فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Monday, January 14, 2008
بی گازی و حمام 3 نفره :

این گاز هم شده واسه ما قوز بالا قوز . انگار نه انگار بالای شهریم ! مامان بابای آرتین که ناف جنوب شهر میشینن گاز دارن اونوقت ما ... دلمون خوشه بالای شهریم ! اسمش مردمو میکشه بی گازشی ما رو ! دو روزه گاز هی میاد و میره . نصف شب قطع میشه . صبح نداریم بعد میاد تا شب و دوباره قطعه یا فشارش کمه . امروز میخواستم حموم کنم , باز دوباره گاز نبود و آب یخ . تا ساعت یازده صبر کردم دیدم خبر از وصل گاز نشد و آخر آرتینو صدا کردم و گفتم : تو کتری برقی بیا آب گرم کنیم و من میرم حموم اول بچه رو حموم میکنم بعد خودم . تو هم تند تند آب گرم کن بریز تو لگن !

" آقا یادش بخیر دوران دانشجویی , 10 – 12 سال قبل 3 ماه تبریز بودم یه خونه درب و داغون با 4 تا دختر دانشجوی دیگه . صاحب خونه هم یه پیرزن خسیس ترک بود و نمیذاشت از حموم خونه ش استفاده کنیم و میگفت برین نمره ! وقتهایی که میرفت مهمونی یا مسجد , یکیمون می ایستاد پشت پنجره کشیک و بقیه هم تند تند تو قابلمه آب جوش میاوردیم و تو لگن میریختم و کاسه کاسه آب میریختیم سرمون و اینطوری حموم میکردیم . هوا هم اینقدر سرد بود که هر دفعه یکیمون سرما میخورد بعد از این حموم با اعمال شاقه . بیرونم برف و یخ بود و از زور سرما نمیشد رفت حموم های بیرون "

حالا امروزم یاد اون موقع افتاده بودم و اینکه این تجربه هم به درد خورد ... آرتین گفت اینطوری که نمیشه و من فکر بهتری دارم . هر وقت میگه من فکر بهتری دارم میدونم گند میزنه و مو به تنم سیخ میشه . رفت پیچ گوشتی آورد و افتاد تو جون کتری و دل و روده ش رو ریخت بیرون و آهن پیچ پیچی توش رو در آورد و گذاشت تو لگن آب و زدش به برق و گفت بیا تموم شد ! الان گرم میشه .
- من تو رو میکشم اگه کتری منو مثل اولش نکنی ها !
بابا کاری نداره که . سه سوت !
- تو هر وقت میگی سه سوت یعنی ریدی به اون چیز و دیگه درست نمیشه !
خلاصه یه دو دقیقه ای صبر کردم و دیدم نه بابا ! ایندفعه انگار مغزش تکون خورده بود و یه چیزی شد ! آب گرم شد و لباسهای مرتیکه رو در آوردم و شروع کردم حموم کردنش . این جانور هم اینقدر وول میخورد تو بغلم که آخر مجبور شدم آرتین رو صدا کنم که اون بیاد نگهش داره تا من حمومش کنم ! اونم گفت پس حالا که اینطوره منم یهو حموم کنم دیگه چون اینطوری خیس آب میشم ! گفتم باشه کوچولو ! بیا تو رو هم بشورم !!!! شروع کرد لباسهاشو در آوردن و رسید به شورتش و دیدم اونم داره در میاره . فوری گفتم : آی چیکار میکنی ؟؟؟؟
- دارم لخت میشم دیگه !
فکر کردم داری سینه میزنی ! میدونم داری لخت میشی ! تا همون جا بسه !
- بابا مگه چیه . تو چرا خودت لختی ؟
من فرق دارم ! تو زشته جلوی بچه لخت بشی !
- خب هر چی من دارم اونم داره دیگه مگه خودت نمیگفتی اصول روانشناسی کودک گفته که بچه رو باید با این چیزا آشنا کرد از بچگی ؟
بخوره تو سرت اون روانشناسی کودکت ! مگه اون دفعه سر جیش کردن یادت رفت تا یکماه هر جا میرفتیم میگفت دودول بابام این هواسسسست !؟! 3 ماه طول کشید از مغزش در آوردم حالا تو میخوای دوباره یادش بیاری که ایندفعه بره بگه دودل بابام اندازه تیر چراغ برقه ؟
- بابا اون دکتره تو برنامه خانه ما میگفت ! یادت رفت ؟
خاک تو سر اون دکتره مشنگ پدر سگ با تو ! اون مال بچه خارجی هاست نه این تخم جن های ایرانی . حالا پاشو بیا بچه رو بگیر اینقدر هم با من بحث نکن , یخ کردم .

خلاصه مرتیکه رو گرفت بغلش وول نخوره منم شروع کردم حموم کردنش و بعد که تموم شد یه کم تو وان آب ریختم و انداختمش اون تو واسه خودش با اسباب بازی پلاستیکی هاش بازی کنه و منم افتادم تو جون آرتین ! بیخود نیست میگن مردها عین بچه ها میمونن و عقلشون صد ساله هم بشن رشد نمیکنه ! همچین قیافه گرفته بود انگار 2 سالشه و منم ننه ش هستم ! منم آی دق و دلیمو سرش در آوردم که نگو ! اول سرشو شستم و طوریکه فکر کنم دو سه مشت مو از سرش کنده شد و من هی سرشو چنگ میزدم و اینم عربده میزد ! بعد هم گفتم کیسه ت میکشم و پوستشو کندم . قرمز شده بود مثل لبو و فقط داد و هوار میکرد . تموم که شد نوبت من شد . اون آب میریخت سرم و هی ور میرفت و انگولک میکرد . هی میگفتم نکن زشته بچه اینجاست . میگفت نمیبینه تو وانه ! آخر با سنگ پا کوبیدم اونجاش و پرتش کردم از حموم بیرون !!!! حالا اومدم میبینم آقا داره گشاد گشاد مثل این ختنه شده ها راه میره ! میگم چه مرگته ؟ بواسیر گرفتی ؟ میگه با سنگ پا زدی اونجام هنوز درد میکنه !!!!

نکبت ! حالا حموم ما تموم شده , گاز وصل شده ! شانس نداریم که . دم اقیانوس میریم میخشکه ! حالا همه اینا یه طرف , این کتری برقی من نابود شد ! یعنی آقا اومد درستش کنه هر چی باهاش ور رفت گفت شیوا یادم نمیاد چطوری بود !!! خلاصه جمعش کردم و گذاشتم واسه همچین مواقعی که گاز نیست . اینم از امروز ما ..

** جوک مربوطه : زوج هاي گرامي ! تا وقتي بوسه هست ، چرا گاز ؟؟؟ لطفا در مصرف گاز صرفه جويي کنيد . روابط عمومی شرکت گاز !



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001