فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Friday, October 19, 2007
خریدار و فروشنده :

یه مساله ای رو خیلی وقته میخوام مطرح کنم ولی فراموش میکردم . امروز هم چون دوباره این اتفاق برام افتاد , بد ندیدم بهش بپردازم باشد که آمرزیده شویم :

باور کنین یا نکنین , ظاهر آدمها و کلاس رفتاری و شکل و قیافه شما در قیمت جنسی که میخرین دخالت داره و فروشنده ها از روی اینها قیمت رو تعیین میکنن . البته اونهایی که مدتهاست ایران نبودن , تصور میکنن که مگه میشه هر محله و منطقه یک شهر , قیمت یک جنس متفاوت باشه ؟ بله ! در ایران متاسفانه ما این وضعیت رو داریم . یعنی برای نمونه شما یه نون بربری رو در هر محل تهران به یک قیمت متفاوت خریداری میکنین . یا مثلن یک سی دی یا یک رادیو یا یک وسیله خاص مثل ظرف و ظروف رو شما در هر نقطه این شهر , به یک قیمت میخرین . حتا میوه و گوشت و ... ! باور کنین جنسی که مثلن بالای شهر میدن 100 هزار تومن و پایین شهر میدن 40 هزار تومن از نظر کارخونه و نوع جنس و مارک و کشور سازنده و ... هیچ فرقی با هم ندارن ولی یه جا عشقش میکشه به شما اینقدر بچپونه و یه جای دیگه فلان قدر !!!!! حالا بخونین تا بفهمین ما در چه کشور مسخره ای زندگی میکنیم که مردم از مردم میچاپن به این دلیل که دولت از مردم میچاپه و بجای اینکه مردم حقشون رو برن از دولت بگیرین و یقه احمدی نژآد ولد زنا رو بچسبن که ریده تو مملکت , خِر همدیگه رو میگیرن و سر هم رو میتراشن و سر هم کلاه میذارن :

بعضی جنس ها بالای شهر گیر نمیاد و آدم مجبوره برای خریدشون بره پایین شهر . البته نه اینکه بالای شهر گیر نیاد ! ولی متاسفانه فروشنده های بالای شهری خیال میکنن ارث پدرشون رو از بالا شهری ها طلب دارن و چون مثلن محل زندگیشون خوبه و دستشون به دهنشون میرسه و وضعیت مالی خوبی دارن , باید تا میتونن بکنن تو پاچه اونها ! در کشوری مثل ایران که هیچ نظارتی بر فروش کالاها صورت نمیگیره و هر فروشنده ای احمدی نژآد " خر " خودشو میرونه و هر قیمتی که دلشون بخواد میذارن , وضع از این بهتر نمیشه !
سری دوم شرابهای رمضان , چند وقتی میشد که رسیده بودن و میخواستم بطری کنم . البته من شراب خور حرفه ای و کلن اهل مشروب نیستم و فقط بعنوان دارو ازش استفاده میکنم و به همین دلیل شراب های خاصی درست میکنم که تو هیچ بقالی پیدا نمیشه و روش هاش هم خیلی قدیمی هستن و هر کسی ازشون اطلاع نداره و مخترعینش رو بخواهین پیدا کنین باید برین سراغ کلیمی ها ! رو همین حساب بخاطر محدود بودن مصرفم , در حجم کم درست میکنم که نیاز به بطری های کوچک با حجم 250 سی سی داره و هر بطری رو توی یک هفته میخورم . البته مخلوط با آب ولرم و شیره انگوری که خودم تهیه میکنم و یه معجون خیلی مقوی به حساب میاد . تصور کنین هر 10 کیلو انگور پاک کرده , فقط یک کیلو شیره خالص میده و این شیره خالص چقدر قویه و وقتی با شراب که خودش بطور طبیعی یک معجونه مخلوط بشه میشه سوخت موشک !!!!!
خلاصه چند وقت پیش رفتم داروخونه نزدیک خونه از آقای دکتر سراغ این بطری های کوچک رو گرفتم . بهم گفت دارم ولی کم دارم و برو پس فردا بیا . سفارش دادم 50 تا بطری 250 برام بیاره . گفت هر بطری رو میدم 100 تومن . قبول کردم و پس فردا مراجعه کردم و دیدم خودش نیست و یه خانمی اونجاست . بهش قضیه رو گفتم و گفتم بذار زنگ بزنم به آقای دکتر و قیمت بگیرم و بهتون بدم ! گفتم آقای دکتر گفتن 100 تومن . گفت : من اطلاعی ندارم و بذارین مطمئن بشم ! زنگ زد و تلفنی قیمت گرفت و بعد تو روی من برگشت گفت : 250 تومن !!!!! چند تا بدم ؟ گفتم هیچی چون آقای دکتر به من گفته بودن 100 تومن و اومدم بیرون !!
فقط دقت کنین در بیشرمانه ترین وضعیت 150 تومن میکشه روی قیمت و میذاره جیب خودش ! در صورتیکه همین بطری ناصر خسرو تهران 60 تومن فروخته میشه ..

