فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Tuesday, December 31, 2002
اول چند توضیح :
مطالبی که تو سایت می نویسم شاید به مذاق بعضی ها خوش نیاد و یا عده ای این تصور براشون پیش بیاد که اونها رو مخاطب قرار دادم . روی حرفم با این عده هست که می گیرن به من تلفن می کنن ای میل می دن و هزار تا حرف بارم می کنن که چرا با ما بودی ؟ اول اینکه اگر بودم دوست داشتم نظر خودم رو رک بگم و بعد هم اگه دروغ گفتم پس چرا ناراحت می شین ؟ و اگه راست گفتم حقیقت همیشه تلخه و ناراحتی شما قابل درک . سعی کنید برطرف کنید عیب هاتون رو .
هر زمان که مطلبی می نویسم و در کامنت های اون به من بارانی از فحش و ناسزا و حرف های مزخرفی که لایق دودمان نویسندگان اون هست نوشته می شه بیشتر به خودم و کارهام و عقایدم امیدوار تر می شم . چون همون طور که در ایران رسمه هر کسی که کار مثبتی انجام می ده و فکر و نگرش متفاوتی داره با دیگران , تنها چیزی که عایدش می شه فحش و بد و بیراهه و من هم از این حرف و حدیثها بی نصیب نیستم . دیدین که مثلا کسی از کار فلانی خوشش میاد می گه : وه ... بی پدر و مادر عجب کار درسته ! یا : بی شرف چقدر خوشگله حالا چیز دیگه هم می گن که درست نیست بگم : عجب ...... !!! یا مثلا قبلش چند تا فحش خوار و مادر نثار طرف می کنن و بعد تعریف . اینها همه برای ما ایرانیها عادی شده و من هم مستثنا نیستم و هر زمان تعداد زیادی فحش و تهدید دریافت می کنم بیشتر ذوق می کنم و انرژی می گیرم و مطمئن می شم که مطالبم واقعا عالی بوده و همونطور هم که همیشه گفتم درجه فحش خور من Unlimited هست و با این چیزها از راه بدر نمی رم ! یک موضوع هم قابل توجه آقایان هکرها که تمام مطالب من که در اینجا نوشته می شه 2 کپی هم از اون تهیه می شه در سایتی دیگه و در سی دی Re - Write و هر زمان که این سایت رو بترکونین نه تنها مطالب من از بین نمی ره بلکه من می رم و یک Domain بنام خودم هم می گیرم و دوباره تمام آرشیو رو آپ لود می کنم و کارم رو رسمیت می دم . اگه عرضه دارید عقاید من و نوع نگرش من به خودتون رو هک کنین ... !

امروز یک سایت جدید کشف کردم با مطالبی به غایت خنده دار اما در عین حال دردآور که دلم برای جوونهایی با این طرز فکرها کباب شد !! تو این سایت که نوشته هاش تراوشاتی از ذهن مغشوش نویسنده اون بود به مطالبی اشاره شده بود که درد نهفته اکثر هم سن های من و مخصوصا دخترها بوده !! خیلی دلم برای نویسنده سوخت که راهنمایی در زندگیش نداشته و داره راه به بیراهه می ره ! چند نکته بسیار جالب بر گرفته از مطالب اون انتخاب کردم و می نویسم :

