فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Saturday, February 15, 2003
کونولوژی : " ماتحت العلوم " :

یا ایها الناس دست به قلم بشید برای نوشتن فحش .... منتظرم :

آقا یه دختر بی حیا که خدا بگم چیکارش نکنه ما رو از راه به در کرد امشب !!!! " حالا انگار من چقدر هم پاستوریزه بودم جون عمه ام " آذر خانم اینا منو اغفال کردن ! من هیچ کارم !!! آقا ما هر چقدر می خواهیم ادب و نزاکت رو رعایت کنیم این خلایق غیاث آبادی نمی گذارن که ! دیشب ما تو یه مطلبمون نوشتیم ماتحت , این خانم بهش برخورد که تو مگه عرب سوسمار خوری که همش از الفاظ عربی استفاده می کنی وقتی تو زبان شیرین فارسی معادل داریم " کون " پس چرا می نویسی ماتحت ؟!!!! فارسی رو پاس بدارید لطفا ! خلاصه که حکایت ما هم شده جریان این ندا که بیچاره " ج ... غ " رو با " ق " نوشته بود و زمین و زمان جرش داده بودن ! راستی به ترکه میگن قارچ خوردی؟ میگه والا تا حالا گارچ نخوریم آما دو دفعه جِر خوردیم !!!!! من در ارتباط با این دختره بی حیای چشم سفید به کشف بزرگی نائل شدم و اونم اینه که این خانم یک جهش ژنتیکی در کروموزومهای 46 و 45 بدنش صورت گرفته و بسمت قزوین متمایل شده احتمالا هم در زمان تولد بیمارستانی که مادرش در اونجا بستری بوده رو به سمت شهر شهید پرور قزوین بوده " مثل این جریان که میگن مستراح رو به سمت قبله نسازین , من چک کردم دیم تمام توالتهای خونه ما به سمت قبله ساخته شده " اگه این سایت قزوینیش رو هم ببینین که مثل خرابه های قلعه الموت می مونه می فهمین که این خانم چقدر از لفظ " کون " استفاده های شایانی می برن ..... هاهاهاها خوشت اومد ؟؟؟؟ حالا به من گیر میدی؟ صبر کن بقیش مونده :

