● آتش و پنبه :
در دین کثیف اسلام که به ظاهر کامل ترین دین جهانه همیشه از زن و مرد با اصطلاح آتش و پنبه یاد شده که باید در هر شرایطی این دو رو از هم دور نگه داشت تا اسلام به خطر نیافته . سابقه تاریخی دور نگهداشتن زنان از مردان یا برعکس ، باعث شده که امروزه جامعه ما با بحرانی روبرو بشه که بهش میگن پدیده مردسالاری و ناآگاهی از شناخت و درک زنان در جامعه که مسائل و فجایع بیشماری رو رقم زده که فقط یک نمونه از اونها پدیده دختران فراری بوده که بطور تصاعدی در حال افزایشه . سعی کردم بطور خیلی خلاصه ریشه های این ناهنجاری رو براتون باز کنم :
از دیر باز دختران و پسران همیشه از هم دور بودن . چه در دوران کودکی و چه جوانی و بزرگسالی و حتا کهنسالی . همیشه دیدین دختر بچه ها یک طرف با همجنس های خودشون بازی میکنن و پسر بچه ها هم طرف دیگه با همجنس های خودشون . ولی هیچوقت دیده نشده که پسر و دختری با هم مسالمت آمیز بازی کنن و اگر بازی هم میکنن عمر این بازی و یکی بودن به درازا بکشه و خیلی زود دعوا و قهر و گریه و زاری ...
میدونین علتش چیه ؟ پسر بچه ها ذاتن عاشق این هستن که با دخترها همبازی بشن و خیلی دوست دارن دخترها بهشون زور بگن و نقش یک ضعیف تر رو بازی کنن . ولی دخترها زیاد دوست ندارن با پسرها همبازی بشن و از طرفی هم دوست ندارن پسرها نقش موجودات ضعیف رو براشون بازی کنن و برای همین ازشون دلزده میشن . این یکی از طبیعی ترین نشونه های تفاوت زن و مرده که نشون میده زن همیشه از شخصیت مقتدر و قوی مرد خوشش میاد و برای همین هم هست که مردهایی که فاقد چنین شخصیتی هستن در اجتماع به زن ذلیل معروف میشن و زنان مقتدر اونها رو تصاحب میکنن .
اما مهم ترین دلیل دعوای پسربچه ها و دختر بچه ها اینه که پسرها واقعن نمیدونن چطور میتونن با دختری ارتباط برقرار کنن . دلیلش هم نوع نگرش و تربیتیه که در خانواده و بعد در اجتماع میبینن و براشون دوگانگی ایجاد میکنه . از طرفی خیلی مایلن برن پیش دخترها و از طرفی بایدها و نبایدها و ذهنیت بزرگسالان مانع از این میشه که احساس واقعی خودشون رو بروز بدن و به همین دلیل شروع میکنن به جبهه گرفتن در مقابل دختر بچه ها و همجنس های خودشونو دور هم جمع میکنن و از طرفی هم دخترها چنین کاری در مقابله به مثل با پسرها میکنن. هر دو کرُی میخونن برای هم و خودشونو برتر نشون میدن . دخترها با عروسک بازی و بی اعتنایی و پسرها با قدرت نمایی و عربده کشی .
این مورد خیلی کوچکی بود که در سالهای کودکی دخترها و پسرها آغاز میشه .
در سنین بالاتر و نوجوانی پسرها و دخترها کم کم به تفاوتهای بدنی هم پی میبرن و بیشتر اونها هم نسبت به مسائل جنسی آگاهی پیدا میکنن . سن , سن بلوغه و کشش و کنجکاوی عجیبی بین هر دو جنس وجود داره . در اینجا پسرها و دخترها میل عجیبی به شناخت جنس مخالف پیدا میکنن که ریشه اون اصلن هوس نیست و فقط کنجکاویه . برعکس دوره جوانی که پسر و دختر دنبال مسائل جنسی هستن تا شناخت هم . متاسفانه در همین جا بزرگترین اشتباه از سوی والدین صورت میگیره و درست وقتی که باید این دو جنس رو دورادور و زیر نظر خودشون با هم آشنا کنن و به کنجکاوی اونها پاسخ بدن , اونها رو شدیدن محدود و دور از هم نگه میدارن و مشتی اباطیل و دروغ و جفنگیات مذهبی رو با نام هنجار و اخلاقیات جلوشون دیوار میکنن و گناه کبیره و ناموس و غیرت و ... رو به رخشون میکشن !