نویسنده در خیلی جاها روی ایمان به خدا و پرستش امامان و پیغمبر و .... تاکید کرده و بعد هم از خدا طلبکار شده که مگه نگفتی از من حرکت از تو برکت پس کو ؟ و یا در جایی نوشته منی که دست به زریح هر امام زاده ای کشیدم و چه شبها که با اشک و راز و نیاز با تو به خواب نرفتم چرا مثلا بختم باز نمی شه ؟
- از انسانی که از دوران کودکی با این تفکرات بزرگ شده باشه و در دوران جوانی وقتی که می بینه و چشم گوش رو باز می کنه و می بینه بین این حرفهای صد من یه غاز با واقعیاتی که در زندگی با اونها روبرو می شه فاصله هست از زمین تا عرش .... مسلما دچار این تردید ها می شه ! دیگه نمی دونه که اون راه درسته یا این راه ؟ وقتی به عقل خودش رجوع می کنه و می فهمه که آخه مگه می شه توی این دنیای به این بزرگی فقط توی ایران هزاران امام زاده وجود داشته باشه اینها به چه معنا هستند ؟ به جز اینکه اینها یاغیانی بودند در دوران خودشون که به سرزمینی آزاد و با فرهنگ بنام ایران پناهنده شدند از ترس دولتهای خاکم خودشون ؟ وقتی دنبال دلیل می گرده می بینه که اگه اینها یاغی نبودند پس چرا همه امام زاده ها در نواحی سعب العبور ساخته شدند نه در محل هایی که مردم به راحتی و با آسایش به زیارت اونها برن . وقتی به عقل رجوع می کنه می بینه اگه این امام زاده ها شفاعت بده بودند اصلا بدبخت و بیچاره ای روی زمین باقی نمی موند و همه در صلح و سلامت و آرامش رندگی می کردند و نه مشکلی بود نه دردی . پس میرسه به دوراهی تردید و می فهمه که اینها بازیهای مذهبی بیش نبودند و باز هم آخوندها مردم رو مچل کردند ...
وقتی صحبت از علی می شه و اون رو عده ای بنام علی الاهی به خدایی قبول دارند , عده ای اون رو امام و عده ای اون رو انسانی عادی , بین این همه تضاد سر در گم می شه و نمی دونه کدوم عقیده رو قبول کنه ؟ مادر دعوت می کنه به رفتن به مسجد و خواندن دعا و و نماز برای باز شدن بخت و اقبال دختر و دخترک هم با دلی که در عمق اون رگه های تردید وجود داره دعوت رو اجابت می کنه اما همون موقع که لبیک می گه با خودش هم می گه یعنی ممکنه ؟؟؟؟؟

در جایی نوشته بود : کم کم دارم به این نتیجه می رسم که حتما حرف مادر بزرگها راست باشه و حتما در کار من سحر و جادویی نهفته باشه :
دست به دامان دعا نویس و رمال و کف بین و فال بین و مردان و زنان خدا و قدیسین می شه و باز هم چیزی عایدش نمی شه . چون باز هم از این غافل بوده که اگه چنین انسانهایی بودند دیگه مردم محتاج دوا و دکتر و وکیل و پلیس و دادگاه نمی شدند و طرف یک فوت می کرد و دشمنت خاکستر می شد و یا 2 قلو می زاییدی و آینده ات رو می دیدی و .... بقول معروف کل اگر طبیب بودی درد خود دوا می کردی !!! مسلمانها دستاویزی دارند بنام ملا و حجت الاسلام و آیت الاه و ..... ! و مسیحیان هم موجودات پلیدی بنام کشیش و اسقف و پاپ و ....
در نام اینها با هم فرق دارند اما در عمل همه یکی هستند !! کشیش ها میان و می گن ما فرستادگان خداییم !! ما دهان خداییم و هر چه از زبان ما گفته می شه حرف خدا بوده ! و آخوندها هم همینطور خودشون رو ولی امر مسلمین و نمایندگان خدا و پیغمبر در زمین می دونند .

