● جام زهر , ورشن 2 :
دوباره تاریخ داره تکرار میشه . پیش بینی ها دارن تحقق پیدا میکنن و باز هم طبق معمول آسیب ها متوجه مردم ایرانه و قربانی ما هستیم . توافق پشت توافق . مساله هسته ای هم داره به روشهای مسالمت آمیز حل میشه و همزمان با اون آمریکا در صدده تا نیروهاش رو از عراق خارج کنه !!!! آهنگ پیشرفت غنی سازی ایران اروم میشه ! پرویز مشرف با افراطیون برخورد شدید میکنه ! فلسطینی ها در آستانه صلح قرار گرفتن ! لبنان تروریست ها رو قلع و قمح میکنه , عراق روز نسبتن آرومی رو سپری میکنه , برای دستگیری حلقه مفقوده طالبان , بن لادن , جایزه 50 میلیون دلاری تعیین میشه , رآکتور کره شمالی در آستانه تعطیل شدنه و جالب اینه که همه اینها فقط در یک روز اتفاق افتادن !!!!!!!!!
البته تعجبی هم نداشت ! سال قبل وقتی با اون همه مشوق , ایران " نه " گفت , خیلی ها تصور کردن این نه تا آخر ادامه پیدا میکنه . تعداد کمی هم گفتن این نه گفتن به معنی همون " نه " معروف خمینی و سر کشیدن جام زهر و امضای قطعنامه 598 بود .
خب حالا میبینیم که درست هم بوده . اما باید خیلی هوشیار باشیم . در سال 1367 زمانیکه قطعنامه به امضا رسید , دستگیری وسیعی آغاز شد و تعداد زیادی از مخالفان سیاسی رو دستگیر کردن و یک شبه همه رو قتل و عام کردن به منظور نشون دادن قدرتشون !!!!! بیش از 60% این افراد واقعن بیگناه بودن و بدون دلیل اعدام شدن . امروز هم میبینیم همون اتفاق در حال رخ دادنه . پشت پرده مذاکره میکنن , به توافق هم دارن میرسن و در نهایت به محض اینکه توافق حاصل شد , چنان زهر چشمی از مردم میگیرن که تا سالها جرات ابراز مخالفت نداشته باشن !!!!!!!!
روند سخت و جالبی داره این دموکراسی و رسیدن به آزادی :
سخت و طاقت فرسا با هزینه گزاف به بهای خون های بیشمار و در نهایت شدنی ! ممکنه حتا یک قرن هم طول بکشه ولی در نهایت استقرار پیدا میکنه . دموکراسی رو من بیشتر تشبیه میکنم به یک نوع بلوغ اجتماعی – انسانی . چیزی شبیه به تکامل انسانی . همون چیزی که باعث شد انسان غار نشین تبدیل به انسان امروزی بشه ! خیلی زمان برد ولی در نهایت این تمدن و پیشرفت بود که بر تحجر پیروز شد . در طول تاریخ فجایع بیشماری هم اتفاق افتاد ولی در نهایت آیندگان نشون دادن که پیشرفت رو نمیشه سد کرد . امروز در ایران هم این اتفاق رو شاهدیم .
ما مردمی کهن با تمدنی باستانی هستیم ولی از نظر رشد و بلوغ اجتماعی بسیار عقب مونده هستیم . تاریخ حقیقی سیاسی ما در زمان مشروطیت کلید خورده و قبل از اون خبری از دموکراسی و آزادی در این آب و خاک نبود و سرتاسر تاریخ ما سلطنت مطلقه بود ! اگر هم در 2500 سال قبل در دوران کوروش و داریوش چنین چیزی داشتیم , بعلت نرسیدن مردم به اون درجه از شعور , به سادگی از بین رفتن و عبرتمون شده تخت جمشید ویرانه . مردم ما از زمان رضا شاه کبیر به این طرف کم کم دارن متحول میشن . روند بسیار بسیار کند بوده طوریکه هنوز همون ابتدا هستیم و حکام هم سنگ اندازی کردن ولی در نهایت باید این پروسه طی بشه . رضا شاه در نوع خودش دیکتاتور بود ! محمد رضا شاه هم همینطور . خمینی هم همینطور و خامنه ای هم . اما مردم در طول این 90 سال دارن پیشرفت میکنن هر چند بسیار کند . دموکراسی به عقیده من با هیچ نیرویی نمیتونه ایجاد بشه مگر با ایجاد سختی که در اینصورت مردم معنی واقعی آزادی رو درک میکنن و بطور درونی و ذاتی پی میبرن که نیازمند آزادی هستن و جذبش میشن و هیچ نیرویی دیگه نمیتونه اونها رو بازداره .