امروز بیکار بودم و تصمیم گرفتم خودم برم دنبال این خریدهام و هم بطری بگیرم و هم چوب پنبه . البته رفتن به جاهایی مثل میدون شوش و مولوی و باب همایون و ... برای یه زن همچین بی مخاطره نیست مخصوصن هم که شکل و ظاهرت تومنی 60 میلیارد با زنهای اون مناطق فرق داشته باشه و انگار همین که تو از جنس اونها نیستی مجوزی براشون صادر میشه که هر کاری بخوان باهات بکنن و هر حرفی رو بهت بزنن !!! و صد البته که چند سال قبل صابون این طرز برخوردها به تنم خورده بود و برای همین زنگ زدم شرکت و 2 تا نگهبان قلچماقی که چند ماه پیش استخدام کرده بودم رو احضار کردم و با ماشین اومدن دنبالم که بریم خرید !!!!
اولش تصور میکردم اینطوری به نفعم تموم میشه ولی در ادامه متوجه شدم که به شدت اشتباه میکردم !! میدون شوش , وقتی از مغازه ای که آدرس گرفته بودم خواستم چوب پنبه بخرم , طرف با دیدن این 2 تا هیولای همراه من , قیمت هر چوب پنبه رو گفت 400 تومن !!! در صورتیکه از کسیکه قیمت و آدرس گرفته بودم میگفت 50 تومن و تازه چونه هم بزنی دونه ای 20 تومن هم بهت میده !!!!!! حالا خودتون مقایسه کنین که 50 تومن کجا و 400 تومن کجا !!!!
مغازه های بعدی هم دست کمی از این نداشتن و تا وارد میشدیم اول با تعجب و کمی هم ترس و نگرانی ما رو برانداز میکردن و بعد هم قیمت های غیر معقول میدادن ! آخر گفتم کمی دورتر نگه دارن و خودم پیاده شدم و تنها رفتم تو . این دفعه دونه ای 200 بهم قیمت دادن !!!! دیدم اینم نمیشه و برگشتم تو ماشین و یکیشونو صدا کردم و دست انداختم تو موهاش و موهاشو ریختم به هم و کتشو در آوردم و پیرهنشو از تو شلوار کشیدم بیرون و سر و وضعش رو ریدم توش و تنها فرستادمش بره بخره ! رفت و با قیمت 60 تومن خرید و آورد ! اونم از همون مغازه اولی !!!!!!!! ببینین چقدر این فروشنده ها حروم زاده هستن !!!!!
رفتیم به سمت میدون توپ خونه و پشت شهرداری . برای مرتیکه میخواستم یه تلویزیون بگیرم برای اتاقش که خیلی وقت بود بهش قول داده بودم و میخواست کارتون هاشو تو اتاق خودش ببینه و این چسونه هم واسه ما آدم شده !!! بازم مثل جاهای قبلی , هر جا رفتم قیمت ها عجیب و غریب بودن ! آخر پشیمون شدم و گفتم بریم خیابون شاه .
به نسبت قیمت ها بهتر بود ولی هنوز هم بوی دوز و کلک رو توی صحبت ها حس میکردی ! دنبال یه ال سی دی 28 اینچ میگشتم و باور کنین هر جا یه قیمت میدادن و محض نمونه قیمت دو مغازه با هم یکی نبود ! از دو میلیون داشتن تا 4 میلیون اونم توی فقط یه مارک و یه مدل !!!!! نه که بگیم مدل تا مدل و مارک تا مارک فرق داره ! آخرین جا باز همون کلک رو زدم و دو میلیون و نیم تموم شد . موقع پول دادن , زنگ زد بهم و با اون یکی رفتیم توی مغازه . طرف تازه فهمید چه رو دستی خورده و شروع کرد دبه در آوردن که نه 3 میلیون میشه و قیمت رو اشتباه گفتم .
اینو که گفت , منم کلک خودشونو زدم و تراول ها رو برداشتم از رو میز و گذاشتم کیفم و گفتم بریم . طرف وقتی دید حدی جدی داریم میریم بلند شد و افتاد دنبالمون و التماس کردن که اشتباه شد و ... منم شروع کردم دبه در آوردن و گفتم : دو و دویست !!!! نمیدی میرم یه جای دیگه ... مطمئن بودن خیلی کمتر از اینهاست ! قبول کرد و تازه میگفت : از صبح تا حالا دشت اولمه و هیچی فروش نکردم و یه صدی هم بذار روش !!!! همون موقع تلفن زنگ زد و سفارش 10 دستگاه تلویزیون رو گرفت . بهش گفتم : خوبه همه مثل شما دشت نداشته باشن !!!!!

