● خمینی زن ذلیل :
تا حالا میدونستین خمینی که دنیایی رو زیر و رو کرد با افکار پلید و شیطانیش , زن ذلیل بوده و مثل سگ از زنش حساب میبرده و ازش میترسیده و از طرفی هم نمیذاشته دست به سیاه و سفید بزنه ؟؟؟؟ به مرگ خود امام خمینی که این مطلب رو منم نمیدونستم . عصر بعد از صد سال هوس سبزی خوردن کردم و رفتم نیم کیلو سبزی خوردن گرفتم . ایران هم که همه چیزش آنتیکه ! سبزی رو لای روزنامه و ورق مجله و مقوا و خلاصه هر چیزی که گیرشون میاد میپیچدن و میدن دستت . وقتی رسیدم خونه و بند سبزی رو باز کردم و مشغول پاک کردن سبزی ها شدم , چشمم افتاد به همون برگه که از روزنامه کنده بودن و در قسمتی از اون مصاحبه با زن خمینی رو نوشته بود که خیلی به نظرم جالب اومد البته حیف که صفحه اولش نبود و فقط آخرش بود ! هی میخوندم و هی چشمهام گرد میشد از تعجب که مگه میشه خمینی و این همه خاک تو سری ؟؟؟؟
مقدمه :
اسم حقیقی زن خمینی قدس ایران بوده که نمیدونم کی اسم خدیجه ثقفی رو روش میذاره ! در مصاحبه ای که باهاش کردن نکاتی رو ذکر مرده که به نظرم خیلی جالبه , از مردی که با افکار جنون آمیز خودش و دستوراتی که داد و هزاران هزار انسان بی گناه رو به جرائم واهی به قتل رسوند و گورستانهای ایران رو مملو از جوانان ایرانی کرد و جمعیت ایران رو به نصف تقلیل داد و خسارات و فلاکتی به ارمغان آورد که هنوز که هنوزه این زوال ادامه داره , بعیده این کارها . خیلی ها ممکنه خیمیی براشون الگو باشه یا یک انسان والای روحانی اما از نظر من خمینی جنابتکار تاریخ بود که بدون مجازات شدن به درک واصل شد . خمینی کسی بود که خلخالی دژخیم رو در کشتار و قتل عام مردم آزاد گذاشت و بهش اختیارات نامحدود داد اون کشتارهای فجیع و بدون محاکمه رو در مدرسه علوی براه انداختن . خمینی کسی بود که بعد از نبرد خرمشهر , دستور ادامه جنگ رو داد در صورتیکه نیاز به جنگ نبود و ادامه جنگ همان و فجایع بیشماری که دیدیم در ادامه , همان ! خمینی همون کسی بود که روز اول که قدم نحسش به ایران رسید و در بهشت زهرا سخنرانی تاریخی خودش رو کرد مبنی بر زدن توی دهن دولت و تعلق داشتن اقتصاد به خر و آزادی حجاب و مجانی کرد آب و برق و ... , نه تنها هیچ کدوم از وعده های خودش رو عملی نکرد , بلکه مردم ایران رو که در اون زمان تمامشون در تمام طبقات در یک رفاه نسبی بودن و اختلاف طبقاتی فجیعی وجود نداشت , به خاک ذلت انداخت . با شعار مبارزه با طاغوت و حمایت از مستضعفان اومد جلو اما در عمل نه تنها از محرومان جامعه حمایتی صورت نگرفت که وضع اونها به زیر خط فقر هم کشیده شد . فسادی که قرار بود ریشه کن بشه با آتش زدن و تکه تکه کردن زنان شهرنو و خراب کردن محلات بد نام تهران و سایر استان ها , عملن چنان فساد افسار گسیخته ای جامعه رو فرا گرفت که مسئولان کشور امروز برای خلاصی ازش , فتوای ازدواج موقت یا فاحشگی شرعی صادر میکنن . اینها نتایجی بود که خمینی و جانشینانش برای مردم ایران به ارمغان آوردن تا به تمام ایرانیان زیادی خواه و طمع کار که فکر میکردن دولت خمینی دو برابر حکومت شاه رفاه براشون میاره , بفهمونن که با طناب پوسیده مذهب که فقط متعلق به خصوصی ترین قسمت بطن هر انسانیه و جایگاهش در اجتماع نیست , نباید توی هر چاهی رفت حتا اگر میلیاردها وعده بهشت و حوری و قلمان در کار باشه و از طرفی در کدوم جای دنیا چنین چیزهایی مجانی میشه ؟ حتا در آمریکا !!!! و مردم ایران بعد از 28 سال دارن به خوبی متوجه میشن که خمینی و دار و دسته جنایتکارش چه کسانی بودن و هستن . عدم حمایت مردم از رژیم و اعتراضات و قیام ها نشون دهنده محبوبیت از دست رفته ست . سرکوب های شدید به سبک ساواک که امروزه در جریانه , حکایت از پایان کار یک رژیم دیکتاتوری دیگه ست . امثال احمدی نژادها ! امثال خامنه ای و دیگران کسانی هستن که مردم رو به خاک سیاه نشوندن و از نظر من بهترین نعمت برای مردم بودن چون اگه این شیاطین نبودن مردم ایران هرگز تکونی به خودشون نمیدادن . روزهای سختی در پیش رو داریم بدتر از قبل و این جای خوشحالی داره چون در سختی هاست که انسانها آزموده میشن و عقلشون بکار می افته و متوجه اشتباهاتشون میشن ... با گذشت سالها از روزهای انقلاب و هلاکت خمینی , همین رژیم بهترین مزد رو به خاندان خمینی داده و پسران خمینی رو به قتل رسوندن و خانواده ش امروز در کنترل شدید هستن و روابطشون به شدت کنترل میشه و این سزای کسانیه که با خون مردم میخواستن حکومتی بسازن بنام حکومت اسلامی که تاریخ مصرفش سالهاست به گور سپرده شده و مناسب جوامع متمدن امروزی نیست . آیندگان هر چه زمان بیشتر رو به جلو بره بیشتر و بیشتر مفهموم حرفهای ما و نتایج فاجعه بار حضور کسانی مثل خمینی رو درک خواهند کرد . ننگ و نفرین ابدی بر خاندان خمینی و وابستگانش باد ..
( آقا هميشه احترام مرا داشتند . هيچ وقت با تندي صحبت نمي‌كردند . اگر لباس و حتي چاي مي‌خواستند ، مي‌گفتند : ممكن است بگوييد فلان لباس را بياورند ؟ گاهي اوقات هم خودشان چاي مي‌ريختند . در اوج عصبانيت ، هرگز بي‌احترامي و اسائه آداب نمي‌كردند. هميشه در اتاق ، جاي بهتر را به من تعارف مي‌كردند . تا من نمي‌آمدم سر سفره ، خوردن غذا را شروع نمي‌كردند . به بچه‌ها هم مي‌گفتند صبر كنيد تا خانم بيايد . ولي اين طور نبود كه بگويم زندگي مرا با رفاه اداره مي‌كردند . طلبه بودند و نمي‌خواستند دست ، پيش اين و آن دراز كنند ، همچنان كه پدرم نمي‌خواست . دلشان مي‌خواست با همان بودجه كمي كه داشتند، زندگي كنند ، ولي احترام مرا نگه مي‌داشتند و حتي حاضر نبودند كه من در خانه كار بكنم . هميشه به من مي‌گفتند : جارو نكن من میکنم . اگر مي‌خواستم لب حوض روسري بچه را بشويم ، مي‌آمدند و مي‌گفتند : بلند شو ، تو نبايد بشويي . من پشت سر ايشان وقتی نبودند اتاق را جارو مي‌كردم و لباس بچه‌ها را مي‌شستم . يك سال كه به امامزاده قاسم رفته بوديم، كسي كه هميشه در منزلمان كار مي‌كرد و کارگر ما بود با ما نبود . بچه‌ها بزرگ شده و دخترها شوهر كرده بودند . وقتي ناهار تمام شد ، من نشستم لب حوض تا ظرف‌ها را بشويم . ايشان همين كه ديدند من دارم ظرف‌ها را مي‌شويم ، به فريده ، يكي از دخترها كه در منزل ما بود ، گفتند : فريده! بدو . خانم دارد ظرف مي‌شويد . امام در مسائل خصوصي زندگي من دخالت نمي‌كردند . اوايل زندگي‌مان ، يادم نيست هفته اول يا ماه اول به من گفتند : من كاري به كار تو ندارم . به هر صورت كه ميل داري لباس بخر و بپوش اما آنچه از تو مي‌خواهم اين است كه واجبات را انجام بدهي و محرمات را ترك بكني ، يعني گناه نكني ( .