دقیقن مثل انقلاب فرانسه . مردم بودن که قیام کردن و کشته ها دادن و بهای سنگینی پرداخت شد و در نهایت با اینکه چند دوره رکود رو در ادامه پشت سر گذاشتن ولی در نهایت چون بلوغ شکل گرفته بود , به دموکراسی رسیدن !
این اتفاق رو در زندانیان شاهد هستیم . کسانی که بین 15 تا 20 سال حبس میگیرن . افراد شروری که در پایان این دوره به انسانهایی تبدیل میشن با روحی بزرگ و سازنده و اغلب اونها هرگز دست از پا خطا نمیکنن . چون طعم اسارت رو چشیدن و دیگه حاضر نیستن آزادیشون رو از دست بدن !
مردم ایران هم باید کسانی مثل احمدی نژاد رو پیش رو داشته باشن و حتا ده برابر امروز سختی و نامردی ببینن تا قدر اون چیزهایی رو که سالها قبل بهشون داده شد , ولو با زور و ترور و تهدید و خفقان و ترس و ... , تا ابد حفظشون کنن .
رضاشاه و محمد رضا شاه تمام اینها رو به مردم ایران دادن . اما عملن چون فضای جامعه و شعور مردم پذیرا و آماده اون نبود , نتونستن حفظش کنن . دولت ها نمیتونن دموکراسی و ازادی رو حفظ کنن و اگر به این کار دست بزنن , نتیجه میشه دیکتاتوری . دموکراسی پروسه ای هست که فقط و فقط توسط مردم اداره و اجرا میشه !!!!!!!!!!!
نگاهی بندازین به مردم کشور ترکیه . زمان دور هم نمیریم . چند ماه قبل وقتی مشخص شد یکی از روسای سیاسی ترکیه قصد داره کشور ترکیه رو اسلامی کنه , مردم به خیابانها ریختن و کاری کردن که اون شخص بطور کامل تصمیمش رو باطل کرد و قضیه تموم شد !!!!!! این یعنی اینکه مردم کشور ترکیه به اون درجه از درک و شعور اجتماعی و سیاسی رسیدن که حاضر نیستن آزادی خودشون رو به هیچ قیمتی از دست بدن . اینها هم مسلمان هستن و حتا 2 آتشه تر از ما ! به پیغمبر و خدا و قرآن اعتقاد راسخ دارن ولی هرگز آزادی رو فدای دین نمیکنن و دین جای خود , آزادی و سیاست جای خود !!!!!
اما در ایران مردم ما هنوز این درک رو ندارن . مردم ما وقتی انتخابات مجلس میشه , میرن رای میدن . وقتی هم نتیجه آرا بر خلاف آرا مردم اعلام میشه , فقط سکوت میکنن ! زمان انتخابات ریاست جمهوری که میشه , میرن رای میدن . وقتی آشکارا و با تقلب علنی احمدی نژآد از ته جدول به بالا میرسه , فقط سکوت میکنن . بنزین رو بدون دلیل سهمیه بندی میکنن و تن میدن به این خواسته ! وقتی صحبت از سهمیه بندی برق هم به میون میاد , بازم مردم دم نمیزنن و در نهایت هم عملی میشه ! بله .. مشخصه چنین ملتی هرگز معنی دموکراسی رو نمیدونه و من معتقدم اگر به این ملت امروز دموکراسی داده بشه , فاجعه به بار میاد !
