فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Sunday, July 22, 2007
ندامت های کاظمینی بروجردی :

امروز تو یه سایت اینترنتی خوندم که قسمت های از اعترافات آیت الله بروجردی از طریق سایت اسناد انقلاب منتشر شده ! در پایان این اعترافات هم متن جالبی از بروجردی به چشم میخورد که جالب بود :

کار تخصصی که در حد من نبود نمی بایست می کردم حالت جنون پیدا کرده بودم. الان من فکر می کنم که ازنظر ایمان، علم و عقل از هر سه تهی هستم من حتی روخوانی قرآن و مفاتیح الجنان را خوب بلد نیستم. از اشتباهات خودم از پروردگار طلب عفو می نمایم. اشتباه مقاومت در برابر جلب، اشتباه و نادرستی نامه به سران خارجی، مصاحبه با رسانه های خارجی به زشتی کشاندن صدها نفر و خانواده ام را قبول دارم و روی آن توبه می کنم و از حضرت صاحب الامر و رهبر نظام مقدس اسلامی استدعای بخشش و اغماض برای خودم و خانواده ام و این گرفتاران و بندگان ضعیف النفس که در برابر القائات نفسانی ناتوانیم، را دارم و اینکه بشری جایزالخطا هستم ،مستدعی گذشت و عطوفت می باشم ."

اسم بروجردی که به گوشم میخوره یاد سال گذشته می افتم . من نه کاری به این مردک دیوانه دارم نه اصلن میدونم جریانش چیه ! کلن هم با آخوند جماعت مثل کارد و پنیرم ! ولی بد ندیدم یه خاطره ای از این بروجردی بنویسم که جالبه خیلی ! من اعتقاد دارم که هر جریانی که در ایران پدید میاد , عده ای از بابت اون حسابی نون میخورن و به جاهایی میرسن و عده ای هم به شدت ترتیبشون داده میشه ! تو این بین باید موقع شناس بود و عجبا که ایرانی جماعت توی اینطور کارها دست شیطون رو از پشت بستن ! سال گذشته وقتی انگلستان بودم , خبر درگیری این آخوند با دولت به اونجا هم رسید و گاه و بیگاه بی بی سی هم خبرهایی منتشر میکرد و خبرگزاری های ضد انقلاب هم که فقط منتظر اینن ببینن تو ایران کی ضد رژیم میچُسه , تا بوق و کرنا کنن , سر و صدایی راه انداخته بودن بیا و ببین ! این آخونده شده بود براشون بت و چنان ستایشش میکردن که انگار خداست ! یا همین جانور صد چهره , علیرضا نوری زاده که هنوزم معلوم نیست این آدم طرف کیه و مثل آفتاب پرست رنگ عوض میکنه .
" زمان انقلاب عشق خمینی داشت ! بعد شد عاشق مجاهدین و بعد شد ضد رژیم و خدا میدونه سری بعد کجا میچرخه , اسمش رو گذاشتم آخوند کراواتی . توی سفسطه و حرافی صد تا آخوند رو حریفه و چنان صحبت میکنه و دلیل میاره که شیفته ش میشی ! ولی اینکه در پس این صحبت ها چه انگیزه ای نهفته .. خدا داند "
به هر حال , این آقا هم اون زمان کلی طرف این آخونده رو گرفت و بیشتر از قبل این جریان مهم شد . اما نکته جالبی که از صدقه سر این آخوند و رینگو بازیهاش نسیب خیلی از ایرانی ها شد چیزیه که اگه بدونین از خنده پس می افتین :

در کشور انگلستان یه اداره ای هست به اسم ادار مهاجرت یا Home/Office که معادلش در ایران وزارت اتباع امور خارجه ست ! مشخص نیست توی این اداره چه خبره چون حتا ملکه هم نمیتونه در کار افسران این اداره دخالت کنه و میبینی عشقی به یکی اقامت میدن به یکی با هزاران دلیل هم نمیدن و آدم های دیوانه ای اونجا هستن که کارشون حساب و کتاب نداره . در این ساختمون یک بخش خیلی بزرگی وجود داره که مختص پناهندگان هست . سیاسی و اجتماعی و هر چی که باشن باید برن اونجا خودشون رو معرفی کنن ! یک سری قوانین باحالی هم سر درش نوشتن که فقط این افراد میتونن برن و تقاضای پناهندگی کنن ! طبق معمول گی ها و لزبین ها ! کسانیکه در کشورشون تحت تعقیب هستن و جونشون در خطره ! کسانیکه تغییر مذهب دادن ! کسانی که جرائم جنسی دارن و ممکنه اعدام بشن و شکنجه و خلاصه بگیر برو تا آخر ...
اما نکته اساسی اینه که جونت باید در خطر باشه و بتونی ثابت کنی به اینها و در اونصورت بهت تسهیلاتی میدن و خونه مجانی و حقوق هفتگی مفت و اجازه قانونی کار و پاسپورت انگلیسی و خدمات درمانی مجانی و .. که کاری نداریم و کوفتشون بشه که ما باید مالیات بدیم و این مفت خوردها از پول ما حال کنن ! " البته من هنوز موندم که کسی اداعای لزبینی یا گی بودن کنه اینا از کجا میفهمن :) , کسی میدونه به منم بگه "
خلاصه سر جریان این ایت الله بروجردی , یهو تعداد ایرانیان مراجعه کننده برای پناهندگی سیاسی 5 برابر شد درست در همون زمانیکه این آخوند مشغول آرتیسیت بازی در ایران بود . تا 2 ماه اول دولت انگلیس هر ایرانی ای رو که مراجعه میکرد برای پناهندگی سیاسی , با درخواستش بطور موقت موافقت میکرد . چند تایی از وکلای ایرانی هم نون دونی خوبی برای خودشون راه انداخته بودن و هر ننه قمری که می اومد بهش میگفتن : کیس بروجردی رو بردار و برو بگو تو جریان بروجردی بودم و جونم در خطره و ... کاریت نباشه ! پناهنده میشی 3 سوت !!!!! با همین کلک نزدیک 1300 ایرانی که محض نمونه یک نفرشون هم تو اون جریانات نبودن موفق شدن پناهندگی بگیرن از انگلستان و بعد هم که دولت انگلیس مچ اینها رو گرفت و فهمید چه رودستی خورده , نصف اینها رو دوباره دادگاهی کرد و مو رو از ماست کشید بیرون و باقی هم با هزار و یک کلک و خالی بندی موفق شدن بمونن .

