فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Tuesday, October 20, 2009
سرمای معروف سوئد رو باید زیاد روش بحث کنیم . خیلی سال پیش که هنوز دوبی نرفته بودم هر کی می اومد و میگفت خیلی خیلی گرمه , من پیش خودم میگفتم خب مثلن چقدر میتونه گرم باشه ؟ تهران 40 درجه اون 5 درجه گرم تر ! بعد که خودم رفتم و کباب شدم , فهمیدم منظور از گرمی یعنی چی ! سوئد هم همین بود و وقتی میگفتن سرده و آدم منجمد میشه میگفتم مثلن میخواد چقدر سرد باشه ؟ 10 درجه زیر صفر ؟ خب ایران هم تقریبن گاهی اینطور میشه ! اما وقتی اینجا اومدم فهمیدم سردی هوا یعنی چی !!!!

همین طوری هوا سرده ولی وقتی باد هم بهش اضافه میشه , اشک آدم در میاد از زور سرما ! روز اول یه جوراب شلواری پوشیدم و روش هم شلوار و رفتم بیرون , نیم ساعت نشده حس کردم پاهام داره هی سست و سست تر میشه از زور سرما و پهلوها و کمرم هم همینطور تازه پالتوی خیلی گرمی داشتم ولی فایده نداشت که نداشت . الان که میرم بیرون یه جوراب شلواری پشمی از زیر میپوشم یه جفت جوراب سه ربع هم میپوشم که کف پاهام یخ نزنه و یه استرچ هم روش . لباسم هم حتمن یه زیر پوش باید بپوشم و یه بلوز نازک آستین بلند و روش هم یه پلیور پشمی و بعد پالتو و دستکش و شال گردن تا بتونم برم بیرون و قندیل نزنم ! با این همه لباس هم آدم مثل آدم آهنی میشه و راه رفتن خیلی سخت ... خلاصه این سرماش بیداد میکنه تازه خودشون میگن این هنوز پاییزه و هنوز زمستون شروع نشده ! نمیدونم زمستون بیاد دیگه من باید چی بپوشم تازه من از سرما خوشم می اومد ولی اینجا کم آوردم !!!!! آدم های اینجا رو هم که میبینی مثلن پیرزنه 90 سالشه چقدر سرحال و سر زنده ست . فکر میکنم بخاطر سردی هوا باشه . خب طبیعیه وقتی گوشت رو میذاری فریزر خوب و تازه میمونه , آدمیزاد هم همینه دیگه بیخود نیست اینقدر دیر چیر و شکسته میشن !! والا
در مورد زبون سوئدی هم یه کم بگم البته ببخشید یه کم بی ادبیه ! من نمیدونم این زبون سوئدی چیه که 80% این زبون با کُ .. (!) شروع میشه و اگه یه ایرانی اینجا باشه شرشر عرق میریزه از شرم از بس از آلت زنها تو زبون اینها مایه میذارن !!!! سلام و خداحافظی و گپ زدنشون هم اصطلاحات اجق وجقی داره . هی هی و تک تک و کوفت و ... من نمیدونم این دیگه چه زبونیه !
خسیسی سوئدی ها به نظرم شاهکاره در نوع خودش در دنیا ! یه زمان بود همه , انگلیسی ها رو گدا و خسیس میدونستن ولی باور کنین اگه سوئدی ها رو ببینین به انگلیسی ها امیدوار میشین ! باز تو انگلیس توالت مجانی هست ولی اینجا حتا یه جیش هم میخوای بکنی باید 5 کرون بدی بری توالت . دم در توالت هاشون یه نره غول ایستاده و 5 کرون ازت میگیره بعد میری تو !!!! نمیدونم کجای دنیا آدم برای شاش کردن باید 5 کرون ضرب در 130 تومن بده .... تو روحشون .............. از اون بدتر اینه که این دولت مثلن دموکراتیک که به نظر من یه دولت حروم زاده برده دار هست که به آدم ها به چشم برده نگاه میکنه و باهاشون مثل سگ رفتار , کارهایی میکنه مخصوصن با خارجی ها که آه از نهاد آدم بلند میشه . مثلن شاید خیلی ها نمیدونن که توی سوئد دمای شوفاژ و گرمی آب گرم رو دولت سوئد برای مردم تعیین میکنه . یعنی شوفاژها همیشه خدا ولرم هستن و خونه ها سرد . کسی که سردشه باید لباس بپوشه و یا خودش بخاری برقی ای چیزی بخره و خب وقتی میبینی کشوری که نصف بیشتر مردمش پول آنچنانی ندارن و واقعن کم درآمد هستن , نمیتونن هر طور مایلن زندگی کنن . تقریبن خیلی از مواردش همینطوره و اونوقت برای من خیلی جالبه که چطور ایرانی ها اینجا میان و اینجا رو بهشت دموکراسی میدونن ؟ اگه قرار باشه به آدم به چشم انسان نگاه بشه , والا تمام کشورهای دیگه اروپایی هم همین دید رو به انسان دارن ..
دیروز تو شهر میگشتیم و شنیدیم از یه قسمت شهر صدای سرود ایرانی میاد . نزدیک تر که شدیم دیدم 20 نفر از طرفدارهای این زنیکه روان پریش دیوانه , مریم رجوی , جمع شدن و سرود ای ایران میذارن و پرچم رنگ شاش و خودشون و پرچم ایران دست گرفتن و هی تکون میدن . سرود که تموم میشه یه مرده از پشت میکروفن یه شعارهایی به زبون سوئدی و فارسی میگه و این احمق ها هم تکرار میکنن . خلاصه یه کم نگاهشون کردیم و بعد هم رفتیم . خاک تو سرشون ... ایرانی ها باید چقدر بدبخت باشن که امثال رجوی ها بخوان اینا رو از دست ملاها نجات بدن ... تف !
یه سری هم به فروشگاههای فروش مواد غذاییشون زدم . تقریبن هر جانداری که فکرش رو بکنی اینا میخورن . از هشت پا گرفته تا کوسه و انواع خرچنگ و صدف و ایییییییییییی حالم داشت بهم میخورد . سوشی هم چقدر اینا دوست دارن . کم مونده بود بالا بیارم . ماهی فروشی های خیابون استانبول این بوی گند رو نمیداد که اینا این بو رو میدادن ! تصور اینکه این خرچنگ های بدترکیب با اون دست و پاهای نفرت انگیز رو قراره بخوری , حال آدمو خراب میکرد ! اوق ..

