فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Monday, May 02, 2005
چس ناله های فلسفی :

تا حالا شده فکر کنین که چی هستین و کی هستین و اصلن روی این زمین صاحب مرده اسلام پرور چه غلطی میکنین ؟ نمیخواد برین تو نخ عرفان و مشتی جفنگیات تخیلی تحویل خودتون بدین که شما از بالایین و بالا میروید ! یا گیر بدین به اون مذهب بوگندو و بگین ما نفسمون از خداست ! گور بابای همه اینها , تو خودت در حال خاضر چی هستی ؟ اون مهمه . اگه جواب دادی معلومه یه جو مغز تو کاسه سرت پیدا میشه :

- میتونی از ديد خانواده يه ايده آليست هالو باشی که توانايی چرتکه انداختن روی ارزش آدما با کمک مسائل مادی رو نداری و بلد نیستی انسانیت رو با ابزار مادیات بسنجی !

- از ديد فاميل يه دختر سرکش و لات آسمون جل هستی که بیشتر از اونی که به کلاس و قر و فرش اهمیت بده و دو ساعت جلوی آینه با خودش ور بره و بکش خوشگلم کن بازی در بیاره یا مثل دخترهای تیتیش مامانی فامیل دامن بلند و جوراب شلواری رنگ پا بپوشه و سنگین و با کلاس بشینه و پاهاشو مثل خانم ها رو هم بندازه و یه ژست چس دماغ هم بگیره که وزن متانتش رو به رخ دیگران بکشه و خودشو از عارضه ترشیدگی نجات بده , مدام مثل میمون در حال جفتک انداختن و کشتی گرفتن و گیر دادن به پسرها و مردهای فامیل هستی تا نشون بدی خودتی نه چیزی که دیگران میخوان !

- از دید مسن ترهای خانواده و پدر و مادر و خاله ها و ننه و بابا بزرگت , یه دختر گاگولی که حتا اونقدر عرضه نداشته تو سن 18 سالگی يه آقای دکتر یا مهندس ژيگولی با کیف سامسونت و عینک دودی و موبایل و صورت سه تیغه رو تور کنه و روزاشو پای سينک ظرفشویی یا تلفن کردن به اقدس و بتول و کثوم و زری و پری و اره اوره و شمسی کوره بگذرونه و بعد از 9 ماه هم یه عروسک زنده پس بندازه و باهاش خاله بازی کنه و شب به شب هم لنگاشو هوا کنه و احساس کنه که خیلی خوشبخته و دیگران هم باورشون بشه که عاقبت به خیر شدی !!!!!

- از دید فامیل های گدا گودول ترک بابات تو یه جرثومه فسادی که همه رو آلوده میکنی و نباید کسی باهات رفت و آمد کنه و برای سلامتی ناموس آغاهاشون خیلی خطرناکی , چون مثل اونها بلد نیستی جانماز آب بکشی و دور خودت لاحاف بپیچی و یه چشمی رو بگیری تا خدا هم چشمش بهت نیافته و برای همین خیلی جلف و سبکی !

- از دید حاج آغا حراستی اداره , تو شبیه ویروس ایدزی برای اسلام و وجودت اسلام رو شدیدن به خطر می اندازه و باید تو رو سنگسار کرد . حیف که امامش فرمان جهاد نداده وگرنه منو میانداخت تو گونی و میبرد بیبون و دینش رو به اسلام حسابی ادا میکرد !

- از دید دزد و قاتل های زندان ورامین تو یه فرشته نجات و ماشین جوک خستگی ناپذیر خیلی لاتی که بعضی وقتها توی لات بازی و حاضر جوابی دست خانم بزرگها رو هم از پشت میبندی و اگه یه هفته زندان نری , شورش میشه و چند نفر لت و پار میشن و سر از انفرادی در میارن !

- از دید آخوند زندان تو یه عنصر نا مطلوب و از عوامل نامرئی شیطان بزرگی و وجودت باعث اغفال زندانی ها میشه و باید زیر آبت رو زد تا هم اسلام و هم مومنین زندانی (!) رو نجات داد !

- از دید سرباز منشیت تو یه آدم مریخی هستی که شبیه زن خلق شده و آلیس در سرزمین عجایب باید جلوت لنگ بندازه .

- از دید خواننده های وبلاگت تو چند نفری و هم مردی هم زنی هم همجنس بازی هم دوجنسه و هم فاحشه ای هم خانمی و بیشتر مثل جمعیت کوران و فیل میمونی !!!!!

- از ديد بعضی دوستانت يه بی خيال بيغم و کون گشادی که هرچی روزگار ميزنه تو سرت , زير سيبيلی رد ميکنی و به روی خودت نمياری و فقط زندگی میکنی !

- از ديد بعضی از خانم های همکارت يه آدم قوی و محکم و اسطوره ای شکست ناپذیری هستی که می تونه جفت پا از رو دست اندازهای زندگی بپره و 4 نعل به سوی خوشبختی بتازه و به چرخ گردون شکلک در بیاره و یه شصت باد کرده بهش نشون بده .

