فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Saturday, May 26, 2007
اختلافات رژیم , حقیقت یا سیاست :

این روزها بحثی بین اپوزوسیون های ایرانی خارج از کشور در گرفته که عملن مردم ایران رو به دو دسته تقسیم کردن . یک عده میگن اختلاف و دوگانگی ای که بین رژیم هست یک سیاست زیرکانه ست برای سر در گم کردن غرب و عده دیگه ای میگن واقعن در رژیم ایران اختلافات اساسی وجود داره . اینکه تا چه حد این فرضیات صحیح هستن رو از جنبه ای بهش میپردازم که شاید تا حدی نو باشه :

یکی از موارد جالبی که این روزها در رژیم به چشم میخوره چند صدایی بودن حکومت ایرانه . یعنی عملن در حکومت ایران ما شاهد قدرتی مرکزی نیستیم . در زمان خمینی ملعون , حرف همیشه حرف خمینی بود و هر حرفی میزد حکم مطلق رو داشت . ولی امروزه هر اتفاقی که در ایران می افته , صداهای مختلفی رو بلند میکنه . واکنش ها متفاوت هستن و اونقدر تناقض وجود داره که گاهی مردم عادی به هم میگن : یعنی یک دولت اینقدر آشفته ست که مسئولین ش حتا نمیتونن قبل از اینکه بخوان نظری رو بدن , با هم از قبل هماهنگی ای بوجود بیارن و نظری یکسان ارائه بدن ؟ ما بارها و بارها دیدیم که یکی از مسئولان کشور یک چیزی میگفت و مسئول دیگه چیز دیگه ای ! برای نمونه زمانیکه لاریجانی در عراق بود خبرنگاری ازش میپرسه آیا دولت ایران در اجلاس شرم الشیخ شرکت میکنه ؟ و لاریجانی پاسخ داده بود : خیر ! خبرنگار به لاریجانی میگه : اما دو ساعت قبل آقای احمدی نژآد اعلام کردن که ما در اجلاس شرکت میکنیم !!!! لاریجانی فقط سکوت میکنه و با عصبانیت از خبرنگاران عبور ...

این اتفاق نه یکبار که هزاران بار رخ داده . به همین دلیل هم غربی ها اعتمادی به رژیم ایران ندارن . غربی ها تا زمانیکه خاتمی روزهای پایانی ریاست جمهوریش رو میگذرونه , با همین طرفندها سرگرم شدن و تا مدتی فریب خوردن و پس از اومدن دولت احمدی نژآد بود که متوجه این اختلافات فاحش در داخل رژیم شدن . سخنان محسن رضایی , پدر خوانده سپاه پاسداران در مورد احمدی نژاد در این رابطه بسیار جالبه که عنوان کرد : قطار هسته ایران هم ترمز داره و هم دنده عقب ! و در ادامه هم ذکر میکنه احمدی نژاد نیروی دست ششم ماست !!!!
اینها خیلی پر معنی هستن . ولی تاسف آور تر از تمام اینها اینه که قربانی اصلی تمام این سیاست ها و اختلافات در نهایت مردم ایران هستن . تحلیلی که در این زمینه نوشتم رو لطفن با دقت بخونین :

- امروز دو دسته در کشور قدرت رو قبضه کردن . یکی اصلاح طلبان و یکی اصول گرایان . این دو تفکر به شدت همدیگه رو نقد میکنن و هر کدوم دیگری رو مسئول شرایط وخیم کشور میدونه . در کنار این دو دسته اصلی , دهها دسته فرعی در کشور وجود داره که همگی تابعی از این دو گروه هستن و بعضی افراطی تر و بعضی متعادل تر هستن . اما !!!!! وقتی به تمام این گروهها نگاه میکنین متوجه حقیقتی تلخ میشین :
تمامی این گروهها , چه مخالفین و چه موافقین همگی پیرو قانون اساسی و تبعیت از ولایت مطلقه فقیه " وقیه " هستن ! تمام اونها به اصول انقلاب و اسلام احترام میذارن و هیچ کدوم حاضر نیستن کوچکترین چرخش و عقب گردی نسبت به این اصول نشون بدن و تمام اونها ضد مردم عمل میکنن . تنها عواملی که باعث اختلاف اونهاست , نحوه حکومت کردن بر کشور و مردمه و سیاسیتهای سلیقه ای . دولت های بسیاری در ایران روی کار اومدن و رفتن که بعضی معتدل تر و بعضی افراطی تر بودن . خاتمی با اون اصلاحاتش , نشون داد که در خفا و پشت پرده چه جنایاتی رو مرتکب میشه . قتل های زنجیره ای و فیلترینگ سایت ها و قضیه دانشجویان و لباس شخصی ها و خیلی مسائلی که به ظاهر به گروههای فشار نسبت داده شد ولی همگی با تائید خاتمی انجام شدن چون به هر حال اون رئیس جمهور کشور بود !!!!!

فردای ایران بسیار مبهم و دردناکه , هر چند که نهایت ش روشنه و به نفع مردم ولی چه سود که خیلی ها قربانی میشن ! رژیم ایران میتونه با غرب به مصالحه برسه و در این صورت مردم ایران قربانی میشن . رژیم ایران میتونه با غرب به مصالحه نرسه و نهایتش اینه که جنگ حتمن اتفاق می افته و برای آمریکا منافعش مهمه نه هیچ چیز دیگه ای ! در اون صورت هم باز این مردم هستن که بمباران و کشته میشن ! تحریم و موش و گربه بازی هم بازم به مردم ضرر میزنه ! گروههایی مثل اصلاح طلبان هم میتونن به قدرت برسن دوباره و باز هم چون همه این گروهها پیرو ولایت مطلقه فقیه هستن و اصول انقلاب و اسلام رو رعایت میکنن , در عمل هیچ چیزی برای مردم بهتر نمیشه و اینها هم برای اینکه جلوی قیام مردم جون به لب رسیده رو بگیرن حتمن باید قاطعیت نشون بدن وگرنه مردم از فضای باز سیاسی ای که ایجاد میشه سوء استفاده میکنن و این برای بقای نظام خطرناکه ! پس بازم قربانی بدبخت , مردم هستن !!!!!
..
..
و سخن آخر اینکه در تمام موارد این مردم هستن که ضرر میکنن و این رژیم در نهایت هم رفتنیه . صداهای مخالفی که از داخل رژیم شنیده میشه هم نمیتونه برای مردم دلگرم کننده باشه . هر چند بعضی ها تصور میکنن این دو صدایی ها میتونه باعث بشه که بالاخره یکی از اینها بر دیگری چیره بشن و قدرت رو قبضه کنن ولی این تصوری ابلهانه ست . چون اگه چنین اتفاقی قرار بود بیافته در دوران خاتمی رخ میداد که همه مردم پشتش بودن و میتونست کودتا بکنه . ولی در کمال حماقت فقط پیرو محض ولایت فقیه بود و هیچ کاری نکرد که پایه های استبداد کبیر اسلامی رو محکم تر کرد در زیر نقاب آزادی های آبکی و دکترین گفتگوی تمدن هاش عملن تبدیل شد به کوفتمان فرهنگی و جنگ تمدن ها ...



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001