می کنند که زنها اصلا احساس و نیازی نسبت سکس ندارند در صورتیکه زنها بیست برابر بیشتر از مردها دارای این احساس هستند !! هستند مردهایی که فکر می کنند زنها اصلا در مورد مسائل جنسی آگاهی ندارند و وقتی که از زبون زنها و دخترها کلمات رکیک و یا بی ناموسی می شنون و یا از احساس اونها نسبت به مساله سکس آگاه می شن چنان تعجب می کنن که انگار زنی چادری با بیکینی کنار دریا راه میره ... باور کنین مردهایی داریم به این خنگی ... . بیشتر از همه هم من خانم ها رو مقصر می دونم ... چون مدام میخوان فیلم بازی کنن و ادعا کنن ما مریم مقدسیم ... ما اصلا دچار حس شهوت نمی شیم و کافیه پسر حرفی از سکس به میون بیاره انگار بزرگترین فحش عالم رو به اونها داده و حالا جالب اینجاست که خود دختر با شنیدن این عبارات کله قند تو دلش آب می شه !! ولی اینکه چرا فیلم بازی می کنه دلیلش بر همگان مبرهنه ..... شرم و حیای ژنتیکی و افراطی مردم مشرق زمین !!!!
اکثر ما این زیباترین احساس بشری رو در خودمون سرکوب می کنیم در واقع اگه مردی همسرش رو واقعا دوست داشته باشه , زیبا ترین هدیه ای که می تونه بهش هدیه کنه هم آغوشی با اونه و قشنگتر از این هم وجود نداره که فاصله ها رو حتی در ارتباطات متقابل هم از بین ببریم . برای من خیلی تاسف بار و عجیبه که چطور دو تا آدم با هم ازدواج می کنن در حالیکه قبل از اون سکس و یا حداقل عشق بازی رو در دوران نامزدی رو تجربه نکردند . خیلی از انسانها در طی مراحل سکس دچار نوعی اختلالات و ناهنجاری های رفتاری و شخصیتی می شن . برای نمونه عده ای از بوسیدن احساس انزجار بهشون دست می ده از بذاق دهان و یا عده ای از خانم ها از مایع منی دچار چندش می شن و ... شاید تجربه همین مسائل قبل از ازدواج بتونه به طرفین بفهمونه که هنوز برای زناشویی آماده نیستند و یا برای هم ساخته نشدند ... و وقتی بدون در نظر گرفتن این مسائل پا به حریم زناشویی می گذارند , این یعنی عمق فاجعه و رختخواب می شه برای زن و شوهر مسلخ و قربانگاه !! خیلی از آقایون شروع رابطه عاشقانه که هموم بوسه باشه رو بلد نیستن !! آداب بوسیدن رو نمیشناسن و نمی دونن چه ظرافت و تکنیکی در بوسه نهفته و فقط می خوان ادای هنر پیشه های فیلم های پورنو رو که در دوران مجردی دیدن و فیض بردن , در بیارن .
تصور کنین حال آقایونی که تا قبل از ازدواج سکس نداشتن :
شب زفاف با ترس و لرز در حالیکه قلبشون در حال کنده شدن از سینشونه ترسان و لرزان دختر رو لمس می کنن و می برن به سمت قربانگاه " رختخواب " ... لباسش رو در میارن و این در حالیه که دختره حالش از پسره هم بدتره و با گریه و دلهره نظاره گر سلاخی خودش توسط پسر نشسته ... انگار که میخوان عمل جراحی باز بدون بیهوشی روی بدنش انجام بدن ...
پسر بدبخت که تا قبل از اون روز برای دوستاش رجز می خوند و می گفت من آنم که فلانم بود گرز رستم .... حالا بقدری هول برش داشته که عضو شریفش بطور کامل از کار افتاده ..
دختر هم از این قاعده مستثنی نیست و با این اوصاف اون شب برای هر دو زجر آورترین شب زندگی خواهد بود . دختری که تا به حال سکس رو تجربه نکرده باشه و بعد از اون همه کابوس و حرف و حدیث های رایج بین زنان و دختران در مورد عضو شریفه مردها و تبعات بعد از نزدیکی و .... وقتی سکس رو تجربه کرد بعلت این پیش زمینه ها و فشارهای عصبی و روحی تا مدتها از سکس نمی تونه لذت ببره و مدت زیادی باید بگذره و زن و مرد با هم Match بشن تا به اوج لذت حقیقی برسن ! احتمالا خیلی از شما این احساسات رو تجربه کردید .

