فرياد بي صدا

Disclaimer : In This Site , There Are Some Words That Aren't So Polite & May Not Be Suitable For Children Under +18  

Monday, January 13, 2003
باز هم ایادی پنهان لاریجانی بی وجود بلشویک و دشمنان آزادی بشر به تکاپو افتادن تا با دلخوشی و آزادی و اعصاب مردم بازی کنند!!!

مدت 5 روزی هست که بنا به دستور محرمانه فرمانده نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با مفاسد اجتماعی هلیکوپترهایی بر فراز شهر تهران پرواز روزانه می کنند و مشغول تهیه عکسهای هوایی از پشت بامهای شهر تهرانند . هر روز عده ای با استناد به همین عکس ها و نقشه های هوایی به در منازل مراجعه می کنند و ماهواره هایی رو که روی پشت بامها هستند رو خرد کرده و رسیورها رو جمع آوری می کنند . در صورت مخالفت مردم اونها رو تحدید به جرایم نقدی و بعضا زندان هم می کنند !! این جرایم بین 300 هزار تومان تا 1 میلیون تومان بنا بر نوع کانالها و تعداد دستگاهها ارزیابی می شه !!
این در حالیه که هنوز مجلس " محترمه نه محترم " ممنوعیت ماهواره رو به تصویب نهایی نرسونده و هنوز اختلافات عمیقی بین ممنوعیت یا آزادی ماهواره در ایران بین مخالفان و موافقان وجود داره و طبق آخرین اخباری که من داشتم عده موافقان بیش از مخالفان هست چون واقع نگرتر هستند و می دونن که جمع آوری ماهوارهها آب در هاون کوبیدنی بیش نیست . و اصولا در این مملکت گل و بلبل اگه هر چیزی رو جمع کنند چندی نمی گذره که نوع پیشرفته تری از اون وارد می شه و اول هم با قیمت های سرسام آور و بعد از مدتی با نرخهای نازل ....
برای نمونه در حال حاضر هر کسی می تونه با پرداخت 500 هزار تومن صاحب دیش های عمودی بشه که در پشت پنجره ها نصب می شن و برنگ سفید هم هستند و با توری پنجره یکی هستند و نه جا می گیرنند و نه جلب توجه می کنند و حدود 1200 کانال رو هم دریافت می کنند .
کسانی که یادشون هست اولین روزهایی که سیستم ماهواره به ایران وارد شد کسانی که اونها رو نصب می کردند کارکنان رسمی شرکت مخابرات ایران بودند که دستگاهها رو از مرزهای بازرگان و غرب کشور وارد می کردند و بعدها هم در داخل تولید می شد و به مردم با قیمتهای بالایی عرضه می کردند . بعد از مدتی انحصار این دستگاهها از دست این عده خارج و در دست عده ای بیکاره و الوات که در مناطق جنوبی تهران به ولگردی مشغول بودند افتاد و اونها از همین طریق به نون و نوایی رسیدند ... در نتیجه سود کمتری عاید مخابرات گردید و برای همین زمزمه مخالفتها با ماهواره آغاز شد . عده ای هم از بسیجیان راهزن شیطان صفت مناطق بایری از شهر تهران رو تصاحب کردند و بعضی از ادوات ایجاد پارازیت با کمک امواجی با فرکانسهای بسیار بالا که برای سلامتی انسانها بسیار خطرناک هستند رو در بعضی مناظق تهران روزانه ارسال می کنند که خدا به داد مردم برسه که بعدها از برکت سر این امواج نامرئی دچار چه مشکلات ژنتیکی و مغزی خواهند شد خدا می دونه ....
این قضیه درست مثل جریان اینترنت هست که وقتی عده زیادی شروع به تشکیل کافی نت کردند یک عده بدون هیچ دلیلی در عرض یکروز همه کافی نت ها رو تعطیل و مهر و موم کردند و گفتند باید مجوز بگیرید ! و بعدها معلوم شد که چون نرخ مکالمات تلفن خارجه به علت وجود کافی نت ها کساد شده و مخابرات نمی تونه پولی به جیب بزنه و بیشتر مفت بخوره , به همین دلیل سعی در محدود کردن اونها گرفته . گرچه این سیاست هم موفق نبود و باز هم از کنترل عده ای آدم احمق و فرصت طلب خارج شد . سیاست اصلی مخابرات کنترل اینترنت بود که اخیرا هم خبرهایی منتشر شده که عده ای از شهروندان تهرانی صورتحسابهای میلیونی قبض تلفن دریافت کردند و علت اون هم وارد شدن به سایتهای غیر اخلاقی و در واقع سیاسی بوده که شرکت مخابرات بعلت کمبود سواد و ناتوان بودن در جلوگیری از دسترسی افراد به همه سایتها از این حربه استفاده کرده . این در حالیه که نرخ یم دستگاه الفن در بازار ازاد 200 هزار تومن هست و کسی که چنین مبلغی روی قبض داشته باشه می تونه براحتی از خیر امتیاز اون بگذره !! باز هم حماقت !