گله کرده از بی مهری و کلاشی و گرگ صفتی مردان و اونها رو متهم کرده به این رفتار شنیع . همه ما باور داریم که اکثر مرد ها و پسرها در این دوره زمونه Fucker man تشریف دارند و بجز سکس به هیچی فکر نمی کنن ! اما با نوع برخورد و نوع آشنایی که این خانم نوشته بود با یک جنس مخالف غیر از این می شد انتظار داشت ؟ وقتی می نویسه سوار تاکسی شدیم و در وسط راه راننده تاکسی به بهانه کاری مسیر رو تغییر داد و ما اعتراض نکردیم و وقتی هم که پیاده شد و به بهانه گرم شدن و انجام کارش ما رو دعوت به داخل کرد باز هم اعتراض نکردیم و ملاک این همه اعتماد فقط ظاهر بی آلایش و ساده و مقدس مآب پسر بوده !!!!! و بعد هم جریانات دیگه !! وقتی آدمی اینقدر ساده باشه که به یک راننده تاکسی اعتماد کنه به این صورت در حالیکه می دونه مجریان قانون که باید بهشون اعتماد کرد , در لباس نظامی وارد منازل می شن ! سر صاحب خونه رو می برن و به زنش تجاوز می کنن و اموالش رو به غارت می برن چه انتظاری از یک راننده تاکسی می شه داشت ؟ وقتی پدرت و نزدیکانت سرت کلاه می گذارن و انگار نه انگار تو فرزند و پاره تن اونها هستی و هزاران کثافت کاری رخ می ده , دیگه آیا باید به همین راحتی اعتماد داشت به هر کسی؟ و بعد هم قضا و قدر و خدا رو مسئول دونست ؟ خدا به آدم ماده ای مملو از پروتین و فسفر داده که اسمش مغز هست نه گچ !! و وظیفه اون فکر کردنه نه اینکه درز کاشی های توالت رو باهاش بگیرن !!!! پس وقتی انسان دارای قدرت شعور شده و اشرف مخلوقات , دست زدن به این کارها رو می شه فقط حماقت نام گذاشت و گله و شکایتی هم نباید باشه که بر می گرده همه اینها به خود فرد و اعمال خودش ! خیلی ها هستند در طول زندگی ما که مدام بهت سرکوفت میزنن برای ازدواج کردن و یا همسرانشون رو به رخت می کشن که ببین تو عرضه نداشتی و ما داشتیم . اما وقتی وارد بطن زندگی اونها می شی می بینی که نه پول دارند نه دل خوش و نه خیال آسوده نه خورد و خوراک مناسب ! خب آخه مگه مریضید که با داشتن این همه دردسر می رین ازدواج می کنین ؟ دختر هایی که هنوز باید عروسک بازی کنن و پسرهایی که هنوز عشق دختر بازی و متلک انداختن دارن , می رن و ازدواج می کنن و بعد هم ادعای عرضه می کنند و فردا پس فردا هم یکی دو تا کور و کچل که پس انداختن , بیل بیل خاک رو سرشون می ریزن و به بخت و اقبال و دنیا و کائنات لعنت می فرستن . در صورتیکه این وسط خدا بهشون عقل داده بود که بابا : وقتی پول نداری یا عرضه نداری یا حس مسئولیت پذیری نداری و به بلوغ فکری نرسیدی مجبوری ازدواج کنی و یا خیر سرت ازدواج هم کردی برای پای بند کردن شریکت مگه مجبوری بچه هات رو بدبخت کنی و قربانی ؟ 20 سال که گذشت تازه بفهمی که برای ازدواج با این فرد مناسب نبودی و بزنی همه چیز رو خراب کنی !!!! اسم اینها اگه عرضه هست , مفتخرم که بی عرض ترین آدم روی زمینم . خیلی ها می گن عاشق شدیم اما من می گم غلط کردین که عاشق شدین چون عشق به معنی از خود گذشتگی و ایثار کردن خود به نفع معشوق هستت و وقتی کسی رو دوست داریم با دونستن اینکه اون رو بدبخت می کنیم و باز برای رضای دل خودمون به این عمل دست می زنیم این معناش عشق نیست و هوس و شهوت معنی می ده !!! که خیلی راحت می شه از طرق گوناگون سیرابش کرد نه به قیمت بدبخت کردن پسر یا دختر مردم و قربانی کردن گلهای زندگی یعنی فرزندان ...

از عدل و عدالت علی و آمدن امام زمان حرف زده . تصوراتی خیالی و مضحک که در این روزگار جایی ندارند . می گن علی از نور شمع بیت المال حتی نوشته ای نمی خوند و یا در هنگام شنیدن قرآن می ایستاد تا تمام بشه ! اما اگه تو این روزگار زندگی می کرد شاید 5 دقیقه نمی تونست زندگی کنه ! همه باور داریم اگه این امامان وجود داشتند از جنس انسان بودند و انسان هم فانی هست و اگر هم به قول آخوندها ظهور و معجزه ای در کار باشه یکنفر و 300 نفر در مقابل میلیاردها چه کار می تونن بکنن ؟ و یا گوشت و پوست و استخوان در مقابل بمب هسته ای ؟؟؟ تازه اینها بکنار . طبق گفته آخوندها کسی که مسلمان نیست کافره و جاش در جهنم . اما ما در کل جهان یک میلیارد مسلمان داریم و 6 میلیارد ادیان دیگه ! پس در این جهان خاکی بقیه انسانها خلقتشون به پوچی بوده و امام زمان هم یاغی ای هست که میاد و نسل این کافرها رو از بن بر می کنه ؟ کمی منطقی باشیم و عاقل .

