فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Friday, October 03, 2008
خرید مردانه :

اینکه مردها رو بخواهی برای خرید کردن بفرستی از خونه بیرون , به این سادگی ها امکان پذیر نیست ! لم داره و باید تاکتیک های خاصی بکار ببری . این تاکتیک ها از روی کالیبر مردها مشخص میشه ! هر جقدر کون آقا گشاد تر باشه نیاز به حوادث غیر مترقبه بیشتره و هر چقدر آقا کونش هم اومده باشه , ترفند های کمتری نیاز هست مثل مالش تخم های مبارک و برس کشیدن اونها !! برای مثال آدمهای گشادی مثل آرتین که تیر آهن 18 تو کونشون لق میزنه از گشادی , دیگه مالیدن تخم های مبارکه کارساز نیست ! چلوندن و کشیدنشون با انبر دست علاج کار هست !!!!!!!
صبح بعد از عمری ناپرهیزی کرده بودم و آبگوشت بار گذاشته بودم اونم توش شیش من پیاز و سیر و برگ بو ریخته بودم که بو نده ! دیگه دکترم اینقدر التماس میکرد که بابا من بهت میگم گوشت و چربی بخور , برات لازمه , کم خونی , جون نداری و ... تا آخر از رو رفتم و دیروز نیم کیلو گوشت آبگوشتی تازه خریده بودم و گذاشته بودم یخچال بیات بشه و از صبح ساعت 7 هم گذاشته بودم بپزه و حالا لنگ سیب زمینی بودم !
خلاصه دست به تنبون آرتین شدیم که برو 2 کیلو سیب زمینی بخر بیار ! درست 5 دفعه بهش گفتم , هی گفت : الان , الان ! این الانش شد 2 ساعت و همچنان آقا تو خونه بود . آخر قاطی کردم و یه پارچ آب کردم رفتم پشت سرش ایستادم و گفتم : سیب زمینی خریدی ؟
- چشم الان میرم !
پارچ آبو خالی کردم رو سرش و گفتم : دفعه دیگه با آب جوش میام بالا سرت ! منو که میشناسی یه حرف بزنم عمل میکنم !!!!!!!!!! پس اگه خیال نداری یکماه توی بیمارستان سوانح – سوختگی کپه مرگتو بذاری , همچنان بشین سر جات !!!!!
همین تهدید کافی بود که بلند بشه و بره خرید کنه . موقع رفتن بهش میگم :
- ببین عزیزم ! 2 کیلو سیب زمینی , خیار درختی خوب هم داشت فقط نیم کیلو میخری بیشتر بخری , اضافه ش رو میکنم تو کونت , دونه دونه ! واسه مرتیکه هم یک کیلو نارنگی میخری . بیشتر بخری تخماتو چرخ میکنم میدم فیدل بخوره . جا ندارم تو یخچال . افتاد ؟؟؟
حله ! سه سوت خریدم آوردم .
- میخوای بنویسم ؟ تو آی کیوت در حد کک هست ها ! 3 ثانیه ای میپره ...
بابا دیگه 4 تا چیزو که میتونیم حفظ کنیم .
خلاصه این رفت خرید و منم مشغول کارهام شدم . نیم ساعت بعد آقا با شاگرد مغازه و یه گاری دستی پیداش شد و از دم ساختمون عربده کشید : شیوا ! بیا ببین چه خریدی کردم برات !!!!!
چشمتون روز بد نبینه ! یه گونی سیب زمینی , یه خروار پیاز ! بلال ! هویج ! بادمجون ! انگور ! موز ! خلاصه کنم رفته بود نصف مغازه رو بار کرده بود آورده بود . دیگه من بدو این بدو . میگم :
- پدر سگ ! من از تو 2 کیلو سیب زمینی خواستم رفتی واسه من 50 کیلو سیب زمینی خریدی ؟ خیار از تو خواستم واسه من هویج و بادمجون میخری ؟ بگیرم دونه دونه اینار و فرو کنم توی سوراخ های بدنت ؟ ازت نارنگی خواستم واسه من پیاز میخری ؟ اینا رو همین الان جمع نکنی نبری پس بدی تا یکماه فقط بهت سیب زمینی آب پز و پوره سیب زمینی و میوه خام میدم و علف میذارم جلوت مثل بُز بخوری بمیری !
خلاصه اون قدری که سیب زمینی میخواستم برداشتم و باقی رو دادم دو تایی برگردوندن ! ده دقیقه بعد از میوه فروشی زنگ زدن که : خانم برای چی اینا رو پس فرستادی و مگه مسخره هستیم و ... خلاصه یه دعوا هم با اون کردم و همه چی حل شد !
..
..
اینه که میگم مردها عقل ندارن برای همینه ! مغز مردها لای پاشونه ! 2 تا هم مغز دارن یکی تخم چپ یکی تخم راست و تخم چپی زیاد فعاله و همیشه همه چیزو حواله میدن به اون چپیه ! شکر خدا همیشه هم این دو تا مغزشون تعطیله و فقط شبها فعال میشه و نتیجه تراوشات ذهنی اونها هم مایع بو گندویی بجز اسپرم نیست که اینقدر هم بدرد نخوره که فقط یکی از میلیونهاش به درد بخوره !!!!!!! حالا شما تصور کنین موجودی که تراوشات مغزیش اینقدر چندش آوره , دیگه به درد چی میخوره ؟ همون جرز لای در مستراح ....



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001