چون زمانی دموکراسی باید به جامعه وارد بشه که مردم ظرفیت درکش رو داشته باشن . باید بفهمن دموکراسی یعنی چی ! آزادی یعنی چی ! و زمانیکه نفهمن , این فجایع تکرار میشن . برای یک دوره نسبتن کوتاه یا بلند مردم آزادی دارن و در ادامه دوباره یک دولت جدید روی کار میاد که به مراتب از قبلی ها بدتر . ولی وقتی مردم درکشون بالا بره , دولتی عوض نمیشه . در کدوم کشور اروپایی و غربی میبینیم در طول این چند صد سال اخیر حکومت اصلیشون برکنار شده و رژیم جدیدی روی کار اومده ؟ ولی در کشورهای اسلامی و جهان سومی هر 20 تا 50 سال یک رژیم روی کار میاد .
نتیجه تنقیه دموکراسی به مردم کشوری که درکش رو ندارن میشه عراق ! میشه افغانستان ! میشه فلسطین ! مردم این کشورها بهترین استفاده رو از شرایط موجود میتونستن ببرن ولی واقعن درک نمیکنن آزادی یعنی چی ؟ تصور میکنن دموکراسی یعنی نابودی ! یعنی بی غیرت شدن ! یعنی نابودی اسلام ! به همین دلیل باهاش مبارزه میکنن ! تحجر رو جایگزین میکنن ! افراط گرایی رو در مقابلش قرار میدن و نتیجه میشه همین ...
فردا هم در ایران حکومت آزادیخواهی روی کار بیاد که بدون خواست و اراده مردم باشه , چند سال بعد همین آش و همین کاسه ست ! بقول معروف فقط پالون هاست که عوض میشن ... و عملن هم شاه رفت و شاهشیخ بجاش اومد !!!!! با شما هم مخالفم که بگین دوران شاه وضع خوب بود الان بده ! اتفاقن الان وضع عالیه . اگه نبود از کجا مردم میآوردن ماشینی که 5 میلیونه رو 15 میلیون بخرن ؟ از کجا میاورد یه کارمند 5 نفر رو سیر کنه و خرج دانشگاه و مدرسه و اجازه و خورد و خوراک و همه چیزو بده ؟ ماشین های فراری و بی ام و 250 میلیونی تو خیابونها چطور جولان میدن ؟ خونه های میلیارد تومنی ؟ حتا امروز وضع طوریه که یه کارگر و بنا وضعش از یه کارمند بهتره ! یه کاسب بقال پول پارو میکنه ! کشاورزان میلیونر شدن با فروش زمین هاشون ! طرف گوشفند داشت اومد شهر 10 تا موبایل خرید و فروخت حالا رفته بالای شهر ! همه میگن نداریم ولی دارن ...
به هر حال , داریم وارد دور جدیدی از سختی ها میشیم . اصلاح طلبان به زودی نبض ایران رو در دست میگیرن و پیرو ولایت فقیه پیش میرن و مردم هم از چاله در میان و می افتن تو چاه . محدودیت ها همچنان ادامه داره و تشدید هم میشه حتا در دولت جدید در آینده و چه بسا شدید تر بشه ! ولی یکی مثل احمدی نژاد قداره رو از رو میبنده یکی با پنبه مثل خاتمی سر میبره ! هیچ حرفی برای گفتن ندارم چون این پروسه و روال باید طی بشه . میدونم خیلی ها میمیرن , اوضاع به هم میریزه شاید جنگی هم بشه و حتا تجزیه ایران و خیلی اتفاقات دیگه که شاید بشن شاید نشن . ما فقط میتونیم از تخیلمون استفاده کنیم !!!!!!!! ولی در نهایت تنها چیزی که پیش رو داریم و حقیقت مطلقه اینه که تا مردم نخوان و تا مردم درکش رو پیدا نکنن , آزادی محقق نمیشه ...