در این مرحله پسرها و دخترها وقتی در فرصتی به هم میرسن عکس العمل هاشون واقعن خنده داره . هیچ کدوم از دو جنس بلد نیستن با هم چطوری ارتباط برقرار کنن و بطور کاملن غریزی رفتار میکنن . یعنی جنس مرد شروع میکنه حرکات نمایشی و قدرتی رو انجام دادن و از درخت بالا رفتن و عربده کشیدن و زور آزمایی با همسن و سالهاش و دخترها هم شروع به دلبری و طنازی و بی اعتنایی میکنن و از طرفی هم خودشونو مشتاق نشون میدن با حرکات ظریفی مثل چشم و ابرو و نگاه و متلک های نمکی و بقول معروف با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن .
اما سرانجام این دلبری ها به هیچ کجا ختم نمیشه ! چون پسرها همیشه بخاطر عدم شناخت جنس لطیف باعث آزردگی اونها میشن و دخترها رو میرنجونن و دخترها هم بخاطر بی اعتنایی بیش از حد نسبت به شوق پسرها اونها رو سرخورده میکنن و در نهایت یک دیوار بلند از کدورت و بد بینی و نفرت و ناشناخته ها جلوی هر دو کشیده میشه !!!!!
بعد از این سن مسائل جنسی اتفاق میافته . دو جنس به هم هیچ شناختی ندارن و از طرفی هم در آتش شهوت می سوزن . نوع نگاه خانواده ها به ارتباط با جنس مخالف فاجعه آمیزه و بدترین رفتار و مجازات ها رو مستحق این فرزندان میدونن . و اینجا اون فاجعه ای که نباید رخ بده , رخ میده . یعنی پسرها برای جلب توجه دخترها از همون کلک قدیمی استفاده میکنن یعنی خالی بندی و بزرگ نمایی نبوده ها و دخترها هم که در آتش شهوت میسوزن و از طرفی مورد بی مهری خانواده واقع شدن , براحتی گول پسرها رو میخورن و خودشونو وا میدن و یا اقدام به کارهای احمقانه مثل فرار از منزل میکنن .
عمق فاجعه اما اینجاست که پسرها و دخترهای خردسال دیروز همین پدران و مادران شما هستن که امروز جلوی شما ایستادن ! والدین شما نتیجه تفکرات و عصبیت های کور و ازتجاع سیاه مذهبی ای هستن که دو جنس رو از هم همیشه دور نگه میداشته و خیلی طبیعی این دو اصلن بلد نیستن چطور با هم رفتار کنن و فقط از روی غریزه و هوسه که با هم ارتباط برقرار کردن و کمتر رنگ و بوی عشق حقیقی رو در خانواده ها میشه دید . پدری که در کودکی بلد نبوده با دختری رابطه ایجاد کنه و فقط از روی نیاز جنسی و رسوم پیغمبری ازدواج کرده , مسلمه که در بزرگسالی و بچه دار شدن هم نمیدونه نیاز دخترش چیه و چطور باهاش رابطه بگیره و چطور کنترل و تربیتش کنه و فجایع اینجا اتفاق میافته که این نسل با اون نسل دیدگاهشو متفاوته و پدر میخواد قدرت مطلقه باشه و جامعه فرزندسالاره و خیلی راحت دختر هم از کانون خانواده دلسرد و و فراری میشه ... مادر هم یاد گرفته فقط حرف حرفه مرده و رو حرف مرد نباید حرف زد و هیچ دخالتی در این امور نداره و همین رفتارش باعث نفرت دختر از مادر و دوریش از کانون خانواده میشه که همین باعث انحراف و سقوطش میشه .