اما حرف من با این آقا و اشخاصی با این طرز تفکر : چرا فکر می کنین دختری که قبلا سکس داشته , دختر خوش نامی نیست و یا مورد داره ؟ یعنی دخترهایی که بر اثر حادثه - ضربه - تصادف و نقص مادرزادی و یا هر عاملی غیر از عامل دخول و بیناموسی فاقد بکارت هستند و ازاله بکارت شدند , حق زندگی و ازدواج ندارن و به قول مردها , فاحشه تشریف دارن ؟ چه کسی گفته سکس برای آقایون رواست و برای خانم ها حرام ؟ اگه معیار انسانیت و خوشبختی و نجابت و وفای یک زن بخواد به یک تکه پوست و چند قطره خون بند باشه همون بهتر که نباشه و بدا به حال مردهایی که فکر می کنند با وجود این عوامل مثلا حیاتی , خوشبختی رو می تونن لمس می کنند . شما هم آقای 18 ساله چند سال دیگه به حرف امروز خودتون خواهید خندید مگر اینکه از نسل همون آخوندها باشی وگرنه هیچ مرد منطقی و با شعوری منکر این منطق نیست و مخالفتی با آزادی فردی انسانها نداره . هر مردی که غیر از این فکر می کنه از نظر من با یک دیکتاتور فرقی نداره . چون هر انسانی آزاد آفریده شده و حق داره نوع زندگی خودش رو تعیین کنه و مخصوصا خصوصی ترین بخش زندگی هر انسانی که تشکیل شده از سکس به اختیار خودشه , و کسی حق دخالت در نوع روابط جنسی افراد رو نداره . اگه زنی از همخوابگی با مردان متعدد خوشش میاد و به جرگه فواحش می پیونده نباید با پاره آجر کوبید تو ملاجش و سنگسارش کرد . شاید مضحک باشه اما باید بدونید اگر امثال این زنان نباشند امنیت خواهران و مادران همین شما به خطر می افته . کافیه به این فکر کنید که مردان و پسران مجردی که از داشتن رابطه جنسی متعارف از طریق ازدواج محروم هستند و در آتش شهوت می سوزند در صورت عدم ارضاء شدن توسط این زنان خیلی طبیعی میان به سراغ ناموس شما . پس به جای خرده گرفتن و یا معدوم کردن و سرکوفت زدن به این قشر از زنان , بهتره کمی هم منطقی بود . و یا مردانی که انتظار دارند دختر و زنی که به همسری برمی گزینند حتما باکره باشه در صورتیکه خودشون با هر نوع زن و دختری خوابیدن و ... جز حناقت چه اسمی روشون میشه گذاشت ؟!!