- از ديد مربی تنیست يه استعداد کشف نشده هستی که به خودش زحمت يادگرفتن ۴ تا تکنيک ساده رو هم نميده تا بتونه به مقام قهرمانی برسه و آبروی زنهای ایرانی رو تو دنیا بخره و فقط دوست داره پولهاشو دو دستی بده به خانم مربی و با راکت بیفته تو جون توپ بدبخت و هی سوتش کنه اینطرف و اونطرف و ذوق مرگ هم بشه که داره ورزش میکنه ارواح عمه ش !!!!

- بین خانمهای چاق و شکم گنده استخر , تو یه آرزوی محال و مایه حسرت اونهایی .

- از ديد همسايه های آپارتمان روبروییت تو یه زن جلف و بی شخصیت و پتییاره سادیسمی هستی که فقط بلده تابستونها بیاد لب استخر دراز بکشه و رینگ پستونهاش رو نشون شوهرها و پسرهای اونها بده و حشریشون کنه و بعد که همه رو حسابی انداخت تو جون هم , بره زیر کولر و آبجو تگری بخوره و به ریششون بخنده !

- از دید معلم رقصت , بدنت مثل موم نرم و قابل انعطافه فقط به این شرط که جلوی شکم صاحب مرده ت رو بگیری و کاه و کاهدون رو با هم نبلعی !!!!!!

- از چشم پدرت تو یه دختر بی حیای چشم سفیدی که آبروی خانواده رو بردی با کارهات و هیچ امیدی هم به آوردنت به راه راست نیست چون حرفهات رو رک میزنی و برای دل خودت زندگی میکنی نه برای دل هیچ بنی بشر دیگه ای از جمله پدرت !

- از دید خواهرت تو یه رقیب خطرناک در نبودش برای شوهرش هیزشی که میتونی کلی آتیش بسوزونی و از دید شوهر خواهرت تو یه زاپاس و جایگزین و همسر یدکی برای زمان نبود خواهرت هستی که میتونی بطور کامل همه منظورهاش رو برآورده کنی !

- از دید خواهر زاده هات تو یه خاله لات و خیلی باحالی که خوب حال ننشونو میگیری !

- از دید همسایه خاله ت تو یه دختر آفتاب مهتاب ندیده و معصوم و ملوسی که به پسر اون فامیلشون که تو علی آباد کتول از توابع دوقوز آباد سفلی دانشجو رشته کشاورزی و مرتع داریه و یه گاوداری رو اداره میکنه و تنش بوی پهن و شاش گاو میده , خیلی میآیی و باید زودتر بیاد خواستگاریت تا کسی تورت نزده !

- از دید عمله جوادهای خیابون تو یه تیکه گوشتی که باید همونجا وسط خیابون کوبیدت زمین چون هر قدمی که راه میری به نظر میاد که یه موتور لذت متحرک در حال قدم زدنه !

- از دید دوست پسرهات تو یه فرشته ای که اشتباهی اومده روی زمین و باید تو رو تا جوونی خفه کرد و مومیایی کرد تا هیچوقت پیر نشی و عشق پلاسیده نشه !!!!!

- از دید خدا تو یه بنده بی چشم و روی جاکشی که بابای هر چی پیغمبر و امامه سوزوندی و شرررررررر شاشیدی به قوانین الهی و یک مرتد پست فطرتی که نه تنها خودت کافری که هر کسی هم باهات نشست و برخاست میکنه , اغفالش میکنی و از دین بر میگردونیش و دستهای ملاها رو تو حنا میذاری !

- از دید برادر عزرائیل تو یه آدم حقه بازی که همه رو سر کار میذاری و مرگ هم ازت فراریه !

- از دید شیطان تو یه بنده خلفی که جنست شیشه خرده و براده آهن داره و باید ریختت توی الک تا خالص بشی چون حتا شیطون رو هم درس میدی !!!!!!

خلاصه از ديد همه ، يه چيزی هستی ! اما وقتی خودتو تو آينه نگاه ميکنی می بينی یک "هيچ " هستی که احساس ميکنه سستی زمينی که زير پاهاشه بدجوری آزارش ميده .گاهی تو فضايی که اسمشو گذاشتن زندگی واسه يه نفس کشيدن هم بايد زحمت بکشه . با همه زحمتی که واسه فرديتش کشيده‌ ، ‌همه ی اون رياضتهایی که برای استقلال و روی پای خودش ايستادن کشیده و کلی حرف از این و اون شنیده یا همه ی زحمتی که واسه رسیدن به مفهوم دیگه ای از زندگی ، متفاوت از آدم های دیگه کشيدی قدر يه دونه ارزن هم واسه هيچکس ارزش نداره ! اگر در کسوت من شور و حالی نيست ، اگر ما را پشيزی هم نمی گيرند پس چه بايد کرد ؟... فقط ميدونم واسه اينجور وقتا گريه خيلی کوچيکه . اما میشه قشنگ شاشید به همه ارزشهای زندگی و فکر کرد هم چیز روبراهه !!



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001