اگه والدین بیان و در حضور خودشون فرزندانشون رو با جنس مخالف آشنا و دوست کنن و هم کنترلی روی اونها داشته باشن بصورت دورادور و هم درسهای دلبری رو به اونها یاد بدن , هرگز دخترها برای پسرها له له نمیزنن و با یک حرف عاشقانه گول نمیخورن و پسرها هم هیچوقت برای دختر ناشناخته نمیشن . دخترها هیچ وقت مشغولیت ذهنی براشون پیش نمیاد که پسرها چی دارن که کسی نمیذاره بهشون نزدیک بشن و پسرها هم همینطور . در صورتیکه واقعیت اینه که دخترها بخاطر مدیریت قوی ذاتیشون در صورتیکه درست تربیت شده باشن و آگاهی های لازم بهشون داده شده باشه , میتونن پسرها رو چنان کنترل و هدایت کنن که دست از پا هم خطا نکنن . اگه جامعه ای بتونه چنین شناخت و آگاهی هایی رو از کودکی به فرزندان آموزش بده اون جامعه نسل پویایی پیدا میکنه که بجای درگیر شدن با مسائل کم اهمیت جنسی , وقتش رو میذاره برای مسائل با اهمیت تر زندگی . دلم برای نسل امروز میسوزه . چون این نسل حتا نسل سوخته هم نیست و یک نسل بی هویته . پسرم هر وقت میخواد با دختری بازی کنه والدین اون دختر مانع میشن یا دخالت میکنن و خیال میکنن دخترشون میوه ممنوعه ست و پسر من هم یه Fucker Man قهاره که ممکنه به عفت دخترشون تجاوز کنه . این رفتار بین خیلی از والدین رایجه و نمیدونم چرا خیال میکنن پسر و دختر وقتی با هم بازی کنن از راه به در میشن ؟!؟ اونهم بچه های خردسال که زیر 4 سال سن دارن . این رویه نفرت انگیز و ابلهانه هر چقدر بیشتر ادامه دار باشه بیشتر باعث فجایع میشه مگه اینکه تمام باورها و اعتقادات پوسیده و مخصوصن باورهای مذهبی دور ریخته بشن و باعث شکوفایی دو جنس بشن .
تکبیر.
نوشته شده در ساعت 12:28 AM توسط No One
در دین کثیف اسلام که به ظاهر کامل ترین دین جهانه همیشه از زن و مرد با اصطلاح آتش و پنبه یاد شده که باید در هر شرایطی این دو رو از هم دور نگه داشت تا اسلام به خطر نیافته . سابقه تاریخی دور نگهداشتن زنان از مردان یا برعکس ، باعث شده که امروزه جامعه ما با بحرانی روبرو بشه که بهش میگن پدیده مردسالاری و ناآگاهی از شناخت و درک زنان در جامعه که مسائل و فجایع بیشماری رو رقم زده که فقط یک نمونه از اونها پدیده دختران فراری بوده که بطور تصاعدی در حال افزایشه . سعی کردم بطور خیلی خلاصه ریشه های این ناهنجاری رو براتون باز کنم :
از دیر باز دختران و پسران همیشه از هم دور بودن . چه در دوران کودکی و چه جوانی و بزرگسالی و حتا کهنسالی . همیشه دیدین دختر بچه ها یک طرف با همجنس های خودشون بازی میکنن و پسر بچه ها هم طرف دیگه با همجنس های خودشون . ولی هیچوقت دیده نشده که پسر و دختری با هم مسالمت آمیز بازی کنن و اگر بازی هم میکنن عمر این بازی و یکی بودن به درازا بکشه و خیلی زود دعوا و قهر و گریه و زاری ...
میدونین علتش چیه ؟ پسر بچه ها ذاتن عاشق این هستن که با دخترها همبازی بشن و خیلی دوست دارن دخترها بهشون زور بگن و نقش یک ضعیف تر رو بازی کنن . ولی دخترها زیاد دوست ندارن با پسرها همبازی بشن و از طرفی هم دوست ندارن پسرها نقش موجودات ضعیف رو براشون بازی کنن و برای همین ازشون دلزده میشن . این یکی از طبیعی ترین نشونه های تفاوت زن و مرده که نشون میده زن همیشه از شخصیت مقتدر و قوی مرد خوشش میاد و برای همین هم هست که مردهایی که فاقد چنین شخصیتی هستن در اجتماع به زن ذلیل معروف میشن و زنان مقتدر اونها رو تصاحب میکنن .
