فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Tuesday, January 14, 2003
توی مساله عشق و دوست داشتن روابط پیچیده ای حکم فرماست. یکی از اونها نشان دادن میزان عشق و علاقه به مخاطب هست . مدتیه می خواستم راجع به راههای ابراز وجود و علاقه این موجودات خشن و تا حدی احساساتی یعنی پسرها مطلب بنویسم اما فرصت نمی شد . راستش قصدم باز توهین نیست به مردها و فقط کمی جنبه طنز داره اما خوب باز هم می دونم خیلی از شماها بهتون بر می خوره و باز هم به من بد و بیراه می گین اما باور کنین که حقیقت محضه . این پسرها تنها موجودات خلقت هستند که اصلا راه و رسم نشون دادن عشق و علاقه به دخترها رو بلد نیستن یا خیلی ماست تشریف دارن یا خیلی داغ و آتشین برخورد می کنن حد وسط نداره . اغلب هم چنان دست گلهایی به آب میدن جوری که کسی رو که دوست دارن از دست می دن هیچ , حتی باعث ایجاد نفرت و انزجار هم می شن و این در حالیه که اصلا قصد بدی نداشتن اما خوب از برکت آخوند جماعت تو جامعه ای با افکار پوسیده و کهنه و عده ای مردم احمق از این بهتر نمی شه انتظار داشت . ... دخترهایی که دوست پسر دارن یا پسرهایی که دوست دختر دارند خیلی براشون پیش اومده که دچار این مشکلات مثلا " عظیم " بشن و اون هم راه نشون دادن علاقه به معشوق بوده که اکثرا بعلت عدم شناخت , افراط و تفریط کردن . برای باز کردن موضوع طبق معمول چند مثال می زنم :

عده ای هستن عاشق پیشه با روحیات و احساسات لطیف مثل برگ گل , بهترین واژه , لغت اوا خواهر هست برای این افراد .. پسرهایی از این تیپ برای نشون دادن علاقه خودشون راههای عجیبی رو انتخاب می کنند . برای مثال وقتی یک پسر از این تیپ می خواد محبتش رو به یک دختر نشون بده چند روزی با خودش شدیدا کلنجار می ره و بالا و پایین می شه و بعد از مدتی می ره و یک کتاب شعر از این شعرای روحوضی و معاصر و نو پرداز می خره و از صفحه اول جلد و مقدمه مترجم و فهرست و دیباچه ..... تا شروع کتاب رو پر می کنه از اراجیفی در وصف عشق و زیبایی ها و تعریف از خصوصیاتی که به گروه خون طرف هم نمی خوره و .... دختر بیچاره هم به جای خوندن کتاب مدام این جملات قصار رو می خونه و اشک می ریزه و از تعریف های اغراق گونه سر مست شده حسابی مخش می خوره و ....

یک عده داریم که ظاهرشون با باطنشون فرق داره ! وقتی بهشون نگاه می کنی فکر می کنی احساس و روحیاتشون مثل شبنم صبحگاهی و تارهای ابریشمین می مونه ! در صورتیکه وقتی باهاشون ارتباط برقرار می کنی می فهمی که طرف روحیاتش مثل سیم ظرفشویی خشن و زبر هست و بویی از لطافت روح و روان نبرده !!! خیلی بخواد هنر کنه احساس نشون بده یه لبخند آبکی تحویلت می ده و خلاص ..

یک دسته داریم که ظاهرشون به آدم حسابی ها می خوره اما روحیاتشون وسترن تشریف داره و طبع آنارشیستی دارن ! این عده برای نشون دادن علاقه به دختر کارهای خطرناک و مهیج انجام میدن ! یا دختر رو سوار ماشینشون می کنن و با سرعت 160 کیلومتر توی اتوبان راه می برن و بعد هم مستقیم راهی پزشکی قانونی میشن و یا با شوخی ها و هدایای ترسناک و وحشتناک سعی می کنن که مثلا قاپ دختره رو بدزدن ! برای نمونه گذاشتن سوسک مرده توی قوطی جواهرات که به زیبایی کادو پیچی شده باشه یکی از این نمونه هاست ..

یک عده داریم که دوست دارن همیشه متفاوت از دیگران باشن و بقدری پیازداغش رو زیاد می کنن که حتی از جن و انس هم فراتر می رن . مثلا این عده برخلاف دیگران که یکی از راههای نشون دادن عشق رو در هدیه دادن گل می دونن , کاکتوس هدیه میدن و منطقشون هم اینه که گل بدون خار که وجود نداره !!!!! حالا نمی دونم اگه یکی به جای دختر بهشون یک آدم دو جنسه بده باز هم از این کارها می کنن ؟

بعضی ها هستند که مثلا می خوان سورپرایز درست کنند و دختر رو ذوق زده کنند ! از کله صبح می افتن تو خیابون با دوست و آشناها بدنبال خرید چیزی که دختر خوشش بیاد . مثلا جدیدا مد شده عروسک های عجیب غریب هدیه می دن ! پسره می ره یک مار 6 متری می خره اندازه فلان باباش و می ده به دختر بیچاره !!!! این یعنی I LOVE U !!!!!!