مبارزان سیاسی مراقب باشن . خودشون رو با شاخ دیو بطور علنی درگیر نکنن . یک دست صدا نداره و تا زمانیکه همه متحد نشدن , سعی کنید از راههای مسالمت آمیز مخالفت و مبارزه کنید . با فکر جلو برید و هوشیارانه عمل کنید . این صحبت ها به معنی سازش یا ترس نیست اما بک دست صدا نداره . دوستی میگفت من دیگه بمیرم هم مبارزه نمیکنم ! پرسیدم چرا ؟ گفت ما دانشحو بودیم مبارزه کردیم و گرفتنمون و کاری کردن که توبه کردیم . گفتم چند نفر بودین ؟ گفت 70 نفر ! خب طبیعیه ! 70 نفر در مقابل 80 میلیون نفر دیوانگی نیست ؟؟؟؟؟؟ یا اون کسانیکه میگن زنها بریزن حیابون و شعار بدن ! زنها بیخود میکنن بریزن بیرون و شعار بدن وقتی مردها نشستن تو خونه و لنگاشون درازه و از دور میگن لنگش کن !!!! اگه عرضه و وجودش رو دارین همه با هم بیایین بیرون نه اینکه 100 نفر تظاهرات میکنن و همه میگن : آخ جون انقلاب شد ! بعد که این 100 نفر رو میگیرن و ترتیب میدن , میگن : خاک تو سرشون ! مبارزه بلد نبودن ! تف ... ! به هر حال بزودی موج سهمگینی از دستگیری ها و سرکوبات شدید سیاسی رو شاهد خواهیم بود . گفتنی ها رو گفتم . باشد گوش شنوا ...
و من الله توقیف ...
نوشته شده در ساعت 1:15 AM توسط No One
دوباره تاریخ داره تکرار میشه . پیش بینی ها دارن تحقق پیدا میکنن و باز هم طبق معمول آسیب ها متوجه مردم ایرانه و قربانی ما هستیم . توافق پشت توافق . مساله هسته ای هم داره به روشهای مسالمت آمیز حل میشه و همزمان با اون آمریکا در صدده تا نیروهاش رو از عراق خارج کنه !!!! آهنگ پیشرفت غنی سازی ایران اروم میشه ! پرویز مشرف با افراطیون برخورد شدید میکنه ! فلسطینی ها در آستانه صلح قرار گرفتن ! لبنان تروریست ها رو قلع و قمح میکنه , عراق روز نسبتن آرومی رو سپری میکنه , برای دستگیری حلقه مفقوده طالبان , بن لادن , جایزه 50 میلیون دلاری تعیین میشه , رآکتور کره شمالی در آستانه تعطیل شدنه و جالب اینه که همه اینها فقط در یک روز اتفاق افتادن !!!!!!!!!
البته تعجبی هم نداشت ! سال قبل وقتی با اون همه مشوق , ایران " نه " گفت , خیلی ها تصور کردن این نه تا آخر ادامه پیدا میکنه . تعداد کمی هم گفتن این نه گفتن به معنی همون " نه " معروف خمینی و سر کشیدن جام زهر و امضای قطعنامه 598 بود .
خب حالا میبینیم که درست هم بوده . اما باید خیلی هوشیار باشیم . در سال 1367 زمانیکه قطعنامه به امضا رسید , دستگیری وسیعی آغاز شد و تعداد زیادی از مخالفان سیاسی رو دستگیر کردن و یک شبه همه رو قتل و عام کردن به منظور نشون دادن قدرتشون !!!!! بیش از 60% این افراد واقعن بیگناه بودن و بدون دلیل اعدام شدن . امروز هم میبینیم همون اتفاق در حال رخ دادنه . پشت پرده مذاکره میکنن , به توافق هم دارن میرسن و در نهایت به محض اینکه توافق حاصل شد , چنان زهر چشمی از مردم میگیرن که تا سالها جرات ابراز مخالفت نداشته باشن !!!!!!!!
