فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Thursday, May 05, 2005
همجنس گرایی :

قبل از همه بشتابید که یه سایت سیاسی باحال رو کشف رمز یا زهرا کردم که نویسنده اون با اسم خدا داد مینویسه و مطالبش شاهکاره و از خوندنش غافل نشین . بعد هم این بحث بی ناموسی همجنس گرایی رو فقط بخاطر تو مینویسم که خوابمو دیدی و خواب نما شدی . عزیزم , از قدیم گفتن دل به دل راه داره :)

همجنس گرایی هنوز در خیلی نقاط دنیا پذیرفته نشده اما بیشتر مردم ساکن روی زمین با این پدیده به دیده احترام و با درک و شعور نگاه میکنن . برخلاف سالهای گذشته که همه تصور میکردن انسانها باید فقط یک نوع روابط کلیشه ای و متعارف و روتین و شناخته شده داشته باشن , امروزه با پیشرفتهای علم روانشناسی و مشخص شدن جنبه های پیچیده انسان , بیشتر مردم به همجنس های خودشون این حق رو میدن که اونطوری که دوست دارن زندگی کنن تا از زندگی لذت ببرن .

اما این قضیه رو هرگز نمیتونید در کشور ایران پیاده کنید . چون در کشور ایران روابط جنسی زن و مرد بطور عادی گناه کبیره ست و حالا وای به اینکه روابط از نوع همجنس گرایانه باشه , میشه واویلا !!!!! حالا فکر نکنید که در کشور ما هم از این خبرها نیست و آفتاب اسلام میدرخشه بر سر ملت شهید پرور .... طبق آمار تعداد دختران همجنس گرا در ایران در حال رشده و دلیل اون هم محدودیت های ارتباط آزاد با جنس مخالف ذکر شده که باعث گرایش دختران به همجنس های خودشون شده که هیچ دردسری براشون ایجاد نمیکنه . نمونه های این ناهنجاری ها رو در دبیرستانها امروزه شاهدیم که هر روزه دخترانی رو اخراج میکنن که روی دستشون اسم دوستان و کسانی رو که دوست دارن با تیغ میبرن و تبدیل شده به معضل احتماعی !!!!! اما با تمام این حرف و حدیث ها فکر میکنین لزبین بودن در ایران بده ؟

یکی از مزایای همجنس گرایی در ایران اینه که هرگز به شما مارک و آرم ننگ نمیچسبه و شما میتونی به راحتی و آزادانه از زندگی کمال لذت رو ببری . میگین چطوری ؟ خیلی راحت ...
امروزه تعداد زنان مطلقه و بیوه در جامعه ما رشد صعودی پیدا کرده و پدیده زنان تنها یکی از معضلات جامعه ما شده . حالا در جامعه ای که رابطه زن تنها , با مرد غریبه رو حرام و زشت میدونه , فکر میکنین بهترین کار چیه ؟
مسلمه هیچ وقت کسی به شما بعنوان یک زن اعتراض نمیکنه که چرا دائم با یک زن میرید و میایین و یا حتا هزار تا زن و دختر در روز به خونه شما برن و بیان هیچ کس نه شک میکنه نه براتون حرف در میاره . اما کافیه که فقط یه مرد پاشو بذاره منزل شما ! حالا نه برای سکس , که برای یا تعمیر یکی از لوازم منزل و یا حتا یک رابطه کاری و صحبت کردن !!!!! از فردا سرتونو بین در و همسایه هم نمیتونین بلند کنین و ملقب به فاحشه و ج .. و ... میشید !!!! حتا در بعضی محلات جو اونقدر بده که زنها حتا جرات ندارن به مردی که ازشون آدرس سوال میکنه جواب بدن ! خب این یکی از مزایای لزبین بودنه که میشه به بهترین صورت ازش کمال استفاده رو برد در یک جامعه خشک مذهبی !!!!!!!

