فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Thursday, August 28, 2008
حکایت ترمیناتور و شهرداری تهران :

به همه چی گیر داده بودیم الا شهرداری ! این شهرداری تهران وضعیت خیلی جالبی داره . البته من زیاد از فعالیت های قدیمش خبر ندارم ولی از زمان اون مردک دزد , کفن چی " کرباسچی " تا به امروزش رو یادم هست . چه هپولی کردن 300 میلیارد تومن بودجه شهرداری تهران توسط احمدی نژآد و خرید مزدور یا همون بسیجی برای رای دادن بهش و چه گند کاریهای خالیباف " قالیباف " و گند کاریهای شورای شهر تهران و ... همه و همه جز دردسر و بدبختی و مزاحمت برای مردم هیچی به همراه نداشتن و ندارن :

قدیم ها وضع شهر تهران خیلی افتضاح بود . تا مدتهای طولانی شهر هیچ تغییری نکرده بود . یعنی از زمان شاه تا وقتی جنگ تموم شد , تهران تغییری نکرده بود . جدول ها و جوب ها و پیاده رو ها و در و دیوارها و سیستم حمل زباله و خیلی چیزها همونطور مثل سابق باقی مونده بود . آشغالانس یا همین ماشین های حمل زباله امروزی رو نداشتیم . سوپورهامون هم نیمه مکانیزه بودن و هر کدوم یه بیل و یه جارو و یه چرخدستی زهوار در رفته داشتن که یه سطل حلبی قور شده روش بود و آشغالها با اونها از در منازل جمع و به قسمتی از محلات برده و تلنبار میشد تا کامیون حما زباله بیاد و جمعشون کنه و ببره . بوی احمدی نژاد بود که شهر رو عطرآگین کرده بود . بعد که کرباسچی شهردار شد , چهره شهر به کلی تغییر کرد . جدول ها عوض شدن , اتوبان ها یکی یکی سبز شدن , پل ها ساخته شدن , جدول ها رنگی شدن , معابر باز شدن , اسفالت ها مرمت شد , خیابونها بعضی یکطرفه شده , مسیرها تغییر کرد و خیلی اتفاقات دیگه . یکی از اقدامات مهم کرباسچی , گلکاری بود . طوریکه امروز گل میکاشت فرداش گلها سر از باغچه ها و خونه مردم در میاوردن اونم نه با ریشه , که با همون گلدن غیب میشدن ! طوری شد که کرباسچی اعلام کرد اینقدر میکارم تا مردم از رو برن ولی در نهایت خودش کم آورد !!!! در دوره ریاست خالیباف به شهرداری تهران , ما شاهد اتفاقات خیلی باحال دیگه ای هم بودیم . گویا این مردک میخواست بگه من ورژن جدید کرباسچی هستم از نوع جوادش ! هر زلم زیمبویی که دستش اومد زد به شهر . دستش هم البته درد نکنه . مثلن از اقدامات باحالش یکی ریدن به برج شهیاد بوده که چنان جواد بازاری ازش درست کرده که وقتی از هواپیما تو شب چشمت به این برج کذایی رنگین کمان می افته برق از سه فازت تو اون ارتفاع میپره . یا مثلن اینکه یه کارخونه تولید نور افکن های سبز گویا با اینها قرار دادی بسته و الان هر جا چمن و دار و درخت میبینی , تو شب یه نور افکن قوی کنارش گذاشتن و نورش هم رو به آسمونه و مثلن داره فضای سبز رو نشون میده دریغ از یک شوید چمن ! میبینی رو کف خاک و زمین خشک نور سبز انداختن که بگن تهران سبزه !!!! یا مثلن نمیدونم کی معدن سنگ مفت گیرش اومده و سنگ هاش زیادی کرده بود که طرح داد خیابان پهلوی ( ره ) رو بازسازی کنن و تمام سنگ هاش رو به شهرداری قالب کرد و اندازه چند هزار هکتار فقط سنگ توی این خیابون کار گذاشتن که البته این اقدام بسیار مثبتی بود و پیست موتور سواری خوبی برای موتور سواران ما ایجاد کرده و اونها دیگه با خیال راحت میتونن لای عابرین پیاده ویراژ بدن و دست فرمونشون رو آزموده کنن !!!! یه کارخونه ایجاد موانع هم تازگی ها با شهرداری تهران قرار داد بسته و هر از گاهی یک نوع موانع راهنمایی و شهری و ... میسازه و به شهرداری قالب میکنه . یک ماهی این موانع هست و بعد به حق جن و بسم الله غیب میشن و فرداش یه مدل دیگه سبز میشه . ابتکار و تنوع البته برای روحیه شهروندان بسیار مناسبه . یه روز گارد آهنی میچینن فرداش میشه سیمانی پس فردا میشه بشکه سیمانی پس اون فردا میشه میله های پلاستیکی بعد میشه مخزن های پلاستیکی پر از آب و خلاصه نون دونی خوبی هست این شهرداری و جیب افراد خاصی رو آباد میکنه دریغ از شهر !!!!