ادعا کرده امر به معروف و نهی از منکر کرده ! یعنی فضولی در کار دیگران و افرادی که حق دارند آزاد باشند . فضولی در طبیعی ترین و خصوصی ترین میل انسانی یعنی سکس !! دخترها و پسرهایی که دوست دارند با هم ارتباط داشته باشند و یک عده آدم کمبود دار و خاجه های قصی القلب حرم سرایی که نمی تونن این روابط رو تحمل کنن سعی در جدا سازی و منع این روابط می گیرن . کسانی که به آزادی روابط انسانی حسادت می کنند و با شعار پوچ امر به معروف جلو می رن ولی خودشون مار هفت خطی هستن و گرگی در لباس میش که در هر فرصتی همان کارها رو تکرار می کنند . چند وقت قبل کتابی می خوندم درباره روستایی که ساکنان اون مسیحی بودند و در این روستا زن فاحشه ای زندگی می کرد که به میل خودش با مردان رابطه داشت !! بعد از مدتی این زن توبه کرد و دیگه هیچ مردی رو به خانه خودش راه نداد و از اون زمان به بعد تجاوزات جنسی در اون روستا شروع شد و جوونهای اونجا شروع به دست اندازی به ناموس دختران و زنان روستا کردند !!! می شه نتیجه گرفت که این قشر از مردم هم نه تنها به قول آخوندها انگل نیستند بلکه باعث سلامت اخلاقی اجتماع هستند و در ضمن کسی که از این روابط لذت می بره چرا باید چوب لای چرخش کرد ؟ و همینطور طبق تعریف زنی که خودش رو به دیگران از روی میل و رغبت عرضه می کنه چه گناهی رو مرتکب می شه که عده ای قاتل و ملعون میان و قانون سنگسار رو اون هم به شکلی حیوانی وضع و اجرا می کنند ؟ وقتی که باید دو شصت دست رو با نخ به هم بست میان و دست و پای فرد رو با کابل و طناب می بندن !! وقتی که سنگ باید به اندازه ای کوچکتر از گردو باشه میان و آجر تو سر طرف می کوبن , اینها چه معنی می ده ؟ وقتی که طبق قانون وقتی با اون شرایط مجرم رو سنگسار می کنن می تونه فرار کنه و در اون موقع هم کسی حق تعقیب و دستگیری اون رو نداره !! آیا به اینها عمل می شه یا طبق اسلام من در آوردی و تحریف شده عمل می شه ؟

بهتر نیست کمی به خودمون نگاه کنیم ؟ به نوع تربیت خودمون به چیزهایی که داریم و قدرت های درونی خودمون ؟ اگه هر آدمی فکرش رو بکار می بست و کمی به درون خودش نگاه می کرد فقط به یک نتیجه می رسید و اون هم این بود که هیچ کسی و هیچ عاملی در سختی ها و ناکامی ها و شکست های ما انسانها دخیل نیست الا خود آدمی !!! هر کسی مسئول رفتار خودشه ! اگه کسی که گله می کنه از بدی مردها و خودش به سادگی اسیر مکر اونها می شه خودش مقصر بوده ! کسی که می دونه رابطه یک دختر با مردی که دارای همسر و فرزند هست گناهه و کاری پست به حساب میاد اما باز هم رو چه حسابی آشیانه ای رو ویران می کنه این آدم مستحق هر نوع بلایی هست .
انسانی که به جای تعقل و همفکری با دیگران به سراغ دخیل بندی و نذر و نیاز و دعا می ره مسلما آینده ای نداره چون دعا و نیایش و پرستش کمک کننده نیستند بلکه فقط و فقط نقش اعتماد به نفس و تهذیب نفس و انرژی دهندگی رو دارند اگه اینطور بود هر کی می خواست بختش باز بشه می رفت سقا خونه و جای شمع یک مشعل روشن می کرد و فرداش یک مرد سوار اسب سفید میومد به خواستگاریش .... . کسی منکر این نیست که این جهان خالقی داشته و داره و باید هر کسی شاکر اون باشه . اما این دلیل نمی شه که حتما با زبانی غیر از زبان خودمون با خالق حرف بزنیم و یا مراسم و رفتاری رو در پیش بگیریم که در اونها هیچ منطقی بکار نرفته ! چرا نباید با زبان خودمون حرف بزنیم و یا چرا باید دولا و راست بشیم برای اینکه وانمود کنیم به دیگران که ما خدا پرست هستیم ؟ یعنی اگه روزی 3 بار دولا و راست شدی تمام شد ؟ تا این لحظه هر کسی رو دیدم که این رفتار رو داشته از همه اونهایی که ادعایی نداشتند بدتر بوده . بیاییم از این ارتباطات فقط جانماز آب کشیدن رو تظاهر نکنیم کمی هم عمل کنیم .......
در آخر بیاییم باور کنیم که زندگی هر انسانی بازتاب تصویر آینه ایست از رفتارهای خود و خود اوست مسئول خوشبختی و بدبختی های خود !

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001