● زن , عروسک خیمه شب بازی یا شریک زندگی :
امروز وبلاگ دوست عزیزی رو میخوندم در مورد یکی از دوستانش نوشته بود و براش اظهار تاسف میکرد . نوشته هاش واقعا جالب بود و باعث شد برم رو منبر , بحث بر سر کسانی هست که وجود دارند اما وجودشون احساس نمیشه و اگر هم احساس میشه فقط برای رفع حاجت هست :
تراژدی غم انگیز سوء استفاده از زنان تنها به سوء استفاده های جنسی محدود نمیشه و قسمت اعظمش مربوط به استثمار زن در خانواده هست . در خانواده های ایرانی که اغلب قدرت مطلقه در مرد خلاصه میشه زن همیشه نقش یک کنیز رو ایفا میکنه که حق و حقوق قانونیش هر چی که باشه یا نباشه رو مرد زندگیش تعیین میکنه , نه قانون و نه وجدان ! اصولا در ایران و در روابط بین زن و شوهر مخصوصا وقتی پای مسائل ناموسی به میون میاد قانون حق دخالت نداره و این مرد یا در واقع شوهر زن هست که مجری قانون میشه بنا به تربیت و فرهنگ اجتماعیش و میتونه تشخیص بده حالا چه درست چه غلط که زن مستحق تنبیه یا کتک یا شکنجه روحی و یا حتی مرگ هست !
مردان نقش عمده ای رو در استثمار زنان ایفا میکنن که البته منظور من مثل همیشه همه مردها نیست ! مرد وقتی ازدواج میکنه خودش رو صاحت و مالک زن میدونه که از نظر من کاملا طبیعی هست چون : دختر هم در زمان دوستی و هم در زمان عقد و ازدواج و نامزدی و خلاصه تمام مراحل طوری وانمود میکنه که انگار عروسکی هست پشت ویترین و خواستگار هم یعنی مشتری ای که در هر زمانی به دید سوداگر باید بهش نگاه کنه و خریدارش بشه ! طبیعی هست که وقتی کسی مالی رو خریداری میکنه خودش رو صاحب اون میدونه ! وقتی دختر چشم و گوش بسته فقط از روی نیاز و عرف و گاهی حتی زور و کتک وادار میشه به ازدواج مردی دربیاد و اون مرد هم وادار میشه برای تصاحب این دختر مشکلات بیشماری رو پشت سر بگذاره تا بتونه صاحبش بشه مسلمه که خودش رو مالک زن بدونه و مثل عروسکی خیمه شب بازی با کشیدن تارهای وجود اون زن , به بازیش میگیره و مورد سو استفاده قرار میده و در صورت هر گونه اعراضی فورا نقاط ضعفش رو به رخ زن میکشه و در صورت عدم منطق و محکوم شدن , از ابزاری بنام زور بازو و تحریم های خشن و رفتارهای جاهلانه استفاده میکنه !
رایجترین اونها زندانی کردن زن در خانه , کتک زدن زن وقت و بی وقت و عدم دادن نفقه و خرجی به زن هست که تمام این اختیارات رو اول عرف و سنن و پوسیده و بی ریشه مرد سالارانه و تعصبات کور و ارتجاع سیاه و بعد هم دولت آخوندی بهش تفویض کرده ! این واقعا دو از انسانیت هست که هنوز هم مردانی رو میبینیم که زنان خودشون رو در پشت پرده های ضخیم پنجره ها مخسور میکنند تا چشم موجودات نامرئی به اونها نیافته ! و این زنها چقدر بدبخت و احمق هستند که حاضر میشن به خاطر اینکه آرم بیوه شدن و طلاق روی پیشونیشونن نخوره تن به هر خفت و خواری و پستی بدن و عمر عزیزشون رو تباه کنن ! واقعا این مردها این نکته رو نمی دونن که اگر زنی از شوهرش خوشش نیاد و چشمش بدنبال مرد دیگه ای باشه حتی در موقع سکس هم می تونه تصور کنه که در آغوش همون مرد ثالث قرار گرفته و داره از اون لذت میبره ..