اما مهم ترین دلیل دعوای پسربچه ها و دختر بچه ها اینه که پسرها واقعن نمیدونن چطور میتونن با دختری ارتباط برقرار کنن . دلیلش هم نوع نگرش و تربیتیه که در خانواده و بعد در اجتماع میبینن و براشون دوگانگی ایجاد میکنه . از طرفی خیلی مایلن برن پیش دخترها و از طرفی بایدها و نبایدها و ذهنیت بزرگسالان مانع از این میشه که احساس واقعی خودشون رو بروز بدن و به همین دلیل شروع میکنن به جبهه گرفتن در مقابل دختر بچه ها و همجنس های خودشونو دور هم جمع میکنن و از طرفی هم دخترها چنین کاری در مقابله به مثل با پسرها میکنن. هر دو کرُی میخونن برای هم و خودشونو برتر نشون میدن . دخترها با عروسک بازی و بی اعتنایی و پسرها با قدرت نمایی و عربده کشی .
این مورد خیلی کوچکی بود که در سالهای کودکی دخترها و پسرها آغاز میشه .
در سنین بالاتر و نوجوانی پسرها و دخترها کم کم به تفاوتهای بدنی هم پی میبرن و بیشتر اونها هم نسبت به مسائل جنسی آگاهی پیدا میکنن . سن , سن بلوغه و کشش و کنجکاوی عجیبی بین هر دو جنس وجود داره . در اینجا پسرها و دخترها میل عجیبی به شناخت جنس مخالف پیدا میکنن که ریشه اون اصلن هوس نیست و فقط کنجکاویه . برعکس دوره جوانی که پسر و دختر دنبال مسائل جنسی هستن تا شناخت هم . متاسفانه در همین جا بزرگترین اشتباه از سوی والدین صورت میگیره و درست وقتی که باید این دو جنس رو دورادور و زیر نظر خودشون با هم آشنا کنن و به کنجکاوی اونها پاسخ بدن , اونها رو شدیدن محدود و دور از هم نگه میدارن و مشتی اباطیل و دروغ و جفنگیات مذهبی رو با نام هنجار و اخلاقیات جلوشون دیوار میکنن و گناه کبیره و ناموس و غیرت و ... رو به رخشون میکشن !
در این مرحله پسرها و دخترها وقتی در فرصتی به هم میرسن عکس العمل هاشون واقعن خنده داره . هیچ کدوم از دو جنس بلد نیستن با هم چطوری ارتباط برقرار کنن و بطور کاملن غریزی رفتار میکنن . یعنی جنس مرد شروع میکنه حرکات نمایشی و قدرتی رو انجام دادن و از درخت بالا رفتن و عربده کشیدن و زور آزمایی با همسن و سالهاش و دخترها هم شروع به دلبری و طنازی و بی اعتنایی میکنن و از طرفی هم خودشونو مشتاق نشون میدن با حرکات ظریفی مثل چشم و ابرو و نگاه و متلک های نمکی و بقول معروف با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن .
اما سرانجام این دلبری ها به هیچ کجا ختم نمیشه ! چون پسرها همیشه بخاطر عدم شناخت جنس لطیف باعث آزردگی اونها میشن و دخترها رو میرنجونن و دخترها هم بخاطر بی اعتنایی بیش از حد نسبت به شوق پسرها اونها رو سرخورده میکنن و در نهایت یک دیوار بلند از کدورت و بد بینی و نفرت و ناشناخته ها جلوی هر دو کشیده میشه !!!!!
بعد از این سن مسائل جنسی اتفاق میافته . دو جنس به هم هیچ شناختی ندارن و از طرفی هم در آتش شهوت می سوزن . نوع نگاه خانواده ها به ارتباط با جنس مخالف فاجعه آمیزه و بدترین رفتار و مجازات ها رو مستحق این فرزندان میدونن . و اینجا اون فاجعه ای که نباید رخ بده , رخ میده . یعنی پسرها برای جلب توجه دخترها از همون کلک قدیمی استفاده میکنن یعنی خالی بندی و بزرگ نمایی نبوده ها و دخترها هم که در آتش شهوت میسوزن و از طرفی مورد بی مهری خانواده واقع شدن , براحتی گول پسرها رو میخورن و خودشونو وا میدن و یا اقدام به کارهای احمقانه مثل فرار از منزل میکنن .