روند سخت و جالبی داره این دموکراسی و رسیدن به آزادی :
سخت و طاقت فرسا با هزینه گزاف به بهای خون های بیشمار و در نهایت شدنی ! ممکنه حتا یک قرن هم طول بکشه ولی در نهایت استقرار پیدا میکنه . دموکراسی رو من بیشتر تشبیه میکنم به یک نوع بلوغ اجتماعی – انسانی . چیزی شبیه به تکامل انسانی . همون چیزی که باعث شد انسان غار نشین تبدیل به انسان امروزی بشه ! خیلی زمان برد ولی در نهایت این تمدن و پیشرفت بود که بر تحجر پیروز شد . در طول تاریخ فجایع بیشماری هم اتفاق افتاد ولی در نهایت آیندگان نشون دادن که پیشرفت رو نمیشه سد کرد . امروز در ایران هم این اتفاق رو شاهدیم .
ما مردمی کهن با تمدنی باستانی هستیم ولی از نظر رشد و بلوغ اجتماعی بسیار عقب مونده هستیم . تاریخ حقیقی سیاسی ما در زمان مشروطیت کلید خورده و قبل از اون خبری از دموکراسی و آزادی در این آب و خاک نبود و سرتاسر تاریخ ما سلطنت مطلقه بود ! اگر هم در 2500 سال قبل در دوران کوروش و داریوش چنین چیزی داشتیم , بعلت نرسیدن مردم به اون درجه از شعور , به سادگی از بین رفتن و عبرتمون شده تخت جمشید ویرانه . مردم ما از زمان رضا شاه کبیر به این طرف کم کم دارن متحول میشن . روند بسیار بسیار کند بوده طوریکه هنوز همون ابتدا هستیم و حکام هم سنگ اندازی کردن ولی در نهایت باید این پروسه طی بشه . رضا شاه در نوع خودش دیکتاتور بود ! محمد رضا شاه هم همینطور . خمینی هم همینطور و خامنه ای هم . اما مردم در طول این 90 سال دارن پیشرفت میکنن هر چند بسیار کند . دموکراسی به عقیده من با هیچ نیرویی نمیتونه ایجاد بشه مگر با ایجاد سختی که در اینصورت مردم معنی واقعی آزادی رو درک میکنن و بطور درونی و ذاتی پی میبرن که نیازمند آزادی هستن و جذبش میشن و هیچ نیرویی دیگه نمیتونه اونها رو بازداره .
دقیقن مثل انقلاب فرانسه . مردم بودن که قیام کردن و کشته ها دادن و بهای سنگینی پرداخت شد و در نهایت با اینکه چند دوره رکود رو در ادامه پشت سر گذاشتن ولی در نهایت چون بلوغ شکل گرفته بود , به دموکراسی رسیدن !
این اتفاق رو در زندانیان شاهد هستیم . کسانی که بین 15 تا 20 سال حبس میگیرن . افراد شروری که در پایان این دوره به انسانهایی تبدیل میشن با روحی بزرگ و سازنده و اغلب اونها هرگز دست از پا خطا نمیکنن . چون طعم اسارت رو چشیدن و دیگه حاضر نیستن آزادیشون رو از دست بدن !
مردم ایران هم باید کسانی مثل احمدی نژاد رو پیش رو داشته باشن و حتا ده برابر امروز سختی و نامردی ببینن تا قدر اون چیزهایی رو که سالها قبل بهشون داده شد , ولو با زور و ترور و تهدید و خفقان و ترس و ... , تا ابد حفظشون کنن .