چرا همیشه مردها باید تعیین کنند که نیاز یک زن به کقش و لباس و لوازم زنانه چیه ؟
هیچ وقت ظلمهایی رو که به زنها اعمال شده رو فراموش نمیتونم کنم ! مردهایی رو که باید تعیین کنند زنشون چند بار حمام بره ! موهاش رو چه رنگی کنه ! چقدر غذا بخخوره ! کجا بره ! برای دیدن مادر و خانوادش چه زمانهایی رو بگذاره و .... نمیدونم مردها کی میخوان بفهمن که آزادی فردی یعنی چی ؟ مردها کی می خوان یاد بگیرن که باید به زن به دید انسانی برابر و هم طراز با حقوق یک مرد نگاه کنند ! مردها کی می خوان یاد بگیرن که زور نکن و بفهمن که همسر یعنی یک دوست در درجه اول و بعد همسر و فردی با وظایف خاص ! مردها کی میخوان بفهمن که نیازهای یک زن هم سطح مردهاست و حتی بیشتر و این موجودات نازنین اگر کمی , فقط کمی بهشون توجه بشه ناخودآگاه میشن وصله های جدا نشدنی که زندگی مرد رو میتونن بهشت کنن ! نمیدونم تا کی باید شاهد دعواهای زن و شوهرها باشیم برای دادن اجازه کار به همسرانشون ! برای اجازه تحصیل به همسرانشون ! برای دادن اجازه گرفتن پاسپورت به همسرانشون و ..... ! تا کی باید وظایف زنانه جدا باشه و مردانه سوا ؟ اینکه مردی غذا بپزه یا ظرف بشوره یا خونه داری کنه و بچه داری , گاه به گاه , چه اشکالی داره ؟ یعنی فقط تمام کارهای درون خونه باید آوار بشه رو سر زن و کارهای بیرون هم بریزه سر مرد ؟
نمیودنم مردها تا کی میخوان تحقیرو تمسخر زنها رو ادامه بدن ؟ همه اینها از این ناشی میشه که مردهای ایرانی شناخت دقیق و کاملی از زنها و بقول خودشون ضعیفه ندارن ! و این عدم شناخت باعث مشکلات وحشتناکی شده غیر قابل جبران ! فقط از تمام این حرفها نیشه یک نتیجه گرفت که 90 درصد مردان ایرانی بیمار هستند ! شکاک و بد بین و دارای وسواس ! همونطور که حق زنها رو نباید زیر پا گذاشت مردها رو هم باید در نظر گرفت ! چرا باید همه وظایق بدوش یک مرد باشه ؟ مرد به دید منبع درآمد دیده بشه و اگر روزی نتونه از عهده این وظیفه بر بیاد تبدیل بشه به غز دونی ! خیلی جالب تر نمیشد اگر هم زن و هم مرد با هم کار میکردن و با هم برای آینده و زندگیشون خرج و پس انداز میکردن ؟ اینکه تمام کارها رو سر یکی از طرفین خراب بشه واقعا خرد کننده و بدور از انصافه !
زن و مرد محتاج همدیگه هستند برای تکامل ! مثل دو نیمه سیب ! هر دو از یک جنس یعنی انسان هستند و هر کدوم کامل نسبی , اما زمانی که این دو نیمه به هم میرسند , به کمال میرسن ! زندگی ای رو باید بنا نهاد که در اون هم به زن و هم به مرد ظلم نشه و هر دو بطور یکسان در زندگی شریک باشن ! چون زندگی زناشویی یعنی شراکت دو انسان و شراکت هم یعنی برابری و همکاری متقابل . بدون اینها زندگی زناشویی مفت خدا هم ارزش نخواهد داشت . .... تکبیر .
ما رانده گان باغ خداییم
ما هر دو از یک خاک و هواییم
وقتی که ما را از گل سرشتند
با جوهر عشق ما را نوشتند
تو سیب سرخو از شاخه چیدی
تو روح عشقو در من دمیدی
همراه ما بود از آفرینش
وسوسه های این قلب سرکش
عشق و محبت با ما عجین شد
از اولین روز قسمت همین شد ....
