فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Sunday, November 18, 2007
ماهواره و موی فشن :

آقا توی این چند ساله کانال های ماهواره واقعن شورشو در آوردن و با برنامه هاشون مردم رو شدیدن منحرف میکنن . به همین دلیل هم هست که حکومت اسلامی در اقدامی بجا داره ماهواره های مردم رو جمع میکنه و دستشون هم درد نکنه و یه کار درست کردن اونم اینه . این ماهواره رو دولت همیشه میگفت بد آموزی داشته و داره , ما تا دیروز بهش میخندیدیم ! حالا تو زندگی خودمون میبینیم نه بابا ماهواره به شکل فجیعی بد آموزی داره و آدمها رو منحرف میکنه ! البته تا ببینی انحراف چیه و چند درجه هم منحرف شدی و از چه زاویه ای !!!! مثلن , مثال میزنم تا خوب منظور منو درک کنین :
- از جنبه های مثبت ماهواره یکیش اینه که آخر شب کلی فیلمای سکسی نشون میده و روح آدمو شاد میکنه و یکی دو ساعت که نشستی پای MultiVision نور ایمانت مشعشع میشه و حسابی کیفور میشی طوریکه یهو میبینی ساعت شد 6 صبح و هنوز نخوابیدی !!! این جنبه بسیار مثبت و آموزنده و ارشادی ماهواره ست و خوبه دولت بهش توجه کنه .
- جنبه منفی ماهواره , برنامه های مذهبی و ارشادی اون هستن مخصوصن شبکه هایی که از ایران پخش میشن مثل شبکه مستهجن العالم که اینها آدمو منحرف میکنن و از راه به در میشی . کافیه یکی دو دقیقه این کانال ها رو باز کنی و ببینی تا چنان اغفال بشی که مستقیم بری به صراط المستقیم یا همون جهنم !!!!!

با این دو مثال شما متوجه میشین که مسئولین کشورمون خیلی به فکر مردم هستن و دوست ندارن مردم ایران منحرف بشن و به همین دلیل سعی میکنن با لگد شما رو زورکی مشرف کنن به بهشت ! باور ندارین ؟ تو مبارزاتشون برای دادن امنیت اجتماعی به ملت , چطور زنان و دخترانتون رو کتک میزدن و دستگیر میکردن مثل دزدها و جانی ها تا اونها رو ارشاد کنن . گاهی هم یهو یکی از این دخترها اتفاقی خودشو با پارچه اعلامیه دار میزد و خودکشی میکرد ! آدام بشره ... احساساتی میشه یهو ...
البته از من میشنوین , صدها بار بهتون گفتم بهشت جای واقعن خطرناکیه ! مثلن کف زمین های بهشت پر از سکه های طلا و اشرفیه ! وای به حال مومنینی که تلاش کنن این سکه ها رو بردارن .... ! از سقف برو بالا که در اون صورت انگار رفتی قزوین ... !!!!! بعد هم تا جایی که تجربه من نشون داده هر وقت جمعه شب ها خواب میبینم رفتم بهشت , روم سیاه , اتفاقات و حوادث فجیعی اونجا برام اتفاق می افته درست مثل اینه که رفتی باشی چی چی خونه !!!!! حالا بگذریم :

آقا این مرتیکه چُسونه ما هر روز که بزرگتر میشه , قرطی تر داره میشه ! البته تقصیر نداره . به ننه ش کشیده !!!!!! هر روز هم خودشو یه شکل در میاره . تازگی ها تو ماهواره میبینه همه موهاشونو سیخ سیخ میکنن و اینم واسه ما مو سیخ میکنه !!!! هی بهش میگم پدر سگ ! اینقدر ژل نزن به سرت , کچل میشی ! میگه باشه , فرداش میبینم دوباره موها سیخ شده و رفته هوا انگار سیم برق به شنگولش وصل کرده باشی !!! البته نصف این مکافات زیر سر آرتینه ! یکی دو بار این بچه رو برداشت برد سلمونی خودش و اون آرایشگره هم موهای این بچه رو فشن زده بود و مرتیکه هم خوشش اومد و دیگه ول کن معامله نیست ! بهش میگم :
- تو خودت شکل عمله هایی , بجای اینکه بری کله خودتو مثل آدم درست کنی این بچه رو چرا این ریختی میکنی ؟
شیوا ! انصاف داشته باش . من عمله نیستم , موهام کم پشته , نمیتونم سیخشون کنم و اگه سیخ کنم کچلی دیده میشه و ضایع میشم !
- تو موهای سرت مثل کون گوریله از بس مو داری . تو چطور کچلی هستی آخه ؟
حالا نمیشه جلوی بچه اینقدر منو به این چیزای ناهنجار تشبیه نکنی ؟؟؟؟
- اینکارو میکنم تا درست توجیه بشی و مساله برات جا بیافته !
بابا عفت کلام داشته باش آخه کون گوریل یعنی چی ؟ بگو موکت , زیلو , قالی خرسک !

هاهاها من با این خل و چل چیکار کنم ؟؟؟؟ وقتی هم میشینیم 2 کلمه مثل آدم حرف بزنیم اینقدر منو میخندونه که جیشم میگیره !!! امروز قرار بود بره به ننه باباش سر بزنه و منم مخصوصن نشوندمش جلوی میز توالت و گفتم : بچه منو از راه به در کردی و قرطیش کردی حالا خودت میشینی من موهاتو فشن کنم تا ببینم تو واقعن کچلی یا نه ! به زور نشوندمش و یه تافت رو سرش خالی کردم و شروع کردم موهاشو به روش " زارع " همون مرتیکه اوا خواهری که میاد تو شبکه تپش و مدل های فشن یاد میده , درست کردن و سیخ کردن ! نتیجه کار چیز خوبی از آب در اومده بود . چیزی تو مایه های عمله - افغانی ای بود که برده باشیش ZARA و یه لباس گرون قیمت و مد روز تنش کرده باشی و سر وضعشم فشن کرده باشی , چی میشه ؟ احمدی نژاد در سالن مد !!!!!! از اون تیپ های بکش خوشگلم کن ...
مطمئن بودم با این ریختش باباش وقتی این ریختی ببینیش از کون دارش میزنه و مادرش هم همه کاسه کوزه ها رو سر من میشکونه و شایدم از حرص سکته کرد و مرد ! کارم که تموم شد کلی ازش تعریف کردم و بعد هم فرستادمش اونجا ! یکساعت بعد بود که تلفن زنگ زد و مادر آرتین بود . الو نگفته فحش هاش شروع شد و منم فقط میخندیدم ... از حرصش گوشی رو قطع کرد . عصر که آرتین اومده بود خونه دیدم کنار لُپش ورم کرده . ازش پرسیدم چی شده ؟ گفت هیچی ! بابام تا منو دید گذاشت زیر گوشم و کم مونده بود منو بکشه !!!!! آخر هم سرمو توی حوض فرو کردن ...

این هی میگفت و منم غش غش میخندیدم !!!! خودمونیم زندگی بدون مردهای احمق بی معنیه ! درست نمیگم ؟؟؟



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001