رضاشاه و محمد رضا شاه تمام اینها رو به مردم ایران دادن . اما عملن چون فضای جامعه و شعور مردم پذیرا و آماده اون نبود , نتونستن حفظش کنن . دولت ها نمیتونن دموکراسی و ازادی رو حفظ کنن و اگر به این کار دست بزنن , نتیجه میشه دیکتاتوری . دموکراسی پروسه ای هست که فقط و فقط توسط مردم اداره و اجرا میشه !!!!!!!!!!!
نگاهی بندازین به مردم کشور ترکیه . زمان دور هم نمیریم . چند ماه قبل وقتی مشخص شد یکی از روسای سیاسی ترکیه قصد داره کشور ترکیه رو اسلامی کنه , مردم به خیابانها ریختن و کاری کردن که اون شخص بطور کامل تصمیمش رو باطل کرد و قضیه تموم شد !!!!!! این یعنی اینکه مردم کشور ترکیه به اون درجه از درک و شعور اجتماعی و سیاسی رسیدن که حاضر نیستن آزادی خودشون رو به هیچ قیمتی از دست بدن . اینها هم مسلمان هستن و حتا 2 آتشه تر از ما ! به پیغمبر و خدا و قرآن اعتقاد راسخ دارن ولی هرگز آزادی رو فدای دین نمیکنن و دین جای خود , آزادی و سیاست جای خود !!!!!
اما در ایران مردم ما هنوز این درک رو ندارن . مردم ما وقتی انتخابات مجلس میشه , میرن رای میدن . وقتی هم نتیجه آرا بر خلاف آرا مردم اعلام میشه , فقط سکوت میکنن ! زمان انتخابات ریاست جمهوری که میشه , میرن رای میدن . وقتی آشکارا و با تقلب علنی احمدی نژآد از ته جدول به بالا میرسه , فقط سکوت میکنن . بنزین رو بدون دلیل سهمیه بندی میکنن و تن میدن به این خواسته ! وقتی صحبت از سهمیه بندی برق هم به میون میاد , بازم مردم دم نمیزنن و در نهایت هم عملی میشه ! بله .. مشخصه چنین ملتی هرگز معنی دموکراسی رو نمیدونه و من معتقدم اگر به این ملت امروز دموکراسی داده بشه , فاجعه به بار میاد !
چون زمانی دموکراسی باید به جامعه وارد بشه که مردم ظرفیت درکش رو داشته باشن . باید بفهمن دموکراسی یعنی چی ! آزادی یعنی چی ! و زمانیکه نفهمن , این فجایع تکرار میشن . برای یک دوره نسبتن کوتاه یا بلند مردم آزادی دارن و در ادامه دوباره یک دولت جدید روی کار میاد که به مراتب از قبلی ها بدتر . ولی وقتی مردم درکشون بالا بره , دولتی عوض نمیشه . در کدوم کشور اروپایی و غربی میبینیم در طول این چند صد سال اخیر حکومت اصلیشون برکنار شده و رژیم جدیدی روی کار اومده ؟ ولی در کشورهای اسلامی و جهان سومی هر 20 تا 50 سال یک رژیم روی کار میاد .
نتیجه تنقیه دموکراسی به مردم کشوری که درکش رو ندارن میشه عراق ! میشه افغانستان ! میشه فلسطین ! مردم این کشورها بهترین استفاده رو از شرایط موجود میتونستن ببرن ولی واقعن درک نمیکنن آزادی یعنی چی ؟ تصور میکنن دموکراسی یعنی نابودی ! یعنی بی غیرت شدن ! یعنی نابودی اسلام ! به همین دلیل باهاش مبارزه میکنن ! تحجر رو جایگزین میکنن ! افراط گرایی رو در مقابلش قرار میدن و نتیجه میشه همین ...
