فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Sunday, November 11, 2007
خساست و درایت :

تازگی ها نمیدونم چی شده که خیلی خسیس شدم ! یعنی اصلن دستم نمیره پول اضافی یا بیخودی خرج کنم مخصوصن این مهم اثرشو روی خریدهای خونه گذاشته و همه چیزمون دگرگون شده ! مثلن قبلن امکان نداشت من میوه درجه دو یا درجه 3 بخرم و عارم می اومد ولی حالا حاضرم اصلن میوه نخورم ولی پول زور به این میوه فروش های دزد و پدر سوخته محلمون ندم ! همینطوری بگیر برو تا آخر . این آخری ها هم با این زنیکه عفریته ؛ زهرا , قرار گذاشتم هر وقت میره خرید بیاد دنبالم با هم بریم . اونم که تخصصش توی چُس خوریه , میگرده هر جایی که قیمتهاش از جاهای دیگه ارزونتره پیدا میکنه ! منم هر بار امتحانی باهاش میرم تا اوضاع و احوال دستم بیاد و گاه گاهی هم خریدکی میکنم و البته که خیلی هم برام جالب میاد . آخه من تو عمرم یادم نمیاد مثلن رفته باشم از این میدونهای تره بار که مال شهرداری هست , میوه خریده باشم ! یا مثلن بجز سوپرمارکت و بقالی های نزدیک خودمون , از جاهای دیگه چیزی خرید کرده باشم . از نظر مالی هم چون همیشه تامین بودم , ککم هم نمیگزید که برای هر چیزی چقدر پول میدم ! طرف هر چی میگفت منم میگفتم چشم ! حالا از وقتی با این زنیکه میرم خرید و اختلافات واقعن عجیب و غریب و فاحش رو توی قیمت ها میبینم , باور کنین زورم میاد دو زار پول اضافه بدم به این دزدهای محلمون :