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
نوشته شده در ساعت 1:36 AM توسط No One
امروز وبلاگ دوست عزیزی رو میخوندم در مورد یکی از دوستانش نوشته بود و براش اظهار تاسف میکرد . نوشته هاش واقعا جالب بود و باعث شد برم رو منبر , بحث بر سر کسانی هست که وجود دارند اما وجودشون احساس نمیشه و اگر هم احساس میشه فقط برای رفع حاجت هست :
تراژدی غم انگیز سوء استفاده از زنان تنها به سوء استفاده های جنسی محدود نمیشه و قسمت اعظمش مربوط به استثمار زن در خانواده هست . در خانواده های ایرانی که اغلب قدرت مطلقه در مرد خلاصه میشه زن همیشه نقش یک کنیز رو ایفا میکنه که حق و حقوق قانونیش هر چی که باشه یا نباشه رو مرد زندگیش تعیین میکنه , نه قانون و نه وجدان ! اصولا در ایران و در روابط بین زن و شوهر مخصوصا وقتی پای مسائل ناموسی به میون میاد قانون حق دخالت نداره و این مرد یا در واقع شوهر زن هست که مجری قانون میشه بنا به تربیت و فرهنگ اجتماعیش و میتونه تشخیص بده حالا چه درست چه غلط که زن مستحق تنبیه یا کتک یا شکنجه روحی و یا حتی مرگ هست !
مردان نقش عمده ای رو در استثمار زنان ایفا میکنن که البته منظور من مثل همیشه همه مردها نیست ! مرد وقتی ازدواج میکنه خودش رو صاحت و مالک زن میدونه که از نظر من کاملا طبیعی هست چون : دختر هم در زمان دوستی و هم در زمان عقد و ازدواج و نامزدی و خلاصه تمام مراحل طوری وانمود میکنه که انگار عروسکی هست پشت ویترین و خواستگار هم یعنی مشتری ای که در هر زمانی به دید سوداگر باید بهش نگاه کنه و خریدارش بشه ! طبیعی هست که وقتی کسی مالی رو خریداری میکنه خودش رو صاحب اون میدونه ! وقتی دختر چشم و گوش بسته فقط از روی نیاز و عرف و گاهی حتی زور و کتک وادار میشه به ازدواج مردی دربیاد و اون مرد هم وادار میشه برای تصاحب این دختر مشکلات بیشماری رو پشت سر بگذاره تا بتونه صاحبش بشه مسلمه که خودش رو مالک زن بدونه و مثل عروسکی خیمه شب بازی با کشیدن تارهای وجود اون زن , به بازیش میگیره و مورد سو استفاده قرار میده و در صورت هر گونه اعراضی فورا نقاط ضعفش رو به رخ زن میکشه و در صورت عدم منطق و محکوم شدن , از ابزاری بنام زور بازو و تحریم های خشن و رفتارهای جاهلانه استفاده میکنه !
رایجترین اونها زندانی کردن زن در خانه , کتک زدن زن وقت و بی وقت و عدم دادن نفقه و خرجی به زن هست که تمام این اختیارات رو اول عرف و سنن و پوسیده و بی ریشه مرد سالارانه و تعصبات کور و ارتجاع سیاه و بعد هم دولت آخوندی بهش تفویض کرده ! این واقعا دو از انسانیت هست که هنوز هم مردانی رو میبینیم که زنان خودشون رو در پشت پرده های ضخیم پنجره ها مخسور میکنند تا چشم موجودات نامرئی به اونها نیافته ! و این زنها چقدر بدبخت و احمق هستند که حاضر میشن به خاطر اینکه آرم بیوه شدن و طلاق روی پیشونیشونن نخوره تن به هر خفت و خواری و پستی بدن و عمر عزیزشون رو تباه کنن ! واقعا این مردها این نکته رو نمی دونن که اگر زنی از شوهرش خوشش نیاد و چشمش بدنبال مرد دیگه ای باشه حتی در موقع سکس هم می تونه تصور کنه که در آغوش همون مرد ثالث قرار گرفته و داره از اون لذت میبره ..
