فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Thursday, June 07, 2007
تاریخ ادبیات زنانه :

" توضیح : لطفن آقایون چشم تنگ و حسود نخونن "

با عرض شرمندگی از روی بدترکیب و نفرت انگیز آغایون ، یه نکته ای هست که چند وقتیه فکرمو بهش مشغول کرده و اونم عقب موندگی مردان از دنیای نویسندگی و کلن امورات فرهنگی این کره خاکی , و پیشرفت های فجیع و نمادین زنان در تمام عرصه های جهانی هست !!! نمیدونم متوجه این موضوع شدین یا نه که : مردان چند سالی هست که دچار یک عقبگرد و رکود شدن در تمام امور و زنان بر عکس , دارن مدام پیشرفت میکنن و به مقامات بالا میرسن و عناوین بسیار مهمی رو دارا میشن ! از نظر ثروتمندترین زنان بگیر تا زنان سیاست مدار و زنان شاعر و نویسنده و روزنامه نگار و حتا بازم در کمال شرمندگی در امور زیر شکمی , باز هم این زنان هستن که دارن حرف اول رو میزنن و مردها بدجوری قافیه رو باختن و به زوال و فلاکت افتادن ! من فکر میکنم اگه قضیه به همین شکل پیش بره در آینده با نسلی از مردان مشنگ و دست و پا چلفتی روبرو میشیم که بیشتر به درد خانه داری و مستخدمی و نظافت و آب حوض کشیدن و .. این جور امورات میخورن تا کارهای مهم علمی و فرهنگی و سیاسی و ... ! حتا فردا شاید رحم مصنوعی هم اختراع شد و مردها شدن خونه نشین :

- آقا یه زمانی بود که مردها یکه تاز همه امور بودن ! وقتی یک زن پیدا میشد و شعری میسرود یا کتابی می نوشت و یا حتا دنبال تحصیل میرفت , چنان مردها رگ غیرتشون باد میکرد که بیا و ببین ! در تاریخ زیاد داریم از اینها ! وقتی فلان زن به مقام پادشاهی میرسید , مردان هر کاری بگی میکردن تا این زن بدبخت رو به زیر بکشن و اینقدر چوب لای چرخش میکردن که طرف خودش حکومت رو دو دستی تقدیم میکرد !!!
- در عالم سیاست هم که اون زمان اصلن نه در ایران که در جهان زن رو ناقص العقل میدونستن و هر زنی که به عالم سیاست راه پیدا میکرد اولین وصله ش , خراب بودنش بود ! بعدیش اینکه دم یه مردی رو دیده و بهش حالی چیزی داده و به این مقام رسیده ! طوری میشد که طرف استعفا میداد و میرفت که میرفت ! بعدن همینطوری که میاییم جلوتر میبینیم زنان بیشتر دارن وارد سیاست میشن . الان وزرای کشور خیلی از کشورها زنان هستن . چند تا کشور هم داریم که رئیس حکومتشون زن هست حتا همین افغانستان در پیت یا عراق یا همین ایران , نگاهی به اسطبل ولایت فقیه بندازین و تعداد فاحشگان زن موجود در مجلس رو شمارش کنین ! میگن مشت نمونه خرواره ! همین فاطمه رجبی فاحشه قداره کش اصول گرایان که معلوم نیست با چند هزار آدم همخوابه شده تا تونسته رضایتشون برای رای دادن به احمدی نژاد یا بقول خودش معجزه هزاره سوم رو بدست بیاره !!!!!