امروز رفته بودم بازار تره بار تجریش برای خرید میوه . هم میخواستم ترشی و شور درست کنم و هم اینکه خرید هفتگی سبزی و میوه رو بکنم . بدبختانه فقط دو روز وقت آزاد دارم و اون دو روز هم همیشه حروم این خریدها میشه ! به آرتین هم جرات ندارم بگم برو چیزی بخر و نه عقل درست و حسابی داره نه شعور انتخاب جنس و هر آشغالی رو جمع میکنه میاره . مثلن یه بار بهش گفته بودم برو ماست دامداران بگیر , رفته بود یقه بفاله رو گرفته بود که ماست گاوداران چرا به من نمیدی به زنم میدی ؟؟؟؟ بهش میگم پدر سگ دامداران , نه گاوداران !!!! یا کافیه بگی برو سبزی بگیر , میره هر چی سبزی پلاسیده و لهیده ست از تو جوب جمع میکنه میاره میده دستم ! اینه که کلن همیشه تصورم بر اینه که آرتین دکور خونه ست !!!!!!
شروع کردیم به خرید کردن . اون برای خودش و منم برای خودم . هر مغازه که میرفتیم چیزایی که هر کدوم لازم داشتیم رو بر میداشتیم . البته جنس ها تعریفی نداشت , که بعضی جاها مزخرف هم بود . مثلن گوجه فرنگی بیرون کیلویی 900 تومنه , اینجا کیلویی 250 تومن ولی خب لاش له و خراب و کال هم داره . از بیرون یک کیلو گوجه بگیری میشه 900 – 1000 تومن و از اینجا 2 کیلو کوجه بخری میشه 500 تومن و از توش یک کیلو گوجه سالم و عالی در میاری !!!
گوجه خریدم و رفتم کلم و کرفس بخرم . 2 تا مغز کرفس برداشتم و یه کلم قرمز متوسط و رفتم تو صف صندوق . طرف کشید و گفت : 350 تومن ! فکر کردم اشتباه میگه ! گفتم ببخشید اشتباه نکردین ؟ اونم خیال کرد منظورم اینه که گرون گفته و برشون داشت گذاشت کنار و گفت : اصلن نمیفروشم ! گفتم بابا نگفتم گرونه که ! گفتم ارزون حساب نکردی ؟؟؟؟ چند دقیقه بهم خیره شد و بعد گفت : اولین باره میایی اینجا خرید ؟ گفتم آره ! گفت پس همینه ! پولشو دادم و با تعجب اومدم بیرون مغازه ! واقعن هم جای نعجب داشت . آخه من هر ساقه مغز کرفس رو از میدون تجریش میخرم 1000 تومن , کلم هم میخرم 1200 تومن . حالا 2 بسته مغز کرفس و یه کلم روی هم شده بود 350 تومن !!!! حالا اونش هم هیچی اینقدر این کرفس و کلم تازه بود آدم کیف میکرد !
زهرا هم اومد و رفتیم باقی خریدها . یه مغازه بود مثل بقالی که سبد میذاشت جلوش و هر چی میگفتی برات میاورد پر میکرد تو سبدت و سبد رو میبردی پای صندوق . زهرا لیستشو در آورد و شروع کرد خوندن و مرده هم تند تند همه رو براش میآورد . منم بعد از اون چند قلم چیزی که میخواستم رو گفتم و بهم داد و پای صندوق باز همون حکایت عجیب ! اقلن 40% ارزون تر از بقالی محل حساب کرده بود !!!!!! حالا شاید بگین مارک و نوع جنس فرق داره ولی باور کنین همون مارک و همون جنس بود تازه بهترش !!! عجیب هم همین بود که آخه یه بقالی یا میوه فروش میخواد 100% سود کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خلاصه , سیب زمینی خریدم کیلویی 250 تومن که بود کیلویی 700 تومن . پیاز خریدم کیلویی 200 تومن که بود کیلویی 500 تومن . 2 دسته اسفناج خریدم 600 تومن که بود 2000 تومن ! اونم چه اسفناج هایی انگار تازه چیده بودن . چشمم افتاد به این شیر پاکتی ها و 4 تا شیر خریدم شد دونه ای 600 تومن همینو من از این بقال پدر سوختمون میخرم 700 تومن که فقط هم باهاش ماست یا فرنی و شیر برنج درست میکنم !! بعد رفتیم یه مغازه که مال مخابرات بود و زهرا یه کارت تلفن خرید 3500 تومن . گفتم برای چی میخری ؟ گفت با خارج و شهرستان با اینا حرف بزنی ارزون میشه ! منم یکی خریدم . دیدم روش نوشته یکساعت و نیم میشه صحبت کرد . اونوقت من احمق همه رو با تلفن معمولی زنگ میزدم به مامان و فک و فامیل ها و هر ماه زیر 500 هزار تومن قبض تلفن برام نمی اومد !!!!!! زهرا بهم گفت : همین کارت تلفن رو علی آقا بقال میده 5000 تومن من اینجا میخرم 3500 !! مغزم داشت منفجر میشد ! یعنی اینجا تهران بود ؟؟؟؟ نمیگم میوه هاش درجه یک بود ولی به نسبت بد نبود و به قیمتش می ارزید . مثلن لیمو شیرین 10 کیلو خریدم برای آب گیری , هر کیلو 300 تومن . ریز بود ولی شیرین و آبدار و پوست نازک . در صورتیکه لیمو شیرین میخرم اندازه دو برابر توپ تنیس , کیلویی 2500 تومن از میوه فروش خودمون که مزه آبزیپو میده و پوست کلفت داره !!!! خب مریضم مگه اینهمه پول بدم فقط برای اینکه میوه ظاهر داره و درشته ؟؟؟؟ انار میخرم کیلویی 1300 تومن اینجا بود کیلویی 450 تومن . سبزی پاک کرده میخرم کیلویی 1100 تومن اینجا داشت کیلویی 400 تومن تر و تازه !
خلاصه چیزای عجیب و غریب زیاد دیدم ! آخر سر وقتی اومدم خونه و حساب و کتاب کردم دیدم یه رقم نجومی برام باقی مونده . در واقع من 200 هزار تومن با خودم پول برداشته بودم به خیال اینکه مثل محل خودمون میشه , ولی در عمل فقط 18 هزار تومن خرید کرده بودم اونم اینقدر خرید کرده بودم که صندوق عقب ماشین که پر شده بود هیچی , صندلی عقب ماشین رو هم پر کرده بودیم از جنس !!!! مثلن 10 کیلو انگور خریدم برای سرکه , شد کیلویی 350 تومن . همونو کیلویی 1000 میخریدم . یا حتا دستمال توالت . 600 تومن هر رولشو خریدم , بقالی میداد 800 تومن . یه جا بود لباس زیر میفروخت و زهرا گفت بیا اینجا جوراباش خیلی خوبه . منم که هر چی رو میخرم به مارکش نگاه میکنم , گفتم : اینا که ایرانیه . به درد نمیخوره ! گفت خب اینو 5 دفعه میپوشی در میره میندازی دور , خارجیشو 10 دفعه میپوشی عوضش اینو میده اینجا 150 تومن اونو میخری 2500 تومن ! دیدم راست میگه ! مریضم مگه اینهمه پول بیخودی بدم ؟ والا . یه جوراب خیلی عمر کنه یکماهه ! حالا چه خارجی چه ایرانی ! 3 تا جین خریدم و خیالمو راحت کردم . اینقدر ذوق کرده بودم که همه ش میخواستم زیاد زیاد بخرم و میترسیدم تموم بشن !!! تخم مرغ یه شونه خریدم 1900 تومن , همونو میخرم 2700 تومن !!!!! حالا قراره جمعه هم آرتین و شوهر این پتی یاره برن از نمیدونم کجا , دو شقه گوسفند بخرن و با هم نصف کنیم . زهرا میگه گوشت اونجا کیلویی 4000 تومنه و من بدبخت اینجا همون گوشت رو میخرم کیلویی 10500 !!!! آخه این انصافه ؟؟؟؟

یادمه چند سال پیش یه خانمی توی همین میوه فروشی بهم گفت : همین شما مایه دارا این فروشنده ها رو پر رو کردین , اون روز کلی ازش بدم اومد و تو دلم یه خروار بهش فحش دادم ولی امروز میبینم راست میگه ! خود ما اینا رو پر رو میکنیم و کاری کردیم هر قیمتی دلشون میخواد جنس ها رو میفروشن و دولت دزد حروم زاده هم که رئیس دزدهاست و عین خیالش نیست و خودش هم این وسط کلی سود میبره . خب وقتی اونا هر قیمتی میگن , ما هم پرداخت میکنیم و صدامون در نمیاد و دولت هم ترتیب اثر نمیده , اونا هم از خداشونه هی گرون کنن . کجای دنیا رو شما سراغ دارین یک جنس با یک مارک , توی یک منطقه و یک کشور و یک شهر , اینقدر اختلاف قیمت داشته باشه ؟؟؟؟؟؟؟ من انگلیس نون رو میخریدم یک پوند و 20 پنس , 200مایل اونطرف تر تو یه شهر دیگه هم به همین قیمت میخریدم . تنها لندن با اختلاف 3 – 4 پنس فرق میکرد با جاهای دیگه ! تا جایی هم که میدونم تمام کشورهای دنیا هم همین سیستم رو دارن و شرکت ها و فروشنده ها برده خریدار هستن ولی تو ایران , خریدار برده فروشنده ست ...

تکبیر.



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001