یک دسته داریم که عشق گل هستن و توسط گل میخوان اظهار علاقه کنن. این عده چون راه و رسمش رو نمی دونن و طبق معمول ایرانیها همیشه فرهنگ و آداب و رسومی رو که دریافت می کنن نصف و نیمه و چپکی هست خودکشی میکنن با محبتشون و می رن یک تاج گلی که برای گذاشتن روی تابوت جنازه بکار می ره رو سفارش می دن و بعد هم این گل رو صاف می فرستن به محل کار دختر بیچاره و وسط اون هم یک تابلو به اندازه تابلوی سر در سازمان ملل , که اسم پسر در وسط اون نور بالا می زنه می گذارن که یعنی من اینو فرستادم ! حالا شما تصور کنین دخترها که موجوداتی خجالتی هستند و مخصوصا اصلا دوست ندارند از راز دلشون اون هم در موارد عاشقی کسی خبردار بشه با دیدن این گل و اون تابلو فدایت شوم چه حالی پیدا می کنن !!!!!
بازم هست ...
بعضی ها می خوان رمانتیک تر رفتار کنن و با آلات و ادوات صدا دار عشق رو نشون بدن !!! اگه اهل موسقی باشن یک گیتار برمی دارن و شروع می کنن به خوندن تصنیف های جوادی کوچه بازاری و اون رو ضبط می کنن و برای دختر بیچاره می فرستن یا اینکه وای به حال دختر اگه تلفنش پیغام گیر داشته باشه که هر روز باید در انتظار چند شعر عاشقانه دوزاری با نوا های نکره و گوش خراش معشوقش باشه !!!
من دوست دارم لیلی - من دوست دارم لیلی
ولی چه فایده افسوس ... ستاره سهیلی ... !!!
یک عده هستن که با مهمون کردن دختر ابراز علاقه می کنن ! باز هم توی این عده بعضی مسائل جا نیفتاده برای مثال پسره دختر رو مهمون می کنه به صرف قهوه و یا بستنی یا سان شاین در یک کافی شاپ کلاس بالا !! اما موقع پرداخت صورت حساب زل می زنه به دختر که یعنی دست کن تو جیبت !!!! بعضی ها می خوان مثلا دختر رو جایی دعوت کنن بنا به مناسبتی و می گردن و یک جای خیلی کلاس بالا انتخاب می کنن و چون خودشون تو عمرشون قدم به این جاها نگذاشتن و دائم تو قهوه خونه یا دیزی سراها بودن فکر می کنن اینجا هم همینطوره و دیگه خبر ندارن که حال و هوای این جور جاها چقدر متفاوت هست و شروع می کنن به بیکلاس بازی و چنان آبرویی از دختر می برن که .... . یادمه چند سال پیش در جایی کار می کردم و یکی از همکارها به بهانه کاری ولی در واقع برای صحبت کردن منو دعوت کرد به برج سفید که اون زمان معروف بود و خیلی باکلاس !! خلاصه رفتیم و موقع سفارش غذا شد و من چیزی سفارش دادم و دیدم اون مدام منو رو می خونه و شرشر عرق می ریزه و حدس زدم اصلا اسم خیلی از اینها رو نشنیده , حالا خوردن پیش کش !!!! خلاصه با هزار بهانه من براش چیزی انتخاب کردم و خوردیم و بعد این آغا هم که خر کیف شده بود زد زیر آواز .... خلاصه جوری شد من به بهانه دست شویی بلند شدم و فرار ....

بعضی ها هم هستند که اصلا فرهنگ و سواد هدیه خریدن ندارند . مثلا یادمه یکبار کسی تعریف می کرد که پسره برداشته بود براش یک دسته گل زرد خریده بود و اونم فکر کرده بود مخصوصا این کار رو کرده و خلاصه نزدیک بود کار به جاهای باریک بکشه ! بعدا معلوم شد بیچاره پسره خبر نداشته که رنگ ها هم معانی خاصی دارند و گل زرد نشانه نفرته نه عشق !!!!

