فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Sunday, July 20, 2008
ماجرای سگ و سویا :

شنبه ها میرم قصابی و برای سگهام گوشت و پای مرغ میخرم . از وقتی هم که گوشت گرون شده , این زبون بسته ها هم جیزشون تغییر کرده و دیگه خبری از جگر و دو وعده گوشت نیست و ماهی دو ماه یکبار براشون جگر میخرم و پای مرغ و کله مرغ هم قاطی وعده های حذف شده گوشتیشون شده !! توی قصابی هم البته جالبه . قبلن از یه قصابی دیگه گوشت میخریدم و میگفتم گوشت خوب نمیخوام ! یکبار نمیدونم دلش برام سوخت یا چی که ازم پرسید خانم پول نداری گوشت خوب بخری گوشت خوب بهت میدم و ارزون تر , این گوشت ها خوردن نداره ها ؟ منم ساده , برگشتم بهش گفتم برای خودم نمیخوام و برای سگهام میخوام ! تا ما اینو بهش گفتیم آقا چنان اخمی کرد که نگو . دفعه بعد هم هر چی چربی و آشغال گوشت دستش اومد گرفت چرخ کرد و داد دستم و گفت از سرشونم زیاده !!! منم دیگه نرفتم ازش خرید کنم . حالا اینجا هم وقتی میرم براشون گوشت بخرم , جرات ندارم بگم برای سگ میخوام و اونم هر چی گوشت لخم و بی چربی و درجه یک هست رو میچپونه به من بدبخت و هفته ای 200 تومن تا منو پیاده نکنه ول کن نیست !
صبح هم با زهرا خانم , همسایه خزب الهیم رفته بودیم قصابی گوشت بخریم . اون اول شروع کرد سفارش دادن و نیم کیلو خورشی خرید و دو تیکه دنبه و نیم کیلو هم آبگوشتی ! بهش گفتم : شما تازه تازه گوشت میخرین ؟
- نه . دو هفته یه بار میخریم !
پس این چس مثقال گوشت رو برای کی میخری ؟
- شیوا خانم .. این خیلی گوشته ... بعضی وقتها هم یکماه میره ...
همچین چپ چپ نگاهش کردم که خودش خجالت کشید و روشو کرد اونور ! نوبت من شد و گفتم 10 کیلو گوساله چرخ کرده بی چربی بده و 5 کیلو هم پای مرغ و 5 کیلو هم کله مرغ و یه جگر درسته . زهرا تا شنید گوشه مانتومو کشید و گفت : عروسی دارین ؟؟؟؟
- هیس ! بعدن برات میگم !
پا و سر مرغ رو سوپ میکنین نه ؟
- نخیر ! به سگهام میدم ! مگه من حیوونم اینا رو سوپ کنم ؟ ماهیچه و بال و گردن مرغ رو سوپ میکنن !
دیگه هیچی نگفت تا گوشتهام آماده شد و گرفتم و راه افتادیم یه سمت خونه ! شروع کرد سوال کردن که این همه گوشت برای کیه ؟ منم برگشتم گفتم برای سگ ها میگیرم و ... دیگه مگه ول میکرد ؟ شروع کرده بود نصیحت کردن که گناهه و خلاف شرعه و سگ اصلن خوب نیست و حرومه نگهداشتنش و نجسه و این همه نعمت رو به سگ بدیم خدا غضب میکنه و ... ! تا دم خونه منو دیوانه کرد آخر هم مجبور شدم نزدیک 2 کیلو از گوشت ها رو بدم به خانم از بس که چُس ناله کرد ! اولش ادا در میاورد که نه و ما نمیخوریم و ... بعد که گفتم برو کیسه فریزری بیار برات بریزم رفت کیسه زباله آورد ! نکبت ! میگن به کولی رو بدی ازت ماست و چلو هم میخواد , همینه !
خلاصه رفتم خونه و مشغول بسته بندی کردن اینها شدم . سر و پای مرغها رو هر نیم کیلو یک وعده کردم برای صبح ها و نیم کیلو گوشت هم برای عصر و همه رو گذاشتم تو فریزر مخصوص . داشتم دستهامو میشستم که زنگ زدن . رفتم پای آیفون دیدم زهراست . درو باز کردم و چند دقیقه بعد پیدا شد . تو دستش دو تا بسته بود و آورد داد بهم .
- اینا چیه ؟
شیوا خانم اینا سویاست !
- سویا ؟ نمیخوام ! برای چی آوردی ؟
شیوا خانم ببینین . اینا رو بریزین توی آب میشه مثل گوشت چرخ کرده !
- خب ؟ میگی چیکار کنم ؟ من از این آشغالا نمیخورم .
نه ! شیوا خانم . منظورم اینه که اینا رو بدین سگهاتون بخورن . گولشون بزنین !!!!!!
- آها که اینطور .. حیوون هم احمقه نمیفهمه داره بجای گوشت , آشغال میخوره ؟
نه دیگه , حیوون چه میفهمه ؟
- پدر سگ , اون حیوون اینقدر شعور داره که از دو متری میفهمه دارم براش چی میبرم این آشغال ها رو هم ببر بده همون شوهر چُس خورت بخوره تا گوز دادنش ملس بشه !!!!!

خداوندا چه آفریدی آخه ؟ ریدی که ! این خزب الهی ها آخه کی هستن انداختی تو جون ما ؟ زنیکه ابله رفته سویا آورده جای گوشت چرخ کرده بدم به سگها تا گولشون بزنم ! نکبت ! چقدر یه آدم میتونه ابله باشه آخه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001