و اما بحث اصلی خودمون یعنی زمینه های فرهنگی و هنری ! در زمینه های علمی و فرهنگی هم همینطور بوده ! کافی بود یه شاعر زن ظهور کنه ! انگار که عنبر دست گرفته بود و بیضه های تمام شعرای مرد رو میخواست از جا بکشه بیرون و اخته شون کنه !!!! پروین اعتصامی مادر مرده یک نمونه که چقدر این بدبخت رو اذیت کردن تا آخر جوون مرگ شد (!) . در کل , تاریخ ادبیات معاصر ایران رو نگاه کنین , ادبیات باستان که اصلن زن توش به حساب نیومده و در دوران معاصر هم به تعداد انگشتان یک دست زن شاعر پیدا میکنین ! کل تاریخ ادبیات ایران رو مطالعه کنید چشمتون فقط به این چند شاعر زن ایرانی روشن میشه :
رابعه داشتيم و مهستي گنجوي و جهان خاتون و دختر سالار و زهراي ديوانه و بي‌بي منجمه و حياتي و اين اواخر ژاله فراهاني و پروين اعتصامي و فروغ فرخزاد مادر مرده که زمان خودش فاحشه و شهره آفاق شد و بعد از مرگش مردم مرده پرست ایران تازه فهمیدن کی بوده . سيمين بهبهاني داریم و پروين دولت آبادي و ... همینطوری که جلوتر بيايي اسم ها اینقدر زياد مي‌شه که همین آغایون چشم تنگ حسود بد ذات ذلیل مرده , طاقت شمارش رو ندارن و سکته 8 ریشتری میزنن !!!!!
حالا اینها به کنار ! یه مقایسه کلی اگه بکنیم متوجه میشیم که اون قدیما که زور آغایون به خانمها میچربید و تفاهم فرهنگی چاره ساز نبود و نیاز به کوفتمان بود و قدرت کتک و زور و اجبار و قوانین بدوی و ارتجاع سیاه , کیان خانواده رو حفظ میکرد , آغایون مجال نمیدادن که خانمها اظهار وجودی کنن و شکفته بشن . اون هفشده نفری هم که در بالا اسم بردم و از دست مکر مردها در امان موندن دلیلش این بوده که یا پدران این افراد متمول بودن و جزو اعیان , و یا روشنفکر بودن و فرنگ رفته بقول اونروزی ها !!!!!
من متوجه شدم كه تا همين 50 سال پيش فقط همين هفشده نفر بودن که از بین خیل زنان ظهور کردن و زندگیشون هم با تمام زنان ایرانی دیگه متفاوت بود وگرنه مطمئن باشین 80% از زنان ایرانی یه چیزی از آب در می اومدن و بقول ترکه : امکانات نبوده !!!!!! بعد از این 50 سال یهو نمیدونم چی میشه که تاریخ ادبیات ایران با سیل بنیال کنی از زنان زیر و رو میشه و الان کار به جایی رسیده که ناشران فقط دنبال زنان میگردن و کمتر با مردان قرار داد میبندن و صد البته که اینم بدونین که تعداد مردان شاعر و نویسنده به شدت کم شده و به یاری حق تعالی دارن منقرض میشن !!!!
هنوز خیلی ها هستن که اعتقاد دارن تاریخ مذکر یا تاریخ نرینه ما بر پاشنه مردان میگرده که این حرف رو به شدت رد میکنم چون حتا ذات حق و خدا هم ماده و زاینده و زنانه ست , چه برسه به موجوداتی کودن و مشنگ مثل مردان که خلقتشون نتیجه جهالت و سهل انگاری خالق بودن !!! وضع طوری شده که اگه از جماعت مردان کسی ظهور نکنه و همینطور پس رفت داشته باشن , تا چند سال دیگه تاریخ ادبیات ایران رو باید وارونه بنویسیم و یهو دیدی بجای سعدی , سعیده خانم ظهور کرد یا مولانا میشه مونا خانم و فردوسی میشه فردوس خانم و همینطوری بگیر برو تا آخر ..

نتیجه گیری شدیدن ضد اخلاقی :

تا ديروز زنان از صدقه سر و منت گذاشتن مردها زندگي مي‌كردن و نفسی میکشیدن و آب و غذایی میخوردن و کور و کچلی پس می انداختن و در مقابل کسی آدم حسابشون نمیکرد یا بعبارتی به بیضه های مبارک هم حساب نمیشدن !!!! مشخص بود که این زنان با این همه مشغله و امورات زندگی و خانه داری و بچه ها و ... نباید هم شکفته میشدن و هنر و شعر و طنز و .. ترشح میکردن !!!! حالا امروز کار به جایی رسیده که بعضی از مردان چنان شیرین عسل بازی ای جلوی همین زنان دارن در میارن که گوشه چشمی هم به مردها نظر بندازن تا زنان , مردان رو آدم حساب کنن . بعضی ها هم البته هستن که حسادت داره مثل جزام از درون و بیرون و پایین و بالاشون رو میخوره . نمونه ش همین مرتیکه واکسی , جواد مجابي ! این مردک حسود چشم تنگ نوشته :
- من نمي‌دانم كه چرا روزنامه شرق حرمت سنتها را نگه نمي‌دارد و فقط با آدمهاي مسئله‌دار وا داده مرعوب مصاحبه مي‌كند . اگر راست مي‌گويند بيايند پاي حرفهاي يك مرد درست و حسابي بنشينند و ببينند كه چها كه نمي‌گويد ! منظورش البته زنان نویسنده ست که با حکومت هم مشکلات دارن !!
یک نمونه هم از مردان زن ذلیل و چی چی مال بگم براتون :
دكتر مجابي معروف كه از هوشنگ گلشيري فقط شازده احتجاب‌ش رو قبول داره , به فرزانه كرم‌پور و منيرو رواني‌پور و غزاله عليزاده و شهرنوش پارسي‌پور و گلي ترقي و ميهن بهرامي كه مي‌رسه ، همچین كف میزنه و از دهنش کف فوران میکنه و داد و هوار راه مي‌ندازه و لنگ و لگد مياندازه و میگه :
ـ به نظر من ، آينده ادبيات ما متعلق به خانمهاست !
حالا چه دليلي براي اين حكم جالب داره ؟ بر میگرده به اینجا :
- تو جامعه مهرورزی که مرد مثل یار دیرینه ش , الاغ , دارن کار میکنه و زیر فشار قسط و وام و مشکلات فجیع مالی بدبخت شده و خانمها در سايه يك نوع رفاه معنوي (!) و فراغت بيشتر , تونستن عنصر مغز رو بیشتر بکار بندازن و به همین دلیل شدن فاتحان آينده , آغایون محترم بزودی مفتخر به بردگي‌ اونها خواهند شد !!!!!
" این قسمت ها رو از شرق کمک گرفتم نگین از خودت در آوردی . به خودآآآآآآآ قسم !!!!!!!!! "

آخی دلم خنک شد ! حق به حقدار رسید . چند هزار سال از استخونهای زنان پله ای برای پیروزی و برتری خودتون ساختین و حالا خودتون به دست همجنس های خودتون دارین له میشین ! از شماست که بر شماست ....

تکبیر.



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001