ولی قضیه به همین راحتی ها هم نیست . بر خلاف کشورهای دیگه , در کشور ما رسمه که کسی از نیازهای جنسی خودش و یا علاقه مندی هاش حرفی نمیزنه ! خانمها نهایت خودشونو بکشن از یکی دو صحنه هیجان انگیز اونهم با سانسور شدید از رابطه با آغاشون حرفی بزنن و بیشتر هم در مورد طول آلت آغاشون صحبت میکنن و مثل آغایون نیستن که از بسم الله تا زیر یه خم و دو خم خانم رو هم برای دوستانشون با آب و تاب تعریف کنن طوریکه رفیقشون موقع شنیدن شب واقعه , شلوارش رو هم خراب کنه !!!!!! به همین دلیل پیدا کردن شریک جنسی همجنس گرا برای خانمها در ایران یکی از مشکلات فجیعیه که گریبان این عده رو گرفته مگه اینکه شانس بیاری و دوستی پیدا کنی که اونهم به تو این نظر رو داشته باشه . بدتر از اون اینه که وقتی تو به فردی که دارای این تمایلاته برخورد میکنی و حست رو بهش میگی , طرف با اینکه خودش هم این احساس رو داره و خوشش میاد , اما در کمال وقاحت حسش رو انکار میکنه و رفتاری میکنه که پشیمون میشی که چرا اصلن به زبون آوردی و به احساست شک میکنی و سرخورده میشی !!!

از نظر جنسیتی میشه تفاوت مهمی رو بین زنها و مردها قائل شد :
برخلاف دخترها ، پسرها نمي ترسن که براشون مشکلي پيش بياد یا حرفی پشت سرشون باشه و خیلی در این زمینه آزاد تر هستن و اغلب پسرها هم تا حدی روابط همجنسگرایانه رو تجربه میکنن و 99% پسرها در سنین کودکی و نوجوانی همجنس گرایی رو تجربه میکنن . اما دخترها از بچگی با ترس بزرگ میشن و عامل اون هم بایدها و نبایدها و محدودیت های تحمیلی و بی انصافانه خانواده ها بوده . خب اين طبيعيه که دخترها و زنها خیلی کمتر به این مساله بها بدن و علنی مطرحش کنن ولی حقیقت اینه که بیشتر دخترها در سن بلوغ از دیدن بدن همجنس های خودشون مخصوصن سینه ها لذت میبرن و این اتفاق حتمن برای خیلی از شما پیش اومده که توی استخر با دیدن زنها و دخترهای خوش هیکل با لذت به بدنشون نگاه کرده باشین و پیش خودتون آرزو کرده باشین که برای لحظه ای اون دختر یا زن رو ببوسید یا در آغوش بگیرید و اندامش رو لمس کنید ... هر چند حقیقت اینه که همجنس گرایی تنها محدود به رابطه جنسی نیست و خیلی از افراد هستن که فقط در حد داشتن رابطه دوستانه با همجنس ارضاء میشن و از روابط جنسی متنفر هستن و عده ای هم بر عکس از روابط جنسی با همجنس استقبال میکنن و همینطور عده ای هم هستن که از هر دو جنس زن و مرد انتظار رابطه جنسی دارن ...
افرادی از این دست از کودکي با این احساس بزرگ میشن . نه يک حس جنسي ، فقط احساس راحتي بيشتري دارن با همجنس های خودشون باشن . وقتي بزرگتر میشن و به مسائل جنسی پی میبرن ، میفهمن که همراه اون احساس دوست داشتنی عاشقانه , يک احساس جنسي هم هست .
از نظر تکاملی هم همجنس گرایی یک پدیده کاملن طبیعیه و پسران و دختران در سن بلوغ در مدت کوتاهی همجنس گرا میشن و تمایل زیادی به همجنس پیدا میکنن که گاه بصورت جنسی و گاه بصورت عاطفی ظهور میکنه و بعد از مدتی کم کم این گرایشها تعدیل میشه و به جنس مخالف کشیده میشه .
همجنس گرایی تنها به احساسات جنسی محدود نمیشه و گاهی هم وسواس عاملی برای همجنس گراییه ! بعضی از زنها هستن که از بدن مردها نفرت دارن . مخصوصن از ترشح اسپرم مردها حالت تهوع بهشون دست میده . به نظر من هم بوسیدن یک زن از بوسیدن یک مرد خیلی بهتره و زنها بیشتر به نظافت خودشون اهمیت میدن و تمیزتر و ظریف تر هستن برخلاف مردها که رعایت این مسائل رو نمیکنن . حتا بعضی از زنها هستن که با اینکه از بودن با مردها لذت میبرن اما از نظر روانی نمیتونن به خودشون اجازه بدن که مردی با اونها رابطه جنسی ایجاد کنه و اینو به نوعی مغلوب شدن شخصیتی میدونن و خرد شدن شخصیتشون و داریم زن و شوهرهایی که بعد از سالها هنوز با هم رابطه جنسی ندارن و زن , هنوز باکره ست ... ! در کشورهای غربی این افراد مشکلی ندارن و براحتی به تمام خواسته هاشون میرسن . دو فرد لزبین برای بچه دار شدن به بانک اسپرم مراجعه میکنن و بعد از لقاح مصنوعی یکی از اونها حامله میشه و بچه دار میشن و با هم زندگی عادی ای رو دارن . و یا پدیده ای نوظهور به اسم Shemale ها که مردهایی هستن با ظاهر کاملن زنانه و فقط از نظر حنسی دارای عضو مردانه هستن , با زنانی دارای وسواس جنسیتی ازدواج میکنن .
اما دیدگاه خانواده ها تا چه حد تاثیر گذاره ؟
سوال سختيه . فکر نمي کنم خانواده ها نسبت به طرز زندگي این افراد بي تفاوت باشن ، بخصوص مادرها . برای نمونه مادرم همیشه متعجب و ناراحت بود چرا من مدام با پسرها دعوام میشه و اینکه چرا هیچ وقت برای بیشتر از یکهفته یک دوست پسر نمیتونستم داشته باشم . من معتقدم که مادرها واقعا در مورد آينده دخترانشون نگران میشن ، همینطور هم نمیشه گفت که مادری از تمایلات فرزندش بی اطلاعه و بعنوان یک زن کاملن میتونه درک کنه که دخترش چه تمایلاتی داره اما مطمئنا چيزي به روی خودش نمیاره و یا سعی میکنه خودشو به نوعی توجیه کنه که اشتباه میکنه !
- ازنظر دوست یابی و رابطه با دوستان هم مشکل زیادی وجود داره :
مشکل اينجاست که شما نمیتونی هم دوستان دخترت رو در کنارت داشته باشی و هم تظاهر کنی که از پسرها خوشت میاد . دلیلش اینه که وقتی با دوستان همجنست هستی بی اختیار از وجودشون لذت میبری و گاهی حرکاتی ازت سر میزنه که اونها رو متعجب میکنه مثل لمس کردن قسمتهایی از بدنشون یا بوسه های متعدد و حرفهای عاشقانه و نامه یا شعرهای سوزناک براشون نوشتن و از طرفی هم وقتی اونها دائم از تجربه هاشون با دوست پسرهاشون و یا روابط جنسی با پسرها صحبت میکنن , دلت میخواد خفشون کنی و فکر میکنی چقدر احمق و بی احساس هستن .