آقا این قزوینی جماعت نمی دونم چرا به این عضو زیبای قوسی شکل که در اشکال مختلفی هم هست مثل طاقچه ای و صاف و کوهان دار و مشکی و قلمبه و .... اینقدر علاقه دارن و جوک های باحالی هم دربارشون نقل شده ! این پسرخاله منم که باباش قزوین کار میکرده قبل از تولدش , باز دچار قزوین گرفتگی شده " بر وزن ماه گرفتگی " ! مثلا پسره پر رو وقتی میخواد برای من چیزی رو بدون مو یا صاف تشبیح کنه همیشه مثالهای بیناموسی میزنه ! مثلا یک بار که صورتشون تراشیده بود 3 تیغه , بهم گفت دست بزن ببین صورتم مثل کون شده !!!! گفتم یعنی چی ا ؟ گفت یعنی مو نداره دیگه !!!! خاک بر سرت علی !!! بگذریم .......
یکبار از قزوینیه می پرسن آقا شما از کدوم قسمت درس ریاضی خوشت میاد ؟ میگه : یکان - ده کان - صد کان .......
یا
قزوینیه می میره و قبل از مرگ وصیت می کنه که من مُردم سنگ قبر منو شیب دار بسازین که بچه ها روش سرسره بازی کنن ...
یا
قزوینیه میره یه قالب یخ بخره ! بعد که میخره یک ساعت این قالب یخ رو میگیره بالا سرش و هی زیرش رو داشته نگاه می کرده ازش می پرسن چکار میکنی ؟ میگه هیچی والا . این داره چیکه میکنه می خوام ببینم این سولاخش کجاست ؟
یا
قزوینیه میره پرورشگاه بچه بگیره , بهش میگن م ...... یا می بری؟
یا
به قزوینیه میگن نظرت راجع به تحریم آمریکا علیه ایران چیه ؟ میگه والا از وقتی این آمریکا به ما پشت کرده ما از ایشان خیلی هم ممنونیم !
یا
یه تهرانی پا میشه میره قزوین پناهنده بشه داشته فرم پناهندگی رو میخونده میبینه همه جا نوشته فقط پناهندگی جنسی داده میشود .
یخ کنی بیمزه !
حالا ...
یک خاطره هم از بزرگ خاندان خودمون یعنی پدر بزرگ با حیام بگم که بمیرم براش که چقدر مظلوم و سر به زیره .... آقا این پدر بزرگ منو در سن 80 سالگی برده بودن بیمارستانی در انگستان تا آب سیاه چشمش رو عمل کنن ! خلاصه این آقا یک بلایی سر این پرستارها آورده بود که آخر سر براش پرستار سبیل کلفت آورده بودن . جریان از این قرار بود که هر زمان این پرستارها میرفتن سراغش و کافی بود خم بشن یا پشتشون به پدر بزرگم باشه یا بخوان فشارش رو بگیرن , این آقا سریع دست میبردن و وشگون و نیشتر و انگولکی از کون خانم می گرفتن و فیض میبردن ..... اما از اون بامزه تر این بود که این پدر بزرگ من که از مردم غیور خته آذربایجان تشریف داره و نمیتونه ببینه زنی بهش توهین کنه , یک بار که طبق معمول پرستاری رو وشگون گرفته بود پرستاره هم برمیگرده بهش یه بیلاخ میده که یعنی دمت گرم !!!! اما خوب به پدر بزرگ ما به زبان اصلی تفهیم میشه و فکر میکنه فحش داده و بلند میشه یه چک می خوابونه زیر گوش دختره و آی شری به پا میشه اون سرش نا پیدا ... آخه اونجا دست بلند کردن روی زنها جرم سنگینی داره مخصوصا بی دلیل باشه و بعد هم که با کمک مترجم و هزار بدبختی توضیح داده بودن چی شده ! همه مرده بودن از خنده و خود دختره یک ساعت داشته می خندیده . اما با این همه پدر بزرگم کارهاش به همین جا ختم نمیشد و زمانی هم که توی خیابان قدم میزد , میرفت پشت سر خانم ها و دستی برای تبرک میکشید به باسن مبارکه و بعد که خانم بر میگشت که اعتراض کنه چشمش به جمال یک پیرمرد با محاسن سفید می افتاد و اون هم که ختم روزگاره تظاهر می کرد که پشت خانم کثیف یا خاکی شده و داره تمیزش می کنه و در این مواقع کلی تشکر و بوسه از خانمها دریافت میکرد ! آخه اونها مثل ایرانی جماعت به سایه خودشون شک ندارن که پسره فقط به سمت پشت دختره نگاه میکنه دختره فکر میکنه طرف داره باهاش Anal sex کار میکنه و با کلاسور و کیف و لنگه کفش می کوبه تو ملاجش که تو چرا باسن منو نگاه کردی ! حالا انگولک و ... پیشکش !
و اما ....
چون بحث ما کون شناسی بالینی بود و کون هم با حرف " ک " شروع می شه , باید عرض کنم که این کلمه در زبان ترکی ببخشید آذری به چند شکل نوشته میشه و خونده و تلفظ میشه که فقط خود ترک جماعت " آذری " ازش سر در میارن :

