فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Friday, April 22, 2005
طب الاسلام ( 2 ) , گریه درمانی :

توی مجله ای خوندم که نوشته بود در کشور هندوستان کلینیکی ایجاد شده و بیماران رو بوسیله خنده درمان میکنه و بیشترین موفقیت در این شیوه جدید هم در بین بیماران قلبی – عروقی بوده !!!! وقتی این مطلب رو خوندم یاد کشور خودمون ایران افتادم :

در کشور ایران ما متخصصین زیادی در کلیه امور داریم بصورتی که حتا اونها رو صادر هم میکنیم بعنوان متولیان فرهنگ اسلامی به کشورهای غربی برای ایجاد موسسات فرهنگی اسلامی در کشورهای دیگه .
ما در ایران هم از این کلینیک ها زیاد داریم ! مساجد " بتکده ها " ، حسینیه ها " فراموشخانه " , بیت رهبری " خانه عفاف " و تکایا و امامزاده ها و ... همه و همه کلینیک های درمانی ما هستن . البته فرقی که بین ایرانی ها با هندی ها هست اینه که ما بیماران رو با گریه درمان میکنیم و صد البته باید بدونید که درمان اسلامی خیلی موثر تره مخصوصن برای بیماران قلبی و عروقی و اونها رو برای همیشه از شر بیماری خلاص میکنه و به لقا الله پرتاب میکنه !!!!!!!!!
البته این گریه درمانی سابقه تاریخی داره :
عده ای بعد از انقلاب در ایران روی کار اومدن که تخصص شون گریوندن مردم بود . البته در زمان شاه رحمت الله هم چنین جانورانی داشتیم که روضه خون بودن و در قبال دریافت چند ریال سیاه و البسه دست دوم مردم و لقمه ای غذای پس مونده , میاومدن و برای خانواده های مذهبی روضه ای میخوندن و باعث میشدن قطره اشکی با زور و تلپ و تولوپ از چشمهای مردم بچکه تا از خوشی زیادی ذوق مرگ نشن . همین خوشی زیادی هم زد زیر دل مردم و باعث شد هوس عمل فجیعی بنام " انقلاب " به سرشون بزنه اونهم انقلابی که در هیچ جای دنیا وجود خارجی نداشت یعنی انقلاب اسلامی !!!!!!

بعد از انقلاب کسب و کار این جماعت گریان حسابی گرفت و رونق خاصی پیدا کرد . کسانی مثل آهنگران مزلف و یا حاج منصور مادر صلواتی و دیگرانی که دکترای گریاندن داشتن چنان در حکومت اسلامی گل کردن که مفتخر به القابی اشرافی - اسلامی ، یعنی " سید " شدن که همون مترادف کنت و لرد و دوک و ... در کشورهای غربی بود !!!!!!! آغاز جنگ هم کاسبی این جماعت رو بیشتر رونق داد و مشتی جوون های بدبخت رو با مرثیه های سوزناکشون اغفال کردن و روی مین فرستادن ....

ولی حالا ما ايرانی ها , بر خلاف مردم کشورهای دیگه دنیا که خنده بهشون انرژی میده , مردمی هستیم که غم و غصه و گریه بهمون هویت میده و خیال میکنیم گریه تمام مشکلاتمونو درمان میکنه و هرچقدر بیشتر زانوی غم بغل بگیریم بهتره و کارمون درست میشه . بجز اینها این گریه کردن و غم پرستی چنان در گوشت و خونمون نفوذ کرده که حتا در مواقع شادی و بیکاری و یا بیرون از مرزهای ایران هم بدنبال اون میگردیم !!!!!
دقت کردین که خیلی از مردم و حتا خیلی از پولدارهای جامعه ما هستن که وقتی بیکار میشن یهو یادشون میافته که مسلمون زاده هستن و فوری زنگ میزنن به یکی از این ماشین های تولید گریه " آخوندها " تا بیان و براشون مرثیه ننه من غریبم بخونن و به زور از چشمشون اشکی خارج کنن ؟