اما مهمترین قسمت جنبه مذهبیه که خیلی ها فکر میکنن چنین افرادی اعتقادات مذهبی ضعیفی دارن و یا ضد مذهب هستن :
حقیقت اینه که طبق آمار تعداد دختران و زنان همجنس گرای مذهبی مآب بیشتر از زنان و دختران عادیه . اگه دقت کرده باشین حرکات و رفتار دخترها و زنهای چادری در استخرها و حمام های عمومی خیلی صمیمانه تره و بیشتر با هم شوخی میکنن . این آمار مخصوصن بین دخترهایی که در خانواده های خشک مذهبی متولد شدن بیشتر به چشم میخوره . چون روابط جنسی و تماسی و مصاحبت این دختران و زنان با جنس مخالف کنترل شده و یا بطور مطلق صفره ولی در بین دختران دیگه آزادی عمل تا حدی وجود داره و فرصت برای آشنایی با جنس مخالف هست . خیلی از این افراد واقعا به خدا اعتقاد دارن و حتا نماز خون هستن . ولی هیچ ناهنجاری ای بین همجنسگرايي و اعتقاداتشون نمي بينن . در مورد همجنسگرايي در اسلام قوانینی وجود داره و اونها رو شایسته مرگ میدونن ، اما خیلی ها بهش اعتقادي ندارن . اسلام مال همه است ، حتي همجنسگرايان .

امیدوارم روزی قوانین بر پایه نیازهای انسانی شکل بگیرن . همونطوری که روزگاری افرادی رو که دارای بیماری های روانی خاص بودن و از اجتماع طرد میکردن و یا به قتل میرسوندن , امروزه اونها رو بیمار میدونن و سعی میکنن شرایط رو براشون طوری فراهم کنن تا راحت تر زندگی کنن و برای جامعه مفید باشن و درک شون میکنن , امیدوارم روزی هم برسه تا در همه جای دنیا چنین درکی برای همجنس گرایان بوجود بیاد .



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001