خلاصه , از من به شما نصیحت اگه تو ایران قصد هر خریدی دارین , شما هم باید مثل فروشنده ها حقه باز بشین و بهشون کلک بزنین . من جدن پیشنهاد میکنم موقع خرید کردن حتمن با سر و وضع ژولیده و مثل بدبخت بیچاره ها باشین . در اینصورت احتمال اینکه بتونین جنسی رو به قیمتی اااای ... همچین ... تقریبن ... منصفانه بخرین خیلی زیادتره تا با ریخت و ظاهر حقیقی خودتون اقدام به خرید کنین . متاسفانه در ایران بازار ریا و فریب به شدت رونق داره و بجز این باشین سرتون کلاه میره . حالا این وضع تهرانه و وای به شهرستانها که اونها از همه بیشرف ترن ! شرمنده ولی حقیقت محضه ! فقط دو تا رو بهتون میگم که بیشتر ایرانیان نجیب رو بشناسین : برای مثال توی تبریز اگه ترکی صحبت نکنین با فروشنده , قیمت هر جنسی میشه 2 برابر یا اصلن بهتون جنس نمیفروشن و محل سگتونم نمیذارن مخصوصن که فروشنده هر چی مسن تر باشه این بلا بیشتر سر شما میاد !!!!!! توی شهرهای شمالی و مخصوصن طرف های رشت , از هر مغازه ای سعی کنین فقط یکبار خرید کنین . چون بار اول با شما راه میاد , بار دوم تا دسته میچپونه بهتون , بار سوم لختتون میکنه ! فقط دلم برای خارجی هایی که میان ایران میسوزه ! باور کنین ما ایرانیها وقتی میریم خارج از کشور , موقع هر خریدی حتا رستوران رفتن , یه ماشین حساب دستمونه و ارزها رو تند تند حساب میکنیم مبادا سرمون یک پنس کلاه بره ! تازه اون بدبخت ها همیشه قیمتهاشون مقطوع هست و اصلن چونه تو کارشون نیست و بدشون میاد از این اداها ! ولی همین که اینها میان ایران تا میفهمیم طرف ایرانی نیست , شورتشم در میاریم . والا وقتی با هم وطن های خودمون اینطور رفتار میکنیم وای به خارجی های کافر کون نشور ...



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001