خوشبختانه این ارتباطات در زمان حاضر خیلی بهتر از قبل شده و دید جوونها بازتر از قبل . یادمه قبلا تو تاکسی که می شستی گاهی اوقات مردها از سوار شدن کنارت طفره می رفتند و یا در نقاط عمومی مثل مطب دکترها که صندلی ها کنار هم چیده شده بود اگه زنی نشسته بود هیچ وقت هیچ مردی نمی رفت کنار اون بشیه و حتما دو یا سه صندلی اونور تر رو انتخاب می کرد و اگر جای خالی بجز صندلی کناری اون زن نبود ترجیح میداد بایسته تا اینکه کنار یک زن بشینه و این طرز فکر احمقانه هم از رفتار چادری جماعت بی وجود نشآت گرفت که هر مردی کنارشون می شست یا سایه اش از روی بدنشون عبور می کرد خودشون رو جمع و جور می کردند یا همچین نگاه می کردند انگار که طرف انگشت تو فلان جاشون کرده !!!
اما در روابط جنسی شاید حق به جانب شما باشه که این دخترها هستند که ضرر می کنند از روابط جنسی , اما در کجا ؟ در ایران ؟ بله !! اما در خارج از ایران خیر !! در ایرانی که ملاک نجابت دختر باکره بودن و آفتاب مهتاب ندیده بودن باشه حرف شما صحت داره . اما همین دخترهای منحرف و مبتذل و معلوم الحال به قول شما و آخوندها هم نمی گردن افرادی با طرز فکر شما رو انتخاب کنند و اونقدر طرز فکر اونها باز و بقول معروف Open Mind هست و به بلوغ فکری رسیدن که می گردن شریک زندگی خودشون رو آزادانه و از روی عقل و منطق و شعور و از تیپ خودشون انتخاب می کنند و ازدواج می کنند عاقلانه و زندگی می کنند عاشقانه !!!!! می گردن بدنبال پسری که براش اون تیکه پوست و روابط قبل از ازدواجش دختر مهم نبوده و نیست و خود دختر و وجود انسانیش براش مهمه و همینطور آینده ای که باید با هم بسازن , نه باکره بودنش .... . ما ایرانی ها همیشه در گذشته سیر می کنیم نه در آینده و برای همین هم پیشرفت ما رو به جلو بسیار کنده و خیلی مواقع هم در جا می زنیم . نمی خواهیم باور کنیم که اگر دختر یا پسری هر نوع رابطه ای در قبل از دوران ازدواج داشتند مهم نبوده و بعد از ازدواح مهمه و ملاک گذشته آدم ها نیست , می بینیم که خیلی از ما و حتی پدران و مادران ما در دوران مجردی کارهایی رو به اقتضای سنشون انجام دادند که طبیعی بوده ولی بعد از ازدواج روی همه اونها خط بطلان کشیدند و زندگی کردند برای پیشرفت و سازندگی نه برای به رخ کشیدن گذشته های تمام شده .

تا یادم هم نرفته جواب این سوالت رو بدم که : من هم تو سن 18 سالگی از تو بدتر بودم اما وقتی 23 سالم شد خودم آستین هامو بالا زدم و رفتم واسه خواهرم دوست پسر پیدا کردم و کلی هم افتخار می کنم به این عمل خودم که آگاهانه و در کمال صحت و سلامت عقل پسری رو انتخاب کردم که خودم شایستگی هاش رو قبول داشتم و خواهرم هم همینطور و باعث نشدم تا بره به سراغ هر پسر احمق و فاسدی که دختر از نظرش تشکیل شده از یک سوراخ و دو برآمدگی .... و بعد از سکس هم تاریخ مصرف دختر رو باطل کنه و بره به سراغ یک نفر دیگه . اگه روزی خودم هم ازدواج کردم به موقع خودش اگه پسر و دخترم بوق تشریف داشتن که می دونم از بچه های من احمق خلق نخواهد شد , خودم براشون دوست دختر و دوست پسر می گیرم تا از دوران جوانی درس و رسم زندگی یاد بگیرن و تا در آینده با شناخت کامل از روحیات جنس مخالف , شریک زندگیشون رو انتخاب کنند تا در زمان ازدواج , دچار مشکلات احمقانه ای نشن که ناشی از عدم درک متقابل و عدم شناخت باشه و براحتی عاملی باشه برای کلمه نفرت انگیز " طلاق " و امیدوارم که سکس رو هم بطور معقول تجربه کنند و لذت ببرن از این نعمت طبیعی و خدا دادی . تکبیر .....

وقت از نی کر شدن
وقت عریان تر شدن
گم شدن پیدا شدن , بی در و پیکر شدن
رد شو از هر نابلد , در عبور از فصل بعد
رو به این بی منظره , این غزل کش این جسد
این همه بیخاطره , این همه بی پنجره
خیل خود جلاد تن
این زلال باکره
تاره یار ما به دار , خلوت ما بی حساب
مسلخ سبزینه ها
جنگل بی برگ و بار
بشنو از این زخم جان
بشنو از این ناگهان
بشنو از من بی دریغ , در حضور غایبان
رد شو از آوار برگ
رد شو از فصل تگرگ
رد شو از این زمحریر
رد شو از دیوار جهل
پر کن از می نای نی , بغض سیل آسای نی
بشنو از دل ضربه ها
بشنو از آوای نی
وقت از نی کر شدن
وقت عاشق تر شدن
گم شدن پیدا شدن .... وقف یکدیگر شدن ......

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001