رسم هست در ایران از دوران قاجاریه تا امروز که همیشه عده ای کاسه داغ تر از آش پیدا می شن و برای خود شیرینی بطور خودسرانه اعمالی رو انجام می دن :

امروز هم طبق روال نوبت به ما رسید و در منزل رو زدن . از آیفون نگاه کردم دیدم یک مامور با لباس فرم نظامی و سه مرد با لباس شخصی پشت در هستند . اول خواستم در رو باز نکنم اما از روی کنجکاوی و اینکه مطمئن به " پشت گرمی " خودم بودم , پرسیدم :
بله ؟
- از ستاد مبارزه با مفاسد احتماعی هستیم . شما روی پشت بام ماهواره دارین ؟
بله !
- لطفا در رو باز کنید !!
مجوز ورود دارین ؟
........ سکوت .....
لباسی می پوشم و می رم به سمت در و درو باز می کنم و می ایستم لای در !
مردی ریشو با هیکلی که بی شباهت به خرس نیست جلوم می ایسته و میگه لطفا کنار بایستید ما اجازه قانونی داریم !
- می شه ببینم ؟
گفتم که ما " دستور " داریم !!
چون توی ایران قانون وجود خارجی نداره و فقط قانون برای چند چیز وجود داره یکی توهین به آخوندها و دوم بقتل رسوندن دیگری و در موارد دیگه قانونی وجود نداره , از سر و کله زدن دست بر می دارم و می گم لطفا صبر کنین من مجوز دارم براتون بیارم ...

می رم داخل و بعد از چند دقیقه برمی گردم و مدارکی رو که برای وجود انواع دیش دارم رو بهشون می دم و می گم : من اجازه کتبی و قانونی دارم از وزارت ... که از تجهیزات ماهواره ای برای هر منظوری استفاده کنم و اینجا هم نوشته هیچ کسی حق نداره اونها رو جمع آوری کنه !!!
مرد دیگه ای که همراه گروه بود برگه رو می گیره و شروع می کنه به خوندن !! صورتش از عصبانیت سرخ شده و دل من هم حسابی خنک . جاتون خالی بود که قیافه اونها رو می دیدین !!
طبق اصل مردسالاری زمانی که مردها کم میارن جلوی زنها یا باید اونها رو کتک بزنن یا به زمین و زمان بند کنن یا به جک و جونور بند کنن تا حرصشون بخوابه برای خالی نبودن عریضه بند می کنن به مزخرف گویی :

این مجوز رو کی به شما داده ؟
- وزارت ....... , وزارت .... سازمان .....
این مجوز برای چیه ؟
- توش نوشته ! می تونین بخونین که ؟
کارت شناسایی دارین ؟
- دارم !!
می شه ببینیم ؟
- نه نمی شه چون حقی ندارین و مجوز رو از دستش می گشم و کنار در می ایستم که یعنی برین گم شید ......
مرد ریشو که با حرکات من بیشتر عصبانی شده با عصبانیت راهشو می کشه و می ره و همینطور که داره از در خارج می شه شروع می کنه به چرت و پرت گویی که : دوران پارتی بازی تموم شده بالاخره نوبت ما هم می رسه و ...... که در رو با تمام قدرتم , محکم پشت سرشون می بندم جوری که چنان صدایی می کنه که خودم هم می ترسم .

تو دلم به ریش این احمق ها می خندم که حتی نمی تونن دیش اینترنتی رو از دیش ماهواره تشخیص بدن ..... تو این مملکت چند چیز باعث می شه انسان بتونه زندگی کنه :
1 - پول
2 - پارتی گردن کلفت
3 - مقام و موقعیت
4 - طبقه بالای اجتماعی
5 - سواد و معلومات
6 - رشوه

بجز اینها فقط یک راه هست که زندگی رو براحتی قادر می کنه برای مردم ما :

1 - دزدی
2 -خوردن حق مردم
3 - کلاهبرداری و پست فطرتی
4 - زیر آب زدن و پاپوش درست کردن
5 - مجیز گویی و شیرین عسل بازی
6- کارهای خلاف و باند بازی

بجز اینها هیچ انسانی نمی تونه در خاک ایران زمین براحتی و با فراغ بال زندگی کنه و دلم به حال مردمی می سوزه که از خیلی این امکانات و شاید از همه اونها محروم هستند و برای فقط یک عامل و اون هم زنده موندن و بقا , جون می کنن و از روح و جسم و دین و ایمان و حتی خدا و حق می گذرند تا فقط بتونند زنده بمونند ... به قول پدر بزرگم وقتی که بچه بودم هر وقت ازش می پرسیدم باباجون کی می شه همه آدما خوشبخت و سیر باشن ؟ و اونهم به سادگی و با شوخی جوری که من بتونم درک کنم می گفت : اگه همه سیر بشن که دیگه پولداری باقی نمی مونه نانازی .... یعنی راست می گفت ؟

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~



........................................................................................

© تمام حقوق و مزايای این سایت متعلق به شخص شيوا میباشد

Design By Shiva © 2001