عمق فاجعه اما اینجاست که پسرها و دخترهای خردسال دیروز همین پدران و مادران شما هستن که امروز جلوی شما ایستادن ! والدین شما نتیجه تفکرات و عصبیت های کور و ازتجاع سیاه مذهبی ای هستن که دو جنس رو از هم همیشه دور نگه میداشته و خیلی طبیعی این دو اصلن بلد نیستن چطور با هم رفتار کنن و فقط از روی غریزه و هوسه که با هم ارتباط برقرار کردن و کمتر رنگ و بوی عشق حقیقی رو در خانواده ها میشه دید . پدری که در کودکی بلد نبوده با دختری رابطه ایجاد کنه و فقط از روی نیاز جنسی و رسوم پیغمبری ازدواج کرده , مسلمه که در بزرگسالی و بچه دار شدن هم نمیدونه نیاز دخترش چیه و چطور باهاش رابطه بگیره و چطور کنترل و تربیتش کنه و فجایع اینجا اتفاق میافته که این نسل با اون نسل دیدگاهشو متفاوته و پدر میخواد قدرت مطلقه باشه و جامعه فرزندسالاره و خیلی راحت دختر هم از کانون خانواده دلسرد و و فراری میشه ... مادر هم یاد گرفته فقط حرف حرفه مرده و رو حرف مرد نباید حرف زد و هیچ دخالتی در این امور نداره و همین رفتارش باعث نفرت دختر از مادر و دوریش از کانون خانواده میشه که همین باعث انحراف و سقوطش میشه .
اگه والدین بیان و در حضور خودشون فرزندانشون رو با جنس مخالف آشنا و دوست کنن و هم کنترلی روی اونها داشته باشن بصورت دورادور و هم درسهای دلبری رو به اونها یاد بدن , هرگز دخترها برای پسرها له له نمیزنن و با یک حرف عاشقانه گول نمیخورن و پسرها هم هیچوقت برای دختر ناشناخته نمیشن . دخترها هیچ وقت مشغولیت ذهنی براشون پیش نمیاد که پسرها چی دارن که کسی نمیذاره بهشون نزدیک بشن و پسرها هم همینطور . در صورتیکه واقعیت اینه که دخترها بخاطر مدیریت قوی ذاتیشون در صورتیکه درست تربیت شده باشن و آگاهی های لازم بهشون داده شده باشه , میتونن پسرها رو چنان کنترل و هدایت کنن که دست از پا هم خطا نکنن . اگه جامعه ای بتونه چنین شناخت و آگاهی هایی رو از کودکی به فرزندان آموزش بده اون جامعه نسل پویایی پیدا میکنه که بجای درگیر شدن با مسائل کم اهمیت جنسی , وقتش رو میذاره برای مسائل با اهمیت تر زندگی . دلم برای نسل امروز میسوزه . چون این نسل حتا نسل سوخته هم نیست و یک نسل بی هویته . پسرم هر وقت میخواد با دختری بازی کنه والدین اون دختر مانع میشن یا دخالت میکنن و خیال میکنن دخترشون میوه ممنوعه ست و پسر من هم یه Fucker Man قهاره که ممکنه به عفت دخترشون تجاوز کنه . این رفتار بین خیلی از والدین رایجه و نمیدونم چرا خیال میکنن پسر و دختر وقتی با هم بازی کنن از راه به در میشن ؟!؟ اونهم بچه های خردسال که زیر 4 سال سن دارن . این رویه نفرت انگیز و ابلهانه هر چقدر بیشتر ادامه دار باشه بیشتر باعث فجایع میشه مگه اینکه تمام باورها و اعتقادات پوسیده و مخصوصن باورهای مذهبی دور ریخته بشن و باعث شکوفایی دو جنس بشن .
تکبیر.
نوشته شده در ساعت 12:28 AM توسط No One
........................................................................................
سایت ها
My Community
سايت هاي خبري
دوستان
Design By Shiva © 2001