حالا یکی از ابتکارات شهرداری تهران این بوده که هر سال خیابونها رو اسفالت میکنن . البته اگه مثلن ساکن یه محله قدیدی باشین و خیابونتون هم جوب آب بزرگ داشته باشه , میبینین جوب با خیابون حدود 30 – 40 سانتی اختلاف سطح داره و حیابون از جوب بالاتره . هر 10 – 15 سال هم میان و به بهانه اصلاح جوب ها , جوب های عمیق تر درست میکنن . یک لایه 40 سانتی اسفالت روی خیابون رو گرفته و مثل لایه های زمین شناسی لایه لایه هست و میتونی 4 – 5 لایه رو شمارش کنی که نشون میده این خیابون رو 4 – 5 بار اسفالت کردن . بجای اینکه اسفالت های قدیمی رو بتراشن , کار خودشونو راحت کردن و روی اسفالت قدیمی رو اسفالت تازه ریختن ! حالا تازگی ها شهرداری آدم شده و داره اسفالت های قدیمی رو میتراشه و بعد اسفالت میریزه ولی این همه ماجرا نیست :

هفته قبل اومدن کوچه ما و گفتن از ساعت 8 صبح تا 5 عصر ماشین هاتونو توی خیابون نذارین میخواهیم اسفالت کنیم . مردم هم ماشین ها رو یا بردن تو خونه هاشون یا بردن کوچه های بالایی پارک کردن . بولدوزری هم اومد و اسفالت های قدیمی رو تراشید و یه مشت عمله هم ریختن تو خیابون و همه رو بار کامیون کردن و بعد هم قلطکی اومد و زمین رو کوبید و یه تانگر اومد قیر پاشید و بعد هم اسفالت کردن و رفتن . چقدر هم صاف و هموار و یکدست شده بود . دونه های ریز هم داشت و وقتی روش میرونی , دیگه صدای خش خش و فش فش و زر زر از لاستیک های ماشین بلند نمیشد ! کلی خوشحال بودیم تا اینکه امروز صبح از صدای زر زر چکش بادی از خواب پریدیم ! از صبح داشتن یه جای خیابون رو میکندن . البته این صدا تقریبن عادی هست و شب , نصفه شب یا صبح میبینی یه جا رو میکنن که یا لوله آب ترکیده یا مال گاز هست یا تلفن یا برق یا فاضلاب و .. یا شهید چال میکن و چیز تازه ای نیست و ما کلن به این صداها عادت داریم . شهرداری هم نباشه , خونه هایی هست که میکوبن و برج میسازن ! تا ظهر همچنان داشتن میکندن . ظهر رفتم نون بخرم , دیدم تمام کوچه رو تیکه تیکه کندن . رفتم جلو و گفتم ببخشید برای چی دارین میکنین ؟ گفتن داریم کابل برگردون میکنیم تلفن ها رو ! گفتم : میدونین که یک هفته نشده این کوچه رو اسفالت کردن ؟ شما نمیتونستین به شهرداری بگین اسفالت نکنه تا شما کابل برگردون کنین و بعد بیان و اسفالت کنن ؟ یارو همچین نگاهم کرد که یعنی برو بابا حال نداری انگار تو ایران زندگی نمیکنی ...
..
..
این بخش کوچکی از نظم شهر ماست . اینقدر دولت ما و ارگان های دولتی احمق و بیشعور هستن که حد نداره . نه نظمی هست نه مدیریت نه آدم دلسوز . این حقیقتی ملموسه که در ایران ما مدیریت نداریم . منابع هست , مغز هست , همه چی هست ولی مدیریت خلاق و دلسوز نیست ! این واقعن کار سختی نیست , شعور چندانی هم لازم نداره و یک آدم عقب افتاده ذهنی حتا مشنگ تر و کودن تر و بیمارتر از احمدی نژآد هم میتونه درک کنه که اگه میخواهین کابل برگردون کنین , با شهرداری هماهنگ کنین و کارتون که تموم شد بعد بیایین اسفالت کنین ! وقتی یکی از ساده ترین امور شهر ما به این سادگی به گند کشیده میشه و پولش از کیسه مردم میره و کسی هم اعتراض نمیکنه , اونوقت از وزارت نیرو چه انتظار داریم ؟ از رئیس جمهور حمال کشور عزیزمون چه انتظاری داریم و همینطوری بگیر برو تا آخر ... به قول معروف خانه از پای بسط ویران است ! تا کل ارکان این نظام و کشور و جامعه و فرهنگ و .. فرو نریزه و دوباره از نو بازسازی نشه , هیجی عوض نمیشه حتا اگه هزار دولت بیاد و بره و صدها انقلاب بشه و دموکراسی و آزادی هم بهمون بدن یا به زور بهمون تنقیه کنن , بازم وضعمون همینه و بس .. چون نه مدیریت داریم نه آدم های دلسوز و با سواد . هر چی بود یا فراری دادن یا کشتن یا سرشونو زیر آب کردن و یا چنان شستشوی مغزیشون کردن و اغفالشون کردن که شدن ترمیناتور !!!!!! امروز آباد فردا ویران . خداییش همچین کوچه رو کندن که من فکر کردم کار ترمیناتور بوده ...



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001