فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Thursday, September 06, 2007
از فواید فواحش :

آقا تو این اوضاع بخرانی نگین تو هم وقت گیر آوردی به این چیزا گیر میدی ها ؟ به مرگ رهبر نباشه به مرگ احمدی نژآد قسم میخورم که باورتون بشه ! این مردهای ما یه چیزیشون میشه و اگه هر چه زودتر به داد اینها نرسیم ممکنه نسلشون منقرض بشه ! البته فکر نکنین با بیماری ایدز منقرض میشن ! آخه طبق کشفیات یکی از دانشمنگان (!) ایرانی مشخص شده که کلمه " الله " بیماران رو شفا میده و بنابراین شما هم وقتی ایدز گرفتین هی الله الله بگین تا شفا و شیاف و شاف و اینا پیدا کنین ... البته از من میپرسین حتا کلمه بسیار مقدس " جَمَره " رو هم اگه 1000 بار تکرار کنین و قلبن بهش ایمان داشته باشین چنان شفایی پیدا میکنین که میشین اشیل ضد ضربه !!!!! حالا اینا رو گفتم تا یه موضوعی رو بگم که خیلی حیاتیه :

یکی از پسرخاله های ما تا چند روز دیگه میخواست بره قاطی الاغ ها ! قدیمی ها میگفتن مرغ ها ! من میگم الاغ ها ! چون تو این شرایط گل و بلبل امروزی آدمهایی که ازدواج میکنن انسان نیستن و برای خودشون گور میکنن مخصوصن هم که در طبقه متوسط باشن ! به هر حال , این آقا دختری رو پیدا کرده یا حقیقتش رو بخواهین مخش رو زده و خرش کرده و راضی به ازدواج . بعد از یکسال و نیم بالاخره به توافق میرسن برای ازدواج و زمانی هم که همه چی قطعی میشه و عقد میکنن تا بعدن مراسم ازدواج رو راه بندازن , پسر خاله ما آخوند میره زیر پوستش و خانم رو اغفال میکنه و ترتیب ش رو میده .
خب تا اینجای قضیه هم ایرادی نبوده ! زن و شوهر بودن . نبودن هم مهم نبود ! دلشون خواسته برن سان فرانسیسکو و به خودشون مربوطه ! ولی یه جای این قضیه میلنگیده و اونم این بوده که این پسر خاله ما بر خلاف سایر پسرخاله ها , تا به حال هیچ موجود ماده ای رو لمس نکرده بوده و با داشتن 25 سال سن همچنان آکبند تشریف داشته و زمانی هم که ترتیب خانم رو میداده , به علت ناشی بودن یه بلای فجیعی سر دم و دستگاه خانم میاره که کارشون شبانه به بیمارستان و بعد هم کلانتری میکشه و بابای دختره هم ازش شکایت میکنه و ... که البته چون عقد کرده بودن , ضایع میشه ولی خانم همچنان در وضع وخیمی به سر میبره .
امروز ما رو احضار کردن که بیا و به داد ما برس و یه جوری این دو تا رو آشتی بده و بچه ما از دست رفت و حروم شد و ... ! نمیدونم چرا هر زمان کار فک و فامیل به مرحله مرگ و مسائل جنایی و جنسی میکشه , میان سراغ من و دیوار از من کوتاهتر پیدا نمیکنن !؟! خلاصه ماهم رفتیم ببینیم چه خبره اوضاع . خاله م اول یکساعتی گریه کرد و دو ساعتی پسرش رو فحش داد و نیم ساعتی هم غش و ضعف کرد ! شوهر خاله م هم همه اینها رو زیر سر آخوندها و اسلام دونست و خوار – مادر اسلام رو مورد عنایت قرار داد ! بعد رسیدیم خدمت شازده !!!! اینم یکساعتی گریه کرد و رومئو و ژولیت بازی در آورد و یکساعتی هم غش و ضعف کرد و بعد رسیدیم به اینکه حالا تو با این بدبخت چیکار کردی که این کارش به بیمارستان و جراحی و ... کشیده و هنوزم از بیمارستان مرخض نشده ؟؟؟
به علت عفت کلام از ذکر جزئیات خودداری میشه ولی قضیه اینه که رابطه جنسی اینها چیزی تو مایه های اسب و الاغ بوده و اگه بچه دار میشدن احتمالن قاطری چیزی میزاییدن !!!!!!! فقط بدبخت دختره که دلم براش کباب شد ...