آقا هنوز هم ما بعد از 1400 سال عادت داریم که وقتی به مشکلی برخورد میکنیم سرمونو بالا بگیریم و دستهامونو هوا کنیم و زار زار اشک بریزیم و قیافه مادر مرده ها رو به خودمون بگیریم تا خدای آسمونها دلش به رحم بیاد و مشکلمون رو حل کنه در صورتیکه نمیدونیم بجای این مسخره بازیها باید با خنده و روحیه بالا آستین ها و بالا زد و همت و تلاش کرد و به جنگ مشکلات رفت و با کوشش مشکلات رو حل کرد .
هنوز هم وقتی دچار مشکل میشیم بلند میشیم از این سر کشور میریم اون سر کشور برای پرستش و زیارت قبر رضا و حسین و فاطی و معصومه و عبدالعلی و ... و بست میشینیم و زار زار گریه میکنیم تا فرجی بشه و درهای موفقیت به روی ما باز بشه در صورتیکه همون زمان رو صرف سازندگی و خود شناسی و فکر کردن به این بکنیم که کجای کارمون خطا بوده و بعد بریم به جنگ مشکلات , موفق تر هستیم و زمان و عمرون رو حروم نکردیم !!!!! ولی متاسفانه اینها در کشور ما جا نیفتاده و عمر ما ایرانی ها مثل چرک کف دست همینطوری حروم میشه ... سید حسن گیله مرد در همین رابطه مطلبی نوشته که خیلی جالبه :

" ما ملتی هستيم که محرم داريم ، صفر داريم ، تاسوعا داريم ، عاشورا داريم ، اسيری زينب داريم ، ناکامی قاسم داريم ، دو طفلان مادر مرده مسلم داریم ، حلق عطشناک علیصقر (!) داريم ، دو دست بريده حضرت عباس داريم ، فرق قارچ خورده " شکافته " علی داريم ، وفات رهبر فسیل " جاکش کبیر " داریم ، دست چلاق رهبر عنتر فرزانه هم داریم و هزار بهانه برای آبغوزه گرفتن , ولی دریغ از خندیدن و خنده رو سم مهلک و گناه کبیره و شرک و همردیف با زنا و قتل میدونیم "

- طرف فلان کسش میمیره و یک روز و دو روز و یکماه و یکسال و یهو میبینی چند سال میگذره و طرف تا اسم فلانی میاد اشکهاش شرشر سرازیر میشه . حالا بجای اینکه بیاد لحظات شادی که با اون فرد بوده بخنده و خوشحال باشه از لحظات بودن باهاش , فقط زار میزنه و هر جمعه شب کار و زندگی و زن و بچه رو میذاره و میره سر قبرش بجای اینکه به فکر آینده باشه و جماعت زنده ها و سعی کنه اشتباهش رو تکرار نکنه و سعی ش رو بذاره برای انسانهای نیازمند , بهترین زمانهای زندگیش رو حروم میکنه و نفرین بجونش میخره !
- فلان روز یه آدمی که معلوم نیست کی بوده مرده و حالا بعد از 1400 سال هنوز هم که فلان روز میرسه یک مشت روانی زنجیری دور هم جمع میشن و عربده میکشن و زار میزنن به زور و یک مشت حرفهای سوزناک تخیلی از خودشون میبافن و نمایش های روحوضی و ادا و اصول در میارن تا با هزار زور و فشار , قطره اشکی از چشمشون در بیاد و تازه بهشون بر میخوره چرا تو میخندی و گریه نمیکنی !!!!!

همینه که روحیه مردم کشور ما اینقدر کسله و جوونهای ما روحیه زندگی ندارن و میل و امید به زندگی در کشور ایران منفیه !!!!!! طبیعیه که وقتی نیمی از روزهای سال رو ما عزا داری میکنیم و هنوز کفن یکی خشک نشده فردا جشن تولد اون یکی رو باید جشن بگیریم و هنوز کیک تولد فلان پیغمبر رو نخوره فرداش باید هلاکت فلان امام رو جشن بگیریم , نتیجه این میشه که مردم وقتی اسم دین میاد استفراغشون میگیره ! وقتی یه چادری میبینن آلتشون سیخ میشه , وقتی ملا میبینن , عارضه اسهال بهشون دست میده و ...
حالا با همه اینها فکر نمیکنین خوبه گریه درمانی رو هم وارد لیست درمانهای نوظهور دیگه کرد ؟ چون با گریه درمانی آدم پولدار میشه , مشکلاتش حل میشه , سبک میشه , نور ایمانش بالا میره , عمرش به بطالت نمیگذره , روحیه اش حسابی بالا میره , امید به زندگی پیدا میکنه و ... بیخود هم نیست که این ضرب المثل رو گفتن که بعد از خنده گریه ست ! یعنی خنده درمانی مقدمه ای برای گریه درمانیه .
تکبیر.



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001