حالا اینو میخواستم بگم که ببینین چقدر مردم و کشور ما وضعش خرابه که همه منتظر این هستن که یه تقی به توقی بخوره تا بپرن و فوری از این فرصت استفاده کنن و به جایی برسن . و چقدر خوبه که هر از گاهی یه خل و چلی تو این مملکت ظهور کنه تا از صدقه سر اون عده ای در زندگیشون فرجی بشه :) . خودمونیم ها ! مردم باحالی نیستیم ؟؟؟؟؟ نمیدونین سر این جریانات اونجا چقدر میخندیدیم . تو هر کلاب و انجمن و مرکز ایرانی که میرفتی بحث سر این بود که بریم پناهنده بشیم و چرا اینقدر جون بکنیم و کار کنیم و اقلن مفت از اینها حقوق میگیریم . یک عده میرفتن از اینترنت تمام اخبار و رویدادهای بروجردی رو در میاوردن و پرینت میگرفتن و حفظ میکردن تا وقتی تو دادگاه ازشون سوال میشه بتونن مثل یه هنرپیشه ماهر بگن که کجا بودن و چیکارا کردن و ... ! یه عده عکس هاش رو بزرگ میکردن و خلاصه وضعی بود و میمردی از خنده . حالا جالب بود تمام این آدمها مخالف آخوندها بودن و تا همین دیروز فحش خوار مادر میدادن به آخوندها و حالا همه شده بودن سینه زن این دیوانه و سنگشو به سینه میزدن !!! همین شد که دولت انگلیس هم گرفت اسکن کلاسه انگشتان دست رو برای تمام ایرانی ها در سفارت خونه هاش در کل دنیا ایجاد کرد تا دیگه ایرانی جماعت باشه که سر انگلیسی رو کلاه نذاره . هر چند از من بپرسین میگم اگه این ایرانی ها هستن که شیطونم درس میدن ... خلاصه که این وسط رو سیاهی و بدبختی موند برای این آیت الله مادر مرده و مشتی پیروان مشنگش که سرشون بوی قرمه سبزی میداد و خوش به حالی موند برای اونهایی که از این آب گل آلود ماهی های چاق و چله گرفتن ... :)

اینه که میگم تو این مملکت برو هر کاری دلت میخواد بکن ولی با سیاست بازی نکن ! یعنی دزدی بکن , کلاهبرداری بکن , خانم بازی بکن , حرمسرا راه بنداز , عرق بخور , پای بساط فلان و بیسار بشین ولی با ند تا چیز بازی نکن ! یکی سیاست ! یکی مذهب ! یکی هم آدم کشی ! این 3 تا خطوط ممنوعه ای هستن که راه گریز ازشون نداری مخصوصن اون سیاست که پسر رئیس جمهور هم باشی , بابات رو جلوی چشمهات میسوزونن و پای امنیت و مصالح دولت در بین باشه , هزار پارتی و میلیاردها پول هم کارآیی نداره ... وسلام ! میخوای مخالفت کنی , تو دل خودت بکن و چرت و پرتی بگو و بنویس ولی دار و دسته جمع نکن و تبلیغات ضد نظام راه ننداز که دودمانت به باد میره ... از ما گفتن و نمونه هاش رو هم که میبینین ! دانشجوها و سندیکای کارگران و کردها و اقلیت ها و صوفی ها و ... دونه دونه شون رو ترتیب میدن . یک دست صدا نداره و وقتی هم که تمام این بازیها خارج از قدرت مردمه , جز دیوانگی نتیجه ای نداره .

تکبیر.



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001