فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Wednesday, April 09, 2008
کلیسا گردی :

نمیدونم با ارمنی جماعت تا حالا طرف شدین یا نه ؟ آدمهای باحالی هستن آما ولی چونکه زیرا , جنسشون شیشه خرده که هیچ , براده آهن داره به شکلی فجیع ! سایه مسلمون جماعت رو با آر پی جی میزنن و چشم دیدن مسلمونها رو ندارن . البته تعجبی هم نداره و ما هم جای اونها بودم ترتیب اونها رو میدادیم . ما مسلمونها یا بهتره بگم مسلمون نماها تا تونستیم خوار – مادر برای اینها نذاشتیم و چنان اینها رو مورد عنایت ویژه قرار دادیم که هنوز که هنوزه هر ارمنی ای که چشمش به یه مسلمون می افته اپیلاسیون میکنه " همون پشم ریختن مدرنیزه " . این بنده های خدا رو ما از زمانیکه دین شیطانی اسلام در ایران ریشه گرفت فقط و فقط بخاطر یک تکه پوست اضافی (!) نجس دونستیم و اونم چیزی نبود جز پوست سر آلت نرینه های اینها و همین سلاخی یا ختنه اسلامی شد بلای جون اینها ! نمیدونم این یه تیکه پوست یعنی اینقدر مهم بوده که باعث شده انسانیت رو زیر پا بذاریم و ترتیبشون رو بدیم و هر لقب زشت و کریهی رو به اینها نسبت بدیم یا چی ؟ هر چند وضعیت ارامنه و آسوری ها و ... به نسبت وضعیت یهودی ها یا همون جهودها (!) در ایران خیلی بهتره و این کلیمی ها رو دیگه به زبون کلانتری : نمودیم , ولی در کل هر دوی اینها رو باباشون رو در طول تاریخ چنان سوزوندیم که امروز وقتی سراغ یکی از اینها میری نه جوابتو میدن نه محلی بهت میذارن و نه آدمت حساب میکنن . حالا بگو بابا به پیر به پیغمبر شپشو , من مسلمون نیستم که هیچ , سایه هر چی دین و مذهبه با تیر میزنم ولی تو سرشون مگه میره ؟ حتمن باید زبون اجق وجقشون رو بلد باشی تا تحویلت بگیرن !!!!! این حکایت زیر به شما نشون میده چیکار کنید تا در این جوامع ااااااای همچین , کمی تا قسمتی پذیرفته بشین :

آقا من از بچگی عاشق کلیسا بودم و هر وقت مادرم دور از چشم پدرم ما رو میبرد کلیسا , کلی کیف میکردم مخصوصن از صدای ارگ و چراغ ها و آدمهای شیک و پیکش و شیشه های رنگیش خیلی خوشم می اومد . بعدها که کمی بزرگتر شدیم دیگه بابای ابله متعصب ما نذاشت هیچ کدوممون رو ببره و این موند رو دلم . قدیما فکر کنم یادتون باشه که تمام مردم از هر فرقه ای به راحتی با هم زندگی میکردن و چقدر هم به هم احترام میذاشتن و اصلن کسی ازت سوال نمیکرد تو چه فرقه ای هستی ؟!؟ بهایی هستی ؟ وهابی ؟ مسیحی ؟ ارمنی ؟ آسوری ؟ کلیمی ؟ مسلمون ؟ به انسان بودنت اهمیت میدادن و بس ! این مسائل از موقع قدرت گرفتن همین حیوانات وحشی پشمالو " آخوندها " در این 29 ساله دوباره مُد شد . عروسی میگرفتن و مسلمونها رو دعوت میکردن یا ما اونها رو دعوت میکردیم به مراسم و جشنهامون و کسی کاری به این کارها نداشت که تو کی هستی و کی نیستی و کی رو میپرستی و نمیپرستی .
خلاصه از اون زمان این تو دل من مونده بود و تو هر فرصتی که دست میداد سرکی به کلیسا میکشیدم . گذشت و دیگه خودشون هم نمیدونم دستور از دولت گرفتن یا بین خودی هاشون که دیگه مسلمونها رو راه نمیدن توی کلیسا مگه یه پارتی گردن کلفت داشته باشی و بتونی همراه اون بری و تازه بازم اینقدر چپ چپ نگاهت میکنن که خودت معذب میشی و در میری . تو این فرصت تعطیلات نوروزی یکی از برنامه هام عکاسی از چند تا کلیسای معروف تهران بود . سرکیس و طاطاووس و ... که با هزار بدبختی توی سید اسماعیل پیداش کردم ولی متاسفانه راهم ندادن :