چرا همیشه مردها باید تعیین کنند که نیاز یک زن به کقش و لباس و لوازم زنانه چیه ؟
هیچ وقت ظلمهایی رو که به زنها اعمال شده رو فراموش نمیتونم کنم ! مردهایی رو که باید تعیین کنند زنشون چند بار حمام بره ! موهاش رو چه رنگی کنه ! چقدر غذا بخخوره ! کجا بره ! برای دیدن مادر و خانوادش چه زمانهایی رو بگذاره و .... نمیدونم مردها کی میخوان بفهمن که آزادی فردی یعنی چی ؟ مردها کی می خوان یاد بگیرن که باید به زن به دید انسانی برابر و هم طراز با حقوق یک مرد نگاه کنند ! مردها کی می خوان یاد بگیرن که زور نکن و بفهمن که همسر یعنی یک دوست در درجه اول و بعد همسر و فردی با وظایف خاص ! مردها کی میخوان بفهمن که نیازهای یک زن هم سطح مردهاست و حتی بیشتر و این موجودات نازنین اگر کمی , فقط کمی بهشون توجه بشه ناخودآگاه میشن وصله های جدا نشدنی که زندگی مرد رو میتونن بهشت کنن ! نمیدونم تا کی باید شاهد دعواهای زن و شوهرها باشیم برای دادن اجازه کار به همسرانشون ! برای اجازه تحصیل به همسرانشون ! برای دادن اجازه گرفتن پاسپورت به همسرانشون و ..... ! تا کی باید وظایف زنانه جدا باشه و مردانه سوا ؟ اینکه مردی غذا بپزه یا ظرف بشوره یا خونه داری کنه و بچه داری , گاه به گاه , چه اشکالی داره ؟ یعنی فقط تمام کارهای درون خونه باید آوار بشه رو سر زن و کارهای بیرون هم بریزه سر مرد ؟
نمیودنم مردها تا کی میخوان تحقیرو تمسخر زنها رو ادامه بدن ؟ همه اینها از این ناشی میشه که مردهای ایرانی شناخت دقیق و کاملی از زنها و بقول خودشون ضعیفه ندارن ! و این عدم شناخت باعث مشکلات وحشتناکی شده غیر قابل جبران ! فقط از تمام این حرفها نیشه یک نتیجه گرفت که 90 درصد مردان ایرانی بیمار هستند ! شکاک و بد بین و دارای وسواس ! همونطور که حق زنها رو نباید زیر پا گذاشت مردها رو هم باید در نظر گرفت ! چرا باید همه وظایق بدوش یک مرد باشه ؟ مرد به دید منبع درآمد دیده بشه و اگر روزی نتونه از عهده این وظیفه بر بیاد تبدیل بشه به غز دونی ! خیلی جالب تر نمیشد اگر هم زن و هم مرد با هم کار میکردن و با هم برای آینده و زندگیشون خرج و پس انداز میکردن ؟ اینکه تمام کارها رو سر یکی از طرفین خراب بشه واقعا خرد کننده و بدور از انصافه !
زن و مرد محتاج همدیگه هستند برای تکامل ! مثل دو نیمه سیب ! هر دو از یک جنس یعنی انسان هستند و هر کدوم کامل نسبی , اما زمانی که این دو نیمه به هم میرسند , به کمال میرسن ! زندگی ای رو باید بنا نهاد که در اون هم به زن و هم به مرد ظلم نشه و هر دو بطور یکسان در زندگی شریک باشن ! چون زندگی زناشویی یعنی شراکت دو انسان و شراکت هم یعنی برابری و همکاری متقابل . بدون اینها زندگی زناشویی مفت خدا هم ارزش نخواهد داشت . .... تکبیر .
ما رانده گان باغ خداییم
ما هر دو از یک خاک و هواییم
وقتی که ما را از گل سرشتند
با جوهر عشق ما را نوشتند
تو سیب سرخو از شاخه چیدی
تو روح عشقو در من دمیدی
همراه ما بود از آفرینش
وسوسه های این قلب سرکش
عشق و محبت با ما عجین شد
از اولین روز قسمت همین شد ....
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
نوشته شده در ساعت 1:36 AM توسط No One
........................................................................................
سایت ها
My Community
سايت هاي خبري
دوستان
Design By Shiva © 2001