دیشب یه آقایی که نخواست اسمشو بیارم باهامون قرار گذاشت از خواننده های وبلاگ بود و خلاصه کلی بقول معروف مرام گذاشت برامون و بردمون چند جا گردوند و آخر هم شام مهمونمون کرد و خیلی خوش گذشت جاتون حسابی خالی .. اول رفتیم رستوران اسرائیلی ها توی گملستون که منطقه قدیمی استکهلم هست و خیلی قشنگه و شراب و کباب خوردیم و بعد هم رفتیم کمی گشتیم و یه کمی خرید کردیم و رفتیم کازینو و خیلی شیک 1500 کرون هم باختیم و بعد هم رفتیم رستوران چینی و خلاصه جاتون خالی اینقدر خورده بودیم که دیگه نمیتونستم راه برم . اولین اتفاق جالبمون همین بود و خوش گذشت . دعا میکنم دستش برسه به زری خانم کربلا !
اینترنت های اینجا هم خیلی جالبه . پریشب یه فیلم داشت تلویزیون نشون میداد و خیلی ازش خوشم اومد و رفتم توی تورنت و میخواستم بگیرمش . سرعت هم اینقدر بالاست که سر 10 دقیقه یه فیلم اچ دی رو میتونی دانلود کنی . خلاصه منم زدم دانلود بشه و یهو دیدم تلفن زن زد و سرویس هتل بود و گفتن لطفن دانلود رو قطع کنین وگرنه اینترنت شما رو قطع میکنیم ! آخرش معلوم شد که مدتیه دانلود فیلم تو سوئد ممنون شده و اگه این کارو بکنی اینترنت رو قطع میکنن و جریمه و ... اینم از شانس ما !



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001