سری اول که با آرتین رفتیم , داشتم از ساختمون عکس میگرفتم که سرایدارش اومد و با لهجه غلیظ ارمنی – فارسی شروع کرد اعتراض کردن که نگیر ! آرتین هم که اینجور موقع ها غیرتی میشه گفت : ببخشید داداش مگه عکس گرفتن ممنوعه ؟ به شما چه ربطی داره ؟
- به ما خیلی مربوط است . نگیرین .
درست همین موقع پدر روحانیشون اومد و گفت چه خبره ؟ اینم با زبون اجق وجقشون چیزی گفت و پدره رو کرد به من و گفت : از ساختمون میتونی , بگیر . یه زبون واسه پیریه در آوردم و تا خشتک کلیسا رو عکس گرفتم و بعد رفتم تو حیاط تا برم از داخل کلیسا هم عکس بگیرم که باز سرایداره پرید جلومون و گفت نمیشه ! ممنوعه !
- داداش میرم به پدرت میگم ها . بذار بریم تو .
آقا اون پدر من نیست . تو هم نمیشه از تو ممنوعه . برید تو به پلیس زنگ میزنم .
- اصلن برو بگو پدر بیاد اون هر چی بگه .
چقدر سماجت دارید . نمیشد !
- به زبون خوش از جلوی راهم برو کنار وگرنه بلا سرت میارم ها !!!!
نمیشد !
- پس نمیری ؟ خودت خواستی ها !!!
آرتین اومد بگیرش بندازش اونور که من از اونور داد کشیدم سرش که نکن و پدره هم که صدای ما رو شنید از توی کلیسا اومد بیرون و گفت : یا مریم مقدس ! چیکار دارید میکنید ؟
- حاجی این از سر راهمون کنار نمیره ! میخواییم از تو عکس بگیریم !
آقای محترم بنده حاجی نیستم !!!! از تو ممنوعه . مکان مذهبیه .
خلاصه هر کاری کردیم نذاشتن . میدونستم مخصوصن نمیخوان بذارن و مکان مقدس و مذهبی و این کوفت و زهرمار ها همش چرت و پرت بود و تقصیر همین آرتین گور به گور شده شد که لج کردن و نذاشتن وگرنه با زبون خوش بهشون میگفتی اجازه میدادن !

دو روز بعدش رفتیم کلیسای مریم مقدس . دم در که رسیدیم , یه پیرزن نشسته بود و یه نگاهی به من و آرتین انداخت و به ارمنی یه چیزی گفت و منتظر جواب شد . منم اصلن به روی خودم نیاوردم و به آرتین بلند بلند گفتم :
- خاک بر سر مسلمونها . اینا هم کلیسا میسازن , مسلمونا هم مسجد میسازن . ببین چقدر شیک و قشنگ و تمیزه اونوقت تو مسجد که میری مثل مستراح میمونه . بوی شاش میده و سوسک و کثافت ازش بالا میره . تف .... یه تُف درشت و آبدار هم با غیظ انداختم جلوی پیرزنه که با چشمهای بابا قوری و گشاد شده با تعجب داشت به من نگاه میکرد . آخر هم طاقت نیاورد و گفت : مسلمونی ؟
- فحش میدی ؟ مسلمون پدرته !
ببخشید . فحش ندادم . پس چی هستی ؟
- آدمم . قراره چی باشم ؟!؟
منظورم این بود که چه دینی دارید ؟
- دین ؟ هیچی . اصلن دین ندارم . ببخشید میشه از کلیسا عکس بگیرم ؟
بله . حتمن چرا که نشه . بفرمایین . راستی مسلمون که نیستین ؟
- باز فحش دادی ؟؟؟؟
بفرمایین . بفرمایین ...
آقا نشون به اون نشون تا توی محراب کلیسا رو هم خودش ما رو برد و گذاشت عکس بگیرم و فکر کنم اگه میتونست شورت و کرست حضرت مریم رو هم نشون میداد و میگفت عکس بگیر !!!!!!!
..
..
اینه !!!!! من حالا کاری به چیزای دیگه ندارم ولی خودمونیم شما یه کلیسا رو با یه مسجد مقایسه کنین . ما کون جهان هستی رو جر واجر کردیم که مسلمونیم و برترینیم ولی بلا نسبت آخوندا , مثل گُه میمونیم ! کثیف تر از مسلمون جماعت جایی پیدا نمیکنی . هر دین و مسلکی رو بر دار بیار , مسلمون رو هم بیار . سگ پیش مسلمونها شرف داره و برای همینم هست که مسلمونها از سگ بدشون میاد و دست پیش میگیرن پس نیافتن . مسجد ها و امامزاده هاشون فقط برای نشانه گذاری و شاشیدن مناسبه . مثلن وقتی شما تشریف میبرین شمال یا هر شهری , میتونین به سادگی توی هر مسجد و امامزاده بین راه یک اعلام مالکیت درست و حسابی بکنین و مثل سگ که با شاشیدن هر گوشه و کناری قلمرو میسازه و ابزار مالکیت خصوصی میکنه , شما هم با شاشیدن به این بتکده ها یه حال اساسی به همشون بدین !!!!! این از این , موضوع بعدی اینه که شما توی عکاسی باید موقع شناس باشین و بدونین با هر کسی چطور حرف بزنین و رفتار کنین . دیده باشین مثلن طرف میره زرتی از یه زن یا دحتر عکس میگیره و اونا هم میریزن سرش و اول یه فصل کتکش میزنن و بعد تازه میدنش دست پلیس که این از ما عکس گرفت . در صورتیکه بلد باشی حتا شوهر طرف هم کنار زنش باشه میتونی صد تا عکس ازشون بگیری و تازه کلی هم حال میکنن ! یا همین مورد کلیسا ! تو حالا میگفتی مسلمونم و ایران هم ارث پدر و پیغمبرمه , یارو هم چیزشو در میاورد مذاشت کف دستت و میگفت بیا !!!!!!! بعد احمدی نژاد میاوردی باقالی بار میذاشتی . خلاصه که این مطلب رو نوشتم تا یادتون بدم چطور دل هر کسی رو میشه بدست آورد و هر قفلی رو باز کرد , سوای زن بودن که در ایران کار شاهکلید رو میکنه , روابط عمومی قوی هم خیلی کمکه ...

تکبیر.



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001