اول بگم که ترکها به کون می گن جُت ! منم اینو نمی دونستم تا اینکه عمه گرامی و خانم آداب معاشرت ما که سر به تنش نمونه الهی با ایل و طایفه شریف و یک فوج کور و کچل تشریف میارن منزل ما برای سیاحت و ایران گردی از استرالیا !!! این دختر عمه منم فسقلی بود بعد هر چند دقیقه که می گذشت این عمه من به شوهرش با زبون اصلی می گفت : جُتَ باخ !!! " کونشو نگاه کن " آقا ما هم هی می گفتیم این چی میگه ؟ خلاصه آخر پرسیدم چیه صفحه قورت دادی؟ چی میگی ؟ گفت بابا این پوشک بچه وقتی راه میره , میره کنار و منم هی میگم نگاه کن یعنی ببین میزونه یا نه !!!!! خلاصه ما همه جوره از زبان و روابط خانواده پدری فیض بردیم و فهمیدیم که معنی این عضو چی میشه ! آخه همونطور که میدونین ما ایرانی جماعت همیشه اول از همه برای آموزش میریم سراغ راههای افتضاح و بی ناموسی ! مثلا من یادمه یه زمان داشتم آلمانی یاد میگرفتم و اول از همه میرفتم دنبال آلات و ادوات شریفه زنها و مردها و بعد هم فحش های خوار و مادر اونها و معادل سازی می کردم به فارسی . عین همین جریان هم دوره راهنمایی برام اتفاق افتاده بود که ما هر زمان فیلم های زبان اصلی نگاه می کردیم مامان قسمتهایی که متوجه نمی شدیم رو تا آخر فیلم مدام برامون ترجمه میکرد و همین باعث شده بود زبان ما قوی باشه ! خلاصه که میدونین لغت Fuck مثل لغت عضو شریفه زنها که توی ایران به هر چیزی از اِنس و جنس و شی گرفته الی آخر , وصل میکنن و میشه فحش , کاربرد داره تو زبان انگلیسی و مثل نقل و نبات رد و بدل میشه ! ما هم اون زمان IQ پایین بود و خوب طبیعتا یک لغاتی برامون ممنوعه بود و ترجمه نمیشد !! وقتی فیلم نگاه می کردیم , گاهی میزدم زیر خنده ! بعد مامان می گفت چی شد ؟ می گفتم هیچی ... و سرخ و سفید می شدم . آخه فکر میکردم که مثلا معتی Fuck به همون معنی واقعی کاربرد داره و اون زمان نمیدونستم که معانی دیگه ای هم داره و در هر جا یک نوع معنی خاص میده ! بعد یک روز کلی اصرار کرد که بگو و آخر گفتم این آقاهه تو فیلم به اون یکی فحش بد داد !!!! مامان گفت : چی گفت ؟ گفتم : زشته دیگه ! گفت خوب بگو چی گفت به انگلیسی ؟ خلاصه از اون اصرار از ما انکار و بعد هم کاغذ داد دستم و گفت پس بنویس لغتهایی رو که باعث خندت میشن !!!
خلاصه ما هم از اون اول بسمه الاه شروع کردیم به نوشتن : Fuck , kick ass ,Bitch , و ..... بگذریم از اینکه مامان یک ماه باهام قهر بود که تو فسقلی که دو کلاس هم سواد نداری این لغت ها رو از کجا یاد گرفتی ؟!!!! کاشف به عمل اومد که ما رفتیم سراغ دیکشنری و واژه یابی کردیم ...
خوب حالا بحث اصلی " ک " شناسی !! در زبان شیرین آذری :

یه دونه " ک " داریم که همون طور که مینویسن تلفظ هم می کنن مثل : کوکا . کانادا .
یه دونه " ک " داریم که همونطور مینویسن اما " خ " تلفط می کنن مثل : تراختور . بر وزن تراکتور .
یه دونه " ک " داریم که همونطور مینویسن اما " ه " تلفظ می کنن مثل : علی هبر . بر وزن علی اکبر .
یه دونه " ک " داریم که همونطور مینویسن اما " چ " تلفظ می کنن مثل : چچ . بر وزن کیک .
یه دونه " ک " داریم که همونطور مینویسن اما " س " تلفظ می کنن مثل : اسک . بر وزن عکس .
یه دونه " ک " داریم که همونطور مینویسن اما " ش " تلفظ می کنن مثل : فیزیش . بر وزن فیزیک .
یه دونه " ک " داریم که همونطور مینویسن اما " ق " تلفظ می کنن مثل : قُپن . بر وزن کوپن .
یه دونه " ک " داریم که همونطور مینویسن اما " گ " تلفظ می کنن مثل : دگمه . بر وزن دکمه .
یه دونه " ک " داریم که همونطور مینویسن اما اصلان تلفظ نمی کنن مثل : دُتر . بر وزن دکتر .

جل الخالق !!!!! به قول ترکها : آدام بشره ....

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001