درست همین موقع باقی پسر خاله ها یا اراذل و اوباش فامیل هم سر رسیدن و بعد از شنیدن جریان , پسر خاله بزرگم رو کرد بهش و گفت : خاک بر سرت ! اگه میرفتی 4 تا ج ... ترتیب میدادی , الان میدونستی که اون ذوالفغار رو کجا بچپونی که طرف جر نخوره !
اون یکی گفت : حالا کاریه که شده و خدا کریمه ! بیا امشب پیش ما یه گالن عرق میگیریم و 4 تا جک و ج .. هم میاریم و بهت یاد میدیم چیکار کنی !
اون یکی برگشت گفت : اینا همه چرت و پرت میگن ! یه خانم بزرگ میشناسم 100 تومن میگیره بهت تو چند جلسه عملی یاد میده چیکار کنی ! میبرمت پیش اون بهت درس بده ! اینا شعور ندارن ...
اون یکی گفت : یه خونه میشناسم میبرمت اونجا هر کی رو خواستی انتخاب کن و بهش میگم یادت بده و ...
..
..
آقا اینا میگفتن و منم مرده بودم از خنده و خلاصه کار اینقدر بالا گرفت که میخواستن خودشون همون جا یادش بدن و ما رو هم از اتاق پرت کردن بیرون و قضیه مردونه شد ! داشتم به این فکر میکردم که این پیشنهادات اینها همچینم بد نیست ها ! اگه هر مردی اقلن با یکی دو تا موجود ماده قبل از ازدواج رابطه داشته باشه , اقلن اونقدر شعور پیدا میکنه که فکر نکنه همسرش , هنرپیشه فیلم های پورنو نیست و نباید باهاش آکروبات بازی در بیاره و جایی رو که خدا (!) تعیین کرده رو با یه جای دیگه عوضی بگیره و باقی قضایا !!!!!!!!! یه کتابی میخوندم چند سال قبل به اسم مسیح باز مصلوب که خیلی جالب بود . از اول این کتاب تا آخرش فقط فحش و تجاوز و .. بود و مونده بودم چطور مجوز از ارشاد یا همون سکس شاد گرفته . حالا اون به جهنم . کل این داستان حول یه زن فاحشه میچرخید که توی یه روستا زندگی میکرده و جوونهای عزب ده شبها میرفتن سراغش . بعد میزنه و این زنه میمیره . به محض اینکه این زن میمیره , تمام زنهای شوهردار اون ده نوبتی مورد تجاوز و قتل قرار میگیرن و جنگی رخ میده که کل روستا به آتش کشیده میشه و کلی آدم میمیرن و ... ! همه اینها فقط و فقط برای شهوت بوده ! در واقع این خانم محترمه سوپاپ اطمینان جنسی مردان ده بوده و تا زمانیکه حضور داشته مردم امنیت و تامین جانی و ناموسی داشتن و زمانیکه حذف میشه , در جامعه روستا نا امنی و فساد رشد پیدا میکنه . زندگی امروز ما هم خیلی شبیه اون جامعه کوچکه ! در زمان شاهنشاه آریامهر مجموعه ای بود به اسم شهرنو که بانیان اون زنان حرمسرای قاجار بودن که در زمان رضا شاه در دروازه قزوین متحصن شدن و بعد در مکانی جا گرفتن که بعدها شهرنو نام گرفت , آمار تجاوز به زنان بسیار بسیار پایین بود و سلامت اخلاقی جامعه خیلی بالا . زمانیکه این مجموعه رو حذف کردن و زنان ویژه بصورت زیر زمینی و مخفی به فعالیت مشغول شدن , فساد کل جامعه رو گرفت . امروز فساد و فحشا در جامعه غوغا میکنه و هیچ کنترلی روی اون نیست و زنان شوهردار و سالم و دختران جامعه امنیت ندارن . شما جرات داری 7 شب به بعد برو بیرون یا 10 شب قدم بزن توی خیابون . اگه سالم برگشتی من میگم احمدی نژآد خیلی خوشگله !!!! در صورتیکه اگه بخشی بطور رسمی و با ضوابط قانونی و کنترل شده وجود داشت , هر کسی که نیاز پیدا میکرد میرفت و نیازش رو برطرف میکرد و سراغ ارضا شدن از روش های ناهنجار بر نمی اومد . کاش دین اسلام که 99% از قوانین و دستوراتش اطراف منطقه ناف و زیر ناف میگذره , کمی هم به این مساله فکر میکرد و این بخش رو از دستوراتش حذف نمیکرد !!!!!!! در اون صورت مسلمانان به نظرم انسانهایی اُمُل و عقب مونده و عقده ای که امروز هستن , نبودن ...

تکبیر.



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001