یا برای مناسبتهای دوستانه معمولا مشروبات ملایم ئ ضعیف می خورن یا هدیه میدن !! این پسرهای احمق مثلا می خوان دختری رو به نوشیدنی دعوت کنن می گردن قوی ترین مشروباتی رو که پیدا می شه رو دستچین می کنن و کاری می کنن که دختره بیچاره با همون گیلاس اول راهی عالم هپروت بشه ! مثلا میرن سراغ وودکا و اسمیرنوف و کنیاک و ....

یک عده هم طبع نویسندگی و شاعری دارند اما یک ایراد دارند اونم اینه که یا نامه نگاری بلد نیستن و آبکی و جلف و بی سر و ته می نویسن یا بقدری بد خط هستن که طرف تا نامه رو زیر نور باز می کنه فونت ها شروع می کنن به جفتک و شلنگ تخته انداختن !! اینه که دختر بیچاره از خوندن نامه منصرف می شه و یا خیلی بخواد صبر نشون بده و تا آخرش رو بخونه نهایتش اینه که هیچی از مطالب نمی فهمه !! مثلا پسره شروع می کنه اول نامه تعریف کردن و وصف عشاق و این چیزها و بعد یهو می زنه به صحرای کربلا و از غم و هجران و زندگی خودش می گه !!!

اما آخرین قسمت مربوط می شه طبق معمول به آخوندها و زینب - فاطمه کماندو ها !!! این تیپ زباله دان احساسات هستند و اصلا احساسات نمی تونن نشون بدن درست مثل آجر و پاره سنگ می مونن و فقط حرف از خدا و پیغمبر و آخرت و غسل و نحوه طهارت و دخول و .... می زنن ! و یا از آداب و رسوم بچه ساختن در فقه اسلامی و این جور مسائل . تو دانشگاه یک دختر چادری ایکبیری داشتیم که مثل 118 بود با این تفاوت که به جای دادن آدرس و تلفن راهنمای گویای احکام ناب آخوندی بود . مثلا یادمه بحث بچه دار شدن بود و شروع کرده بود که آره موقع دخول باید حتما بسمه الاه گفت وگرنه چشم بچه می ره شصت پاش و یا بعد از عمل زناشویی باید فلان آیه رو خوند و .... !! من نمی دونم پس این همه آدم غیر مسلمان که بچه دار شدن لابد تا حالا هر کدوم یک موسسه بهزیستی باز کردن یا باغ وحش !!! این عده رفتارشون بسیار خشک و بدون احساس هست اما زمانی هم که روشون باز می شه سیم خاردار و دیوار برلین و ماژینو هم جلودارشون نیست و افسار گسیخته پیش می رن .... هدیه دادنشون خیلی جالبه مثلا پسره می خواد به دختره هدیه بده اول وضو می گیره و بعد می گرده عکس امام علی بهش می ده یا کتاب احکام یا چفیه یا عطر مشهدی بوگندو که کارخانه بایر آلمان از این عطرها برای ساخت بایگون استفاده می کنه ! دختر چادری ها هم همینطور !!! تسبیح یا جا نماز یا مهر نماز یا انگشتر عقیق هدیه می دن و کلا این عده سیستم مغزی و رفتاریشون با آدم های عادی به جای 360 درجه 720 درجه فرق داره . اهل گل و زیبایی و این حرفها هم نیستند چون اسلام ناب آخوندی بطور کامل با هر نوع زیبایی مخالفه و مظاهر اسلام من در آوردی آخوندی یعنی کثافت بودن و بوی گند دادن و زشت بودن و ریاضت کشیدن و دوری از زیبایی ها و پرستش زشتی ها ! گذاشتن ریشی انبوه مثل پشم شتر و داشتن چهرهای کبره بسته و تنی با رایحه ملین عرق شنبلیله و لباسهایی نامرتب و چرک مرده و چروک . این یعنی یک چهره مثبت و مورد تایید اسلام آخوندی .

چقدر خوبه که همیشه راه تعادل رو پیش بگیریم نه با درست کردن ظاهری فریبنده در پشت باطنی کثیف و شیطانی " آخوندی " و یا اهدای هدایای گران قیمت و بی هویت بخواهیم سعی در ظاهر فریبی کنیم . گاهی دادن حتی یک شاخه گل خیلی دل نشین تر و عاشقانه تر از دادن یک دسته گل گران قیمت هست و گاهی حتی گفتن یک کلمه دوستت دارم یا یک نگاه بی ریا و عاشقانه خیلی معنی گسترده تر و نفوظ بیشتری داره تا صدها خط شعر و سخنرانی های طولانی به رخ کشیدن مادیات ...

می دونی که بی تو سخته
زندگی , اما نگات
جون سپردنه دله منو چه آسون می گیره
این اتاق سوت و کور
که رنگ و بویی نداره
با حضور مهربونت
سر و سامون می گیره
همه شعرای دنیا با تو پایون می گیره ....

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001