فردا هم در ایران حکومت آزادیخواهی روی کار بیاد که بدون خواست و اراده مردم باشه , چند سال بعد همین آش و همین کاسه ست ! بقول معروف فقط پالون هاست که عوض میشن ... و عملن هم شاه رفت و شاهشیخ بجاش اومد !!!!! با شما هم مخالفم که بگین دوران شاه وضع خوب بود الان بده ! اتفاقن الان وضع عالیه . اگه نبود از کجا مردم میآوردن ماشینی که 5 میلیونه رو 15 میلیون بخرن ؟ از کجا میاورد یه کارمند 5 نفر رو سیر کنه و خرج دانشگاه و مدرسه و اجازه و خورد و خوراک و همه چیزو بده ؟ ماشین های فراری و بی ام و 250 میلیونی تو خیابونها چطور جولان میدن ؟ خونه های میلیارد تومنی ؟ حتا امروز وضع طوریه که یه کارگر و بنا وضعش از یه کارمند بهتره ! یه کاسب بقال پول پارو میکنه ! کشاورزان میلیونر شدن با فروش زمین هاشون ! طرف گوشفند داشت اومد شهر 10 تا موبایل خرید و فروخت حالا رفته بالای شهر ! همه میگن نداریم ولی دارن ...
به هر حال , داریم وارد دور جدیدی از سختی ها میشیم . اصلاح طلبان به زودی نبض ایران رو در دست میگیرن و پیرو ولایت فقیه پیش میرن و مردم هم از چاله در میان و می افتن تو چاه . محدودیت ها همچنان ادامه داره و تشدید هم میشه حتا در دولت جدید در آینده و چه بسا شدید تر بشه ! ولی یکی مثل احمدی نژاد قداره رو از رو میبنده یکی با پنبه مثل خاتمی سر میبره ! هیچ حرفی برای گفتن ندارم چون این پروسه و روال باید طی بشه . میدونم خیلی ها میمیرن , اوضاع به هم میریزه شاید جنگی هم بشه و حتا تجزیه ایران و خیلی اتفاقات دیگه که شاید بشن شاید نشن . ما فقط میتونیم از تخیلمون استفاده کنیم !!!!!!!! ولی در نهایت تنها چیزی که پیش رو داریم و حقیقت مطلقه اینه که تا مردم نخوان و تا مردم درکش رو پیدا نکنن , آزادی محقق نمیشه ...
مبارزان سیاسی مراقب باشن . خودشون رو با شاخ دیو بطور علنی درگیر نکنن . یک دست صدا نداره و تا زمانیکه همه متحد نشدن , سعی کنید از راههای مسالمت آمیز مخالفت و مبارزه کنید . با فکر جلو برید و هوشیارانه عمل کنید . این صحبت ها به معنی سازش یا ترس نیست اما بک دست صدا نداره . دوستی میگفت من دیگه بمیرم هم مبارزه نمیکنم ! پرسیدم چرا ؟ گفت ما دانشحو بودیم مبارزه کردیم و گرفتنمون و کاری کردن که توبه کردیم . گفتم چند نفر بودین ؟ گفت 70 نفر ! خب طبیعیه ! 70 نفر در مقابل 80 میلیون نفر دیوانگی نیست ؟؟؟؟؟؟ یا اون کسانیکه میگن زنها بریزن حیابون و شعار بدن ! زنها بیخود میکنن بریزن بیرون و شعار بدن وقتی مردها نشستن تو خونه و لنگاشون درازه و از دور میگن لنگش کن !!!! اگه عرضه و وجودش رو دارین همه با هم بیایین بیرون نه اینکه 100 نفر تظاهرات میکنن و همه میگن : آخ جون انقلاب شد ! بعد که این 100 نفر رو میگیرن و ترتیب میدن , میگن : خاک تو سرشون ! مبارزه بلد نبودن ! تف ... ! به هر حال بزودی موج سهمگینی از دستگیری ها و سرکوبات شدید سیاسی رو شاهد خواهیم بود . گفتنی ها رو گفتم . باشد گوش شنوا ...
و من الله توقیف ...
نوشته شده در ساعت 1:15 AM توسط No One
........................................................................................
سایت ها
My Community
سايت هاي خبري
دوستان
Design By Shiva © 2001