نوشته شده در ساعت 1:05 AM توسط No One
تا حالا میدونستین خمینی که دنیایی رو زیر و رو کرد با افکار پلید و شیطانیش , زن ذلیل بوده و مثل سگ از زنش حساب میبرده و ازش میترسیده و از طرفی هم نمیذاشته دست به سیاه و سفید بزنه ؟؟؟؟ به مرگ خود امام خمینی که این مطلب رو منم نمیدونستم . عصر بعد از صد سال هوس سبزی خوردن کردم و رفتم نیم کیلو سبزی خوردن گرفتم . ایران هم که همه چیزش آنتیکه ! سبزی رو لای روزنامه و ورق مجله و مقوا و خلاصه هر چیزی که گیرشون میاد میپیچدن و میدن دستت . وقتی رسیدم خونه و بند سبزی رو باز کردم و مشغول پاک کردن سبزی ها شدم , چشمم افتاد به همون برگه که از روزنامه کنده بودن و در قسمتی از اون مصاحبه با زن خمینی رو نوشته بود که خیلی به نظرم جالب اومد البته حیف که صفحه اولش نبود و فقط آخرش بود ! هی میخوندم و هی چشمهام گرد میشد از تعجب که مگه میشه خمینی و این همه خاک تو سری ؟؟؟؟
مقدمه :
اسم حقیقی زن خمینی قدس ایران بوده که نمیدونم کی اسم خدیجه ثقفی رو روش میذاره ! در مصاحبه ای که باهاش کردن نکاتی رو ذکر مرده که به نظرم خیلی جالبه , از مردی که با افکار جنون آمیز خودش و دستوراتی که داد و هزاران هزار انسان بی گناه رو به جرائم واهی به قتل رسوند و گورستانهای ایران رو مملو از جوانان ایرانی کرد و جمعیت ایران رو به نصف تقلیل داد و خسارات و فلاکتی به ارمغان آورد که هنوز که هنوزه این زوال ادامه داره , بعیده این کارها . خیلی ها ممکنه خیمیی براشون الگو باشه یا یک انسان والای روحانی اما از نظر من خمینی جنابتکار تاریخ بود که بدون مجازات شدن به درک واصل شد . خمینی کسی بود که خلخالی دژخیم رو در کشتار و قتل عام مردم آزاد گذاشت و بهش اختیارات نامحدود داد اون کشتارهای فجیع و بدون محاکمه رو در مدرسه علوی براه انداختن . خمینی کسی بود که بعد از نبرد خرمشهر , دستور ادامه جنگ رو داد در صورتیکه نیاز به جنگ نبود و ادامه جنگ همان و فجایع بیشماری که دیدیم در ادامه , همان ! خمینی همون کسی بود که روز اول که قدم نحسش به ایران رسید و در بهشت زهرا سخنرانی تاریخی خودش رو کرد مبنی بر زدن توی دهن دولت و تعلق داشتن اقتصاد به خر و آزادی حجاب و مجانی کرد آب و برق و ... , نه تنها هیچ کدوم از وعده های خودش رو عملی نکرد , بلکه مردم ایران رو که در اون زمان تمامشون در تمام طبقات در یک رفاه نسبی بودن و اختلاف طبقاتی فجیعی وجود نداشت , به خاک ذلت انداخت . با شعار مبارزه با طاغوت و حمایت از مستضعفان اومد جلو اما در عمل نه تنها از محرومان جامعه حمایتی صورت نگرفت که وضع اونها به زیر خط فقر هم کشیده شد . فسادی که قرار بود ریشه کن بشه با آتش زدن و تکه تکه کردن زنان شهرنو و خراب کردن محلات بد نام تهران و سایر استان ها , عملن چنان فساد افسار گسیخته ای جامعه رو فرا گرفت که مسئولان کشور امروز برای خلاصی ازش , فتوای ازدواج موقت یا فاحشگی شرعی صادر میکنن . اینها نتایجی بود که خمینی و جانشینانش برای مردم ایران به ارمغان آوردن تا به تمام ایرانیان زیادی خواه و طمع کار که فکر میکردن دولت خمینی دو برابر حکومت شاه رفاه براشون میاره , بفهمونن که با طناب پوسیده مذهب که فقط متعلق به خصوصی ترین قسمت بطن هر انسانیه و جایگاهش در اجتماع نیست , نباید توی هر چاهی رفت حتا اگر میلیاردها وعده بهشت و حوری و قلمان در کار باشه و از طرفی در کدوم جای دنیا چنین چیزهایی مجانی میشه ؟ حتا در آمریکا !!!! و مردم ایران بعد از 28 سال دارن به خوبی متوجه میشن که خمینی و دار و دسته جنایتکارش چه کسانی بودن و هستن . عدم حمایت مردم از رژیم و اعتراضات و قیام ها نشون دهنده محبوبیت از دست رفته ست . سرکوب های شدید به سبک ساواک که امروزه در جریانه , حکایت از پایان کار یک رژیم دیکتاتوری دیگه ست . امثال احمدی نژادها ! امثال خامنه ای و دیگران کسانی هستن که مردم رو به خاک سیاه نشوندن و از نظر من بهترین نعمت برای مردم بودن چون اگه این شیاطین نبودن مردم ایران هرگز تکونی به خودشون نمیدادن . روزهای سختی در پیش رو داریم بدتر از قبل و این جای خوشحالی داره چون در سختی هاست که انسانها آزموده میشن و عقلشون بکار می افته و متوجه اشتباهاتشون میشن ... با گذشت سالها از روزهای انقلاب و هلاکت خمینی , همین رژیم بهترین مزد رو به خاندان خمینی داده و پسران خمینی رو به قتل رسوندن و خانواده ش امروز در کنترل شدید هستن و روابطشون به شدت کنترل میشه و این سزای کسانیه که با خون مردم میخواستن حکومتی بسازن بنام حکومت اسلامی که تاریخ مصرفش سالهاست به گور سپرده شده و مناسب جوامع متمدن امروزی نیست . آیندگان هر چه زمان بیشتر رو به جلو بره بیشتر و بیشتر مفهموم حرفهای ما و نتایج فاجعه بار حضور کسانی مثل خمینی رو درک خواهند کرد . ننگ و نفرین ابدی بر خاندان خمینی و وابستگانش باد ..
( آقا هميشه احترام مرا داشتند . هيچ وقت با تندي صحبت نمي‌كردند . اگر لباس و حتي چاي مي‌خواستند ، مي‌گفتند : ممكن است بگوييد فلان لباس را بياورند ؟ گاهي اوقات هم خودشان چاي مي‌ريختند . در اوج عصبانيت ، هرگز بي‌احترامي و اسائه آداب نمي‌كردند. هميشه در اتاق ، جاي بهتر را به من تعارف مي‌كردند . تا من نمي‌آمدم سر سفره ، خوردن غذا را شروع نمي‌كردند . به بچه‌ها هم مي‌گفتند صبر كنيد تا خانم بيايد . ولي اين طور نبود كه بگويم زندگي مرا با رفاه اداره مي‌كردند . طلبه بودند و نمي‌خواستند دست ، پيش اين و آن دراز كنند ، همچنان كه پدرم نمي‌خواست . دلشان مي‌خواست با همان بودجه كمي كه داشتند، زندگي كنند ، ولي احترام مرا نگه مي‌داشتند و حتي حاضر نبودند كه من در خانه كار بكنم . هميشه به من مي‌گفتند : جارو نكن من میکنم . اگر مي‌خواستم لب حوض روسري بچه را بشويم ، مي‌آمدند و مي‌گفتند : بلند شو ، تو نبايد بشويي . من پشت سر ايشان وقتی نبودند اتاق را جارو مي‌كردم و لباس بچه‌ها را مي‌شستم . يك سال كه به امامزاده قاسم رفته بوديم، كسي كه هميشه در منزلمان كار مي‌كرد و کارگر ما بود با ما نبود . بچه‌ها بزرگ شده و دخترها شوهر كرده بودند . وقتي ناهار تمام شد ، من نشستم لب حوض تا ظرف‌ها را بشويم . ايشان همين كه ديدند من دارم ظرف‌ها را مي‌شويم ، به فريده ، يكي از دخترها كه در منزل ما بود ، گفتند : فريده! بدو . خانم دارد ظرف مي‌شويد . امام در مسائل خصوصي زندگي من دخالت نمي‌كردند . اوايل زندگي‌مان ، يادم نيست هفته اول يا ماه اول به من گفتند : من كاري به كار تو ندارم . به هر صورت كه ميل داري لباس بخر و بپوش اما آنچه از تو مي‌خواهم اين است كه واجبات را انجام بدهي و محرمات را ترك بكني ، يعني گناه نكني ( .
نوشته شده در ساعت 1:05 AM توسط No One
........................................................................................
سایت ها
My Community
سايت هاي خبري
دوستان
Design By Shiva © 2001